وانگ ئی؛ وزیر خارجه چین گفته است که کشورش نقش میانجی را در روند صلح افغانستان ایفا میکند و از پاکستان نیز خواست تا در روند صلح افغانستان نقش داشته باشد.
آقای وانگ در کنفرانس خبری مشترک با صلاحالدین ربانی؛ وزیر خارجه افغانستان در پکن گفت که مذاکرات صلح "مسیری درست در جهت صلح و آرامش دایمی" در افغانستان است.
او گفت:"چین همچنان به عنوان حامی، میانجی و تسهیلکننده گفتگوها صلح افغانستان نقش بازی خواهد کرد."
او افزود که پاکستان "نقش بینظیری" در این مذاکرات صلح دارد و امریکا نیز یکی از کشورهای مهم ذیعلاقه در منطقه است.
صلاحالدین ربانی؛ وزیر خارجه هم گفت که احتمال موفقیت گروه هماهنگی چهارجانبه نسبت به تلاشهای گذشته در زمینه صلح بیشتر است؛ زیرا در این روند هر دو کشور چین و امریکا دخیل هستند.
او گفت:"ما از تمامی اعضای گروههای طالبان میخواهیم تا به پای میز مذاکره بیایند... هیچ راه نظامی برای حل این مشکل وجود ندارد."
کارشناسان می گویند که حضور و مشارکت چین در روند گفتگوهای مقدماتی برای دستیابی به یک نقشه راه برای صلح با طالبان، نقطه قوت این مرحله از تلاش ها برای دستیابی به صلح است.
از دید آنها این امر به ویژه با مشارکت امریکا و پاکستان، امتیاز مهمی برای این روند محسوب می شود و امیدها نسبت به آینده این گفتگوها را تقویت می کند.
چین از بازیگران راهبردی و مهم معادلات منطقه ای و بین المللی است. نفوذ نیرومند این کشور بر پاکستان نیز غیر قابل انکار است. همچنین گفته می شود که گروه طالبان طی سال های گذشته، با رهبران چین، روابط پنهانی داشته و شماری از اعضای این گروه، بارها به چین سفر کرده اند.
بنابراین، این احتمال وجود دارد که چین بر رهبران طالبان نیز نفوذ داشته باشد؛ هرچند در مورد میزان این نفوذ هنوز ابهاماتی وجود دارد.
یکی دیگر از موضوعات پراهمیت این است که در کنار چین، امریکا هم در نشست های چهارجانبه حضور دارد.
آگاهان می گویند که امریکا نیز بر پاکستان و همچنین طالبان، نفوذ عمیق و قابل ملاحظه ای دارد. نسبت این نفوذ با نفوذی که چین بر پاکستان و طالبان دارد، مشخص نیست؛ اما کارشناسان می گویند که عملکرد امریکا در ۱۵ سال اخیر در افغانستان کاملا نشان می دهد که این کشور، در خصوص پاکستان و طالبان ملاحظاتی دارد که نمایانگر وجود منافع مشترک میان آنهاست.
با این حساب، همان گونه که صلاح الدین ربانی؛ وزیر امور خارجه هم گفته است حضور امریکا و چین در کنار هم در این دور از گفتگوها، احتمال موفقیت این روند را تقویت می کند و خوش بینی ها در خصوص آینده آن را افزایش می دهد؛ اما چنانچه وزیر خارجه چین هم گفته است، پاکستان «نقش بی نظیری» در این روند دارد.
به بیان دیگر، همه چیز به حسن نیت و همکاری صادقانه پاکستان بستگی دارد؛ چیزی که به عقیده کارشناسان، تاکنون به وجود نیامده و همین امر هم یکی از دلایل اصلی شکست تلاش های صلح در گذشته بوده است.
با این حال، نباید از نظر دور داشت که همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، تنها چیزی که می تواند پاکستان را مجاب به همکاری برای برقراری صلح در افغانستان کند، اعمال نفوذ امریکا و چین است.
اگر این دو قدرت، بخواهند می توانند به سرعت پاکستان را وادار به پذیرش طرح صلح افغانستان کنند و به این ترتیب، بساط تروریزم، ناامنی و جنگ به زودی از سراسر افغانستان و منطقه، برچیده خواهد شد.
کارشناسان برای تحقق این امر، به یک نیاز مبرم دیگر اشاره می کنند و آن، توافق دو جانب امریکا و چین بر سر منافع و اهداف بلندمدت شان در افغانستان است.
این دو قطب اثرگذار قدرت باید به این جمع بندی برسند که منافع شان در یک افغانستان صلح آمیز و باثبات، تامین و تضمین خواهد شد و لازم نیست برای این منظور، به تقویت تروریزم و حمایت از گروه های تروریستی و ادامه جنگ در افغانستان، متوسل شوند.
اگر آنها به توافقی در این زمینه دست پیدا کنند، آنگاه می توانند رضایت پاکستان را نیز در این خصوص جلب کنند و به اسلام آباد اطمینان بدهند که منافع مشروع آن کشور در افغانستان، تضمین و تامین خواهد شد، مشروط به اینکه دست از حمایت تروریزم و راه اندازی جنگ و خشونت و ویرانی و خون ریزی در افغانستان بردارد.
