شاید بیشتر از صد سال است که حاکمیت های مختلف، خواسته اند با وعده و شعار و امیددهی های واهی، افغانستان را آباد کنند و مردم را در رفاه و امنیت و آسایش قرار دهند. در عرض و طول این یک قرن، حکومت های متفاوتی و با اندیشه های گوناگونی بر این آب و خاک گذشته اند و هر کدام به نوبه خویش، شعار وطن دوستی و مردم خواهی را سر داده اند و در این مسیر، سینه ها خسته و حنجره ها پاره کرده اند؛ اما آنچه از این همه شعار و وعده های در مسیر باد بجا مانده، کشوری از هر حیث و نظر نیازمند و مردمی مستمند و فقیر می باشد.
در زمان و شرایط کنونی نیز حکومت وحدت ملی با بیشترین میزان شعار و امیددهی وارد میدان شده و تا آنجا که خاطر مردم بیاد دارد سران این حکومت از آغاز کمپاین انتخاباتی تا تشکیل دولت وحدت ملی و پس از آن و تا همین لحظه، همواره شعار داده و با وعده های رنگارنگ و نشان دادن باغهای سرخ و سبز، سر مردم را گرم کرده اند.
در همین مسیر سخنان ریشه در فضای رئیس جمهور اشرف غنی در جمع دانشجویان افغان در هند در خور ارزیابی و نقد می نماید. آقای اشرف غنی در دیدار با دانشجویان افغانِ مقیم در هند و در سفارت افغانستان در دهلی نو باز هم مانند همیشه به شعار رو میاورد و با ادای جملاتی نظیر اینکه " آب افغانستان بهتر از نفت همسایگان آن است و در ۲۰ و چند سال آینده موقعیت افغانستان به یک موقعیت طلایی مبدل خواهد شد و کشور ما برای همسایگان منع خوب آب می باشد و امثال آن، دانشجویان را مخاطب قرار دادند.
جالب است که این اظهارات رئیس جمهور کشور در حالی است که حدود ۷ ماه از عمر حکومت وحدت ملی می گذرد و در این مدت، همه ی زوایای پیدا و پنهان کشور در هرج و مرج فوق تصوری فرو رفته و اوضاع وخیم امنیتی و اقتصادی می رود تا کشور را در ورطه تباهی و حکومت را نیز در معرض سقوط قرار دهد.
دقیقاً در همین شب و روزی که بسیاری از ولایات کشور والی ندارد و امور ولایات با تدبیر ضعیف و غیر کارشناسانه سرپرستی اداره می شود و از همه بدتر، کرسی وزارت دفاع کشور هنوز خالی از یک وزیر حاذق و شایسته است، و از طرفی نیز و با استفاده از همین نابسامانی های موجود در بدنه دولت، برادران ناراضی دیروز و مخالفان سیاسی امروز به شدت و هدت حملات خود در ساحات شمالی کشور افزوده اند، بواقع که سخنان از آن قبیل رئیس جمهور و مژده دادن از سالهای درخشان و سرشار از پویایی و بالندگی این سرزمین در ۲۵ سال آینده، تا حدود زیادی خلاف واقع به نظر می رسد و ذهن هر افغانِ واقع بینی را میازارد.
می گویند:" سالی که نکوست از بهارش پیداست". با گذشت ۷ ماه از عمر نه چندان بابرکت حکومت جدید، هنوز بسیاری از پستهای کلیدی و حساس کشور، خالی از مسئولان و مجریان لایق و دلسوز و کارآمد است و هر روز که می گذرد فاصله میان سران حکومت وحدت ملی و اختلاف دیدگاههای آنان بیشتر و بیشتر می شود و تقریباً در هیچ زمینه ای نیست که آنان توافق نظر و عمل داشته باشند.
سیاست خارجی و برخورد با کشورهای همسایه در اصطکاک خطرخیزی میان دو تیم در حال تبدیل شدن به یک بحران مهارنشدنی است و در این عرصه رئیس جمهور و بر اساس اظهارات منابع نزدیک به رئیس اجرائیه، بدون مشورت و خودسر عمل می کند که این خود عاملی شده برای بیشتر شدن فاصله میان دو نهاد ریاست جمهوری و ریاست اجرایی کشور.
