رییس جمهور کرزی در حالی سفر دو روزه اش به قطر را پایان داد که در این سفر، برخلاف انتظارهای عمومی، عملاً هیچ گام مهمی در راستای صلح برداشته نشد؛ بلکه آنچه اتفاق افتاد دیداری رسمی و دوجانبه میان مقام های افغان و قطری در راستای روابط دوجانبه بود. ضمن آنکه دوطرف حمایت شان را از روند صلح نیز ابراز داشته و تاکید کردند که این روند باید به نتیجه مورد نظر دولت افغانستان برسد.
در همین حال، طالبان نیز به سفر آقای کرزی به قطر واکنش نشان داده، اعلام کردند که ایجاد دفتر نمایندگی آن گروه در دوحه، ربطی به آقای کرزی ندارد؛ بلکه این یک موضوع دوجانبه میان آن گروه و حکومت قطر است.
آنها همچنین اعلام کردند که نمایندگان آنها که در قطر مستقر اند با رییس جمهور کرزی دیدار نخواهند کرد. این موضوع با پایان یافتن سفر آقای کرزی، مورد تایید مقامات افغان نیز قرار گرفت و اعلام شد که در این سفر، برنامه کاری آقای کرزی تنها در دیدار با مقام های سیاسی و شماری از تاجران و سرمایه گذاران قطری محدود بوده است.
این در حالی است که پیش از آغاز این سفر، مقام های کابل با حملات تند لفظی علیه پاکستان، هشدار دادند که افغانستان دیگر منتظر اسلام آباد نمی ماند؛ بلکه خود به تنهایی روند گفتگوهای صلح با طالبان را به پیش خواهد برد و قطر یکی از مسیرهای رسیدن به این هدف است.
اما اکنون به رغم این تهدید و هشدار، صاحب نظران پیش بینی می کنند که به نظر می رسد راه صلح از راهرو پاکستان می گذرد و هیچ گزیری جز روی آوردن مجدد افغانستان به پاکستان در این زمینه وجود ندارد.
از سوی دیگر، به گزارش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت، دیوید کامرون؛ نخست وزیر بریتانیا و جان کری؛ وزیر خارجه امریکا هم اخیراً بر آقای کرزی فشار آورده و از او خواسته اند؛ تا روابط خود با پاکستان را ترمیم کند؛ زیرا این امر، برای موفقیت روند صلح افغانستان، ضروری و اجتناب ناپذیر است.
کارشناسان می گویند که روابط افغانستان، غرب و پاکستان به گونه ای است که هرگونه تنش و تیرگی در روابط دو ضلع این مثلث رابطه، رابطه ضلع دیگر را نیز متاثر کرده و اثرات منفی در پی خواهد داشت. این موضوع در تنش های ۸ ماهه اسلام آباد و واشنگتن به خوبی تجربه شد؛ به گونه ای که طی آن، افغانستان نیز به مثابه کشور میزبان نیروهای امریکایی عمیقاً تحت تاثیر تبعات منفی و ویرانگر این روابط تنش آلود قرار گرفت.
اکنون که غرب در آستانه خروج از افغانستان قرار دارد و یکی از کوتاه ترین و ارزان ترین مسیرها برای این خروج پرهزینه، مسیر پاکستان است؛ بنابراین، در صورت تشدید تنش ها میان کابل و اسلام آباد، ممکن است امریکا و انگلیس بیش از هر زمان دیگری متضرر شوند؛ بنابراین منافع کلان این دو کشور اقتضا می کند که در راستای کاهش تنش ها میان دو کشور همسایه، بر یکی از طرف ها فشار وارد کنند؛ تا به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند.
البته تاکنون دولت افغانستان در این خصوص موضع گیری رسمی نکرده و باید منتظر ماند و دید که آیا در رویکرد تنش آلود و تهاجمی چند روز اخیر دولت افغانستان در قبال اسلام آباد، در آینده نزدیک، تغییری رونما خواهد شد یاخیر؛ اما قدر مسلم این است که سفر اخیر رییس جمهور کرزی که قرار بود بدون حمایت و همکاری دست کم ظاهری پاکستان، مسیر تازه ای برای روند صلح باز کند، عملاً به نتیجه مورد انتظار نرسید و رییس جمهور و موضع گیری های به نظر زودهنگام مقام های سیاسی افغانستان در برابر پاکستان، هزینه های صلح با طالبان و آغاز گفتگوهای مستقیم با آن گروه را بیش از هر زمان دیگری بالا برد.
امریکا هم که پیش از این از روند صلح قطر ظاهراً حمایت کرده بود، براساس گزارش اخیر روزنامه ایندیپندنت، با جدایی راه افغانستان از پاکستان و رویکرد یکجانبه به قطر، موافق نبوده و آن را در راستای منافع خود نمی داند؛ البته این امر، می تواند دلیل دیگری نیز داشته باشد و آن اینکه امریکا و افغانستان در ابتدای امر بر سر مدیریت روند صلح، مشکل داشته اند و همین امر نیز سبب شد؛ تا دولت کابل، باری در ابتدای راه پروسه صلح قطر با آن مخالفت کند و در اعتراض به این امر، حتی سفیر خود را از دوحه فرابخواند؛ زیرا افغانستان مخالف سایه انداختن امریکا بر این روند، خارج از کنترل دولت افغانستان بود؛ بنابراین شاید یکی دیگر از دلایل همسویی امریکا و انگلیس با پاکستان و اعمال فشار آنها بر افغانستان، همین اختلافات ریشه دار باشد. در هر حال، همه این عوامل دست به دست هم دادند؛ تا سفر اخیر آقای کرزی به قطر، بدون برداشتن حتی گام کوچکی در مسیر، صلح پایان یابد.