با این حساب، کارشناسان می گویند برای رسیدن به این هدف، زمان زیادی لازم است؛ اما تحقق آن غیر ممکن نیست و این تنها راه رسیدن به نتیجه است.
آقای وانگ در کنفرانس خبری مشترک با صلاحالدین ربانی؛ وزیر خارجه افغانستان در پکن گفت که مذاکرات صلح "مسیری درست در جهت صلح و آرامش دایمی" در افغانستان است.
او گفت:"چین همچنان به عنوان حامی، میانجی و تسهیلکننده گفتگوها صلح افغانستان نقش بازی خواهد کرد."
او افزود که پاکستان "نقش بینظیری" در این مذاکرات صلح دارد و امریکا نیز یکی از کشورهای مهم ذیعلاقه در منطقه است.
صلاحالدین ربانی؛ وزیر خارجه هم گفت که احتمال موفقیت گروه هماهنگی چهارجانبه نسبت به تلاشهای گذشته در زمینه صلح بیشتر است؛ زیرا در این روند هر دو کشور چین و امریکا دخیل هستند.
او گفت:"ما از تمامی اعضای گروههای طالبان میخواهیم تا به پای میز مذاکره بیایند... هیچ راه نظامی برای حل این مشکل وجود ندارد."
کارشناسان می گویند که حضور و مشارکت چین در روند گفتگوهای مقدماتی برای دستیابی به یک نقشه راه برای صلح با طالبان، نقطه قوت این مرحله از تلاش ها برای دستیابی به صلح است.
از دید آنها این امر به ویژه با مشارکت امریکا و پاکستان، امتیاز مهمی برای این روند محسوب می شود و امیدها نسبت به آینده این گفتگوها را تقویت می کند.
چین از بازیگران راهبردی و مهم معادلات منطقه ای و بین المللی است. نفوذ نیرومند این کشور بر پاکستان نیز غیر قابل انکار است. همچنین گفته می شود که گروه طالبان طی سال های گذشته، با رهبران چین، روابط پنهانی داشته و شماری از اعضای این گروه، بارها به چین سفر کرده اند.
بنابراین، این احتمال وجود دارد که چین بر رهبران طالبان نیز نفوذ داشته باشد؛ هرچند در مورد میزان این نفوذ هنوز ابهاماتی وجود دارد.
یکی دیگر از موضوعات پراهمیت این است که در کنار چین، امریکا هم در نشست های چهارجانبه حضور دارد.
آگاهان می گویند که امریکا نیز بر پاکستان و همچنین طالبان، نفوذ عمیق و قابل ملاحظه ای دارد. نسبت این نفوذ با نفوذی که چین بر پاکستان و طالبان دارد، مشخص نیست؛ اما کارشناسان می گویند که عملکرد امریکا در ۱۵ سال اخیر در افغانستان کاملا نشان می دهد که این کشور، در خصوص پاکستان و طالبان ملاحظاتی دارد که نمایانگر وجود منافع مشترک میان آنهاست.
با این حساب، همان گونه که صلاح الدین ربانی؛ وزیر امور خارجه هم گفته است حضور امریکا و چین در کنار هم در این دور از گفتگوها، احتمال موفقیت این روند را تقویت می کند و خوش بینی ها در خصوص آینده آن را افزایش می دهد؛ اما چنانچه وزیر خارجه چین هم گفته است، پاکستان «نقش بی نظیری» در این روند دارد.
به بیان دیگر، همه چیز به حسن نیت و همکاری صادقانه پاکستان بستگی دارد؛ چیزی که به عقیده کارشناسان، تاکنون به وجود نیامده و همین امر هم یکی از دلایل اصلی شکست تلاش های صلح در گذشته بوده است.
با این حال، نباید از نظر دور داشت که همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، تنها چیزی که می تواند پاکستان را مجاب به همکاری برای برقراری صلح در افغانستان کند، اعمال نفوذ امریکا و چین است.
اگر این دو قدرت، بخواهند می توانند به سرعت پاکستان را وادار به پذیرش طرح صلح افغانستان کنند و به این ترتیب، بساط تروریزم، ناامنی و جنگ به زودی از سراسر افغانستان و منطقه، برچیده خواهد شد.
کارشناسان برای تحقق این امر، به یک نیاز مبرم دیگر اشاره می کنند و آن، توافق دو جانب امریکا و چین بر سر منافع و اهداف بلندمدت شان در افغانستان است.
این دو قطب اثرگذار قدرت باید به این جمع بندی برسند که منافع شان در یک افغانستان صلح آمیز و باثبات، تامین و تضمین خواهد شد و لازم نیست برای این منظور، به تقویت تروریزم و حمایت از گروه های تروریستی و ادامه جنگ در افغانستان، متوسل شوند.
اگر آنها به توافقی در این زمینه دست پیدا کنند، آنگاه می توانند رضایت پاکستان را نیز در این خصوص جلب کنند و به اسلام آباد اطمینان بدهند که منافع مشروع آن کشور در افغانستان، تضمین و تامین خواهد شد، مشروط به اینکه دست از حمایت تروریزم و راه اندازی جنگ و خشونت و ویرانی و خون ریزی در افغانستان بردارد.
با این حساب، کارشناسان می گویند برای رسیدن به این هدف، زمان زیادی لازم است؛ اما تحقق آن غیر ممکن نیست و این تنها راه رسیدن به نتیجه است.