رئیس جمهوردر افتتاح "کنفرانس سرتاسری سفرا و جنرال قنسولهای افغانستان"، مبانی و هندسه روابط خارجی با کشورهایی نظیر امریکا، ناتو، غرب، چین، هند، ایران و پاکستان و سایر کشورهای جهان را به دستندرکاران دستگاه دیپلماسی و سفرا و سرکنسول های کشور بیان کرد. در این نطق که مخاطب آن منسوبان دستگاه دیپلماسی و سفیران کشور بود تقریباً اصول و فروع سیاست خارجی کشور، توضیح داده شد و حاوی منویات نیک کشور در حوزه سیاست خارجی در راستای مصالح و منافع مردم کشوربود که محورهای زیر را در بر داشت:
۱. نیازمندی کشور به داشتن روابط باکشورها، پس از یک دوره انزوا؛
۲. اصل محوریت منافع افغانستان در ایجاد روابط؛
۳. اصل داشتن رابطه با همه و علیه هیچ کشور؛
۴. اصل ممنوعیت بهره برداری از این رابطه درتنازعات کشورها با یکدیگر؛
۵. تغیرات پس از ۲۰۱۴ و موقف افغانستان؛
۶. درک متقابل کشورها از شرایط افغانستان و اراده کشور برای حفظ روابط با همسایگان به ویژه جمهوری اسلامی ایران؛
۷. وجود مشکلات ده ساله ناشی از اختلاف دیدگاه در نحوه مبارزه با تروریسم با امریکا و ناتو.
من حیث المجموع آنچه به عنوان مبانی و مشی سیاست خارجی بیان گردید، منویات نیک کشوراست که ازسوی رئیس جمهور برای روابط حال و آینده با امریکا، روسیه، چین، هند، پاکستان و جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای جهان طرح وترسیم شده و مهندسی آرمانی سیاست خارجی کشور را به نمایش میگذارد.
تسلیم قدرت کامل به نیروهای افغان، بازگشت امریکایی ها و ناتو از قرا و قصبات به پایگاه ها و سپس خروج و فعالیت های غیر جنگی باقی مانده های پس از ۲۰۱۴، تجهیز اردوی کشور، اهتمام پاکستان به لوازم دوستی که آرزوی افغانستان است و نهایتاً سیاست داشتن رابطه با همه و علیه هیچ کشور، نکاتی است که رئیس جمهور برآن ها انگشت گذاشت و نمایندگان سیاسی کشور را برای حفظ و حراست از آنها دعوت کرد.
داشتن پیمانهای استراتژیک با طرف های ناسازگارسیاسی منطقه و جهان و اینکه از این روابط برعلیه هیچ کشورثالثی استفاده نشود، تلاش در تداوم این سیاست، شاهکاری است اگر راهکارها و توان تقید و تحمیل آن به کشورها را داشته باشیم.
مسأله محوری که در واقع ممکن است، مفاد پیمان ها را نقض کند و روابط ما با همسایگان را به چالش بکشد، همان نکته اساسی است که رئیس جمهور آن را مشکلات ده ساله با ناتو و امریکا دانست و آن اینکه در ده سال گذشته مشکلاتی ناشی از دیدگاه خاص افغانستان در مبارزه با تروریسم و طرزالعمل خاص آنان در این موضوع بوده و مقامات کشور، جنگ علیه تروریسم را در خانه، کوچه، قصبات و خاک افغانستان نمیدیدند و جنگ حقیقی با تروریزم را در پناهگاه ها با تمویل کنندگان و خط دهندگان فکری آنان می دانستند.
حال آنکه امریکا و ناتو، مبارزه با تروریزم را در قراء و قصبات ما دنبال میکردند. آیا این اختلاف در آینده بر سر استراتژی کاری نیروهای باقی مانده، تاسیسات و اقدامات آنها به وجود نخواهد آمد؟ طرح و تضمینهای عملیی که بتواند، مانع بروز چنین اختلافات اساسی و سوء استفاده از روابط گردد، چیست؟
نکتهای دیگری که دستندرکاران سیاست خارجی و شورای امنیت ملی کشور، روی آن تامل عمیقتری صورت دهد، اهداف واقعی حضور پس از ۲۰۱۴ است. با توجه به تجربیات گذشته، آیا مبارزه با تروریزم، تعلیم و تجهیز وساختن اردوی کشور، هدف واقعی حضور ده ساله و پس ازآن است یا اهداف ناهمگون دیگری در پس این تظاهر وجود دارد که دراین صورت باید، میکانیسمی بازدارندهای دیگر اندیشید تا منویات پیش گفته رئیس جمهور، جامه عمل بپوشد و کشور را از آسیب های احتمالی مصئون سازد.
