این روزها خبر از پیشروی طالبان در برخی از مناطق کشور است. رسانه های داخلی می گویند طالبان توانسته اند در دو ولایت کندز و فاریاب پیشروی هایی داشته و به خصوص کندز را ناآرام تر از قبل کنند. این ناآرامی ها علاوه بر حملات و عملیاتهای زنجیره ای و انتخاری ای است که طالبان در این اواخر بدان هدت و شدت بخشیده اند.
حملات راکتی پاکستانی ها و حضور طالبان پاکستانی دوشادوش طالبان افغان، یکی دیگر از صور تشدید جنگ و ناامنی علیه مردم افغانستان است. به نظر می رسد دو عامل عمده در شکل دهی اوضاع امنیتی بدین شکل و شمایل، نقش اساسی و تعیین کنند دارد.
عامل نخستین عامل کش دادن انتخابات ریاست جمهوری در کشور است. طالبان و حامیان خارجی آنها با استفاده از شکاف به وجود آمده در میان تیمهای رقیب انتخاباتی و یکی از تیمها و حکومت، فرصت را مناسب دیده و تا توانسته اند به عملیاتهای تخریبی خویش دامنه و عمق بخشیده اند!.
طولانی شدن پروسه انتخابات کشور که البته عدم بی طرفی و می توان گفت طرفداری حکومت فعلی از یکی از تیمهای انتخاباتی، از دلایل اصلی آن است، ضمن آنکه مردم ما را خسته و بی باور نسبت به شعارهای دموکراسی خواهی دولت و حکومت کرده، باعث شده تا مخالفان مسلح دولت، با انرژی و انگیزه بیشتر و بهتری وارد کار و زار شده و امنیت جانی و مالی مردم را در جای جای این مرز و بوم به چالش جدی بکشانند.
دامنه دار شدن بازی پر درد سر انتخابات ریاست جمهوری، فرصت بسیار مناسب و مغتنمی را برای طالبان مسلح مهیا ساخته است. آنان با استفاده از این بستر، توانسته اند با کمک همسایه جنوبی به پیشروی هایی در برخی از مناطق کشور نائل آیند.
دومین عامل در جریح و گستاخ شدن طالبان، برخورد منفعلانه و شاید هم حساب شده و هدفمند حلقاتی در درون حکومت با جنایتهای وحشیانه و غیر انسانی این گروهک افراطی و تحریک شده از ورای مرزهای کشور است.
مکرر دیده و شنیده شده که فرزندان رشید و غیور این آب و خاک در لباس اردو و پولیس کشور، جانانه و مردانه در مقابل دشمنان این آب و خاک ایستاده و در بسیاری از موارد و مواقع، تعدادی از افراد درجه یک و دو و سه دهشت افکنان طالب را به اسارت گرفته و تحویل مقامات مسئول در حکومت داده اند.
اما دیده شده که پس از مدتی و در کمال ناباوری مردم و و انظار جهانی، خطرناک ترین نیروهای طالبان در سطح فرمانده و پایین و بالاتر، از زندان آزاد شده و به جمع برادران ناراضی ارگ ریاست جمهوری در جبهات پیوسته اند!. این وضع سوال برانگیز و صد در صد غیر مسئولانه حکومت، به حد و اندازه ای بر مردم گران و غیر قابل تحمل شده که اولاً تعدادی از درجه داران و فرماندهان در داخل حکومت را بر واکنش در برابر این حرکت ارگ نشینان واداشته است.
چنانچه در اخبار یکی دو هفته قبل مطرح شد، تعدادی از فرماندهان شجاع و غیور کشور در جنوب و شمال، به نیروهای زیر امر خویش دستور داده اند تا از گرفتن اسیر از گروه طالبان اجتناب کرده و حتی الاامکان، طالبان را در میدان نبرد به هلاکت برسانند.
بر اساس گفته های این فرماندهان، این تصمیم به دلیل آن گرفته شده تا دیگر به حلقاتی مدافع اهداف طالبان در درون حکومت، این اجازه داده نشود تا طالبان دستگیر شده را از قید و بند آزاد کرده و دوباره به سمت جنگ با مردم روانه کنند!.
