رنگین دادفر سپنتا؛ مشاور امنیت ملی اداره کرزی در مصاحبه ای با تلویزیون محلی طلوع، تأکید کرد که پاکستان عامل اصلی هراس افکنی است و با ادامه کمک های میلیاردی امریکا به این کشور نمی توان انتظار مبارزه با هراس افکنی را از آن داشت.
وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی پیشین کشور از کارنامه یکساله حکومت نیز ابراز ناخشنودی کرد و گفت که نمی توان حکومت پیشین را با این حکومت مقایسه کرد.
به گفته وی، با وجود همه مشکلاتی که در حکومت گذشته وجود داشت، از جمله فساد اداری، ضعف و ناتوانایی های دیگ،ر کارکرد آن حکومت بهتر از کارهای یکساله حکومت وحدت ملی است.
کارشناسان می گویند که این موضع گیری آقای سپنتا در ادامه موضع گیری های انتقادی دیگر مهره های حکومت سابق به شمول حامد کرزی از حکومت کنونی، قابل ارزیابی است و در نگاه نخست، شاید برآیند طبیعی رقابت های پنهانی زیر پوست قدرت به نظر آید؛ اما به باور آنها، با توجه به آنچه در قندوز اتفاق افتاد و نیز با نگاهی گذرا به کارنامه یکسال عمر حکومت کنونی، مشخص می شود که راهی که مسؤولان حکومت فعلی در پیش گرفته اند در خیلی از موارد، اشتباه و انحرافی بوده است.
این در صورتی قابل درک است که تصور کنیم، آنچه در بالا اشاره شد، اساسا از زبان یکی از مهره های وفادار و پایه های ثابت حکومت سابق، مطرح نشده؛ بلکه از قول یک کارشناس مستقل بیان شده است.
چه کسی می تواند تردید کند که آنچه اشرف غنی؛ رییس جمهور در نخستین روزهای ریاست جمهوری در حوزه سیاست خارجی و رابطه با پاکستان انجام داد، هیچ سنخیتی با منافع ملی و تجربه تاریخی رابطه با پاکستان نداشت؟ از امضای پیمان امنیتی با امریکا تا دوری از هند و نزدیکی به پاکستان.
آقای غنی، بی محابا به پاکستان نزدیک شد، به این امید که از این طریق بتواند اسلام آباد را قانع کند، از روند صلح در افغانستان حمایت صادقانه کند و دست از هراس افکنی و فتنه انگیزی و خشونت گستری در کشور ما بردارد.
او حتی روابط استراتژیک با هند را نیز در برابر به دست آوردن اعتماد پاکستان، معلق کرد؛ اما سقوط قندوز تنها یکی از پاسخ هایی خونینی بود که پاکستان به اعتمادسازی اشرف غنی داد.
البته همانگونه که آقای سپنتا نیز اشاره کرده است، کمک های امریکا به پاکستان نیز به اسلام آباد امکان می دهد تا با شجاعت و بی محابا، سیاست های سابق خود در قبال افغانستان را ادامه دهد.
دست کم در همین یک مورد، نمی توان نسبتی میان حکومت گذشته و نظام کنونی برقرار کرد.
در حوزه دستاوردهای یکساله نیز شاید همین قاعده صادق باشد.
رنگین دادفر سپنتا گفت که حکومت پیشین و کنونی نتوانسته اند تاکنون به گونه درست مدارکی دال بر دست داشتن پاکستان در حملههای مرزی، دهشت افکنی و مداخله های این کشور در افغانستان گردآوری کنند و از پاکستان به گونه رسمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کنند؛ در حالی که به باور وی افغانستان اگر دست به چنین کاری هم بزند با حق وتوی کشورهای بزرگ روبرو می شود و این کار تا زمانی که به گونه درست از سوی سازمان ملل متحد بررسی نشود، بی نتیجه خواهد بود.
وی با اشاره به گفتههای مقامهای حکومت وحدت ملی در نشست عمومی سازمان ملل متحد درباره نقش پاکستان در حمله بر افغانستان و پشتیبانی از گروه های هراس افکن گفت که حکومت پیشین بارها این کار را انجام داده است.
سپنتا اظهار داشت:"صحبتهایی که امروز مطرح شد در دوران حکومت ما هم مطرح شده بود. میان صحبت کردن در مجمع عمومی سازمان ملل و بردن عریضه رسمی نه در حکومت ما صورت گرفته و حکومت فعلی هم نکرده است".