همه می دانیم که تعدد پیمان های استراتژیک، ممکن است برپایه اهداف ناهمگونی بنا شده باشد و در صورت عدم تعیین خطوط و خواسته ها به صورت شفاف، سوء استفاده طرف زورمند را فراهم میسازد و کشور را با مشکلاتی روبرو میسازد که نه خود توان مدیریت و مصالحه را داشته باشیم و نه برای دیگران انگیزهای باقی مانده باشد. طبیعی است، سیاست خارجی کثیر الاضلاع و تامین مصالح کشور از این طریق، ظرافت های تضمینی و تقنیقی و مفاد اسنادی را میطلبد که مسئولین ذیربط کشور، بایستی در متون آن تعبیه نمایند تا در هیچ شرایطی، امکان سوء استفاده، ممکن نگردد و در غیر این صورت استقلال، منافع ملی، قربانی خواهد شد.
حال پرسش این است که تاکنون در خصوص مفاد پیمانهای استراتژیک به امضاء رسیده و نحوه اجرای مطلوب آن، چه تمهیداتی تعبیه شده که رابطه ها با همه، علیه هیچ کشوری استفاده نگردد؟ استمرار حسن همجواری با همسایگان، ارمغانی است که پیوند تنگاتنگ با اقتدار و اهتمام ما به حفظ و جلوگیری از کانال های سوء استفاده احتمالی طرف های پیمان های ما دارد.
همانطوری که رئیس جمهور نیز تصریح کرد، حفظ رابطه با همسایگان هم فرهنگ، هم دین و دارای تاریخ طولانی مشترک و روابط تاثیرگذار، نباید قربانی اهداف کشورهای فرامنطقه ای گردد و کشور را به منازعات ناخواسته بکشاند.
بیتردید، تعیین نحوه حضور و سرفصل های کاری نیروهای باقی مانده، اشراف ارگان های ذیربط کشور بر فعالیتهای آنان، مهمترین آوردگاه درایت، تعهد و تامین منافع مردم کشور است و در صورتی که نتوانیم، چهارچوب کاری روشن و شروط لازم را در بستن کانال های سوء استفاده احتمالی به کار ببندیم، کشور را در بحران های کثیرالاضلاع فرو برده ایم. از اینرو، بر مسئولین ذیربط کشور است تا هم از اعتقادات، عزت، استقلال و تمامیت ارضی کشور پاسداری کنند و هم راهکارهایی را اتخاذ کنند که به احتمال سود، سیاهی و تباهی به ارمغان نیاید.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد
۱. نیازمندی کشور به داشتن روابط باکشورها، پس از یک دوره انزوا؛
۲. اصل محوریت منافع افغانستان در ایجاد روابط؛
۳. اصل داشتن رابطه با همه و علیه هیچ کشور؛
۴. اصل ممنوعیت بهره برداری از این رابطه درتنازعات کشورها با یکدیگر؛
۵. تغیرات پس از ۲۰۱۴ و موقف افغانستان؛
۶. درک متقابل کشورها از شرایط افغانستان و اراده کشور برای حفظ روابط با همسایگان به ویژه جمهوری اسلامی ایران؛
۷. وجود مشکلات ده ساله ناشی از اختلاف دیدگاه در نحوه مبارزه با تروریسم با امریکا و ناتو.
من حیث المجموع آنچه به عنوان مبانی و مشی سیاست خارجی بیان گردید، منویات نیک کشوراست که ازسوی رئیس جمهور برای روابط حال و آینده با امریکا، روسیه، چین، هند، پاکستان و جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای جهان طرح وترسیم شده و مهندسی آرمانی سیاست خارجی کشور را به نمایش میگذارد.
تسلیم قدرت کامل به نیروهای افغان، بازگشت امریکایی ها و ناتو از قرا و قصبات به پایگاه ها و سپس خروج و فعالیت های غیر جنگی باقی مانده های پس از ۲۰۱۴، تجهیز اردوی کشور، اهتمام پاکستان به لوازم دوستی که آرزوی افغانستان است و نهایتاً سیاست داشتن رابطه با همه و علیه هیچ کشور، نکاتی است که رئیس جمهور برآن ها انگشت گذاشت و نمایندگان سیاسی کشور را برای حفظ و حراست از آنها دعوت کرد.
داشتن پیمانهای استراتژیک با طرف های ناسازگارسیاسی منطقه و جهان و اینکه از این روابط برعلیه هیچ کشورثالثی استفاده نشود، تلاش در تداوم این سیاست، شاهکاری است اگر راهکارها و توان تقید و تحمیل آن به کشورها را داشته باشیم.