به نظر می رسد پیش از هر نوع شعار و دادن وعده و وعیدی به مردم و حامیان خارجی دولت، لازم است تا سران حکومت وحدت ملی با هم بنشینند و با رفع سوء تفاهمات و نزدیک ساختن اندیشه ها و آرای شان با یکدیگر، نخست بر مشکلات موجود میان خود شان فایق آیند و پس از آن نیز والیان و رئیسان و وزیر دفاع کشور را تعیین کنند و پس از انجام همه ی این مهمات، با تدبیر و دلسوزی ای که لازمه هر دولت و حکومت خدمتگذار است، به خدمت به مردم و کشور مشغول شوند و آنگاه و پس از طی همه ی این مراحل، اگر شعار و وعده و وعیدی هم برای آینده های دیر و دور دادند، مانعی ندارد.
جناب رئیس جمهور ضمن وعده هایی که از آینده روشن داده اند، به نکته کلیدی و لازمی هم اشاره داشته اند و آن دو کلمه مدیریت درست است؛ مدیریت درست! چیزی که تا کنون و لااقل در ۷ ماه گذشته از عمر حکومت ایشان در کشور وجود نداشته و مردم افغانستان در همه ی موارد مهم و غیر مهم با تاسف با مدیریت نادرست امور رو برو بوده اند.
چنانچه می دانیم مدیریت درست، با شعار درست نمی شود و برای آنکه بتوانیم سخنان خویش را از حالت شعاری صرف نجات دهیم، کار و تلاش صادقانه باید پشتیبان و حامی سخنان ما باشد و تلاش صادقانه نیز نخواهیم داشت مگر آنکه اراده و انگیزه خدمت به مردم و کشور را در دل و سر داشته باشیم.
نتیجه اینکه قبل از همه چیز، باید با هم بنشینیم و حلقه متشکلِ دولت و حکومت خویش را اصلاح کنیم و پس از آن با کار و تلاش صادقانه و دلسوزانه، به سمت پویایی و بالندگی همه جانبه کشور و مردم خویش، گام برداریم که همه ی اینها البته با مدیریت درست و دقیق، قابل اجرا و تطبیق خواهد بود.
در زمان و شرایط کنونی نیز حکومت وحدت ملی با بیشترین میزان شعار و امیددهی وارد میدان شده و تا آنجا که خاطر مردم بیاد دارد سران این حکومت از آغاز کمپاین انتخاباتی تا تشکیل دولت وحدت ملی و پس از آن و تا همین لحظه، همواره شعار داده و با وعده های رنگارنگ و نشان دادن باغهای سرخ و سبز، سر مردم را گرم کرده اند.
در همین مسیر سخنان ریشه در فضای رئیس جمهور اشرف غنی در جمع دانشجویان افغان در هند در خور ارزیابی و نقد می نماید. آقای اشرف غنی در دیدار با دانشجویان افغانِ مقیم در هند و در سفارت افغانستان در دهلی نو باز هم مانند همیشه به شعار رو میاورد و با ادای جملاتی نظیر اینکه " آب افغانستان بهتر از نفت همسایگان آن است و در ۲۰ و چند سال آینده موقعیت افغانستان به یک موقعیت طلایی مبدل خواهد شد و کشور ما برای همسایگان منع خوب آب می باشد و امثال آن، دانشجویان را مخاطب قرار دادند.
جالب است که این اظهارات رئیس جمهور کشور در حالی است که حدود ۷ ماه از عمر حکومت وحدت ملی می گذرد و در این مدت، همه ی زوایای پیدا و پنهان کشور در هرج و مرج فوق تصوری فرو رفته و اوضاع وخیم امنیتی و اقتصادی می رود تا کشور را در ورطه تباهی و حکومت را نیز در معرض سقوط قرار دهد.
