تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۱ حمل ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۴۳
کد مطلب : 161564
حضور کارگر غیرمجاز افغانستانی مدیریت اشتغال را به هم ریخته است/ ایران ظرفیت پذیرش بیش از این کارگر را ندارد/ دولت افغانستان مسئولیت بپذیرد
مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ایران در گفت‌وگویی ویژه با خبرنگار آوا در تهران، با تأکید براین‌که در شرایط فعلی این کشور در یک وضعیت بحرانی در بحث اشتغال قرار دارد و نمی‌تواند بیش از این ظرفیتی که به کار اتباع افغانستانی داده، نیروی کار بپذیرد، خاطرنشان کرد که حضور اتباع و کارگران غیرمجاز افغانستانی سبب شده مدیریت و ساماندهی این اداره به هم بریزد و اعتراضاتی از سوی نمایندگان مجلس، ائمه جمعه، صنوف و مردم ایران صورت بگیرد. علی اقبالی با انتقاد از دولت افغانستان می‌خواهد که این دولت در قسمت حضور اتباع و کارگران غیرمجاز در ایران، مسئولیت و تعهد بپذیرد.

به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از تهران، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت جمهوری اسلامی ایران در این گفت‌وگو، یکی از وظایف این اداره را صیانت از نیروی کار ایرانی عنوان کرد و خاطرنشان نمود: "در بعضی از شرایط، اوضاع ما خوب بوده، بحث‌های تورم و تحریم‌ها مزاحمتی نداشته و هم اتباع ایرانی کار کرده و هم اتباع افغانستانی، عراقی، پاکستانی، هندی و...، اما در شرایط فعلی ما یک وضعیت بحرانی در بحث اشتغال داریم که متأسفانه نمی‌توانیم بیش از این ظرفیتی که الان به اتباع افغانستانی داده‌ایم، پذیرش نیروی کار داشته باشیم".

او افزود که در شرایط کنونی شاهد یک‌سری اعتراضات صنفی از جانب کارگران ایرانی اند و بعضی از صنوف در بازار اعتراضاتی در مورد کارگران افغانستانی دارند، ولی زمانی که آن‌ها این صنوف و کارگران ایرانی را نسبت به وضعیت اتباع افغانستانی توجیه کرده‌اند، اکثرا پذیرفته‌اند مهاجرینی که در ایران سامان‌دهی شده و به صورت مجاز کار می‌کنند، خیلی مزاحم کار اتباع ایرانی نیستند، چون این‌ها معمولا در مشاغلی حضور دارند که شاید اتباع ایرانی کمتر استقبال می‌کنند و به نوعی با اتباع افغانستانی، عملا نیاز کارفرمای ایرانی را تأمین کرده‌اند.

آقای اقبالی تصریح کرد که در شرایط فعلی یک مقدار در بحث ساختمان در ایران رکود وجود دارد که این باعث شده وضعیت کاری یک‌سری از کارگران ایرانی، خصوصا آن‌هایی که دارای مهارت هستند، متزلزل شود و شاهد یک‌سری اعتراضات در این حوزه باشند.

اما به گفته او، حضور اتباع و کارگران غیرمجاز افغانستانی، مدیریت اشتغال اتباع خارجی را از دست این اداره خارج کرده و آن‌ها را درگیر اعتراضات نمایندگان، ائمه جمعه و جماعات، صنوف و مردم ایران کرده است.

مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار ایران افزود: "چون غیرمجاز است، هرجا که دوست داشته، رفته و کار کرده و عملا کنترول را از دست ما خارج کرده است. به عنوان مثال، کارفرمایی آمده و 100 کارگر مجاز از ما گرفته، می‌دانم این 100 افغانستانی چه در کار شهرداری، مترو، یا کار کشاورزی، کجا هستند، کی هستند و چه کاره اند، در چنین شرایطی می‌دانم که در یک منطقه نباید کارگر افغانی اضافه کنم، اما وقتی کارگر غیرمجاز آمده، تمام مدیریت و ساماندهی من را به هم ریخته و عملا من نمی‌دانم به عنوان مثال در شهرستان ورامین یا فلان روستا، چند تبعه افغانستانی کار می‌‌کنند؟".

وی در مورد شهرستان ورامین تصریح کرد که آقای نقوی، عضو مجلس شورای اسلامی  ایران، رسما از رییس‌جمهور این کشور خواسته که شهرستان ورامین برای کار اتباع افغانستانی ممنوعه شود، در حالی که جمعیت زیاد مهاجر و پناهنده در شهرستان ورامین و اطرافش به صورت مجاز و قانونی زندگی می‌کنند.

