ممكن است كسي سؤال كند: گرچه به طور اجمال ذكري از اهل بيت مخصوصاً امام علي«عليهالسلام» در قرآن شده است، ولي چرا به طور صريح و شفاف اسامي آنان در قرآن نيامده است تا هر گونه شك و شبههاي را از ميان بردارد؟ در اينجا به جوابهايي اشاره ميكنيم:
1- قرآن كريم، كتابي است آسماني كه در آن كليّات اموري كه متكفّل سعادت بشر در دنيا و آخرت است بيان گرديده، و شرح اسرار و دقايق و حقايق و جزئيات آن به نبّي اكرم اسلام«صلي الله عليه و آله» واگذار گرديده است. همان طور كه تفصيل همة آيات در تمامي ابواب به عهدة آن حضرت محوّل شده، تشريح آيات امامت نيز به او واگذار شده است. خداوند متعال گفتار رسول خود را به طور مطلق امضا كرده است، آنجا كه ميفرمايد:(أَنْزَلْنا إلَيْكَ الذِّكرَ لِتُبَيِِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ اِلَيهِم) [5]«و ما به سوي تو ذكر (قرآن) تفسير و تبيين و تعيين مصداق آيات قرآن ذكر كرده براي ما حجيت دارد. و با مراجعه به روايات فريقين مشاهده مينماييم كه آيات بسياري بر اهل بيت«عليهم السلام» تطبيق شده است .
ابو بصير ميگويد:از امام صادق«عليهالسلام» دربارة آية (أطِيعُوا اللهَ وَ أطِيعُوا الرَّسولَ وَ أُولِي الأمرِ مِنّْكُمّ([6] پرسيدم فرمود: (أُولِي الْأمر( علي بن ابيطالب و حسن و حسين«عليهالسلام» است. گفتم: مردم ميگويند: چرا نام علي و اهل بيت ايشان در كتاب خدا نيست؟ فرمود: به آنان بگو: نماز بر رسول خدا«صلي الله عليه و آله» نازل شد ولي خداوند ركعات آن را كه سه يا چهار تاست (در كتابش) نام نبرد، تا آنكه رسول خدا«صلي الله عليه و آله» آن را براي مردم تفسير كرد. زكات بر ايشان نازل شد ولي اينكه از چهل درهم، يك درهم زكات دارد را نام نبردند تا آن كه رسول خدا«صلي الله عليه و آله» براي آنان مقدار زكات را تفسير كرد. و حج نازل شد و خداوند به مردم نفرمود هفت بار طواف كنيد تا آنكه رسول خدا«صلي الله عليه و آله» براي آنان تفسير كرد. آيه (أطِيعُوا اللهَ وَ أطِيعُوا الرَّسولَ وَ أُولِي الأمرِ مِنّْكُمّ( نيز دربارة علي و حسن و حسين«عليهالسلام» نازل شد و رسول خدا«صلي الله عليه و آله» (آن را تفسير كرد) و دربارة علي«عليهالسلام» فرمود: هر كس من مولاي اويم (و اطاعت من بر او واجب است) علي هم مولاي اوست و (اطاعتش بر او واجب است) و فرمود: شما را به كتاب خدا و اهل بيتش سفارش ميكنم. من ازخدا خواستهام بين آن دو جدايي نيندازد تا بر من در سر حوض (كوثر) وارد شوند، و خدا هم آن را به من عطا كرد.
و نيز فرمود: شما (لازم نيست) چيزي به آنان ياد دهيد، آنان از همة شما آگاهترند. و فرمود: آنان شما را از در هدايت بيرون نميبرند و به در گمراهي نميآوردند. اگر رسول خدا ساكت ميشد و اهل بيت خود را كه مراد اين آيه است معرفي نميفرمود، آل فلان و آل فلان ادعا ميكردند. لكن خداوند در كتاب خود، سخن پيامبرش را تصديق كرد و (دربارة اهل بيت) چنين نازل فرمود: (إنَّما يُريدُ اللهَ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الّرجْسَ أهّلَ الْبيتِ وَ يُطَهِرَكُمْ تَطْهيراً)[7] پس علي و حسن و حسين عليهم السلام تنها مراد از اهل بيت در اين آيه بودند و رسول خدا«صلي الله عليه و آله» آنان را زير كسا آوردند و فرمودند: «خدايا براي هر پيامبري اهلي و (افراد ) ارجمندي است، و اينان اهل من و افراد ارجمند من هستند...».[8]
2 - شايد يكي از حكمتهاي عدم تصريح نام ائمه در قرآن و واگذاشتن تبين آيات در اين زمينه به عهدة پيامبر خدا«صلي الله عليه و آله» آزمون امت بوده كه در سرنوشت نسلها اثر مستقيم دارد
براي توضيح اين مطلب تذكر چند نكته ضروري است،
الف) آزمون خداوند از همة افراد بشر و نيز تمام امتها قطعي است همانگونه كه قرآن به صراحت به آن اشاره كرده است .
