این شب و روزها خبرهایی از جنگهای شدید طالبان در مناطق شمالی کشور با نیروهای دولتی به گوش می رسد. پس از آنکه طالبان از آغاز عملیات بهاری خویش زیر نام" عملیات عمری خبر دادند، جنگ در صفحات شمالی کشور به خصوص کندز و جوزجان با شدت هر چه بیشتر آغاز شد.
"منابع دولتی از کشته شدن ۵۴ عضو گروه طالبان در دو ولایت شمالی قندوز و جوزجان در نبردهای سنگینی بین نیروهای دولتی و این گروه خبر دادهاند. وزارت داخله کشور در اعلامیهای نوشته که ۴۴ نفر از این افراد (۲۸ حمل) در جریان عملیات پاکسازی مناطق چهاردره، دشت ارچی، خانآباد و همچنین منطقهای در حومه شهر قندوز موسوم به "چرخآب" کشته شدند.
اعلامیه افزوده که شماری از فرماندهان "برجسته" گروه طالبان، از جمله فردی به نام قاری حبیب نیز در میان کشتهشدگان این عملیات هستند. وزارت داخله همچنین گفته که ۶۱ عضو دیگر گروه طالبان در این عملیات زخمی شدهاند. این وزارت در اعلامیه خود افزوده که این عملیات بهشدت ادامه دارد.
در مقابل، گروه طالبان هم مدعی شده که دیشب شهر قندوز را از سه جهت شرق، شمال و غرب مورد حمله قرار داده و در مواردی پیشروی هم داشتهاند.
براساس یک خبر دیگر، محمدرضا غفوری سخنگوی والی جوزجان به رسانه ها گفته که در پی حمله اعضای گروه طالبان به چند روستای ولسوالی "قوشتپه" ده عضو این گروه کشته و ۱۵ نفر دیگر آنها زخمی شدهاند. به گفته آقای غفوری، درگیری هنوز هم بین نیروهای دولتی و شورشیان در قوشتپه جریان دارد. به باور او، طالبان عمدتاً به منظور بردن اجساد کشته شدگان خود به نبرد ادامه میدهند."
حمله طالبان در اواسط سال گذشته به قندز و به دنبال آن سقوط این شهر راه بردی ولو برای مدت کوتاهی، پرستیژ حکومت جدید وحدت ملی را به شدت آسیب رساند و چهره این دولت را در انظار جهانیان، مخدوش و پرسش برانگیز جلوه داد.
اگر چه حکومت وحدت ملی با تعلل و کندی پرسش برانگیزی، بلاخره دست بکار شد و این شهر را از تصرف دشمن نجات داد؛ اما نجات شهر قندوز در شرایطی که ساکنان آن جدی ترین ضربات و لطمات جانی و مالی را متحمل شدند و برای سه شبانه روز دار و ندار این شهر و ساکنان آن در اختیار جانیان طالب و همرزمان خارجی آنها قرار گرفت، از نظر بسیاری از آگاهان، نه تنها دستآورد قابل ارزش و افتخاری برای سران حکومت وحدت ملی نبود، که بلکه اصل وجود این دولت و حکومت را به عنوان یک دولت مردمی و خدمتگذار، عمیقا زیر سوال برد که تا اکنون آن خدشه وارد شده بر حیثیت این دولت و حکومت، ترمیم نشده است.
مردم افغانستان توقع داشتند تا در پرتو دولت و حکومتی که خود را نماینده همه ی اقوام ساکن در کشور می دانستند و عنوان سنگین و پر تمطراق وحدت ملی را با خود به همراه دارد، در اساس و ابداً یک چنین اتفاق ناگوار و ناخوشایندی نه برای مردم قندوز و نه برای ساکنان هیچ یک از شهرها و آبادی های کشور نباید رخ می داد؛ چرا که دلیلی ندارد که یک نظام و دولت و حکومت، مردمی باشد و از همه آحاد یک ملت نمایندگی بکند، اما اهالی آن در گوشه و کنار کشور و حتی آن شهرها که فاصله چندانی با مرکز پایتخت ندارد، چنان در معرض تهدید دشمن قرار داشته باشند که یک شبه تسخیر و اشغال شوند!
واقعیت این است که نبرد یک سال پیش در قندوز، مهم ترین آزمون برای حکومت وحدت ملی بود که در آن آزمون، با تاسف سران حکومت وحدت ملی نتوانستند نمره قبولی و سرخرویی از مردم افغانستان به خصوص مردم مظلوم و نجیب کندز دریافت کنند؛ چرا که توقع مردم کشور فراتر از اینها از سران پر مدعای حکومت وحدت ملی، مطرح می شد و آنان معتقد بودند که یک چنین حادثه ای وقوع آن، از اصل و اساس جای پرسش و سوال دارد و آنهم با وضعیت اسفبار و خائنانه که نیروهای امنیتی شهر بدون هیچ گونه نبرد و مقاومتی، شهر را با همه ی دارد و ندارش، به دشمنان وحشی و عوامل بیگانه واگذار کردند و خود چون شکست خوردگان زبون و حقیر، شهر را ترک کردند!
