با چشمی مالامال از اشک و آه، سالروز خورشیدی از منظومه امامت را بزرگ داشته و با لبی خندان تر از گلهای پر طراوت بهاری، به استقبال آفتابی دیگر از مشرق سپهر روشن امامت و ولایت می رویم.
امام حسن عسکری(علیه السلام) در سال ۲۶۰ هجری و در هشتم ماه ربیع الاول، به وسیله دستگاه جائر و غاصب عباسی، به شهادت رسیده و پس از آن بزرگوار، زمام زعامت و پیشوایی مسلمانان، در دست فرزند شایسته و بزرگوار او، حضرت مهدی(عج) قرار می گیرد.
به راستی هم که در این روز، با چشمی گریان و لبی خندان به استقبال این دو مناست عظیم الهی باید رفت. سالروز شهادت آن امام همام و مظلوم، بر همه شیعیان و مسلمانان آزاده جهان، مهیب و سنگین است؛ اما از جهتی نیز، پایان این فوز عظیم الهی، منجر به آغاز دوره امامت موعودی می شود که جهان انسانیت و بشریت، روزگار دور و درازی است که منتظر ظهور و حضور آن مظهر قدرت و هیبت خداوند دادگر در روی زمین است.
این روز بزرگ و فرخنده در تقویم دینی و اعتقادی مسلمانان شیعه، از جایگاه بسی رفیع و ارزشمندی برخوردار است. البته می دانیم که فرهنگ انتظار برای یک موعود و منجی که روزی ظهور کرده و انسان و جهان را از چنگ بی داد و ستم نجات خواهد داد، تنها مربوط شیعه و حتی مسلمانان نیست و این اندیشه در میان پیروان ادیان الهی و غیر الهی نیز طرفداران فراوانی دارد.
غیر از دلایل نقلی و مکتوب که در متون ادیان و مذاهب الهی و غیر الهی نسبت به پدیده موعود، به فراوانی دیده می شود، عقل و خرد سلیم نیز حکم می کند که در روزگار و شرایطی که خشم و غضب و شهوت، به اوج ممکن خویش رسیده و انسانِ معاصر، دین و آموزه های انسان ساز آن را رها کرده و برده ی زرخریدِ شکم و شهوت و قدرت گردیده و هر گرهی را، نه با سر انگشتان تدبیر و خرد که با تیغ و دشنهِ ستم و اجحاف می گشاید، باید دستی از آستین غیب و قدرتی از کمرگاه شکست ناپذیرِ اراده قهار و قادرِ خالقِ انسان و جهان، ظاهر شده و به کار نابسامان جهان و انسان، سامان دهد.
امروزه و با نگاهی به اوضاع درهم و برهم دولتها و ملتها و نا بسامانی همه جانبه انسانها در همه ی جهات زندگی آنان و نبود یک نظم و نظام انسانی و بشری که انسانها بدون درگیری و نزاع بتوانند در کنار همدیگر راحت و آسوده خاطر زندگی کنند، به روشنی به ضرورت وجود یک نظم واقعی جهانی و انسانی و یک قدرت عادل و صالحی که توان برقراری نظم و عدالت را داشته باشد، احساس می شود.
دقیق و درست در همین مقطع است که دین و شریعت و نیز نقل، به کمک عقل شتافته و با وعده یک چنین طرح جامع و کاملی، جهت بهبود و درمان آینده انسان و جهان، او را از حیرت و سرگردانی نجات می دهد.
در متون دینی مسلمانان اعم از شیعه و سنی، از قرآن کریم گرفته تا سخنان نبی مکرم اسلام و امامان معصوم(علیهم السلام) پیشگویی های بسیاری در باره اوضاع و احوال اسفبار آخرالزمان و ظهور مهدی موعود(عج) وارد شده که به عنوان نمونه به دو سه مورد آن اشاره و بسنده می شود.
در قرآن مجید، آیات بسیارى وجود دارد كه به شهادت روایات مستند و معتبر، درباره حضرت مهدى(علیه السلام) و قیام جهانى او نازل گردیده است. قرآن مجید نیز نسبت به این موضوع اهتمام ویژهای داشته و اراده و خواستخداوند متعال را بر این میداند که دوران حکومت شیطان به پایان رسد و بساط پیروان او برچیده شود و حتما تمام بندگان صالح خداوند در همه جای زمین به حکومت رسند و سراسر گیتی به آنان سپرده شود تا قوانین اسلام به طور کامل و همه جانبه تطبیق و اجرا و سعادت افراد بشر تضمین و تامین گردد و هدف نهایی از زندگی تحقق پذیرد.