ب) شيوة آزمون خداوند از افراد و امّت ها متفاوت است، برخي را با گل خشكيده كه در آن روح دميده امتحان ميكند؛ مانند امتحان خداوند از فرشتگان،[9] و برخي را با ممنوعيّت از ماهيگيري، در روز شنبه و فراواني ماهي در همان روز در نهرها، مانند امتحان يهوديان،[10]... و بلاخره هر فردي و امّتي را با امتحانهاي گوناگون در سطوح مختلف و شيوههاي متفاوت ميآزمايد.
ج ) يكي از آزمونهاي الهي از اين امّت در چگونگي پيروي آنان از پيامبر خداست. خداوند براي اجراي اين آزمون و پيشگيري از هر نوع عذر و بهانه، مقدمات آن را بدين گونه فراهم كرد:
1 - حرمت و منزلت رسولش را به امّت نماياند.[11]
2 - اطاعت از دستور پيامبرش را صادر كرد.[12]
3 ـ پيامبر«صلي الله عليه و آله» نيز بر لزوم و ضرورت اطاعت از سنّت خود و پيروي از دستورات خود در تمام اعصار تأكيد كرده است، و وقوع تخلف را در اين امّت پيشبيني و امت را از اين تخلف و نافرماني، بر حذر داشتهاند
پيامبر اكرم«صلي الله عليه و آله» فرمود:«يوشك الرجل متكثاً في أريكه يحدّث من حديثي، فيقول: بيننا و بينكم كتاب الله ـ عزّوجل ـ فما وجدنا فيه من حلال استحللناه و ما وجدنا فيه من حرام حرّمناه، ألا! و انّ ما حرّم رسول الله مثل ما حرّم الله ...»؛[13] «نزديك است مردي بر اريكة قدرت تكيه زند و چون از حديث من سخني به ميان ميآيد ميگويد: بين ما و شما كتاب خداست، هرچه حلال در آن يافتيم حلال ميشمريم، و هرچه در آن حرام يافيتم حرام مي دانيم. (سپس پيامبر خدا فرمود:) آگاه باشيد هر آنچه را رسول خدا حرام كرد همانند آن چيزي است كه خداوند حرام كرده است...»
د) خداوند در اين پيروي و اطاعت، تفاوتي بين دستورها و تبيينهاي رسولش نگذاشته است و هيچ مرزبندي در قرآن و در روايات در اين مورد بين امر و اعتقادي و غير اعتقادي فرعي نيست. از اين رو كسي نميتواند بهانه كند يا عذر بياورد. و بگويد: چون فلان مسئله جزو اعتقادات است، مثلاً مسئلة امامت كه يكي از اركان مذهب شيعه است، بايد اسامي امامان اهل بيت در قرآن به صورت نصّ بيان ميشد، نه آنكه در ظاهر آيات به صورت كليّ مطرح شود و پيامبر خدا آن را ـ مانند مسائل ديگر ـ تبيين كند. ما دلايلي بر اين عذرها نميشناسيم، بلكه اطلاق پيروي از رسول خدا و تأكيد فراوان بر آن، اين مرزبندي را در هم ميشكند.
پی نوشتها:
[5]. سورة نحل، آيه 44.
[6]. سورة نساء، آيه 59 .
[7]. سورة احزاب، آيه 33.
[8]. كافي، ج1 ، ص 286 ، ح 1؛ شواهد التنزيل،ج 1، ص 191، ح 203.
[9]. سورة حجر، آيه 5 .
[10]. سورههاي بقره آية 65 . نساء آيه154 ، اعراف، آيه 163.
[11]. سورة حجرات، آيات 2 و 3 .
[12]. سورههاي توبه، آية 120 ، نساء آيه 65، حشر آيه 81.
[13]. مستدرك حاكم، ج 1، ص 8؛ سنن ترمذي، ج 2، ص 110
منبع:بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- مشهد مقدس