اگر چه این شیوه برخورد معقول و کارساز و موثر با دهشت افکنان طالب و همکاران پاکستانی آنان، بر حلقاتی مدافع حقوق طالبان در درون نظام، سخت و دشوار آمد و آنان با نشان دادن عکس العمل در صدد مبارزه با این روش منطقی و مردم پسند برآمدند و حتی سعی کردند تا شرایط را به این دسته از فرماندهان آنقدر تنگ و طاقت فرسا کنند تا آنان وادار به اسعفاء و ترک وظیفه دینی و میهنی شان شوند.
اما گویا دیگر دیر شده است و به نظر می رسد این تنها جنرال عبدالرازق در قندهار نبوده که از این ستم دستگاه حکومتی به تنگ آمده و تصمیم به عملی کردن چنین ابتکاری گرفته است؛ بلکه دهها فرمانده وطن و مردم دوست دیگر و در نقاط مختلف کشور نیز به همین نتیجه رسیده و از تصمیم جنرال قندهاری، اعلام حمایت و پشتیبانی کرده اند.
در کنار این فیصله اصولی و لازم فرماندهان شجاع کشور، حرکات خودجوش مردمی در گوشه و کنار وطن علیه ظلم و جنایت دوامدار طالبان و مخالفان مسلح، زنگ خطر را برای تعدادی از مدافعان واقعی طالب در بدنه حکومت و دولت به صدا در آورد و آنان این پیام را به روشنی و وضوح تمام دریافتند که در صورت ادامه حمایتهای پیدا و پنهان شان از گروهک دهشت افکن و خائنی مانند طالبان و سایر عوامل مسلح، قطعاً در برابر اراده پولادین و جدی مردم و برخی از فرماندهان مردمی و میهنی قرار گرفته اند!.
مجموع عوامل بالا موجب شده تا حلقات مذکور لااقل برای فعلاً خونسردی شان حفظ کرده و بیشتر از این خود شان را در برابر افکار عمومی ملت افغانستان قرار ندهند؛ لذا در حال حاضر سکوت تاکتیکی اختیار کرده اند تا در موقع مناسب، باز هم به عنوان نمایندگان فعال طالبان و مخالفان مسلح در بدنه دولت و حکومت، به نقش آفرینی های رقت انگیز و تاسفبار خویش ادامه بدهند!.
به هر تقدیر، می شود تصمیم گروهی از درجه داران و دلسوزان این مردم و این میهن را به فال نیک گرفت و آن را در برقرای صلح و ثبات واقعی و همیشگی در افغانستان، موثر و راهگشا دانست.
نویسنده: سید فاضل محجوب؛ سردبیر روزنامه انصاف
حملات راکتی پاکستانی ها و حضور طالبان پاکستانی دوشادوش طالبان افغان، یکی دیگر از صور تشدید جنگ و ناامنی علیه مردم افغانستان است. به نظر می رسد دو عامل عمده در شکل دهی اوضاع امنیتی بدین شکل و شمایل، نقش اساسی و تعیین کنند دارد.
عامل نخستین عامل کش دادن انتخابات ریاست جمهوری در کشور است. طالبان و حامیان خارجی آنها با استفاده از شکاف به وجود آمده در میان تیمهای رقیب انتخاباتی و یکی از تیمها و حکومت، فرصت را مناسب دیده و تا توانسته اند به عملیاتهای تخریبی خویش دامنه و عمق بخشیده اند!.
طولانی شدن پروسه انتخابات کشور که البته عدم بی طرفی و می توان گفت طرفداری حکومت فعلی از یکی از تیمهای انتخاباتی، از دلایل اصلی آن است، ضمن آنکه مردم ما را خسته و بی باور نسبت به شعارهای دموکراسی خواهی دولت و حکومت کرده، باعث شده تا مخالفان مسلح دولت، با انرژی و انگیزه بیشتر و بهتری وارد کار و زار شده و امنیت جانی و مالی مردم را در جای جای این مرز و بوم به چالش جدی بکشانند.
دامنه دار شدن بازی پر درد سر انتخابات ریاست جمهوری، فرصت بسیار مناسب و مغتنمی را برای طالبان مسلح مهیا ساخته است. آنان با استفاده از این بستر، توانسته اند با کمک همسایه جنوبی به پیشروی هایی در برخی از مناطق کشور نائل آیند.
دومین عامل در جریح و گستاخ شدن طالبان، برخورد منفعلانه و شاید هم حساب شده و هدفمند حلقاتی در درون حکومت با جنایتهای وحشیانه و غیر انسانی این گروهک افراطی و تحریک شده از ورای مرزهای کشور است.
