باراک اوباما؛ رییس جمهور ایالات متحده امریکا که به مناسبت سالگرد حضور نیروهای این کشور در جمع نظامیان صحبت می کرد، گفته است که افغانستان هنوز هم یک مکان خطرناک می باشد.
در اینکه افغانستان در حال حاضر یک نقطه خطرناک برای نیروهای خارجی و نیز خود مردم این کشور می باشد، جای هیچ گونه شک و تردید نیست. اما پرسشی که مطرح است این است که آیا این کشور از اول این چنین بود و از در و دیوار آن دهشت و ترور و خطر می بارید و هیچ موجود و جنبنده ای در آن احساس آرامش و امنیت نمی کرد؛ یعنی افغانستان از قبل یک چنین جهنمی بود و یا آنکه نه این کشور از قبل و پیش از حضور و هجوم نیروهای نظامی شرق و غرب، یک چنین وضعیتی نداشت و اوضاع و احوال رقتبار و هولناک کنونی افغانستان، نتیجه حضور و لشکرکشی های دخالت جویانه و توسعه طلبانه شوروی سابق در سی و چند سال قبل و هجوم امریکا و همپیمانان وی در ناتو در ۱۳ سال پیش بر این کشور اسلامی است؟.
پاسخ پرسش فوق بر همگان روشن است. بر طبق نظر بسیاری از آگاهان داخلی و خارجی، سران کاخ سفید در ۱۳ سال قبل، سناریوی دهشتباری را طراحی و به وسیله برخی از نیروهای القاعده به مرحله اجرا گذاشتند و آن سناریوی از پیش ساخته و پرداخته شده، انفجار در مرکز بانک جهانی در نیویارک بود.
دولت امریکا طبق نقشه قبلی، انفجار را به نیروهای القاعده نسبت داد و به دنبال آن از حکومت طالبان در افغانستان خواست تا اسامه بن لادن را تحویل مقامات امریکایی دهند و در غیر آن، منتظر حمله امریکا و ناتو به افغانستان باشند.
پاکستان و رهبری طالبان که از قبل در جریان بازی بودند، می بایست با درخواست امریکا مخالفت می کردند و بنا بر نقشه، رژیم طالبانی بایستی از افغانستان برچیده می شد و دولت جدیدی جایگزین آن می گردید که چنین نیز شد و طالبان در ظرف دو هفته همه ساحات افغانستان را ترک کرده و به منزلگاه اصلی خویش یعنی پاکستان برگشتند.
امریکا و شرکای غربی و نیز همکاران منطقه ای آنها چون پاکستان و عربستان و قطر، به دلیل تعقیب اهداف کلانتر در منطقه، اجازه دادند تا طالبان دوباره تجهیز شده و در داخل افغانستان به فعالیتهای دهشتبار و تروریستی خویش ادامه بدهند.
طالبان نیز چراغ سبز امریکایی ها و شرکای غربی- عربی آنها را به خوبی متوجه شدند و با کمک همه جانبه پاکستان، فعالیتهای خویش را در تمامی ولایات افغانستان وسعت بخشیدند. در شرایطی که طالبان به وظایف محوله خوب عمل می کردند و می کنند، جبهه متحده امریکا و غرب و عرب و نیز دولت پاکستان، بفکر طرح و نقشه خطرناک و یرانگر دیگر افتادند و آن کشیدن پای عناصری به مراتب خطرناکتر از طالبان یعنی داعش در معرکه افغانستان است.
داعش که در اصل و اساس یک پروژه عربی- استعماری برای بی ثبات کردن و تجزیه و در نهایت تضعیف همه جانبه کشورهای اسلامی در خاور میانه بود و البته به اهدافش نرسیده، اینک با سعی و تلاش امریکا و همفکران غربی و عرب و ترکش، پای آن در افغانستان نیز باز می شود.
بر اساس نظر بسیاری از آگاهان، بنابر طرح و نقشه جدید امریکا و همفکران منطقه ای آن، داعش باید در افغانستان هم راه اندازی شود و به همین دلیل، رسانه های امریکائی و غربی و وابستگان رسانه ای آنها در منطقه، با تبلیغات وسیع، وظیفه زمینه سازی برای تشکیل گروه داعش در نقاط مختلف افغانستان را بر عهده گرفته اند و دوشادوش با مقامات دولتی امریکا و متحدان آن، برای شکل گیری هر چه سریعتر این گروه تروریستی در افغانستان، تلاش می کنند.
طبق نظر بسیاری از کارشناسان، هدف این است که نیروهای داعش بیشتر در شمال افغانستان مستقر شوند تا بوسیله نیروهای آنان، مرزهای روسیه، چین و همه ی کشورهای موجود در آسیای مرکزی، در قدم اول ناامن جزئی شده و آهسته آهسته به بحرانهای غیر قابل مهار در کشورهای مذکور بینجامد.
نتیجه این اوضاع، امریکا و متحدان غربی و منطقه ای آن را به دو هدف کوتاه و بلندمدت می رساند: هدف نخست اینکه جنگ و ناامنی را برای مدت نامعلوم و شاید هم همیشگی در این نقطه از جهان متمرکز می کند تا کشورهای خود شان برای همیشه امن و مرفه باقی بماند.
هدف بعدی فروش سلاحهای کهنه و نو در انبارهای امریکا و اعضای ناتو است به کشورهای درگیر جنگی سخت و طولانی و نیز فرسایشی با داعش و امثال آن از گروههای ساخته دست امریکا و متحدان آن.
و بلاخره هدف بلندمدت، مدیریت جدی بحران در کشورهای مذکور به وسیله امریکا و متحدان آن است تا مرحله دخالت مستقیم نظامی با هدف دروغین برقراری نظم و آرامش در کشورهای درگیر بحران و دست آخر نیز سرنگونی دولتهای مخالف تک قطبی شدن جهان و بوجود آوردن رژیمهای دست نشانده امریکا و متحدان آن در کشورهای مذکور.
چنانچه یادآور شدیم سران ایالات متحده امریکا و متحدان غربی و منطقه ای آنها، تمامی این طرحها و نقشه های خطرناک و خائنانه را از مسیر افغانستان می خواهند عملی کنند که این زنگ خطر بی نهایت جدی و شدید است برای دولتمردان و سران حکومت وحدت ملی که بیدار باشند و بپای دوستی با دشمنان اسلام و بشریت، تیشه به ریشه خویش و دولتها و ملتهای ساکن در منطقه نزنند که بدون هیچ تردیدی، قربانی نخستین، افغانستان و دولت و ملت آن خواهد بود.
در اینکه افغانستان در حال حاضر یک نقطه خطرناک برای نیروهای خارجی و نیز خود مردم این کشور می باشد، جای هیچ گونه شک و تردید نیست. اما پرسشی که مطرح است این است که آیا این کشور از اول این چنین بود و از در و دیوار آن دهشت و ترور و خطر می بارید و هیچ موجود و جنبنده ای در آن احساس آرامش و امنیت نمی کرد؛ یعنی افغانستان از قبل یک چنین جهنمی بود و یا آنکه نه این کشور از قبل و پیش از حضور و هجوم نیروهای نظامی شرق و غرب، یک چنین وضعیتی نداشت و اوضاع و احوال رقتبار و هولناک کنونی افغانستان، نتیجه حضور و لشکرکشی های دخالت جویانه و توسعه طلبانه شوروی سابق در سی و چند سال قبل و هجوم امریکا و همپیمانان وی در ناتو در ۱۳ سال پیش بر این کشور اسلامی است؟.
پاسخ پرسش فوق بر همگان روشن است. بر طبق نظر بسیاری از آگاهان داخلی و خارجی، سران کاخ سفید در ۱۳ سال قبل، سناریوی دهشتباری را طراحی و به وسیله برخی از نیروهای القاعده به مرحله اجرا گذاشتند و آن سناریوی از پیش ساخته و پرداخته شده، انفجار در مرکز بانک جهانی در نیویارک بود.
دولت امریکا طبق نقشه قبلی، انفجار را به نیروهای القاعده نسبت داد و به دنبال آن از حکومت طالبان در افغانستان خواست تا اسامه بن لادن را تحویل مقامات امریکایی دهند و در غیر آن، منتظر حمله امریکا و ناتو به افغانستان باشند.
پاکستان و رهبری طالبان که از قبل در جریان بازی بودند، می بایست با درخواست امریکا مخالفت می کردند و بنا بر نقشه، رژیم طالبانی بایستی از افغانستان برچیده می شد و دولت جدیدی جایگزین آن می گردید که چنین نیز شد و طالبان در ظرف دو هفته همه ساحات افغانستان را ترک کرده و به منزلگاه اصلی خویش یعنی پاکستان برگشتند.
امریکا و شرکای غربی و نیز همکاران منطقه ای آنها چون پاکستان و عربستان و قطر، به دلیل تعقیب اهداف کلانتر در منطقه، اجازه دادند تا طالبان دوباره تجهیز شده و در داخل افغانستان به فعالیتهای دهشتبار و تروریستی خویش ادامه بدهند.
طالبان نیز چراغ سبز امریکایی ها و شرکای غربی- عربی آنها را به خوبی متوجه شدند و با کمک همه جانبه پاکستان، فعالیتهای خویش را در تمامی ولایات افغانستان وسعت بخشیدند. در شرایطی که طالبان به وظایف محوله خوب عمل می کردند و می کنند، جبهه متحده امریکا و غرب و عرب و نیز دولت پاکستان، بفکر طرح و نقشه خطرناک و یرانگر دیگر افتادند و آن کشیدن پای عناصری به مراتب خطرناکتر از طالبان یعنی داعش در معرکه افغانستان است.
داعش که در اصل و اساس یک پروژه عربی- استعماری برای بی ثبات کردن و تجزیه و در نهایت تضعیف همه جانبه کشورهای اسلامی در خاور میانه بود و البته به اهدافش نرسیده، اینک با سعی و تلاش امریکا و همفکران غربی و عرب و ترکش، پای آن در افغانستان نیز باز می شود.
بر اساس نظر بسیاری از آگاهان، بنابر طرح و نقشه جدید امریکا و همفکران منطقه ای آن، داعش باید در افغانستان هم راه اندازی شود و به همین دلیل، رسانه های امریکائی و غربی و وابستگان رسانه ای آنها در منطقه، با تبلیغات وسیع، وظیفه زمینه سازی برای تشکیل گروه داعش در نقاط مختلف افغانستان را بر عهده گرفته اند و دوشادوش با مقامات دولتی امریکا و متحدان آن، برای شکل گیری هر چه سریعتر این گروه تروریستی در افغانستان، تلاش می کنند.
طبق نظر بسیاری از کارشناسان، هدف این است که نیروهای داعش بیشتر در شمال افغانستان مستقر شوند تا بوسیله نیروهای آنان، مرزهای روسیه، چین و همه ی کشورهای موجود در آسیای مرکزی، در قدم اول ناامن جزئی شده و آهسته آهسته به بحرانهای غیر قابل مهار در کشورهای مذکور بینجامد.
نتیجه این اوضاع، امریکا و متحدان غربی و منطقه ای آن را به دو هدف کوتاه و بلندمدت می رساند: هدف نخست اینکه جنگ و ناامنی را برای مدت نامعلوم و شاید هم همیشگی در این نقطه از جهان متمرکز می کند تا کشورهای خود شان برای همیشه امن و مرفه باقی بماند.
هدف بعدی فروش سلاحهای کهنه و نو در انبارهای امریکا و اعضای ناتو است به کشورهای درگیر جنگی سخت و طولانی و نیز فرسایشی با داعش و امثال آن از گروههای ساخته دست امریکا و متحدان آن.
و بلاخره هدف بلندمدت، مدیریت جدی بحران در کشورهای مذکور به وسیله امریکا و متحدان آن است تا مرحله دخالت مستقیم نظامی با هدف دروغین برقراری نظم و آرامش در کشورهای درگیر بحران و دست آخر نیز سرنگونی دولتهای مخالف تک قطبی شدن جهان و بوجود آوردن رژیمهای دست نشانده امریکا و متحدان آن در کشورهای مذکور.
چنانچه یادآور شدیم سران ایالات متحده امریکا و متحدان غربی و منطقه ای آنها، تمامی این طرحها و نقشه های خطرناک و خائنانه را از مسیر افغانستان می خواهند عملی کنند که این زنگ خطر بی نهایت جدی و شدید است برای دولتمردان و سران حکومت وحدت ملی که بیدار باشند و بپای دوستی با دشمنان اسلام و بشریت، تیشه به ریشه خویش و دولتها و ملتهای ساکن در منطقه نزنند که بدون هیچ تردیدی، قربانی نخستین، افغانستان و دولت و ملت آن خواهد بود.
مولف : سیدفاضل محجوب