تاریخ انتشار :شنبه ۱ حمل ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۱۳
کد مطلب : 108835
برنده مسابقه صلح افغانستان کیست؟
خبرگزاری تسنیم در یادداشتی در مورد مذاکرات صلح دولت و طالبان و همچنین عوامل تاثیرگذار بر آن نوشت: در میان صداهای صلح خواهی، صدای پاکستان بلندتر و پر طنین‌تر از سایرین است و طالبان که در سیزده سال گذشته یکی از طرف‌های مهم محسوب می‌شدند؛ اینک در گوشه‌ای از شیخ نشین قطر آرام گرفته‌اند و منتظر آمدن مقام‌های افغان و امریکایی هستند تا شریک صلح شوند.

آنچه مقام‌های نظامی پاکستانی انجام می‌دهند گویای این امر است که طالبان در حال و فضای خود بسر می‌برند و «سرنای» صلح اینک در دست مقام‌های نظامی این کشور قرار گرفته و درحال دمیدن در آنند. رئیس ستاد ارتش پاکستان چندی قبل در دیدار با عبدالله رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی، گفته بود که دشمن افغانستان دشمن پاکستان است! همچنین «چوهدری نثارعلی خان» وزیر داخله پاکستان نیز در دیدار با وزیر امور خارجه امریکا از بوجود آمدن معجزه‌ای (در مبارزه با تروریسم) خبر داده بود.

وزیر داخله پاکستان در عین حال تاکید کرده بود که روابط کابل و اسلام‌آباد هیچگاه به این خوبی نبوده است!

حال، اگر واقعا رابطه افغانستان و پاکستان به آن خوبی باشد که نثارعلی خان گفته، این موضوع یکی از معجزه‌های قرن ۲۱ خواهد بود و معجزه‌گر آن نیز کسی جز نظامیان پاکستانی نیست!

گرچه هیاهوی صلح چندی است که طنین افکنده ولیکن مقام‌های افغانستان تا هنوز اظهار نظر روشنی در این مورد نداشته‌اند. این ابهام دو معنا دارد:

یکی این که مقام های کشور می‌خواهند با احتیاط بیشتر با هیاهوی صلح پاکستان برخورد کنند و هنوز با دید بی‌اعتمادی به سیاستمداران پاکستانی می‌نگرند.

دوم اینکه اظهار نظرهای مقام‌های حکومت پاکستان را تنها تبلیغاتی می‌بینند و نسبت به پیامدهای آن تردید دارند.

حال، چنانچه فرض شود که گفته‌های مقام‌های پاکستان ناشی از حسن نیت آن‌هاست؛ این پرسش به وجود می‌آید که در این مسابقه نفس‌گیر برنده و یا بازنده چه کسی خواهد شد؟ طالبان برنده اصلی گفت‌وگوهای صلح است یا حکومت پاکستان؟ و یا صلح غنیمتی خواهد بود که امریکا نتیجه حضور سیزده ساله خود را بدست خواهد آورد؟ این پرسش‌ها ممکن است در اذهان بسیاری از مردم خلجان کند. پاسخ اما آسان نیست، گمانه‌هایی وجود دارند که هرکدام از آنها یک طرف را برنده می‌دانند.

برخی گمان می‌برند که برنده اصلی روند صلح افغانستان، حکومت پاکستان است که طبل صلح بر گردن آویخته و با صدای بلند تغییر سیاست این کشور را اعلام می‌کند. این اعلام بلند و کم سابقه، بی‌تردید با یک برنامه‌ریزی و دقت خوبی همراه است. اگر منافعی برای پاکستان به همراه نداشته باشد هیچگاه مقامات این کشور خطر آن را به جان نخواهند خرید و اعلامی با این صراحت را منتشر نخواهند کرد اما امتیاز پاکستان در این هیاهو چیست؟

آیا امکان استفاده پاکستان از طالبان افغانستان بسر آمده و سربیرون آوردن گروه‌های رقیب برای طالبان، ممکن است برای پاکستانی‌ها هزینه‌بر باشد و مقامات این کشور نتوانند در برابر گروه‌های رقیب طالبان هماوردی کنند؛ از این جهت است که مفری برای خود جستجو می‌کنند و بهترین آن به توافق رسیدن با حکومت افغانستان و بدست آوردن امتیازهایی از دولت کابل است یا این که پاکستان در این اندیشه است که حکومت موجود افغانستان بهترین گزینه برای پذیرفتن وجود و حضور طالبان در دولت است و تصور می‌برند؛ اگر از حکومت موجود نتوانند امتیازی بدست آورند و طالبان را در بدنه این حکومت نتوانند جایگزین کنند، فرصت مناسبی را از کف خواهند داد. زیرا در صورت تکیه زدن افراد دیگری برقدرت سیاسی افغانستان، بویژه مخالفان سیاست پاکستان، تلاش های این کشور هدر خواهد رفت زیرا پرورش گروه‌های شبه‌نظامی از یک سو هزینه‌های هنگفتی بر نظام اقتصادی ورشکسته پاکستان تحمیل کرده و از طرف دیگر گروهی مانند طالبان، رقیبان قدری خواهند یافت که از امکان هماوردی این گروه خواهد کاست.

بنابراین بهترین راه توافق با حکومت کنونی افغانستان است که رگه‌های قومیت در تار و پود آن آشکارا دیده می‌شود و می‌تواند طالبان را در کنف حمایت خود گیرد کما این که تا هنوز توانسته‌اند گام‌هایی در این وادی بردارند.

