همان طوری که می دانیم، اداره زندان ها و صلاحیت بازداشت ها، تحقیق و تعقیب متهمان، از صلاحیت های انحصاری سرزمینی و حاکمیت ملی یک کشور و اصل شناخته شده حقوقی در قوانین ملی و بین المللی است اما کشورهای تحت قیمومیت و مستعمره وضعیت متفاوتی دارند. از آنجایی که افغانستان یک کشور مستقل است، دولت مردان ما تلاش کرده تا در مسیر تحقق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور، به جد موضوع دراختیارگرفتن مدیریت زندان ها را پی گیری کنند.
درموافقتنامه استراتژیک روی این موضوع تاکید کرده اند و در مارس ۲۰۱۲ با جان آلن موافقتنامه تحویل آن ها را به امضاء رسانده اند. موافقتنامه ای که طرف امریکایی متعهد شده بود تا "هیچ زندانی در قلمرو افغانستان نداشته باشد و مبتنی بر احکام این تفاهمنامه، باید تمام زندان هایی که امریکاییهای مستقر در کشور، ایجاد کرده در اختیار افغان ها قراردهند".
دیگر آنکه بر مبنای همان سند، طرف امریکایی تعهد کرده بود "در ابتدا کنترل بخشی از زندان بگرام را که ۵۰۰ تن از زندانیان در آنجا هستند به دولت افغانستان واگذار کند و در شش ماه آینده مسئولیت تمامی حدود ۳۰۰۰ زندانی بگرام را نیروهای امنیتی افغان به عهده بگیرند."
باوجودی که در ۱۰ سپتامبر سال گذشته، تحویل مدیریت نمادین نگهداری بخشی از زندانیان بگرام انجام شد اما امریکایی ها از تحویل ۶۰۰ زندانی افغان و پنجاه زندانی خارجی دیگر امتناع ورزیدند. موضوعی که در مارس ۲۰۱۲ یکی از پیش شرط های افغانستان در موافقتنامه امنیتی اعلام شده بود و رئیس جمهور در سفر اخیر به امریکا، به اوباما هم گفته بود که "سپردن مدیریت زندان ها برای استقلال کشورما حیاتی است" و امریکایی ها در این خصوص به حدی تعهدی محکم سپرده بودند که رئیس جمهور آن را به عنوان یکی از دستاوردهای مهم سفرش یاد کرد:«تا این کار نشود، موافقه همکاریهای امنیتی اجرا نمیشود. این حتمی است، میشود بخیر. مطمئن باشید.»
اما چند روز پیش جیمز کاننگهام، سفیر امریکا عنوان کرد که " براساس یافته های ایساف، در برخی از زندانها مشکلات و یا هم اتهاماتی وجود دارد و انتقال زندانیان تا زمانی که این مشکلات در زندان ها حل نگردد، سپردن زندان بگرام به حال تعلیق در میآید. جیمی گریبیل، یكی از سخنگویان آیساف هم به گزارشهای مبنی بر نقض حقوق بشر در زندان های کشور اشاره کرده و ضمن تایید تعویق، گفت: "ما متعهد به برخورد انسانی با زندانیان هستیم".
بر این اساس، اگر چه برخی موارد نقض حقوق بشر در زندان های کشور را نمیتوان انکار کرد اما وقتی که دلیل تخلف های مکرر و تعویق تحویل زندانیان کشور، از سوی نظامیان امریکایی و ایساف نقض حقوق بشر عنوان میشود و نقض حاکمیت ملی ما اینگونه توجیه میگردد، حالت پارادوکسیکال گریه توام با خنده به آدم دست می دهد.
شگفتا! امروز کسانی دفاع از حقوق زاندانیان را بهانه میکنند، که "گوانتانامو" را ساخته اند و" ابوغریب" را در کارنامه خود دارند و کشتار جنایت بار قندهار و حتی بی احترامی به اجساد و شکنجه های غیر انسانی مکرر را درهمین بگرام مرتکب شده اند. مگر روزی که توافقنامه استراتژیک را پیشنهاد و پیشنویس کردید؛ اعلامیه جهانی حقوق بشر نوشته نشده بود؟ یا وقتی که رئیس جمهور اوباما تعهد سپرد که زندان ها تحویل افغان ها گردد از این نقض حقوق بشر، بی اطلاع بود؟
واقعیت این است که ایالات متحده به همان دلایلی که زندان های عیان و نهان درآسیا و اروپا تاسیس کرده، تعلل و تعویق در تحویل کامل زندان بگرام را هم به همان دلایل، دارد و حقوق بشر و زندانیان، بهانه های مضحک قرن بیست و یکمی آن هاست. امریکا میخواهد در چهارچوب اهداف فرامنطقه ای خود در افغانستان، دستگیری و دیگر اقدامات مطلق العنان داشته باشد. آن دسته از طالبان و زندانیان خارجی هم که اصرار بر حفظ مدیریت آن ها برای خود دارد، ابزارهای معاملات برای آینده است تا به اقتضاء شرایط، بیع و شراء کند.