در هر حال، حمله دوباره طالبان به شهر قندوز و آنهم با هدف تصرف این شهر، به نظر می رسد آزمون سخت و جان فرسای دیگری است برای سران حکومت وحدت ملی، و مردم افغانستان با چشمهای نگران اوضاع جاری در این شهر را دنبال می کنند که این نوبت دولتمردان تازه کار و فاقد هر نوع درایت سیاسی در قبال حمله دشمن به این شهر چه می کنند؟
به نظر می رسد آزمون این نوبت حکومت وحدت ملی، آخرین و نهایی ترین آزمونی خواهد بود که مردم برای آنها برگزار می کنند و پس از آن گمان نمی رود مردم ما باز هم آزموده ها را بیازمایند و به تعبیر معروف، از یک سوراخ چندین بار گزیده شوند؛ چرا که بیش از این نه تن و روح این مردم، تاب و توان گزیده شدنهای مداوم و مکرر را دارد و نه هم آنقدر ساده لوح و کودک اند که هر خیانت و سهل انگاری و تعلل های هدفمند و حساب شده را بپای اشتباهات ناگذیر غیر عمد بگذارند و از کنار آنها به راحتی سال پیش عبور کنند.
دولتمردان ما لازم است تا چشمهای خویش را باز کنند و بدانند که در برابر یک ملت قرار دارند و آنهم متلی که فقط نام آن، پشت قوی ترین دشمنان این آب و خاک را به لرزه در آورده است و بدانند که سکوت این ملت شجاع و قهرمان، نشانه ضعف و ترس آنان نیست و اگر امروز هر فشار و سختی ای را با چبین پرچین و خاک آلود، تحمل می کنند، فقط و فقط یک دلیل دارد و آنهم پرهیز از هر نوع تنش و بحران و چالش امنیتی تازه و جدید در کشور.
پس لازم است تا سران حکومت وحدت ملی، بیش از این عواطف، احساسات و حوصله مندی مردم را به بازی و سنجه نگیرند و به رسم نشان دادن نخستین حسن نیت خویش به مردم کشور، به دشمنان افغانستان اعم از طالب و داعش و امثال آنها، اجازه تند و چپ نگاه کردن به هیچ یک از شهرها و آبادی های کشور به خصوص شهر قندوز را ندهند و سعی کنند تا از این آزمون دوباره و صد البته نهایی، سربلند و سرخ روی بیرون بیایند.
"منابع دولتی از کشته شدن ۵۴ عضو گروه طالبان در دو ولایت شمالی قندوز و جوزجان در نبردهای سنگینی بین نیروهای دولتی و این گروه خبر دادهاند. وزارت داخله کشور در اعلامیهای نوشته که ۴۴ نفر از این افراد (۲۸ حمل) در جریان عملیات پاکسازی مناطق چهاردره، دشت ارچی، خانآباد و همچنین منطقهای در حومه شهر قندوز موسوم به "چرخآب" کشته شدند.
اعلامیه افزوده که شماری از فرماندهان "برجسته" گروه طالبان، از جمله فردی به نام قاری حبیب نیز در میان کشتهشدگان این عملیات هستند. وزارت داخله همچنین گفته که ۶۱ عضو دیگر گروه طالبان در این عملیات زخمی شدهاند. این وزارت در اعلامیه خود افزوده که این عملیات بهشدت ادامه دارد.
در مقابل، گروه طالبان هم مدعی شده که دیشب شهر قندوز را از سه جهت شرق، شمال و غرب مورد حمله قرار داده و در مواردی پیشروی هم داشتهاند.
براساس یک خبر دیگر، محمدرضا غفوری سخنگوی والی جوزجان به رسانه ها گفته که در پی حمله اعضای گروه طالبان به چند روستای ولسوالی "قوشتپه" ده عضو این گروه کشته و ۱۵ نفر دیگر آنها زخمی شدهاند. به گفته آقای غفوری، درگیری هنوز هم بین نیروهای دولتی و شورشیان در قوشتپه جریان دارد. به باور او، طالبان عمدتاً به منظور بردن اجساد کشته شدگان خود به نبرد ادامه میدهند."
حمله طالبان در اواسط سال گذشته به قندز و به دنبال آن سقوط این شهر راه بردی ولو برای مدت کوتاهی، پرستیژ حکومت جدید وحدت ملی را به شدت آسیب رساند و چهره این دولت را در انظار جهانیان، مخدوش و پرسش برانگیز جلوه داد.