مسأله محوری که در واقع ممکن است، مفاد پیمان ها را نقض کند و روابط ما با همسایگان را به چالش بکشد، همان نکته اساسی است که رئیس جمهور آن را مشکلات ده ساله با ناتو و امریکا دانست و آن اینکه در ده سال گذشته مشکلاتی ناشی از دیدگاه خاص افغانستان در مبارزه با تروریسم و طرزالعمل خاص آنان در این موضوع بوده و مقامات کشور، جنگ علیه تروریسم را در خانه، کوچه، قصبات و خاک افغانستان نمیدیدند و جنگ حقیقی با تروریزم را در پناهگاه ها با تمویل کنندگان و خط دهندگان فکری آنان می دانستند.
حال آنکه امریکا و ناتو، مبارزه با تروریزم را در قراء و قصبات ما دنبال میکردند. آیا این اختلاف در آینده بر سر استراتژی کاری نیروهای باقی مانده، تاسیسات و اقدامات آنها به وجود نخواهد آمد؟ طرح و تضمینهای عملیی که بتواند، مانع بروز چنین اختلافات اساسی و سوء استفاده از روابط گردد، چیست؟
نکتهای دیگری که دستندرکاران سیاست خارجی و شورای امنیت ملی کشور، روی آن تامل عمیقتری صورت دهد، اهداف واقعی حضور پس از ۲۰۱۴ است. با توجه به تجربیات گذشته، آیا مبارزه با تروریزم، تعلیم و تجهیز وساختن اردوی کشور، هدف واقعی حضور ده ساله و پس ازآن است یا اهداف ناهمگون دیگری در پس این تظاهر وجود دارد که دراین صورت باید، میکانیسمی بازدارندهای دیگر اندیشید تا منویات پیش گفته رئیس جمهور، جامه عمل بپوشد و کشور را از آسیب های احتمالی مصئون سازد.
همه می دانیم که تعدد پیمان های استراتژیک، ممکن است برپایه اهداف ناهمگونی بنا شده باشد و در صورت عدم تعیین خطوط و خواسته ها به صورت شفاف، سوء استفاده طرف زورمند را فراهم میسازد و کشور را با مشکلاتی روبرو میسازد که نه خود توان مدیریت و مصالحه را داشته باشیم و نه برای دیگران انگیزهای باقی مانده باشد. طبیعی است، سیاست خارجی کثیر الاضلاع و تامین مصالح کشور از این طریق، ظرافت های تضمینی و تقنیقی و مفاد اسنادی را میطلبد که مسئولین ذیربط کشور، بایستی در متون آن تعبیه نمایند تا در هیچ شرایطی، امکان سوء استفاده، ممکن نگردد و در غیر این صورت استقلال، منافع ملی، قربانی خواهد شد.
حال پرسش این است که تاکنون در خصوص مفاد پیمانهای استراتژیک به امضاء رسیده و نحوه اجرای مطلوب آن، چه تمهیداتی تعبیه شده که رابطه ها با همه، علیه هیچ کشوری استفاده نگردد؟ استمرار حسن همجواری با همسایگان، ارمغانی است که پیوند تنگاتنگ با اقتدار و اهتمام ما به حفظ و جلوگیری از کانال های سوء استفاده احتمالی طرف های پیمان های ما دارد.
همانطوری که رئیس جمهور نیز تصریح کرد، حفظ رابطه با همسایگان هم فرهنگ، هم دین و دارای تاریخ طولانی مشترک و روابط تاثیرگذار، نباید قربانی اهداف کشورهای فرامنطقه ای گردد و کشور را به منازعات ناخواسته بکشاند.
بیتردید، تعیین نحوه حضور و سرفصل های کاری نیروهای باقی مانده، اشراف ارگان های ذیربط کشور بر فعالیتهای آنان، مهمترین آوردگاه درایت، تعهد و تامین منافع مردم کشور است و در صورتی که نتوانیم، چهارچوب کاری روشن و شروط لازم را در بستن کانال های سوء استفاده احتمالی به کار ببندیم، کشور را در بحران های کثیرالاضلاع فرو برده ایم. از اینرو، بر مسئولین ذیربط کشور است تا هم از اعتقادات، عزت، استقلال و تمامیت ارضی کشور پاسداری کنند و هم راهکارهایی را اتخاذ کنند که به احتمال سود، سیاهی و تباهی به ارمغان نیاید.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد
مولف : سیدآقا موسوی نژاد
منبع : خبرگزاری آوا- کابل