از آغاز روند صلح تاکنون، دوگانه رفتاری های زیادی از سوی طالبان به نمایش گذاشته شده، رفتارهایی که گاه چندان متفاوت می نماید که به ناگزیر ناظران باید به این نتیجه برسند که آنچه از سوی آن گروه به عنوان موضع طالبان عنوان می شود، تنها از یک منبع شناخته شده، واحد و مشخص، بروز و صدور نمی یابد؛ بنابراین، تقسیم بندی های متفاوتی از این گروه تاکنون ارائه شده: طالبان پاکستانی، طالبان افغانی، طالبان مرتبط با القاعده، طالبان میانه رو، طالبان تندرو، طالبان خوب، طالبان بد، طالبان وابسته، طالبان غیروابسته و... دسته بندی هایی است که تاکنون از این گروه به دست داده شده است.
اما با این حال، هیچکس نمی پرسد واقع ماجرا چیست؟ و مهم تر از همه اینکه هیچگاه پرسیده نمی شود وقتی از طالبان حرف می زنیم دقیقا کدامیک از دسته های بالا را در نظر داریم.
گو اینکه آنچه طالبان گفته می شود گروهی واحد با منبع و مرکز تصمیم گیری و فرماندهی واحد و دارای رهبری واحدی است؛ اما اکنون و به دنبال تشدید تلاش های یکجانبه صلح دولت افغانستان و نیروهای خارجی و در برابر آن مواضع گوناگون و پر از نوسان و چندگانگی و دگرگونی در خصوص این مساله از سوی طالبان، به نظر می رسد این امر قابل توجه و تامل بیشتر است که به راستی وقتی از طالبان سخن می گوییم دقیقا کدام طالبان را منظور داریم.
به تازگی آغاجان معتصم؛ یک عضو ارشد طالبان که گفته می شود از افراد نزدیک به ملاعمر؛ رهبر آن گروه و به روایتی داماد وی است، در گفتگو با رسانه ها گفته است که "طالبان همه طرفدار تفاهم و مذاکره هستند و در حال حاضر جنگ بر آنها تحمیل شده و کشور را خارجی ها اشغال کرده؛ ولی مسایل مذاکره و صلح در یک مرحله حل نمی شود و گفت و گوها باید مراحل مختلفی را طی کند و همچنان ادامه یابد".
اگرچه منظور او از اینکه جنگ بر آنها تحمیل شده، می تواند معانی و منظورهای متفاوتی را افاده کند اعم از اینکه آنها نمیخواهند بجنگند؛ اما خارجی ها بر آنها حمله می کنند؛ تا اینکه این جنگ، خودخواسته نیست و آنها به دلیل اینکه خارجی ها در کشور حضور دارند بر آنها حمله می کنند و تا خروج کامل آنها از کشور، هیچ صلحی متصور نیست. با این حال، آنچه در این میان اهمیت دارد تاکید تلویحی این عضو ارشد گروه طالبان بر خروج نیروهای خارجی و پایان اشغال کشور به عنوان پیش شرط اصلی پذیرش صلح از سوی آن گروه است.
آغاجان معتصم همچنین گفته است که او هیچگاه با امریکایی ها و انگلیسی ها گفتگوی رویارو نکرده؛ اما با شماری از مقام های غیردولتی افغان دیدارهایی داشته است.
وی همچنین بار دیگر بر رهبری واحد طالبان تاکید کرده و گفته است که رهبر طالبان ملا محمد عمر است و به گفته او گروه حقانی نیز بخش جدایی ناپذیر طالبان است.
به نظر می رسد به دنبال تعلیق یکجانبه روند مذاکرات از سوی طالبان در اعتراض به کشتار قندهار، قرآن سوزی در بگرام و مبهم بودن روند مذاکره، این ملایم ترین و صریح ترین اظهار نظر یک عضو ارشد این گروه در خصوص صلح است.
آیا این می تواند حامل یک پیام تازه برای هواداران روند صلح در دولت افغانستان باشد؟
دولت بدون شک آن را به فال نیک خواهد گرفت و آن را به مثابه یک چراغ سبز از سوی آن گروه به حساب خواهد آورد؛ اما این، همه آن چیزی نیست که برای توفیق این روند لازم است.
مشکل نخست در موضع گیری های اصلی گروه طالبان است. چنددستگی های مشهود در این اواخر در صفوف این گروه، ایجاد شده است. گروه های نوظهور و تندروی نظیر محاذ ملا دادالله و... می توانند به گونه جدی بر فرایند تصمیم گیری سنتی و سلسله مراتبی در درون گروه طالبان، تاثیر منفی گذاشته و آن را با چالش مواجه سازند.
از سوی دیگر، دولت نیز اکنون پس از ترور ارسلا رحمانی و مخالفت صریح و جدی گروه های اپوزیسیون با تلاش های صلح و "کاذب" خواندن این روند از سوی آنان، با مشکلات جدیدی در این روند روبروست.
افزون بر این، پیمان استراتژیک با امریکا و اعلام جنگ و تجدید قوای مخالفان مسلح نظیر حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، چشم انداز خطرناکی را فراروی جنگ و صلح قرار داده است.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل