شهید الهه حسنی فرزند محمد امین در سال 1375 در قریه آقاصی ولسوالی خواجهعمری ولایت غزنی در یک خانواده متدین، فرهنگی و علمدوست دیده بهجهان گشود.
آینده پرثمر و درخشان در زمان کودکی از سیمای او پیدا بود و رفتار نیکو با خانواده بهخصوص پدر و مادر و بزرگمنشی شهید حسنی، حکایت از سلامت روح و شخصیت پربار وی در آینده داشت.
شهید حسنی، دوران طفولیت را در سایه پرمهر پدر و مادر سپری کرد و تحت نظارت این دو وجود گرانقدر، غریزهها و استعدادهای درونی وی بهصورت طبیعی و متوازن رشد کرد.
بدون شک، وجود پدر و مادر یکی از الطاف خداوندی است که علاوه بر تربیت و رشد جسمی، میتواند بسیاری از اوصاف حمیده و کمالات انسانی را از طریق ابراز احساسات و عواطف، رفتار، گفتار و عملکرد خویش به فرزندانش انتقال دهد.
شهید الهه حسنی با وجود پدر و مادری مهربان و خانوادهای سالم و باتربیت، هیچ کمبود و خلأی را در دوران کودکی احساس نکرد و جسم و روح وی بهصورت طبیعی رشد کردند.
دوران تحصیل و فعالیتهای فرهنگی
او به سن هفتسالگی به تشویق پدر و مادر در لیسه عالی امالبنین شهر کابل شامل گردیده و دوره ابتدائیه، متوسطه و لیسه را با موفقیت در مکتب مذکور سپری کرد.
شهید الهه حسنی استعدادی عالی و ذکاوت غیر قابل وصفی داشت. او در مدت ۱۲ سال آموزش، همیشه اولنمره عمومی در مکتب بود تا بالاخره در سال 1393 با درجه عالی از مکتب امالبنین فارغ گردید.
شهید الهه حسنی برای علماندوزی و پیشرفت، هیچ فرصتی را از دست نمیداد و همواره برای بهدست آوردن معلومات و آگاهی از هر طریق ممکن، تلاش میکرد.
وی در سال 1394 در آزمون سراسری کانکور شرکت کرده و با اخذ نمره ۳۴۴.۴۴ بهحیث نفر سوم در بین تمام اشتراککنندگان شناخته شد.
او پس از سپرینمودن موفقانه آزمون کانکور و اخذ نمره عالی، شامل دانشگاه طبی کابل گردیده و دوره جدیدی از پیشرفت و ترقی در عرصه علم و دانش را آغاز کرد.
شهید الهه حسنی به دلیل اینکه حمایت همهجانبه پدر را با خود داشت، دوره دانشگاه را بدون کم و کاست و با نمرات عالی سپری کرد و قرار بود که همچنان به درسهای خود ادامه دهد تا در آینده، مصدر خدمت برای مردم زجرکشیده افغانستان شود؛ اما تیر اجل به او مهلت نداد و خدایش مانند سایر خوبان روزگار، وی را به نزد خود فراخواند.
خانم حسنی تنها به علوم دانشگاهی اکتفا نکرد؛ بل کمر همت را برای تحصیل علوم حوزوی نیز بست. او یکی از شاگردان ممتاز حوزه علمیه خاتمالنبیین(ص) و همچنین استاد در دارالقرآن شهید مشتاق و عضو فعال کمیته فرهنگی مکتب امالبنین بود.
شهید خانم حسنی از یکسال به اینطرف با مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان آشنا شده بود و همواره در برنامههای مفید و ارزشی بهخصوص گفتمانهای علمی - پژوهشی شرکت کرده و بهقدر استعداد خود بهره میبرد.
او همکاری فعال با مرکز تبیان در چوکات بخش زنان نیز داشت و از عناصر برجسته این بخش محسوب می گردید.
بهراستی خداوند به برخی از انسانها استعداد وصفناپذیر و ظرفیت بلندی میدهد مانند خانم الهه حسنی که نهتنها در عرصه علم و دانش میدرخشید؛ بلکه در کنار درس و تحصیل و تدریس با بسیاری از کارهای فزیکی و سنتی مانند مهرهدوزی، گلدوزی، هویهکاری، نقاشی و... نیز آشنا بود.
اخلاق و رفتار با مردم و خانواده
شهید الهه حسنی، جوانی خوشبرخورد، بااخلاق، رؤوف و مهربان بود. او همواره تلاش میکرد که محیط خانواده و حتی مکتب و دانشگاه را صمیمی و عاری از کینهتوزیها و عداوتها بسازد.
بهگفته خاطره حسنی؛ خواهر شهید الهه حسنی، او هم اخلاق دینی داشت و هم اخلاق خانوادگی و اجتماعی و از خصوصیاتاش اهتمام به نماز اول وقت و خواندن نماز شب بود.
خاطره حسنی میگوید: در خانه پسرعمویم فرزندی به دنیا آمد و شهید حسنی در گوش او اذان و اقامه گفت و سپس افزود: من او را عُزَیر نامگذاری کردم که نام یکی از پیامبران است و به یاد داشته باشید که هروقت این پسر کلان شد اگر من زنده نبودم برایش بگویید که او را من نامگذاری کردم تا یادم را فراموش نکند.
سر انجام این جوان مستعد و با تقوا در هفتم جدی 1396 در مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در حالی که در نشست گفتمان علمی پژوهشی هفتگی شرکت داشت توسط حملهکننده انتحاری منسوب به گروه تکفیری داعش به درجه رفیع شهادت نائل شد.