ناظران می گویند که سپنتا در این بیان، دو نکته بسیار مهم را مطرح کرده است: یکی اینکه حکومت های افغانستان نتوانسته اند تاکنون مدارک محکمه پسند و معتبری دال بر دخالت پاکستان در افغانستان به شورای امنیت ارائه کنند و به این ترتیب، رسما از این کشور، شکایت نمایند و دوم، اطمینان او از وتوی هرگونه قطعنامه ضد پاکستانی در شورای امنیت از سوی قدرت های بزرگ.
کارشناسان می گویند که این پرسش برانگیز و غیر قابل باور است که چگونه حکومت های پیشین و جدید که همه روزه پاکستان را متهم به دخالت در امور امنیتی و سیاسی کشور می کنند و حتی شهروندان و نظامیان این کشور را بازداشت می کنند، هنوز نتوانسته اند مدارک معتبری برای اثبات این ادعا جمع آوری کنند؟ این غیر قابل باور و شگفت انگیز است.
نکته دوم مورد اشاره آقای سپنتا، بیانگر گره اصلی ماجرای روابط افغانستان و پاکستان در عرصه بین المللی است. قدرت هایی مانند امریکا که همه ساله میلیاردها دالر به اسلام آباد می پردازد و نیز چین که رابط تنگاتنگ و راهبردی با پاکستان دارد، هرگز تمایل ندارند، رژيم اسلام آباد، با محکومیت بین المللی مواجه شود و این چیزی است که نقش سازمان ملل در حل مسایل افغانستان را نیز عمیقا زیر سؤال می برد.
آقای سپنتا نیز در بخشی از این مصاحبه تصریح کرد که غرب به ویژه امریکا در کار مبارزه با هراس افکنی پیروز نبوده و عاملان هراس افکنی چون پاکستان در سالهای گذشته پولهای هنگفتی از این کشور به دست آوردهاند و افغانستان با سیاستهای کنونی روز به روز از هم پیمانانش دورتر می شود.
مشاور پیشین امنیت ملی تأکید کرد:"واشنگتن پست نوشته بود که در ۱۳ سال گذشته پاکستان ۳۱ میلیارد دالر کمکهای نظامی و ملکی از ایالات متحده امریکا به دست آورده است. شما چگونه میتوانید بر تروریزم پیروز شوید، در صورتی که با ۳۱ میلیارد دالر میخواهید عامل اصلی تروریزم را حمایت کنید؟ ما نیاز به استراتژی جدید داریم، یک اجماع بین المللی به کار است که در آن امریکا، اروپا، چین، هند باشند و ما بتوانیم با عامل تروریزم مبارزه کنیم."
این بسیار واضح و بدیهی است که عملکردهای پاکستان، کاملا مورد تایید و در تفاهم با امریکا صورت می گیرد؛ در غیر آن، چگونه می توان باور کرد که پاکستان در حوزه نفوذ امریکا یعنی افغانستان، از تروریزم حمایت کند و ناامنی و جنگ راه اندازی کند؛ اما از آنسو از ایالات متحده، پاداش هم دریافت کند؟
پس مشخص است که امریکا و پاکستان در تبانی باهم پروژه ناامنی در افغانستان را هدایت می کنند و رویداد اخیر قندوز نیز این واقعیت را ثابت کرد: طالبان مردم و غیر نظامیان را قتل عام کردند و امریکا هم با حمله به شفاخانه قندوز، این جنایت ها را تکمیل کرد.
سپنتا در ادامه گفت:"اگر شما میخواهید که این حکومت را با حکومت ما مقایسه کنید، من بسیار شرمنده هستم، اصلآ قابل مقایسه نیست. کجاست این حکومت؟ ما خوب یک چیز داشتیم، ما به پای بوسی ضابطان پاکستانی و "تولی مشرهای" پاکستانی نرفتیم. با همه ضعف ها، با همه فساد و با همه مشکلات، حکومت ما یک حکومت مشروع، منتخب و نماینده مردم افغانستان بود. یک حکومت متقلب را نباید با حکومت منتخب مردم مقایسه کرد."
در مورد مقایسه این حکومت با حکومت پیشین، به عقیده آگاهان، شاید حق تا حدودی با آقای سپنتا باشد؛ اما نباید فراموش کرد که حکومت کنونی نیز بخش بزرگی از مصایب و مشکلات موجود را از حکومت پیشین به ارث برده است: از فساد، تا سوء مدیریت، قانون ستیزی، قوم گرایی، بی برنامگی، انفعال، ابهام در صلح و جنگ و مسایل دیگر.
از سوی دیگر، اگرچه حکومت پیشین، مشروع و منتخب بود و حکومت کنونی از چنین ویژگی ای برخوردار نیست؛ اما نباید نادیده گرفت که آقای کرزی و تیم او و نیز کمیسیون های انتخاباتی مهندسی شده به واسطه او، عوامل اصلی شکل گیری تقلب و تزویر و دستبرد در آرای عمومی انتخابات پیشین و در نتیجه، شکل گیری بحران سیاسی و تشکیل حکومت کنونی هستند و آقای سپنتا اگر واقع بینانه و مسؤولانه داوری می کند، این فاکتورها را نیز باید مد نظر قرار دهد.
وی در رابطه به حضور ستون پنجم در درون نظام گفت:"تغییر جهت گیریها و قطب نمای سیاسی افغانستان به سود پاکستان در یک سال گذشته به شکل افراطی، باعث مغشوش ساختن ذهنیتها در افغانستان و باعث ایجاد یک توهم در کسانی که میدانستند که ما قربانی پاکستان هستیم شد که گویا پاکستان میخواهد در افغانستان صلح باشد".
این مقام حکومت سابق ادامه داد:"حال این توسط ستون پنجم شده باشد یا نه از دید من مهم نیست، مهم این است که یک نظر افراطی غیرمسؤولانه جانب داری از پاکستان دامن زده شد و این سیاست ضد ملی بود، در پرتو همین سیاست تلاش شد که آنعده از میهن پرستهای افغان را از کشور جدا بسازند، حتی با تهدید و یکبار تلاش شد که افغانستان را از متحدانش دور بسازند، نتایج سیاست کنونی سقوط قندوز است که افراد خوشبین به پاکستان با دید فاشیزم قومی در رأس حکومت جای گرفتهاند."
یک بخش سخنان پایانی آقای سپنتا در نقد سیاست های حکومت کنونی که آشکارا در برابر سیاست های حکومت پیشین قرار دارد بود. آنجا که او حذف مهره های حکومت سابق را که آنها را «میهن پرست های افغان» می نامد و نیز دور ساختن افغانستان از متحدانش مانند آنچه اشرف غنی با هند کرد را «سیاست های ضد ملی» تیم اشرف غنی می داند؛ ولی یک بخش دیگر این سخنان، بیان واقع بینانه مسایل مبتلابه کشور است. به ویژه آنجا که او سقوط قندوز را حاصل رویکرد خوش بینانه و افراطی حکومت کنونی به پاکستان و قرار گرفتن افرادی با دیدگاه های فاشیزم قومی در رأس دستگاه قدرت می خواند.
وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی پیشین کشور از کارنامه یکساله حکومت نیز ابراز ناخشنودی کرد و گفت که نمی توان حکومت پیشین را با این حکومت مقایسه کرد.
به گفته وی، با وجود همه مشکلاتی که در حکومت گذشته وجود داشت، از جمله فساد اداری، ضعف و ناتوانایی های دیگ،ر کارکرد آن حکومت بهتر از کارهای یکساله حکومت وحدت ملی است.
کارشناسان می گویند که این موضع گیری آقای سپنتا در ادامه موضع گیری های انتقادی دیگر مهره های حکومت سابق به شمول حامد کرزی از حکومت کنونی، قابل ارزیابی است و در نگاه نخست، شاید برآیند طبیعی رقابت های پنهانی زیر پوست قدرت به نظر آید؛ اما به باور آنها، با توجه به آنچه در قندوز اتفاق افتاد و نیز با نگاهی گذرا به کارنامه یکسال عمر حکومت کنونی، مشخص می شود که راهی که مسؤولان حکومت فعلی در پیش گرفته اند در خیلی از موارد، اشتباه و انحرافی بوده است.
این در صورتی قابل درک است که تصور کنیم، آنچه در بالا اشاره شد، اساسا از زبان یکی از مهره های وفادار و پایه های ثابت حکومت سابق، مطرح نشده؛ بلکه از قول یک کارشناس مستقل بیان شده است.
چه کسی می تواند تردید کند که آنچه اشرف غنی؛ رییس جمهور در نخستین روزهای ریاست جمهوری در حوزه سیاست خارجی و رابطه با پاکستان انجام داد، هیچ سنخیتی با منافع ملی و تجربه تاریخی رابطه با پاکستان نداشت؟ از امضای پیمان امنیتی با امریکا تا دوری از هند و نزدیکی به پاکستان.
آقای غنی، بی محابا به پاکستان نزدیک شد، به این امید که از این طریق بتواند اسلام آباد را قانع کند، از روند صلح در افغانستان حمایت صادقانه کند و دست از هراس افکنی و فتنه انگیزی و خشونت گستری در کشور ما بردارد.