اگر چه حکومت وحدت ملی با تعلل و کندی پرسش برانگیزی، بلاخره دست بکار شد و این شهر را از تصرف دشمن نجات داد؛ اما نجات شهر قندوز در شرایطی که ساکنان آن جدی ترین ضربات و لطمات جانی و مالی را متحمل شدند و برای سه شبانه روز دار و ندار این شهر و ساکنان آن در اختیار جانیان طالب و همرزمان خارجی آنها قرار گرفت، از نظر بسیاری از آگاهان، نه تنها دستآورد قابل ارزش و افتخاری برای سران حکومت وحدت ملی نبود، که بلکه اصل وجود این دولت و حکومت را به عنوان یک دولت مردمی و خدمتگذار، عمیقا زیر سوال برد که تا اکنون آن خدشه وارد شده بر حیثیت این دولت و حکومت، ترمیم نشده است.
مردم افغانستان توقع داشتند تا در پرتو دولت و حکومتی که خود را نماینده همه ی اقوام ساکن در کشور می دانستند و عنوان سنگین و پر تمطراق وحدت ملی را با خود به همراه دارد، در اساس و ابداً یک چنین اتفاق ناگوار و ناخوشایندی نه برای مردم قندوز و نه برای ساکنان هیچ یک از شهرها و آبادی های کشور نباید رخ می داد؛ چرا که دلیلی ندارد که یک نظام و دولت و حکومت، مردمی باشد و از همه آحاد یک ملت نمایندگی بکند، اما اهالی آن در گوشه و کنار کشور و حتی آن شهرها که فاصله چندانی با مرکز پایتخت ندارد، چنان در معرض تهدید دشمن قرار داشته باشند که یک شبه تسخیر و اشغال شوند!
واقعیت این است که نبرد یک سال پیش در قندوز، مهم ترین آزمون برای حکومت وحدت ملی بود که در آن آزمون، با تاسف سران حکومت وحدت ملی نتوانستند نمره قبولی و سرخرویی از مردم افغانستان به خصوص مردم مظلوم و نجیب کندز دریافت کنند؛ چرا که توقع مردم کشور فراتر از اینها از سران پر مدعای حکومت وحدت ملی، مطرح می شد و آنان معتقد بودند که یک چنین حادثه ای وقوع آن، از اصل و اساس جای پرسش و سوال دارد و آنهم با وضعیت اسفبار و خائنانه که نیروهای امنیتی شهر بدون هیچ گونه نبرد و مقاومتی، شهر را با همه ی دارد و ندارش، به دشمنان وحشی و عوامل بیگانه واگذار کردند و خود چون شکست خوردگان زبون و حقیر، شهر را ترک کردند!
در هر حال، حمله دوباره طالبان به شهر قندوز و آنهم با هدف تصرف این شهر، به نظر می رسد آزمون سخت و جان فرسای دیگری است برای سران حکومت وحدت ملی، و مردم افغانستان با چشمهای نگران اوضاع جاری در این شهر را دنبال می کنند که این نوبت دولتمردان تازه کار و فاقد هر نوع درایت سیاسی در قبال حمله دشمن به این شهر چه می کنند؟
به نظر می رسد آزمون این نوبت حکومت وحدت ملی، آخرین و نهایی ترین آزمونی خواهد بود که مردم برای آنها برگزار می کنند و پس از آن گمان نمی رود مردم ما باز هم آزموده ها را بیازمایند و به تعبیر معروف، از یک سوراخ چندین بار گزیده شوند؛ چرا که بیش از این نه تن و روح این مردم، تاب و توان گزیده شدنهای مداوم و مکرر را دارد و نه هم آنقدر ساده لوح و کودک اند که هر خیانت و سهل انگاری و تعلل های هدفمند و حساب شده را بپای اشتباهات ناگذیر غیر عمد بگذارند و از کنار آنها به راحتی سال پیش عبور کنند.
دولتمردان ما لازم است تا چشمهای خویش را باز کنند و بدانند که در برابر یک ملت قرار دارند و آنهم متلی که فقط نام آن، پشت قوی ترین دشمنان این آب و خاک را به لرزه در آورده است و بدانند که سکوت این ملت شجاع و قهرمان، نشانه ضعف و ترس آنان نیست و اگر امروز هر فشار و سختی ای را با چبین پرچین و خاک آلود، تحمل می کنند، فقط و فقط یک دلیل دارد و آنهم پرهیز از هر نوع تنش و بحران و چالش امنیتی تازه و جدید در کشور.
پس لازم است تا سران حکومت وحدت ملی، بیش از این عواطف، احساسات و حوصله مندی مردم را به بازی و سنجه نگیرند و به رسم نشان دادن نخستین حسن نیت خویش به مردم کشور، به دشمنان افغانستان اعم از طالب و داعش و امثال آنها، اجازه تند و چپ نگاه کردن به هیچ یک از شهرها و آبادی های کشور به خصوص شهر قندوز را ندهند و سعی کنند تا از این آزمون دوباره و صد البته نهایی، سربلند و سرخ روی بیرون بیایند.
مولف : سیدفاضل محجوب