گاهي برخي از مخالفان شيعة اماميه اشكال ميكنند كه اگر آن طوري كه شما ميگوييد، امامت از اصول دين است و امامان بعد از رسول خدا«صلي الله عليه و آله» دوازده نفر از ذريّة رسول خدايند، و اين مسأله از اهميّت فراواني برخوردار است، چرا در قرآن سخني از امامت به ميان نيامده است؟ چرا نام ائمة اهل بيت و مقام پيشوايي و امامت آنان در قرآن به طور صريح نيامده است؟ اگر آن چنان كه شيعه ميگويد؛ امامت از اهميّت به سزايي در جامعه برخوردار است، بايد به طور صريح در قرآن آمده باشد. در حالي كه چنين نيست. ما در صدد آنيم كه در اين بحث به اين مسأله بپردازيم
در پاسخ به اين كه چرا نام اهل بيت «عليهم السلام» به طور صريح در قرآن نيامده است، سه ديدگاه مطرح است:
الف) ديدگاه افراطي
در اين ديدگاه گفته ميشود نام اهل بيت عليهم السلام و مقام پيشوايي آنان در قرآن به طور صريح بوده ، ليكن پس از وفات پيامبر خدا«صلي الله عليه و آله» و در عصر جمع آوري قرآن و تدوين آن، قرآن تحريف گشته و نام اهل بيت از قرآن ساقط شده است
اين ديدگاه در ميان فريقين طرفداراني بسيار اندك دارد .استناد اين افراد چيزي جز روايات نيست، رواياتي كه از نظر سند و دلالت مخدوش و بسياري از مصادر آنها بياعتبارند. ابن شنبوذ بغدادي از علماي اهل سنّت ، آية شريفة (وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللهُ بِبَدْرٍ وَ اَنْتُمْ اَذِلّةُ...)[1] را چنين قرائت ميكرده است (وَ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللهُ بِبَدْرٍـ بسيف عليّ ـ وَ اَنْتُمْ أَذِلَّة) …[2] او تأويل آيه و مورد نزول آن را با تنزيل خلط كرده، بدون آنكه بر اين توهّم خود دليلي اقامه كند محدّث نوري از علماي شيعه، انگيزهاش در تدوين « فصل الخطاب» اثبات همين مدعاست كه نام اهل بيت در قرآن بوده و به تحريف ساقط شده است
وي در دليل نهم خود ميگويد: «نام اوصياي خاتم پيامبران و دختر ايشان حضرت زهراي مرضيه عليها السلام و برخي از صفات ويژگيهاي آنان در تمام كتابهاي آسماني گذشته بوده است... پس بايد نام آنان در قرآن نيز كه سيطره بر كتابهاي پيشين دارد و كتاب جاودانه است، بوده باشد.»[3]
در واقع محدّث نوي با اين قول، ناخواسته با خود قرآن مخالفت كرده است، چون اگر قرآن سيطره بر كتابهاي آسماني پيشين دارد، همانگونه كه فرموده: (وَ اَنْزلْنا إلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكتابِ وَ مٌهَيْمناَ عَلَيْه)[4]
بايد قرآن معيار صحّت و سقم محتواي كتابهاي پيشين باشد و تكليف آنها را تعيين كند، ليكن محدّث نوري معيار صحت و سقم آيات قرآن را كتابهاي آسماني قبل ميداند و تكليف قرآن را با آنها روشن ميكند، از اين رو حكم به تحريف قرآن كرده ميگويد: «نام ائمه از قرآن ساقط شده است»
ب) ديدگاه تفريطي
در اين ديدگاه گفته ميشود، نه تنها نام اهل بيت در قرآن نيامده بلكه هرگز مقام پيشوايي و امامت آنان به طور مطلق در قرآن مطرح نشده است و هر آيهاي كه دربارة اهل بيت به طور عام و يا امام علي«عليهالسلام» به طور خاص نازل شده باشد تنها بيان كنندة فضايل و مناقب آنهاست. و خداوند از امامت آنان سخني به ميان نياورده است .
اين ديدگاه جمهور اهل سنّت است كه ضعف آن در بررسي تطبيقي آيات ولايت، بيان شده است
ج)ديدگاه معتدل
اين ديدگاه جمهور متكلّمان، مفسّران محدثان شيعه است. آنان بر اين باورند كه هرچند نام اهل بيت به طور صريح در قرآن نيامده است، ليكن خداوند آياتي متعدد دربارة پيشوايي اهل بيت ـ به ويژه امام علي«عليهالسلام» و مناقب آنان نازل كرده است و پيامبر خدا «صلي الله عليه و آله» كه مبيّن و معلّم آيات خدا است، آنها را به طور صريح و روشن براي امّت بيان كرده است، به گونهاي كه اگر جهالتها و عنادها رخت بربندد براي همگان اين مطلب روشن و هويدا خواهد شد
در منابع فريقين رواياتي به چشم ميخورد كه دلالت بر حجم عظيمي از آيات قرآن دربارة اهل بيت «عليهم السلام» دارد:
ادامه دارد
منبع: بنیاد فرهنگی موعود(عج)
پی نوشتها
[1]. الجامع الأحكام القرآن، ج 1، ص 480 .
[2]. الجامع الأحكام القرآن، ج 1، ص 480 .
[3]. الجامع الأحكام القرآن، ج 1، ص 480 .
[4]. سورة مائده، آيه 48
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - مشهدمقدس