او حتی روابط استراتژیک با هند را نیز در برابر به دست آوردن اعتماد پاکستان، معلق کرد؛ اما سقوط قندوز تنها یکی از پاسخ هایی خونینی بود که پاکستان به اعتمادسازی اشرف غنی داد.
البته همانگونه که آقای سپنتا نیز اشاره کرده است، کمک های امریکا به پاکستان نیز به اسلام آباد امکان می دهد تا با شجاعت و بی محابا، سیاست های سابق خود در قبال افغانستان را ادامه دهد.
دست کم در همین یک مورد، نمی توان نسبتی میان حکومت گذشته و نظام کنونی برقرار کرد.
در حوزه دستاوردهای یکساله نیز شاید همین قاعده صادق باشد.
رنگین دادفر سپنتا گفت که حکومت پیشین و کنونی نتوانسته اند تاکنون به گونه درست مدارکی دال بر دست داشتن پاکستان در حملههای مرزی، دهشت افکنی و مداخله های این کشور در افغانستان گردآوری کنند و از پاکستان به گونه رسمی در شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کنند؛ در حالی که به باور وی افغانستان اگر دست به چنین کاری هم بزند با حق وتوی کشورهای بزرگ روبرو می شود و این کار تا زمانی که به گونه درست از سوی سازمان ملل متحد بررسی نشود، بی نتیجه خواهد بود.
وی با اشاره به گفتههای مقامهای حکومت وحدت ملی در نشست عمومی سازمان ملل متحد درباره نقش پاکستان در حمله بر افغانستان و پشتیبانی از گروه های هراس افکن گفت که حکومت پیشین بارها این کار را انجام داده است.
سپنتا اظهار داشت:"صحبتهایی که امروز مطرح شد در دوران حکومت ما هم مطرح شده بود. میان صحبت کردن در مجمع عمومی سازمان ملل و بردن عریضه رسمی نه در حکومت ما صورت گرفته و حکومت فعلی هم نکرده است".
ناظران می گویند که سپنتا در این بیان، دو نکته بسیار مهم را مطرح کرده است: یکی اینکه حکومت های افغانستان نتوانسته اند تاکنون مدارک محکمه پسند و معتبری دال بر دخالت پاکستان در افغانستان به شورای امنیت ارائه کنند و به این ترتیب، رسما از این کشور، شکایت نمایند و دوم، اطمینان او از وتوی هرگونه قطعنامه ضد پاکستانی در شورای امنیت از سوی قدرت های بزرگ.
کارشناسان می گویند که این پرسش برانگیز و غیر قابل باور است که چگونه حکومت های پیشین و جدید که همه روزه پاکستان را متهم به دخالت در امور امنیتی و سیاسی کشور می کنند و حتی شهروندان و نظامیان این کشور را بازداشت می کنند، هنوز نتوانسته اند مدارک معتبری برای اثبات این ادعا جمع آوری کنند؟ این غیر قابل باور و شگفت انگیز است.
نکته دوم مورد اشاره آقای سپنتا، بیانگر گره اصلی ماجرای روابط افغانستان و پاکستان در عرصه بین المللی است. قدرت هایی مانند امریکا که همه ساله میلیاردها دالر به اسلام آباد می پردازد و نیز چین که رابط تنگاتنگ و راهبردی با پاکستان دارد، هرگز تمایل ندارند، رژيم اسلام آباد، با محکومیت بین المللی مواجه شود و این چیزی است که نقش سازمان ملل در حل مسایل افغانستان را نیز عمیقا زیر سؤال می برد.
آقای سپنتا نیز در بخشی از این مصاحبه تصریح کرد که غرب به ویژه امریکا در کار مبارزه با هراس افکنی پیروز نبوده و عاملان هراس افکنی چون پاکستان در سالهای گذشته پولهای هنگفتی از این کشور به دست آوردهاند و افغانستان با سیاستهای کنونی روز به روز از هم پیمانانش دورتر می شود.
مشاور پیشین امنیت ملی تأکید کرد:"واشنگتن پست نوشته بود که در ۱۳ سال گذشته پاکستان ۳۱ میلیارد دالر کمکهای نظامی و ملکی از ایالات متحده امریکا به دست آورده است. شما چگونه میتوانید بر تروریزم پیروز شوید، در صورتی که با ۳۱ میلیارد دالر میخواهید عامل اصلی تروریزم را حمایت کنید؟ ما نیاز به استراتژی جدید داریم، یک اجماع بین المللی به کار است که در آن امریکا، اروپا، چین، هند باشند و ما بتوانیم با عامل تروریزم مبارزه کنیم."
این بسیار واضح و بدیهی است که عملکردهای پاکستان، کاملا مورد تایید و در تفاهم با امریکا صورت می گیرد؛ در غیر آن، چگونه می توان باور کرد که پاکستان در حوزه نفوذ امریکا یعنی افغانستان، از تروریزم حمایت کند و ناامنی و جنگ راه اندازی کند؛ اما از آنسو از ایالات متحده، پاداش هم دریافت کند؟
پس مشخص است که امریکا و پاکستان در تبانی باهم پروژه ناامنی در افغانستان را هدایت می کنند و رویداد اخیر قندوز نیز این واقعیت را ثابت کرد: طالبان مردم و غیر نظامیان را قتل عام کردند و امریکا هم با حمله به شفاخانه قندوز، این جنایت ها را تکمیل کرد.
سپنتا در ادامه گفت:"اگر شما میخواهید که این حکومت را با حکومت ما مقایسه کنید، من بسیار شرمنده هستم، اصلآ قابل مقایسه نیست. کجاست این حکومت؟ ما خوب یک چیز داشتیم، ما به پای بوسی ضابطان پاکستانی و "تولی مشرهای" پاکستانی نرفتیم. با همه ضعف ها، با همه فساد و با همه مشکلات، حکومت ما یک حکومت مشروع، منتخب و نماینده مردم افغانستان بود. یک حکومت متقلب را نباید با حکومت منتخب مردم مقایسه کرد."
در مورد مقایسه این حکومت با حکومت پیشین، به عقیده آگاهان، شاید حق تا حدودی با آقای سپنتا باشد؛ اما نباید فراموش کرد که حکومت کنونی نیز بخش بزرگی از مصایب و مشکلات موجود را از حکومت پیشین به ارث برده است: از فساد، تا سوء مدیریت، قانون ستیزی، قوم گرایی، بی برنامگی، انفعال، ابهام در صلح و جنگ و مسایل دیگر.
از سوی دیگر، اگرچه حکومت پیشین، مشروع و منتخب بود و حکومت کنونی از چنین ویژگی ای برخوردار نیست؛ اما نباید نادیده گرفت که آقای کرزی و تیم او و نیز کمیسیون های انتخاباتی مهندسی شده به واسطه او، عوامل اصلی شکل گیری تقلب و تزویر و دستبرد در آرای عمومی انتخابات پیشین و در نتیجه، شکل گیری بحران سیاسی و تشکیل حکومت کنونی هستند و آقای سپنتا اگر واقع بینانه و مسؤولانه داوری می کند، این فاکتورها را نیز باید مد نظر قرار دهد.
وی در رابطه به حضور ستون پنجم در درون نظام گفت:"تغییر جهت گیریها و قطب نمای سیاسی افغانستان به سود پاکستان در یک سال گذشته به شکل افراطی، باعث مغشوش ساختن ذهنیتها در افغانستان و باعث ایجاد یک توهم در کسانی که میدانستند که ما قربانی پاکستان هستیم شد که گویا پاکستان میخواهد در افغانستان صلح باشد".
این مقام حکومت سابق ادامه داد:"حال این توسط ستون پنجم شده باشد یا نه از دید من مهم نیست، مهم این است که یک نظر افراطی غیرمسؤولانه جانب داری از پاکستان دامن زده شد و این سیاست ضد ملی بود، در پرتو همین سیاست تلاش شد که آنعده از میهن پرستهای افغان را از کشور جدا بسازند، حتی با تهدید و یکبار تلاش شد که افغانستان را از متحدانش دور بسازند، نتایج سیاست کنونی سقوط قندوز است که افراد خوشبین به پاکستان با دید فاشیزم قومی در رأس حکومت جای گرفتهاند."
یک بخش سخنان پایانی آقای سپنتا در نقد سیاست های حکومت کنونی که آشکارا در برابر سیاست های حکومت پیشین قرار دارد بود. آنجا که او حذف مهره های حکومت سابق را که آنها را «میهن پرست های افغان» می نامد و نیز دور ساختن افغانستان از متحدانش مانند آنچه اشرف غنی با هند کرد را «سیاست های ضد ملی» تیم اشرف غنی می داند؛ ولی یک بخش دیگر این سخنان، بیان واقع بینانه مسایل مبتلابه کشور است. به ویژه آنجا که او سقوط قندوز را حاصل رویکرد خوش بینانه و افراطی حکومت کنونی به پاکستان و قرار گرفتن افرادی با دیدگاه های فاشیزم قومی در رأس دستگاه قدرت می خواند.