دقیقاً در همین شب و روزی که بسیاری از ولایات کشور والی ندارد و امور ولایات با تدبیر ضعیف و غیر کارشناسانه سرپرستی اداره می شود و از همه بدتر، کرسی وزارت دفاع کشور هنوز خالی از یک وزیر حاذق و شایسته است، و از طرفی نیز و با استفاده از همین نابسامانی های موجود در بدنه دولت، برادران ناراضی دیروز و مخالفان سیاسی امروز به شدت و هدت حملات خود در ساحات شمالی کشور افزوده اند، بواقع که سخنان از آن قبیل رئیس جمهور و مژده دادن از سالهای درخشان و سرشار از پویایی و بالندگی این سرزمین در ۲۵ سال آینده، تا حدود زیادی خلاف واقع به نظر می رسد و ذهن هر افغانِ واقع بینی را میازارد.
می گویند:" سالی که نکوست از بهارش پیداست". با گذشت ۷ ماه از عمر نه چندان بابرکت حکومت جدید، هنوز بسیاری از پستهای کلیدی و حساس کشور، خالی از مسئولان و مجریان لایق و دلسوز و کارآمد است و هر روز که می گذرد فاصله میان سران حکومت وحدت ملی و اختلاف دیدگاههای آنان بیشتر و بیشتر می شود و تقریباً در هیچ زمینه ای نیست که آنان توافق نظر و عمل داشته باشند.
سیاست خارجی و برخورد با کشورهای همسایه در اصطکاک خطرخیزی میان دو تیم در حال تبدیل شدن به یک بحران مهارنشدنی است و در این عرصه رئیس جمهور و بر اساس اظهارات منابع نزدیک به رئیس اجرائیه، بدون مشورت و خودسر عمل می کند که این خود عاملی شده برای بیشتر شدن فاصله میان دو نهاد ریاست جمهوری و ریاست اجرایی کشور.
به نظر می رسد پیش از هر نوع شعار و دادن وعده و وعیدی به مردم و حامیان خارجی دولت، لازم است تا سران حکومت وحدت ملی با هم بنشینند و با رفع سوء تفاهمات و نزدیک ساختن اندیشه ها و آرای شان با یکدیگر، نخست بر مشکلات موجود میان خود شان فایق آیند و پس از آن نیز والیان و رئیسان و وزیر دفاع کشور را تعیین کنند و پس از انجام همه ی این مهمات، با تدبیر و دلسوزی ای که لازمه هر دولت و حکومت خدمتگذار است، به خدمت به مردم و کشور مشغول شوند و آنگاه و پس از طی همه ی این مراحل، اگر شعار و وعده و وعیدی هم برای آینده های دیر و دور دادند، مانعی ندارد.
جناب رئیس جمهور ضمن وعده هایی که از آینده روشن داده اند، به نکته کلیدی و لازمی هم اشاره داشته اند و آن دو کلمه مدیریت درست است؛ مدیریت درست! چیزی که تا کنون و لااقل در ۷ ماه گذشته از عمر حکومت ایشان در کشور وجود نداشته و مردم افغانستان در همه ی موارد مهم و غیر مهم با تاسف با مدیریت نادرست امور رو برو بوده اند.
چنانچه می دانیم مدیریت درست، با شعار درست نمی شود و برای آنکه بتوانیم سخنان خویش را از حالت شعاری صرف نجات دهیم، کار و تلاش صادقانه باید پشتیبان و حامی سخنان ما باشد و تلاش صادقانه نیز نخواهیم داشت مگر آنکه اراده و انگیزه خدمت به مردم و کشور را در دل و سر داشته باشیم.
نتیجه اینکه قبل از همه چیز، باید با هم بنشینیم و حلقه متشکلِ دولت و حکومت خویش را اصلاح کنیم و پس از آن با کار و تلاش صادقانه و دلسوزانه، به سمت پویایی و بالندگی همه جانبه کشور و مردم خویش، گام برداریم که همه ی اینها البته با مدیریت درست و دقیق، قابل اجرا و تطبیق خواهد بود.