از جمله تعالیمی که همزمان با نزول قرآن کریم در میان مسلمانان به وجود آمد، ضرورت اتحاد و وحدت دینی بود. قرآن کریم در جامعه ای نازل شد که مردم آن، به سبب پایبندی به نظام های قبیله ای و تعصبات شدید قومی غرق در نژاد پرستی و قوم گرایی بودند و فقط پیوند های خونی و قبیله ای بود که بر ارزش ها و روابط میان آنها حکم می کرد.
قرآن كريم از آغاز نزول، با نظام قبيله اي كه ريشه ي تمامي اختلاف ها و رقابت هاي سياسي و اجتماعي آن روز بود مبارزه كرد و «ايمان به خداي يكتا» را اساس ارزش ها و پيوندهاي اجتماعي معرفي نمود. بدين ترتيب، «ايمان مشترك» را جايگزين «خون مشترك» ساخت و جملگي مؤمنان را با هم برادر دانست. « انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم» (حجرات 10) و با تعبيرهاي متعدد و مختلف به نهي از عوامل تفرقه پرداخت و با بيان علت ها و سبب هاي تفرقه و عواقب آن، مسلمانان را به اتحاد و يكپارچگي فراخواند.
قرآن براساس شعار محوری توحید، مومنان و مسلمانان را به یگانگی و اتحاد و عدم تفرقه و اختلاف دعوت کرد و در تایید و تاکید بر این وحدت با تعابیر مختلف مسلمانان را به این امر تشویق می نمود و در این راستا از تعبیر هایی مانند: «لا تفرقوا»، «لا تنازعوا»، «واعتصموا»، «تعاونوا»، «امه واحده»، «اخوه» و .. استفاده کرده است. بدين شيوه، مسلمانان را چنان به هم پيوند داد كه توانستند به ياری هم در برابر مشركان قريش و يهوديان سرزمين هاي عربي و نيز امپراتوري روم و فارس بايستند و تمدني بيافرينند كه در درخشندگي و شكوفايي در طول تاريخ بي نظير است.
باید این نکته را مد نظر داشت که آن دسته از تعالیم قرآنی که در صدر اسلام به وحدت و اتحاد میان قبایل مختلف عرب انجامید و تمام اختلافات قومی و قبیله ای و تعصبات نژادی را بر طرف ساخت، هم اکنون بی کم و کاست در اختیار ماست و از آنجايي كه به اعتقاد تمامي مسلمانان، دين اسلام دين خاتم است و قرآن، معجزه ي جاويدان پيامبر(ص) و كتاب تحريف نشده اوست، این تعالیم امروز هم می تواند عامل یکپارچگی و اتحاد میان مسلمانان باشد، هم اکنون ضرورت بازگشت و رویکرد مجدد به تعالیم وحدت بخش قرآن در جوامع اسلامی مخصوصا افغانستان بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.
هيچ مسلمان آگاه و دلسوزي نيست که شکوفايي دوباره تمدن اسلامي و مجد و عظمت اسلام را نخواهد، تمام مسلمانان بر اين باورند که يکي از عوامل مجد و عظمت اسلام و شکوفاييِ مجدّد تمدن بزرگ اسلامي، وحدت، همبستگي و انسجام همه نيروها و مذاهب اسلامي در سايه عمل به قرآن کریم و بازگشت به تعالیم عالیه قرآن است، مسلمانان با بازگشت به آموزه های وحدت بخش و اتحاد آفرین قرآن کریم ميتوانند در برابر قدرتهای استکباری بايستند و آنها را مغلوب نمايند.
قبل از آنکه زمينهها، راهکارها، ضرورت و مباني اين بحث مورد بررسي قرار گيرد لازم و ضروري است به اين پرسش که مقصود از وحدت اسلامي چيست؟ پاسخ داده شود زیرا برخی از برداشت هایی که امروزه از وحدت در اذهان عمومی مطرح است، مغایر با مفاهیم قرآنی است. يکی از تصوّراتی که از کلمه وحدت میان مسلمانان، برداشت می شود اين است که همه مسلمانان اعم از شيعه و سنّي، دست از اعتقادات اختصاصي خود بر دارند و فقط به وجوه مشترک ميان مذاهب اسلامي اعتقاد ورزند و بدان عمل كنند. تصور دیگری که می توان ارائه داد این است که همه مذاهب اسلامی از یک مذهب پیروی کنند.
قطعاً مقصود از وحدت اسلامي اين نيست که شيعهها سنّي شوند و يا سنّيها شيعه شوند و همه افراد مسلمان در سراسر جهان در عقائد و احکام و اصول و فروع و همه جزئيات دين، متحد و منسجم گردند بگونهاي که هيچ اختلاف نظري در اعتقادات و احکام فقهي در جوامع اسلامي وجود نداشته باشد، واقعيت اين است که مقصود از وحدت اسلامي، يکي کردن اعتقادات و يکنواخت کردن احکام عملي مذاهب اسلامي نبوده و چنين چيزي در خارج امکان پذير نخواهد بود.
مقصود از وحدت اسلامي اين است که پيروان هر يک از مذاهب گوناگون اسلامي در عين حال که عقايد و احکام خاص آن مذهب را براي خود حفظ ميکنند و به آنها پایبند هستند، در روابط اجتماعي، سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي خود با ديگر مسلمین همسو و تابع مصالح عاليه اسلام و امت اسلامي باشند و براساس اين برداشت از وحدت، امت اسلامي مقابل دشمنان اسلام همواره به صورت «يد واحده» عمل کنند.
وحدت اسلامي حول محور دين و مشتركات اسلام، عامل مؤثر در پيشرفت مادي و معنوي مسلمانان است. علما و انديشمندان اسلامي با همفكری و آگاهي خود و با ترویج تعالیم وحدت آفرین قرآن کریم، تلاش عميق در جهت وحدت اسلامي در بين مسلمانان انجام دهند و موارد اختلاف را تا آنجا كه ممكن است از بين ببرند و زمينه های وحدت اسلامي را در جهت ايجاد دوستي و هماهنگي و نزديك كردن قلوب به يكديگر ايجاد نمايند.
نویسنده: سید مصطفی موسوی مبلّغ
منبع : خبرگزاری آوا - کابل