بر اساس استنباط مفسرین شیعه، در قرآن کریم آیاتی بسیاری به ظهور منجی موعود حضرت مهدی(عج) دلالت دارند. از میان آن آیات شریفه از باب نمونه به ترجمه یکی از آنها اشاره می شود:" و ما اراده کردیم بر آنان که در زمین مستضعف شدند منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم." قصص/۵
در استدلال به این آیه شریفه گفته شده است که آنچه واضح است از اول خلقت انسان تا کنون، هیچگاهی قدرت و حکومت در روی زمین و در همه ی نقاط آن، در اختیار ضعیف شدگان در آن نبوده است و این وعده الهی تنها در زمانی تحقق خواهد یافت که مامور مخصوص او یعنی مهدی موعود ظهور کند.
مهدی موعود در سخنان پیامبر عظیم الشان اسلام نیز حضورِ فراوان و قابل توجهی دارد که به موردی از آن همه، توجه داده می شود:" مهدی (عج) از فرزندان من است نامش نام من ( محمد ) و کنیه اش کنیه من ( ابوالقاسم ) میباشد در صورت و سیرت از همه کس به من شبیه تر است. برای او غیبتی است که در آن مردم دچار حیرت می گردند و بسیاری از دسته ها و گروه های مردم گمراه می شوند؛ آنگاه مانند ستاره تابانی از پرده غیبت به در می آید و زمین را پر از عدل و داد می کند آن چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد. بحارالانوار جلد ۵۱
در زمینه ظهور و خروج مهدی موعود(عج) روایات بسیاری نیز از ناحیه امامان یازده گانه شیعه رسیده است که به دلیل اختصار از یادآوری آنهمه صرف نظر می شود.
نسبت به تولد مهدی موعود، شیعه بر این باور است که آن بزرگوار در روز جمعه و در پانزدهم ماه شعبانِ سال ۲۲۵ ه- ق، دیده به جان گشوده و در سال ۲۶۰ و پس از شهادت پدر بزرگوارش به وسیله سلسله جائر عباسی، زمام امامت و ولایت بر مسلمانان را در دست گرفت.
همراه با همه مسلمانان، این روز بزرگ و فرخنده را پاس داشته و از خداوند کریم و قادر می خواهیم که عیدی ما را تعجیل در فرج و ظهور آن خورشید جهانتابِ عدالت و انسانیت قرار دهد.
امام حسن عسکری(علیه السلام) در سال ۲۶۰ هجری و در هشتم ماه ربیع الاول، به وسیله دستگاه جائر و غاصب عباسی، به شهادت رسیده و پس از آن بزرگوار، زمام زعامت و پیشوایی مسلمانان، در دست فرزند شایسته و بزرگوار او، حضرت مهدی(عج) قرار می گیرد.
به راستی هم که در این روز، با چشمی گریان و لبی خندان به استقبال این دو مناست عظیم الهی باید رفت. سالروز شهادت آن امام همام و مظلوم، بر همه شیعیان و مسلمانان آزاده جهان، مهیب و سنگین است؛ اما از جهتی نیز، پایان این فوز عظیم الهی، منجر به آغاز دوره امامت موعودی می شود که جهان انسانیت و بشریت، روزگار دور و درازی است که منتظر ظهور و حضور آن مظهر قدرت و هیبت خداوند دادگر در روی زمین است.
این روز بزرگ و فرخنده در تقویم دینی و اعتقادی مسلمانان شیعه، از جایگاه بسی رفیع و ارزشمندی برخوردار است. البته می دانیم که فرهنگ انتظار برای یک موعود و منجی که روزی ظهور کرده و انسان و جهان را از چنگ بی داد و ستم نجات خواهد داد، تنها مربوط شیعه و حتی مسلمانان نیست و این اندیشه در میان پیروان ادیان الهی و غیر الهی نیز طرفداران فراوانی دارد.
غیر از دلایل نقلی و مکتوب که در متون ادیان و مذاهب الهی و غیر الهی نسبت به پدیده موعود، به فراوانی دیده می شود، عقل و خرد سلیم نیز حکم می کند که در روزگار و شرایطی که خشم و غضب و شهوت، به اوج ممکن خویش رسیده و انسانِ معاصر، دین و آموزه های انسان ساز آن را رها کرده و برده ی زرخریدِ شکم و شهوت و قدرت گردیده و هر گرهی را، نه با سر انگشتان تدبیر و خرد که با تیغ و دشنهِ ستم و اجحاف می گشاید، باید دستی از آستین غیب و قدرتی از کمرگاه شکست ناپذیرِ اراده قهار و قادرِ خالقِ انسان و جهان، ظاهر شده و به کار نابسامان جهان و انسان، سامان دهد.