روحاش شاد و یادش گرامی باد!
آینده پرثمر و درخشان در زمان کودکی از سیمای او پیدا بود و رفتار نیکو با خانواده بهخصوص پدر و مادر و بزرگمنشی شهید حسنی، حکایت از سلامت روح و شخصیت پربار وی در آینده داشت.
شهید حسنی، دوران طفولیت را در سایه پرمهر پدر و مادر سپری کرد و تحت نظارت این دو وجود گرانقدر، غریزهها و استعدادهای درونی وی بهصورت طبیعی و متوازن رشد کرد.
بدون شک، وجود پدر و مادر یکی از الطاف خداوندی است که علاوه بر تربیت و رشد جسمی، میتواند بسیاری از اوصاف حمیده و کمالات انسانی را از طریق ابراز احساسات و عواطف، رفتار، گفتار و عملکرد خویش به فرزندانش انتقال دهد.
شهید الهه حسنی با وجود پدر و مادری مهربان و خانوادهای سالم و باتربیت، هیچ کمبود و خلأی را در دوران کودکی احساس نکرد و جسم و روح وی بهصورت طبیعی رشد کردند.
دوران تحصیل و فعالیتهای فرهنگی
او به سن هفتسالگی به تشویق پدر و مادر در لیسه عالی امالبنین شهر کابل شامل گردیده و دوره ابتدائیه، متوسطه و لیسه را با موفقیت در مکتب مذکور سپری کرد.
شهید الهه حسنی استعدادی عالی و ذکاوت غیر قابل وصفی داشت. او در مدت ۱۲ سال آموزش، همیشه اولنمره عمومی در مکتب بود تا بالاخره در سال 1393 با درجه عالی از مکتب امالبنین فارغ گردید.
شهید الهه حسنی برای علماندوزی و پیشرفت، هیچ فرصتی را از دست نمیداد و همواره برای بهدست آوردن معلومات و آگاهی از هر طریق ممکن، تلاش میکرد.
وی در سال 1394 در آزمون سراسری کانکور شرکت کرده و با اخذ نمره ۳۴۴.۴۴ بهحیث نفر سوم در بین تمام اشتراککنندگان شناخته شد.
او پس از سپرینمودن موفقانه آزمون کانکور و اخذ نمره عالی، شامل دانشگاه طبی کابل گردیده و دوره جدیدی از پیشرفت و ترقی در عرصه علم و دانش را آغاز کرد.
شهید الهه حسنی به دلیل اینکه حمایت همهجانبه پدر را با خود داشت، دوره دانشگاه را بدون کم و کاست و با نمرات عالی سپری کرد و قرار بود که همچنان به درسهای خود ادامه دهد تا در آینده، مصدر خدمت برای مردم زجرکشیده افغانستان شود؛ اما تیر اجل به او مهلت نداد و خدایش مانند سایر خوبان روزگار، وی را به نزد خود فراخواند.
خانم حسنی تنها به علوم دانشگاهی اکتفا نکرد؛ بل کمر همت را برای تحصیل علوم حوزوی نیز بست. او یکی از شاگردان ممتاز حوزه علمیه خاتمالنبیین(ص) و همچنین استاد در دارالقرآن شهید مشتاق و عضو فعال کمیته فرهنگی مکتب امالبنین بود.
شهید خانم حسنی از یکسال به اینطرف با مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان آشنا شده بود و همواره در برنامههای مفید و ارزشی بهخصوص گفتمانهای علمی - پژوهشی شرکت کرده و بهقدر استعداد خود بهره میبرد.
او همکاری فعال با مرکز تبیان در چوکات بخش زنان نیز داشت و از عناصر برجسته این بخش محسوب می گردید.
بهراستی خداوند به برخی از انسانها استعداد وصفناپذیر و ظرفیت بلندی میدهد مانند خانم الهه حسنی که نهتنها در عرصه علم و دانش میدرخشید؛ بلکه در کنار درس و تحصیل و تدریس با بسیاری از کارهای فزیکی و سنتی مانند مهرهدوزی، گلدوزی، هویهکاری، نقاشی و... نیز آشنا بود.
اخلاق و رفتار با مردم و خانواده
شهید الهه حسنی، جوانی خوشبرخورد، بااخلاق، رؤوف و مهربان بود. او همواره تلاش میکرد که محیط خانواده و حتی مکتب و دانشگاه را صمیمی و عاری از کینهتوزیها و عداوتها بسازد.
بهگفته خاطره حسنی؛ خواهر شهید الهه حسنی، او هم اخلاق دینی داشت و هم اخلاق خانوادگی و اجتماعی و از خصوصیاتاش اهتمام به نماز اول وقت و خواندن نماز شب بود.
خاطره حسنی میگوید: در خانه پسرعمویم فرزندی به دنیا آمد و شهید حسنی در گوش او اذان و اقامه گفت و سپس افزود: من او را عُزَیر نامگذاری کردم که نام یکی از پیامبران است و به یاد داشته باشید که هروقت این پسر کلان شد اگر من زنده نبودم برایش بگویید که او را من نامگذاری کردم تا یادم را فراموش نکند.
سر انجام این جوان مستعد و با تقوا در هفتم جدی 1396 در مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در حالی که در نشست گفتمان علمی پژوهشی هفتگی شرکت داشت توسط حملهکننده انتحاری منسوب به گروه تکفیری داعش به درجه رفیع شهادت نائل شد.
روحاش شاد و یادش گرامی باد!