در همین حال، طالبان نیز به سفر آقای کرزی به قطر واکنش نشان داده، اعلام کردند که ایجاد دفتر نمایندگی آن گروه در دوحه، ربطی به آقای کرزی ندارد؛ بلکه این یک موضوع دوجانبه میان آن گروه و حکومت قطر است.
آنها همچنین اعلام کردند که نمایندگان آنها که در قطر مستقر اند با رییس جمهور کرزی دیدار نخواهند کرد. این موضوع با پایان یافتن سفر آقای کرزی، مورد تایید مقامات افغان نیز قرار گرفت و اعلام شد که در این سفر، برنامه کاری آقای کرزی تنها در دیدار با مقام های سیاسی و شماری از تاجران و سرمایه گذاران قطری محدود بوده است.
این در حالی است که پیش از آغاز این سفر، مقام های کابل با حملات تند لفظی علیه پاکستان، هشدار دادند که افغانستان دیگر منتظر اسلام آباد نمی ماند؛ بلکه خود به تنهایی روند گفتگوهای صلح با طالبان را به پیش خواهد برد و قطر یکی از مسیرهای رسیدن به این هدف است.
اما اکنون به رغم این تهدید و هشدار، صاحب نظران پیش بینی می کنند که به نظر می رسد راه صلح از راهرو پاکستان می گذرد و هیچ گزیری جز روی آوردن مجدد افغانستان به پاکستان در این زمینه وجود ندارد.
از سوی دیگر، به گزارش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت، دیوید کامرون؛ نخست وزیر بریتانیا و جان کری؛ وزیر خارجه امریکا هم اخیراً بر آقای کرزی فشار آورده و از او خواسته اند؛ تا روابط خود با پاکستان را ترمیم کند؛ زیرا این امر، برای موفقیت روند صلح افغانستان، ضروری و اجتناب ناپذیر است.
کارشناسان می گویند که روابط افغانستان، غرب و پاکستان به گونه ای است که هرگونه تنش و تیرگی در روابط دو ضلع این مثلث رابطه، رابطه ضلع دیگر را نیز متاثر کرده و اثرات منفی در پی خواهد داشت. این موضوع در تنش های ۸ ماهه اسلام آباد و واشنگتن به خوبی تجربه شد؛ به گونه ای که طی آن، افغانستان نیز به مثابه کشور میزبان نیروهای امریکایی عمیقاً تحت تاثیر تبعات منفی و ویرانگر این روابط تنش آلود قرار گرفت.
اکنون که غرب در آستانه خروج از افغانستان قرار دارد و یکی از کوتاه ترین و ارزان ترین مسیرها برای این خروج پرهزینه، مسیر پاکستان است؛ بنابراین، در صورت تشدید تنش ها میان کابل و اسلام آباد، ممکن است امریکا و انگلیس بیش از هر زمان دیگری متضرر شوند؛ بنابراین منافع کلان این دو کشور اقتضا می کند که در راستای کاهش تنش ها میان دو کشور همسایه، بر یکی از طرف ها فشار وارد کنند؛ تا به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند.
البته تاکنون دولت افغانستان در این خصوص موضع گیری رسمی نکرده و باید منتظر ماند و دید که آیا در رویکرد تنش آلود و تهاجمی چند روز اخیر دولت افغانستان در قبال اسلام آباد، در آینده نزدیک، تغییری رونما خواهد شد یاخیر؛ اما قدر مسلم این است که سفر اخیر رییس جمهور کرزی که قرار بود بدون حمایت و همکاری دست کم ظاهری پاکستان، مسیر تازه ای برای روند صلح باز کند، عملاً به نتیجه مورد انتظار نرسید و رییس جمهور و موضع گیری های به نظر زودهنگام مقام های سیاسی افغانستان در برابر پاکستان، هزینه های صلح با طالبان و آغاز گفتگوهای مستقیم با آن گروه را بیش از هر زمان دیگری بالا برد.
امریکا هم که پیش از این از روند صلح قطر ظاهراً حمایت کرده بود، براساس گزارش اخیر روزنامه ایندیپندنت، با جدایی راه افغانستان از پاکستان و رویکرد یکجانبه به قطر، موافق نبوده و آن را در راستای منافع خود نمی داند؛ البته این امر، می تواند دلیل دیگری نیز داشته باشد و آن اینکه امریکا و افغانستان در ابتدای امر بر سر مدیریت روند صلح، مشکل داشته اند و همین امر نیز سبب شد؛ تا دولت کابل، باری در ابتدای راه پروسه صلح قطر با آن مخالفت کند و در اعتراض به این امر، حتی سفیر خود را از دوحه فرابخواند؛ زیرا افغانستان مخالف سایه انداختن امریکا بر این روند، خارج از کنترل دولت افغانستان بود؛ بنابراین شاید یکی دیگر از دلایل همسویی امریکا و انگلیس با پاکستان و اعمال فشار آنها بر افغانستان، همین اختلافات ریشه دار باشد. در هر حال، همه این عوامل دست به دست هم دادند؛ تا سفر اخیر آقای کرزی به قطر، بدون برداشتن حتی گام کوچکی در مسیر، صلح پایان یابد.