مذاکرات صلح در کشور، می رود تا وارد فاز جدید و شگفتی شود. امریکا و طالبان در پی توافقات اخیر، آماده می شوند تا به گشایش دفتر سیاسی برای طالبان در دوحه، همت گذارند. از جانب دیگر و در یک اقدام حساس، کابل و اسلامآباد مهیای مذاکرات مستقیم با طالبان در عربستان سعودی میشوند.
رسانههای خارجی به نقل از طیب آغا، سخنگوی طالبان در دفتر کویته از آغاز مذاکرات میان پاکستان، افغانستان و طالبان در آینده نزدیک و در عربستان، خبر می دهند. این در حالی است که طالبان پیش از این، احتمال هر گونه تماس در راستای مذاکرات صلح با دولت افغانستان را تکذیب و شدیدا رد میکردند. طالبان، همواره تاکید کردهاند که دولت افغانستان را به رسمیت نشناخته و طرف اصلی آنان در مذاکرات صلح، ایالات متحده امریکا میباشد.
به هر تقدیر، در حال حاضر با دو برنامه و بازی صلح مواجهیم: یکی برنامهای که بوسیله امریکاییها و در غیاب دو دولت کابل و اسلامآباد در قطر در جریان است و دومی برنامه مذاکره با طالبان که بوسیله اسلامآباد و کابل راهاندازی شده است.
اگرچه سخنگوی وزارت خارجه افغانستان گفته است که گفتوگوهایی که قرار است در عربستان و یا ترکیه انجام شود، در تضاد با مذاکرات قطر نخواهد بود؛ چنانچه همین اظهارات به بیان دیگر از زبان آقای قاسمیار مشاور شورای عالی صلح نیز نقل شده است؛ اما اینکه چگونه میتوان این دو رویکرد کاملا متفاوت را یکی دانست و یا لااقل از میزان تضاد آنها با یکدیگر کاست، آگاهان دیدگاههای متفاوتی ابراز میدارند:
برخی از کارشناسان نظیر احمد سعیدی، ائتلاف کابل، اسلامآباد و طالبان را یک اقدام خطرناک برای افغانستان تلقی میکنند.
این دیدگاه به وجود ایران نیز در این ائتلاف اشاره کرده و ادعا میکند که ائتلاف مذکور در واقع علیه ایالات متحده امریکا در حال شکلگیری است. چنانچه امریکا نیز از برنامه مذاکره با طالبان و گشایش دفتر سیاسی برای آنان، در قطر، در واقع میخواهد که زودتر از حریف، به دروازه او گل بزند! احمد سعیدی بر این باور است که مربع افغانستان، پاکستان، عربستان و طالبان، غیر از مثلث امریکا، قطر و طالبان است و این دو در اهداف و ماهیت، هیچ گونه سازش و سنخیتی با هم ندارند.
برخی از آگاهان که بیشتر دولتی میاندیشند، بر این باوراند که هر دو مذاکرات نه در عرض هم بلکه در طول یکدیگر قرار دارند.
آنچه واضح است این دیدگاه را صرفا در حیطه تئوری میتوان پذیرفت و اما در عرصه عمل و واقعیت، به سختی میشود باور کرد که هر دو مذاکره قطر و عربستان، در یک سمت و جهت در حال حرکت باشند.
غیر از تنش بوجود آمده میان ایالات متحده امریکا و پاکستان، رابطه دولت کابل با امریکا نیز در سالهای اخیر از وضعیت مطلوبی برخوردار نبوده است.
به این روابط کج دار و مریض، باید اضافه کرد روابط سرد عربستان با قطر را که باعث شد تا امریکا قطر را برای گشایش دفتر سیاسی برای طالبان، به عربستان ترجیح بدهد.
درهم تنیدگی روابط میان کشورهای درگیر در مذاکره با طالبان، مانع از پذیرش یگانگی مذاکرات و در جهت اهداف واحد میشود.
به نظر می رسد پدیدهای بنام طالبان، برنامهای شده است، کاربردی و در جهت تامین منافع و اهداف دولت های خاص! ایالات متحده امریکا، مدتی است و در واقع برای آنکه بخواهد از رقبای منطقهایاش سبقت گرفته و دیگر مجبور نباشد تا بدانان امتیاز بدهد، به برنامه طالب سازی و استخدام آنان روی آورده است.
گشایش دفتر سیاسی برای طالبان در دوحه و راهاندازی مذاکرات با آنان، در همین راستا تحلیل و ارزیابی میشود.
دولت پاکستان خیلی وقت است و در واقع قبل از هر حریف و رقیب دیگر، به استخدام نیروی کارآمد طالب همت گماشته است.
بدون اغراق باید گفت که بهرهبرداریای را که دولت اسلامآباد از بدو ایجاد پدیده طالبان تا اکنون و در جهت منافع سلطه جویانهاش کرده است، هیچ دولت و کشوری، قادر به انجام آن نبوده است.
به نظر میرسد در بازی جدید مذاکرات چند جانبه با طالبان نیز، برد نهایی با هیچ دولتی غیر از پاکستان نخواهد بود. اگر چه رقبای اسلامآباد سعی در گرفتن هر نوع ابتکار عمل از آن دولت دارند؛ اما در نهایت، این پاکستان خواهد بود که در بازی مذاکرات با طالبان، پیروز میدان خواهد شد.
پاکستان با روکردن برگههای جدید و پیچیده بازی، سعی در گیج کردن حریف قدرش یعنی ایالات متحده امریکا دارد و در این راستا توانسته است حکومت کابل، یکی از متحدان امریکا را با خود همراه کند!
از ظاهر اوضاع چنان برمیآید که دولتمردان کابل، ترجیح میدهند تا پس از این در کنار پاکستان و سیاستهای آن بمانند تا ایالات متحده امریکا و متحدان غربی آن.
اما چه تضمینی میتواند وجود داشته باشد که مقامات اسلام آباد، نخواهند حکومت ضعیفی چون حکومت افغانستان را دور بزنند؟! در ظاهر حکومت افغانستان نیز با فهم و پذیرش سلطه مجدد پاکستان به عنوان سرپرست و قیم دوباره افغانستان، به تبانی و سازش با اسلامآباد راضی شده است! چرا که بقا در حکومت و قدرت از دید دولتمردان ما بمراتب بهتر از حذف از عرصه قدرت و سیاست است؛ اگر چه این بقاء و دوام در گرو تحت قیمومیت رفتن کشوری چون پاکستان باشد!
مقاله چاپ شده در شماره 271 روزنامه انصاف چاپ کابل
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل