جهانی شدن به عنوان پدیده ای جدید و نو از راه می رسد و این پدیده نو، آثاری بر فرهنگ ها خواهد گذاشت. بدون تردید جهانی شدن، به عنوان پدیده ای فراگیر و تأثیر گذار، حاصل موجی عظیم از تغییرات و تحولات است که ساختارهای سنتی، بومی و ملی و بنیان های هویتی تمام جوامع بشری را با چالشی بزرگ مواجه ساخته است. این پدیده را می توان روندی انکار ناپذیر و از ویژگی های بارز جوامع بشری در سال های آغاز هزاره جدید به شمار آورد. این فرایند، هم دارای آثار مثبت و هم آثار و پیامد های منفی بر روی فرهنگ جوامع مختلف است، اما به دلیل دید آسیب شناسانه این نوشتار نسبت به پدیده جهانی شدن، بررسی آثار منفی این پدیده بیش از جنبه های مثبت آن مورد دقت و تحلیل قرار خواهد گرفت.
یکی از آثار منفی و سوئی که این جریان به وجود خواهد آورد این است که سیر ضد ارزش های فرهنگی غرب با استفاده از ابزار های توانمند و پیشرفته و با بهره گیری از تکنولوژی، به سمت شرق، مخصوصا جوامع جهان سوم و مسلمان هجوم می آورد و نتیجه آن ممکن است به خود باختگی فرهنگی در بسیاری از ملل جهان سوم و تغییر و از دست دادن ارزش های فرهنگی در این جوامع منجر گردد. رشد تک فرهنگی جهانی مساله ای نگران کننده است. فرهنگی که از سوی رسانه های جهانی غربی و شبکه های روابط عمومی آنها تبلیغ می شود ممکن است به تهی شدن افکار از ارزش های دینی و از دست دادن ارزش ها و فرهنگ های خودی منتهی گردد.
عدم توازن اطلاعاتی در جهان، یعنی وجود قدرت ارتباطات در بعضی مناطق و ضعف آنها در مناطق دیگر، که ممکن است به جریان یک طرفه اطلاعات بیانجامد، از دیگر پیامد های منفی و مخربی است که جهانی شدن در بر دارد. وسایل و کانال های ارتباطی در جهان سوم تا حدود زیادی در دست غرب است. تولید و انتقال برنامه های رسانه ای، جریان یک طرفه ای از غرب به جهان سوم به وجود می آورد. این برنامه ها هویت فرهنگی تازه ای را می سازد و الگوی فرهنگی بسیاری از جوامع را تغییر می دهد.
از پیامد های منفی دیگری که می توان برای جهانی شدن بر شمرد، استعمار فکری و عقیدتی جهان غرب است. کشور های استعمار گر سابق دیگر از طریق توسعه قلمرو ارضی و ایجاد مستعمره نمی توانند به استثمار جوامع دیگر بپردازند، از این رو، از طریق فرایند جهانی شدن، با حمله به ارزش ها و اعتقادات دینی و آداب و رسوم جوامع جهان سوم از یک طرف، و گسترش فرهنگ خود در این جوامع از طرف دیگر، زمینه را برای تداوم وابستگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها فراهم می سازند.
جهاني شدن از اين ديد كه باعث تحول تكنولوژيك ارتباطي شده و امکان دسترسي سريع تر و منسجم تر افراد را در سر تا سر جهان فراهم كرده است، مي تواند به عنوان امكاني در جهت رشد و توسعه ي ارزش هاي نيك انساني قرار گيرد و مورد استفاده واقع شود. با اين رويكرد، جهاني شدن، فرصتي است مناسب براي گسترش تعاليم والاي اسلامي و زمينه اي است براي تحقق حكومت جهاني اسلام؛ آن چنان كه در آيات قرآن كريم به آن وعده داده شده است: «لِيُظهِرَهُ عَلَي الدّينِ كُلّه» (توبه/ 33)، اما اگر راه کار های درست و مناسب برای مقابله صحیح و منطقی با این پدیده سنجیده نشود و بدون در دست داشتن برنامه ای که این جریان را به نحو مطلوب کنترل می کند، بخواهیم با آن رو به رو شویم، قطعا خسارت هایی متوجه ما خواهد شد.
مواجهه صحیح با این فرایند مستلزم ایجاد مبانی و اصولی است که اگر تدارک دیده نشود، رویارویی ما با این جریان همراه با ضرر و زیان های فروانی خواهد بود که ممکن است به تغییر و تبدیل بسیاری از فرهنگ های دینی و ارزش های اسلامی و تغییر محتوای آنان بینجامد. اندیشمدان و فرهیختگان اسلامی به مناسبت های مختلف از این مساله به عنوان یک هشدار جدی یاد کرده اند اما به نظر می رسد فرای مسایل نظری و تئوری، تدبیر راه کارهای عملی و قابل تحقق در متن جوامع، امری است که کمتر به آن پرداخته شده و مخصوصا در جامعه افغانستان به علت وجود برخی نا بسامانی ها، این امر از چشم متولیان دین مخفی مانده است.
رابطه اسلام با فرایند جهانی شدن، و به طور کلی رابطه دین و اعتقادات مذهبی با این مساله، موضوعی است که با توجه به زوایای مختلف آن و تاثیری که بر چگونگی رابطه ما با این فرایند خواهد گذاشت، باید مورد بحث و تحلیل قرار بگیرد. در شماره بعدی این نوشتار به این امر اشاره می شود.
نویسنده: سید مصطفی موسوی مبلّغ
یکی از آثار منفی و سوئی که این جریان به وجود خواهد آورد این است که سیر ضد ارزش های فرهنگی غرب با استفاده از ابزار های توانمند و پیشرفته و با بهره گیری از تکنولوژی، به سمت شرق، مخصوصا جوامع جهان سوم و مسلمان هجوم می آورد و نتیجه آن ممکن است به خود باختگی فرهنگی در بسیاری از ملل جهان سوم و تغییر و از دست دادن ارزش های فرهنگی در این جوامع منجر گردد. رشد تک فرهنگی جهانی مساله ای نگران کننده است. فرهنگی که از سوی رسانه های جهانی غربی و شبکه های روابط عمومی آنها تبلیغ می شود ممکن است به تهی شدن افکار از ارزش های دینی و از دست دادن ارزش ها و فرهنگ های خودی منتهی گردد.
عدم توازن اطلاعاتی در جهان، یعنی وجود قدرت ارتباطات در بعضی مناطق و ضعف آنها در مناطق دیگر، که ممکن است به جریان یک طرفه اطلاعات بیانجامد، از دیگر پیامد های منفی و مخربی است که جهانی شدن در بر دارد. وسایل و کانال های ارتباطی در جهان سوم تا حدود زیادی در دست غرب است. تولید و انتقال برنامه های رسانه ای، جریان یک طرفه ای از غرب به جهان سوم به وجود می آورد. این برنامه ها هویت فرهنگی تازه ای را می سازد و الگوی فرهنگی بسیاری از جوامع را تغییر می دهد.
از پیامد های منفی دیگری که می توان برای جهانی شدن بر شمرد، استعمار فکری و عقیدتی جهان غرب است. کشور های استعمار گر سابق دیگر از طریق توسعه قلمرو ارضی و ایجاد مستعمره نمی توانند به استثمار جوامع دیگر بپردازند، از این رو، از طریق فرایند جهانی شدن، با حمله به ارزش ها و اعتقادات دینی و آداب و رسوم جوامع جهان سوم از یک طرف، و گسترش فرهنگ خود در این جوامع از طرف دیگر، زمینه را برای تداوم وابستگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها فراهم می سازند.
جهاني شدن از اين ديد كه باعث تحول تكنولوژيك ارتباطي شده و امکان دسترسي سريع تر و منسجم تر افراد را در سر تا سر جهان فراهم كرده است، مي تواند به عنوان امكاني در جهت رشد و توسعه ي ارزش هاي نيك انساني قرار گيرد و مورد استفاده واقع شود. با اين رويكرد، جهاني شدن، فرصتي است مناسب براي گسترش تعاليم والاي اسلامي و زمينه اي است براي تحقق حكومت جهاني اسلام؛ آن چنان كه در آيات قرآن كريم به آن وعده داده شده است: «لِيُظهِرَهُ عَلَي الدّينِ كُلّه» (توبه/ 33)، اما اگر راه کار های درست و مناسب برای مقابله صحیح و منطقی با این پدیده سنجیده نشود و بدون در دست داشتن برنامه ای که این جریان را به نحو مطلوب کنترل می کند، بخواهیم با آن رو به رو شویم، قطعا خسارت هایی متوجه ما خواهد شد.
مواجهه صحیح با این فرایند مستلزم ایجاد مبانی و اصولی است که اگر تدارک دیده نشود، رویارویی ما با این جریان همراه با ضرر و زیان های فروانی خواهد بود که ممکن است به تغییر و تبدیل بسیاری از فرهنگ های دینی و ارزش های اسلامی و تغییر محتوای آنان بینجامد. اندیشمدان و فرهیختگان اسلامی به مناسبت های مختلف از این مساله به عنوان یک هشدار جدی یاد کرده اند اما به نظر می رسد فرای مسایل نظری و تئوری، تدبیر راه کارهای عملی و قابل تحقق در متن جوامع، امری است که کمتر به آن پرداخته شده و مخصوصا در جامعه افغانستان به علت وجود برخی نا بسامانی ها، این امر از چشم متولیان دین مخفی مانده است.
رابطه اسلام با فرایند جهانی شدن، و به طور کلی رابطه دین و اعتقادات مذهبی با این مساله، موضوعی است که با توجه به زوایای مختلف آن و تاثیری که بر چگونگی رابطه ما با این فرایند خواهد گذاشت، باید مورد بحث و تحلیل قرار بگیرد. در شماره بعدی این نوشتار به این امر اشاره می شود.
نویسنده: سید مصطفی موسوی مبلّغ
منبع : خبرگزاری آوا - کابل