مقام های وزارت معارف اعلام کرده اند که طرحی را برای ریشه کن کردن بیسوادی و اجباری کردن سوادآموزی تهیه کرده اند.
اسدالله حنیف بلخی؛ وزیر معارف روز یکشنبه گفت که ۶۰ درصد جمعیت کشور بیسواد اند که ۸۰ درصد آنها را زنان تشکیل می دهند.
سردارمحمد رحیمی؛ معاون سوادآموزی وزیر معارف گفت که طرح بسیج ملی برای سوادآموزی به تازگی در یکی از کمیته های کابینه به ریاست معاون دوم رئیس جمهوری تصویب شده است.
او افزود که این برنامه از سال آینده عملاً روی دست گرفته خواهد شد و براساس آن مسائل مرتبط با مدیریت برنامه سوادآموزی، کیفیت آموزش سواد و مشارکت مردم در اجرای این برنامه بهبود خواهد یافت.
براساس این برنامه، نصاب آموزشی سوادآموزی در کشور به کمک یونسکو تغییر خواهد کرد و کتاب های آموزشی جدیدی تهیه خواهد شد.
او تأکید کرد که شایسته نیست که افغانستان "بیسوادترین کشور دنیا" باشد و به لحاظ گستردگی بیسوادی پس از دو کشور افریقایی قرار بگیرد.
این برنامه در حالی اعلام می شود که پیش از این نیز وزارت معارف اقدام به راه اندازی «بسیج ملی» مبارزه با بیسوادی به مدت یک هفته کرده بود.
این بار اما کارشناسان انتظار دارند که در نظر گرفتن چنین برنامه ای در سطح کلان تر و فراگیرتر و با مشارکت سازمان ها و وزارتخانه های کلیدی دولت و مشارکت مؤسسات و بنیادهای بین المللی مانند یونسکو، شاهد تأثیر ملموس آن روی حیات فرهنگی و اجتماعی مردم افغانستان و میلیون ها دانش آموز مشغول در نهادهای آموزشی سراسر کشور طی سال های آینده باشیم.
تحلیلگران می گویند که اعلام این برنامه در صورتی که با پیگیری مسؤولانه و دقت کارشناسانه از جانب ادارات مرتبط با معارف، همراه باشد، می تواند زمینه ساز یک انقلاب فرهنگی بزرگ و بی مانند در سراسر کشور باشد و چشم انداز روشن و امیدبخشی را در حوزه معارف، سوادآموزی و فرهنگ در کشور ما به وجود آورد.
با این حال، به باور بسیاری از منتقدان، تاکنون کار زیربنایی و در خور توجه و تحسینی در این عرصه انجام نشده و علیرغم آنکه به نظر می رسد وزارت معارف کشور، بزرگ ترین یا دست کم یکی از بزرگ ترین اداره های دولتی در افغانستان محسوب می شود و همه ساله، میلیون ها دالر بودجه، صرف امور مرتبط با زیرمجموعه های این وزارت می شود؛ اما عرصه معارف، همچنان یکی از عقب افتاده ترین، ناکارآمدترین، فاسدترین و فقیرترین عرصه های حیات اجتماعی و فرهنگی افغانستان، محسوب می شود.
به عقیده آگاهان، در این شکی نیست که معارف نیز مانند همه دیگر زمینه های حیات اجتماعی، بزرگترین صدمات و آسیب ها را از ناحیه جنگ و خشونت، متحمل شده و محرومیت میلیون ها نفر از دسترسی به امکانات لازم برای سوادآموزی و تعلیم و تحصیل، تنها یکی از توابع ویرانگر و جبران ناپذیر جنگ های بنیان برانداز دهه های اخیر بوده است. نابودی زیرساخت ها و عدم اقدام مؤثر در راستای بهینه سازی امکانات و تقویت پتانسیل های موجود در این عرصه بربنیاد دستاوردها و پیشرفت های جدید روز نیز از دیگر تبعات جنگ های نابودگر سال های اخیر برای معارف افغانستان بوده است.
با این حساب، علیرغم اعلام برنامه بسیج ملی برای مبارزه با بیسوادی، به نظر نمی رسد که این، کاری آسان و ساده باشد؛ به ویژه در شرایطی که روشن نیست حکومت در چارچوب این برنامه، چه راهکارهایی را برای رسیدن به این هدف و طی چه بازه زمانی، در نظر گرفته است.
در این میان، به عقیده آگاهان، استمداد از سازمان های بین المللی برای نیل به این هدف و به خصوص تغییر نصاب درسی هم با وجود محسنات و کارکردهای مثبتی که دارد، خالی از خطر و عاری از معایب جدی نیست؛ زیرا سازمان های بین المللی در گذشته نشان داده اند که در این زمینه ها اعتنای چندانی به مقتضیات دینی، فرهنگی، اجتماعی و ارزش های متعالی و مقدس مورد احترام برای همه مردم افغانستان ندارند؛ بلکه در صدد تحمیل الگوها و ارزش های مورد نظر جوامع سرمایه داری غربی هستند.
این مهم در حوزه تعریف و تدوین نصاب درسی جدید، یک مسأله بسیار حیاتی محسوب می شود و به همین دلیل، باید یکی از نکات کلیدی طرح تازه وزارت معارف برای در نظر گرفتن این مورد در نظام درسی تازه باشد که قرار است به کمک یونسکو تدوین شود.
نگاه متوازن و فارغ از گرایش های قومی و مذهبی خاص به تاریخ، فرهنگ، زبان، ارزش های دینی و سایر موارد در نظام آموزشی تازه، توجه به توزیع و توسعه یکسان و عادلانه فرصت های آموزشی و سوادآموزی برای همه مناطق و شهروندان افغانستان و همچنین بهره گیری از کارشناسان نخبه و خلاق و تحصیلکرده و متعهد بومی برای این منظور، از دیگر لوازم اساسی متضمن موفقیت طرح تازه به حساب می آید.
و سخن آخر اینکه در عرصه مبارزه با بیسوادی، تنها تغییر نظام درسی، کافی نیست؛ بلکه در این زمینه باید طیف گسترده ای از نیروها و ظرفیت های فرهنگی و اجتماعی شامل مردم، رسانه ها، دولت، نهادهای مدنی و فرهنگی و... دخیل شوند و با اصلاح همه الگوهای مرتبط با فرهنگ و آموزش مبتنی بر نظام ارزشی مردم افغانستان، می توان نسبت به موفقیت این برنامه، امیدوار بود.