گمان دیگر آنست که برنده این بازی ایالات متحده امریکا است زیرا ازبدو ورود نیروهای امریکایی در منطقه، ذهنیتی وجود داشت که غربی‌ها برای ماندن در افغانستان تلاش می‌کنند و این ادامه حضور نیز نیازمند دلیل‌های موجهی است. بنابراین اگر مبارزه با طالبان و گروه‌های تروریستی خاتمه یابد، برای مردم افغانستان و مجامع بین‌المللی حداقل این پرسش ایجاد می‌شود که حضور غربی‌ها در افغانستان برای چیست؟

اگر میدان جنگ همچنان داغ باشد و شعله‌های جنگ زبانه کشد، ترور و وحشت ادامه یابد؛ در آنصورت نه فرصتی بوجود می‌آید که از حضور غربی‌ها در افغانستان پرسیده شود و نه پرسشی از اهداف امریکایی‌ها در افغانستان و در منطقه ایجاد خواهد شد؟

حال که زمان حضور نیروهای غربی در افغانستان به پایان رسیده و کمی بیش از ۱۰ هزار سرباز غربی در افغانستان ماندگار شده‌اند .حضور این تعداد سرباز غربی، در کشورهای مسلمان امر نامتعارفی نیست و کسی از حضور این تعداد اندک نمی‌پرسد.بنابراین پروژه صلح در افغانستان را روی دست گرفته تا بتوانند هم نقش یک قهرمان را بازی کنند و هم مصونیتی برای حضور چند هزار نفری خود فراهم سازند در عین حال وانمود سازند که آمریکا همیشه به آوردن صلح در افغانستان متعهد بوده و تلاش‌های آنها حالا به نتیجه رسیده است.

برخی دیگر از تحلیلگران گمان می‌برند که صلح خواهی کنونی پاکستان هرچه باشد سرانجام مدال صلح بر سینه اشرف غنی خواهد نشست و او لقب این قهرمانی را از آن خود خواهد کرد. پاکستان در تبانی با حکومت غنی این پروژه راکلید زده است. البته لقب قهرمانی برای او نام و نشان و جایگاه ویژه‌ای خواهد بخشید تا او در مبارزات قدرت در داخل حکومت برگ برنده‌ای را در اختیار داشته باشد. اگر چنانچه تا تشکیل لویه جرگه و تغییر سیستم حکومت بتواند روند صلح را به نقطه‌های امید بخشی برساند با اطمینان می‌توان گفت که سیستم حکومتی از ریاستی به پارلمانی تغییر نخواهد یافت و نظام ریاستی به نفع اشرف غنی همچنان مستحکم خواهد شد در نتیجه دست عبدالله عبدالله و شرکای سیاسی او دراین بازی چند جانبه خالی خواهد بود.

به نظر می رسد که در این مورد نیز تلاش‌های فشرده‌تری خواهد شد تا در آستانه تغییر سیستم حکومتی، اشرف غنی با این دستاورد مهم و جدید در چانه زنی قدرت حضور یابد و خود را به عنوان یک قهرمان تثبیت کند. رقبای درون حکومتی را در انزوا و انفعال قرار دهد اما براستی در جدال نفس‌گیر صلح، جایگاه طالبان در کجای این روند قرار خواهد گرفت؟

پاسخ آنست که اگر روند کنونی ادامه یابد؛ طالبان از جایگاه یک رقیب اصلی و یکطرف منازعه تنزل خواهد یافت و به سرنوشت گروه‌هایی که در میان دو نزاع توسط حکومت‌هایی برای فشار آوردن به رقیب دچار خواهد شد. به این ترتیب آنها از گردونه سیاسی حذف می‌شوند.

این در حالی است که خبرهایی نیز جسته و گریخته از تحت فشار قرار دادن مدارس دینی پاکستان توسط ارتش این کشور منتشر می‌شود و بیانگر آنست که فعالیت برای آنها سخت شده و برخی از رهبران آنها نیز فرار کرده‌اند و یکی از مهمترین دلایل حذف طالبان نیز برخورداری از عدم اراده سیاسی است.

در نتیجه این گروه از توان سیاسی لازم برخوردار نیست تا از طریق فشارهای سیاسی برقدرت تاثیرگذار باشد و جایگاهی برای خود کمایی کند همچنین در طول این چندسال نیز آنها با عصای پاکستان راه رفته‌اند. شاید بخشی به دام گروه‌های تروریستی بیافتند و هیزمی در آتش آنها شوند و برخی نیز با داشتن واسطه‌هایی در حکومت اشرف غنی جذب شوند.

بخش عمده‌ای از آنها نیز بر تعداد بیکاران افغان خواهند افزود، این آفریدگان جهنم نه به بهشت قدرت خواهند رسید و نه برزخ امنیت را تجربه خواهند کرد.
https://avapress.net/vdcc14qsp2bqx48.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

هزاران نفرراکشتندوکشورماراخراب کردن وهزاران نفررااواره کردن ایااینهاجهادبودانهاازاول دنبال قدرت بودن ومیخواستن به زوربه مردم حکومت کنندایاپیامبران مابه زوربه مردم حکومت کردن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ایااینها ازپیامبران مامقامشان بالاترهست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یک مسلمان واقعی هیچ وقت به خاطرقدرت جان یک انسان رانمیگیردولی متاسفانه ملت ماهیچ اگاهی درباره دین ندارن وخودسرانه دست به هرکاری میزنن ایاطالبان علم قیب دارن که هرروزهزاران نفررامیکشدوهمه انها گناهکارن ونبایدبه محکمه برن تاگناهشان مشخص بشه وطبق گناهشان مجازات بشن