حال این مقامات افغانستان است که از یکسو، باید از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان دفاع کنند و نگذارند که در کشور، حکومت درحکومت، امنیت در امنیت و زندان در زندان وجود داشته باشد و از سوی دیگر، به بهبود وضعیت زاندان ها به عنوان یکی از اهرم های مقامات امریکایی توجه جدی داشته باشند. وانگهی در چنین شرایطی، مردم افغانستان از دولت و نهادهای امنیتی کشور؛ انتظار دارند، افزون بر اینکه مدیریت زندانیان و زندان های کشور را در اختیار بگیرند که زندان های غیر علنی دیگری را که احیاناً خارجی ها تاسیس کرده باشند، کشف و تعطیل نمایند. دیگر آنکه به منظور دفاع از حقوق شهروندان کشور و تقویت حاکمیت ملی، اجازه ندهند که جز نیروهای امنیتی ملی، به دستگیری، توقیف و حبس ساکنان کشور، اقدام کنند.
براین اساس، اینکه علی رغم توافق و تعهد چندین و چند باره مبنی بر تحویل زندانیان، تخلف مکرر کرده اند و اینک اعلام تعویق میکنند، حاکی از تمکین نکردن حاکمیت ملی افغانستان از سوی آنهاست و از نظرما پیام روشن آن به مقامات افغانستان، برداشتن گام های سنجیده تر بعدی است. زیرا؛ اصل اولی آنها، عدم پذیرش تمامیت ارضی و صلاحیت سرزمینی ما در حوزه امنیتی، قضایی و سیاسی است؛ به همین دلیل در هر نوع تعاملی، باید امکان تحقق عملی تعهدات، مبنای عمل قرار گیرد. چرا که دیگر با آن ها توافق هدفی و راهبرد های یکسانی در مبارزه با تروریسم، منافع مشترک و سایر مقولات امنیتی نداریم و همین امر ضروری می سازد که دولت افغانستان، برای حال و آینده راهبردی ها و روش های بومی خود را طراحی و تعریف نماید و در تعاملاتی که با ایالات متحده دارد، در صورتی که بتواند استراتژی ملی را محقق سازد، مبادرت به آن نماید و گرنه بهانه تخلف از تعهد برای زورمندان کم نیست، حتی ناقضان حقوق بشر هم می توانند، نقض حقوش بشر را بهانه کنند و به نقض حاکمیت ملی ما ادامه دهند.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد
درموافقتنامه استراتژیک روی این موضوع تاکید کرده اند و در مارس ۲۰۱۲ با جان آلن موافقتنامه تحویل آن ها را به امضاء رسانده اند. موافقتنامه ای که طرف امریکایی متعهد شده بود تا "هیچ زندانی در قلمرو افغانستان نداشته باشد و مبتنی بر احکام این تفاهمنامه، باید تمام زندان هایی که امریکاییهای مستقر در کشور، ایجاد کرده در اختیار افغان ها قراردهند".
دیگر آنکه بر مبنای همان سند، طرف امریکایی تعهد کرده بود "در ابتدا کنترل بخشی از زندان بگرام را که ۵۰۰ تن از زندانیان در آنجا هستند به دولت افغانستان واگذار کند و در شش ماه آینده مسئولیت تمامی حدود ۳۰۰۰ زندانی بگرام را نیروهای امنیتی افغان به عهده بگیرند."
باوجودی که در ۱۰ سپتامبر سال گذشته، تحویل مدیریت نمادین نگهداری بخشی از زندانیان بگرام انجام شد اما امریکایی ها از تحویل ۶۰۰ زندانی افغان و پنجاه زندانی خارجی دیگر امتناع ورزیدند. موضوعی که در مارس ۲۰۱۲ یکی از پیش شرط های افغانستان در موافقتنامه امنیتی اعلام شده بود و رئیس جمهور در سفر اخیر به امریکا، به اوباما هم گفته بود که "سپردن مدیریت زندان ها برای استقلال کشورما حیاتی است" و امریکایی ها در این خصوص به حدی تعهدی محکم سپرده بودند که رئیس جمهور آن را به عنوان یکی از دستاوردهای مهم سفرش یاد کرد:«تا این کار نشود، موافقه همکاریهای امنیتی اجرا نمیشود. این حتمی است، میشود بخیر. مطمئن باشید.»
اما چند روز پیش جیمز کاننگهام، سفیر امریکا عنوان کرد که " براساس یافته های ایساف، در برخی از زندانها مشکلات و یا هم اتهاماتی وجود دارد و انتقال زندانیان تا زمانی که این مشکلات در زندان ها حل نگردد، سپردن زندان بگرام به حال تعلیق در میآید. جیمی گریبیل، یكی از سخنگویان آیساف هم به گزارشهای مبنی بر نقض حقوق بشر در زندان های کشور اشاره کرده و ضمن تایید تعویق، گفت: "ما متعهد به برخورد انسانی با زندانیان هستیم".
بر این اساس، اگر چه برخی موارد نقض حقوق بشر در زندان های کشور را نمیتوان انکار کرد اما وقتی که دلیل تخلف های مکرر و تعویق تحویل زندانیان کشور، از سوی نظامیان امریکایی و ایساف نقض حقوق بشر عنوان میشود و نقض حاکمیت ملی ما اینگونه توجیه میگردد، حالت پارادوکسیکال گریه توام با خنده به آدم دست می دهد.
شگفتا! امروز کسانی دفاع از حقوق زاندانیان را بهانه میکنند، که "گوانتانامو" را ساخته اند و" ابوغریب" را در کارنامه خود دارند و کشتار جنایت بار قندهار و حتی بی احترامی به اجساد و شکنجه های غیر انسانی مکرر را درهمین بگرام مرتکب شده اند. مگر روزی که توافقنامه استراتژیک را پیشنهاد و پیشنویس کردید؛ اعلامیه جهانی حقوق بشر نوشته نشده بود؟ یا وقتی که رئیس جمهور اوباما تعهد سپرد که زندان ها تحویل افغان ها گردد از این نقض حقوق بشر، بی اطلاع بود؟
واقعیت این است که ایالات متحده به همان دلایلی که زندان های عیان و نهان درآسیا و اروپا تاسیس کرده، تعلل و تعویق در تحویل کامل زندان بگرام را هم به همان دلایل، دارد و حقوق بشر و زندانیان، بهانه های مضحک قرن بیست و یکمی آن هاست. امریکا میخواهد در چهارچوب اهداف فرامنطقه ای خود در افغانستان، دستگیری و دیگر اقدامات مطلق العنان داشته باشد. آن دسته از طالبان و زندانیان خارجی هم که اصرار بر حفظ مدیریت آن ها برای خود دارد، ابزارهای معاملات برای آینده است تا به اقتضاء شرایط، بیع و شراء کند.
حال این مقامات افغانستان است که از یکسو، باید از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان دفاع کنند و نگذارند که در کشور، حکومت درحکومت، امنیت در امنیت و زندان در زندان وجود داشته باشد و از سوی دیگر، به بهبود وضعیت زاندان ها به عنوان یکی از اهرم های مقامات امریکایی توجه جدی داشته باشند. وانگهی در چنین شرایطی، مردم افغانستان از دولت و نهادهای امنیتی کشور؛ انتظار دارند، افزون بر اینکه مدیریت زندانیان و زندان های کشور را در اختیار بگیرند که زندان های غیر علنی دیگری را که احیاناً خارجی ها تاسیس کرده باشند، کشف و تعطیل نمایند. دیگر آنکه به منظور دفاع از حقوق شهروندان کشور و تقویت حاکمیت ملی، اجازه ندهند که جز نیروهای امنیتی ملی، به دستگیری، توقیف و حبس ساکنان کشور، اقدام کنند.
براین اساس، اینکه علی رغم توافق و تعهد چندین و چند باره مبنی بر تحویل زندانیان، تخلف مکرر کرده اند و اینک اعلام تعویق میکنند، حاکی از تمکین نکردن حاکمیت ملی افغانستان از سوی آنهاست و از نظرما پیام روشن آن به مقامات افغانستان، برداشتن گام های سنجیده تر بعدی است. زیرا؛ اصل اولی آنها، عدم پذیرش تمامیت ارضی و صلاحیت سرزمینی ما در حوزه امنیتی، قضایی و سیاسی است؛ به همین دلیل در هر نوع تعاملی، باید امکان تحقق عملی تعهدات، مبنای عمل قرار گیرد. چرا که دیگر با آن ها توافق هدفی و راهبرد های یکسانی در مبارزه با تروریسم، منافع مشترک و سایر مقولات امنیتی نداریم و همین امر ضروری می سازد که دولت افغانستان، برای حال و آینده راهبردی ها و روش های بومی خود را طراحی و تعریف نماید و در تعاملاتی که با ایالات متحده دارد، در صورتی که بتواند استراتژی ملی را محقق سازد، مبادرت به آن نماید و گرنه بهانه تخلف از تعهد برای زورمندان کم نیست، حتی ناقضان حقوق بشر هم می توانند، نقض حقوش بشر را بهانه کنند و به نقض حاکمیت ملی ما ادامه دهند.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد
مولف : سیدآقا موسوی نژاد