امروزه و با نگاهی به اوضاع درهم و برهم دولتها و ملتها و نا بسامانی همه جانبه انسانها در همه ی جهات زندگی آنان و نبود یک نظم و نظام انسانی و بشری که انسانها بدون درگیری و نزاع بتوانند در کنار همدیگر راحت و آسوده خاطر زندگی کنند، به روشنی به ضرورت وجود یک نظم واقعی جهانی و انسانی و یک قدرت عادل و صالحی که توان برقراری نظم و عدالت را داشته باشد، احساس می شود.
دقیق و درست در همین مقطع است که دین و شریعت و نیز نقل، به کمک عقل شتافته و با وعده یک چنین طرح جامع و کاملی، جهت بهبود و درمان آینده انسان و جهان، او را از حیرت و سرگردانی نجات می دهد.
در متون دینی مسلمانان اعم از شیعه و سنی، از قرآن کریم گرفته تا سخنان نبی مکرم اسلام و امامان معصوم(علیهم السلام) پیشگویی های بسیاری در باره اوضاع و احوال اسفبار آخرالزمان و ظهور مهدی موعود(عج) وارد شده که به عنوان نمونه به دو سه مورد آن اشاره و بسنده می شود.
در قرآن مجید، آیات بسیارى وجود دارد كه به شهادت روایات مستند و معتبر، درباره حضرت مهدى(علیه السلام) و قیام جهانى او نازل گردیده است. قرآن مجید نیز نسبت به این موضوع اهتمام ویژهای داشته و اراده و خواستخداوند متعال را بر این میداند که دوران حکومت شیطان به پایان رسد و بساط پیروان او برچیده شود و حتما تمام بندگان صالح خداوند در همه جای زمین به حکومت رسند و سراسر گیتی به آنان سپرده شود تا قوانین اسلام به طور کامل و همه جانبه تطبیق و اجرا و سعادت افراد بشر تضمین و تامین گردد و هدف نهایی از زندگی تحقق پذیرد.
بر اساس استنباط مفسرین شیعه، در قرآن کریم آیاتی بسیاری به ظهور منجی موعود حضرت مهدی(عج) دلالت دارند. از میان آن آیات شریفه از باب نمونه به ترجمه یکی از آنها اشاره می شود:" و ما اراده کردیم بر آنان که در زمین مستضعف شدند منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم." قصص/۵
در استدلال به این آیه شریفه گفته شده است که آنچه واضح است از اول خلقت انسان تا کنون، هیچگاهی قدرت و حکومت در روی زمین و در همه ی نقاط آن، در اختیار ضعیف شدگان در آن نبوده است و این وعده الهی تنها در زمانی تحقق خواهد یافت که مامور مخصوص او یعنی مهدی موعود ظهور کند.
مهدی موعود در سخنان پیامبر عظیم الشان اسلام نیز حضورِ فراوان و قابل توجهی دارد که به موردی از آن همه، توجه داده می شود:" مهدی (عج) از فرزندان من است نامش نام من ( محمد ) و کنیه اش کنیه من ( ابوالقاسم ) میباشد در صورت و سیرت از همه کس به من شبیه تر است. برای او غیبتی است که در آن مردم دچار حیرت می گردند و بسیاری از دسته ها و گروه های مردم گمراه می شوند؛ آنگاه مانند ستاره تابانی از پرده غیبت به در می آید و زمین را پر از عدل و داد می کند آن چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد. بحارالانوار جلد ۵۱
در زمینه ظهور و خروج مهدی موعود(عج) روایات بسیاری نیز از ناحیه امامان یازده گانه شیعه رسیده است که به دلیل اختصار از یادآوری آنهمه صرف نظر می شود.
نسبت به تولد مهدی موعود، شیعه بر این باور است که آن بزرگوار در روز جمعه و در پانزدهم ماه شعبانِ سال ۲۲۵ ه- ق، دیده به جان گشوده و در سال ۲۶۰ و پس از شهادت پدر بزرگوارش به وسیله سلسله جائر عباسی، زمام امامت و ولایت بر مسلمانان را در دست گرفت.
همراه با همه مسلمانان، این روز بزرگ و فرخنده را پاس داشته و از خداوند کریم و قادر می خواهیم که عیدی ما را تعجیل در فرج و ظهور آن خورشید جهانتابِ عدالت و انسانیت قرار دهد.
مولف : سیدفاضل محجوب