مکرر دیده و شنیده شده که فرزندان رشید و غیور این آب و خاک در لباس اردو و پولیس کشور، جانانه و مردانه در مقابل دشمنان این آب و خاک ایستاده و در بسیاری از موارد و مواقع، تعدادی از افراد درجه یک و دو و سه دهشت افکنان طالب را به اسارت گرفته و تحویل مقامات مسئول در حکومت داده اند.
اما دیده شده که پس از مدتی و در کمال ناباوری مردم و و انظار جهانی، خطرناک ترین نیروهای طالبان در سطح فرمانده و پایین و بالاتر، از زندان آزاد شده و به جمع برادران ناراضی ارگ ریاست جمهوری در جبهات پیوسته اند!. این وضع سوال برانگیز و صد در صد غیر مسئولانه حکومت، به حد و اندازه ای بر مردم گران و غیر قابل تحمل شده که اولاً تعدادی از درجه داران و فرماندهان در داخل حکومت را بر واکنش در برابر این حرکت ارگ نشینان واداشته است.
چنانچه در اخبار یکی دو هفته قبل مطرح شد، تعدادی از فرماندهان شجاع و غیور کشور در جنوب و شمال، به نیروهای زیر امر خویش دستور داده اند تا از گرفتن اسیر از گروه طالبان اجتناب کرده و حتی الاامکان، طالبان را در میدان نبرد به هلاکت برسانند.
بر اساس گفته های این فرماندهان، این تصمیم به دلیل آن گرفته شده تا دیگر به حلقاتی مدافع اهداف طالبان در درون حکومت، این اجازه داده نشود تا طالبان دستگیر شده را از قید و بند آزاد کرده و دوباره به سمت جنگ با مردم روانه کنند!.
اگر چه این شیوه برخورد معقول و کارساز و موثر با دهشت افکنان طالب و همکاران پاکستانی آنان، بر حلقاتی مدافع حقوق طالبان در درون نظام، سخت و دشوار آمد و آنان با نشان دادن عکس العمل در صدد مبارزه با این روش منطقی و مردم پسند برآمدند و حتی سعی کردند تا شرایط را به این دسته از فرماندهان آنقدر تنگ و طاقت فرسا کنند تا آنان وادار به اسعفاء و ترک وظیفه دینی و میهنی شان شوند.
اما گویا دیگر دیر شده است و به نظر می رسد این تنها جنرال عبدالرازق در قندهار نبوده که از این ستم دستگاه حکومتی به تنگ آمده و تصمیم به عملی کردن چنین ابتکاری گرفته است؛ بلکه دهها فرمانده وطن و مردم دوست دیگر و در نقاط مختلف کشور نیز به همین نتیجه رسیده و از تصمیم جنرال قندهاری، اعلام حمایت و پشتیبانی کرده اند.
در کنار این فیصله اصولی و لازم فرماندهان شجاع کشور، حرکات خودجوش مردمی در گوشه و کنار وطن علیه ظلم و جنایت دوامدار طالبان و مخالفان مسلح، زنگ خطر را برای تعدادی از مدافعان واقعی طالب در بدنه حکومت و دولت به صدا در آورد و آنان این پیام را به روشنی و وضوح تمام دریافتند که در صورت ادامه حمایتهای پیدا و پنهان شان از گروهک دهشت افکن و خائنی مانند طالبان و سایر عوامل مسلح، قطعاً در برابر اراده پولادین و جدی مردم و برخی از فرماندهان مردمی و میهنی قرار گرفته اند!.
مجموع عوامل بالا موجب شده تا حلقات مذکور لااقل برای فعلاً خونسردی شان حفظ کرده و بیشتر از این خود شان را در برابر افکار عمومی ملت افغانستان قرار ندهند؛ لذا در حال حاضر سکوت تاکتیکی اختیار کرده اند تا در موقع مناسب، باز هم به عنوان نمایندگان فعال طالبان و مخالفان مسلح در بدنه دولت و حکومت، به نقش آفرینی های رقت انگیز و تاسفبار خویش ادامه بدهند!.
به هر تقدیر، می شود تصمیم گروهی از درجه داران و دلسوزان این مردم و این میهن را به فال نیک گرفت و آن را در برقرای صلح و ثبات واقعی و همیشگی در افغانستان، موثر و راهگشا دانست.
نویسنده: سید فاضل محجوب؛ سردبیر روزنامه انصاف
مولف : سیدفاضل محجوب