آقای اقبالی آمار ارائه شده از سوی برخی نمایندگان مجلس این کشور در مورد حضور بیش از 5 یا 6 میلیون مهاجر و نیروی کار افغانستانی در ایران را غیرواقعی خواند و خاطرنشان کرد: "این آمارها همه‌اش حدس و گمان است و نمی‌شود با این آمارها قضاوت کرد. باید آمارهای‌مان
را با واقعیت‌ها بگوییم. وزارت کشور در نیمه‌های سال 96 طرح ساماندهی اتباع غیرمجاز را اجرا کرد و 700 هزار نفر جدید را که غیرقانونی بودند، شناسایی کرد. یعنی 700 هزار نفر به اضافه یک و نیم میلیون مهاجر قانونی موجود که دو میلیون و 200 هزار نفر می‌شود. در این بین، اگر خیلی سخت بگیریم، بگوییم 700 هزار تبعه افغانستانی غیرمجاز دیگر هم داشته باشیم و در نهایت بگوییم سه میلیون نفر، بیشتر از این نیست".

مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار ایران دومین چالش حضور کارگران غیرمجاز را آسیب‌هایی عنوان که کارگران غیرمجاز در حین کار می‌بینند، مثلا سقوط می‌کنند، قطع عضو و یا فوتی دارند. به گفته وی، در این قسمت، از یک‌سو بیمه به هیچ عنوان به کارفرمای ما کمک نمی‌کند و کارفرما درگیر کارهای حقوقی می‌شود و از سوی دیگر، آن‌ها به دلایل مسائل انسان‌دوستانه و کمک، در موارد متعدد مجبور شده‌اند هزینه‌های سنگین درمان کارگران غیرمجاز را به عهده بگیرند.

وی در مورد این‌که چه راه‌حلی برای مشکل حضور اتباع و کارگران غیرمجاز افغانستانی در ایران وجود دارد، تأکید کرد که یکی از راه‌حل‌ها این است که دولت افغانستان مسئولیت بپذیرد که متأسفانه تاکنون هیچ مسئولیتی نپذیرفته است.

آقای اقبالی افزود: "دولت افغانستان باید تعهد بپذیرد و بیاید تفاهم‌نامه‌یی را امضا کند به که عنوان مثال در مدت یک سال یا بیشتر، این میزان کارگر دارد و از دولت ایران بخواهد که این کارگران را بپذیرد، این کارگران یک سال در ایران کار کنند و دوباره به افغانستان بگردند، مثلا سالانه 200 هزار نفر، 300 هزار نفر، در نتیجه، دولت ایران هم می‌آید و مطالعه و بررسی می‌کند، و این توافق را می‌پذیرد که بله! من می‌توانم سالانه به 300 هزار کارگر افغانستانی در ایران شغل بدهم، اما این 300 هزار نفر یک سال کار کنند و دوباره به کشورشان برگردند، و به جای آن، سال بعد 300 هزار کارگر دیگر بیایند و کار کنند. این طرح به نفع مردم افغانستان است و اتباع بیشتری می‌توانند بیایند در ایران کار کنند. اما این کار اتفاق نمی‌افتد؟ دولت افغانستان به هیچ عنوان مرزهایش را کنترل نمی‌کند و مرزهایش را باز گذاشته است".

وی تصریح کرد: "تأکید ما این است که کارگران غیرمجاز برگردند به افغانستان و با مدارک هویتی و طبق چیزی که خود دولت افغانستان سامان‌دهی می‌کند، به ایران بیایند. وقتی کارگر افغانستانی طبق قانون بیاید در ایران کار کند، بیمه می‌شود و به راحتی درآمدی را که به دست می‌آورد، برای خانواده و زندگی‌اش می‌برد".
 
در زیر، بخش سوم گفت‌وگوی ویژه خبرگزاری صدای افغان(آوا) را با آقای علی اقبالی، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت جمهوری اسلامی ایران را می‌خوانید:
سوال: در طول سال‌های گذشته انتقادهایی همواره از حضور نیروی کار افغانستانی در جمهوری اسلامی ایران وجود داشته، چه تداخلی میان نیروی کار ایرانی و افغانستانی وجود دارد و زمینه این انتقادها چیست؟
اقبالی: یکی از وظایف اداره کل، صیانت از نیروی کار ایرانی است. تعهد من این است که بتوانم برای اتباع ایرانی فرصت‌های شغلی را ایجاد کنم. در بعضی از شرایط، اوضاع ما خوب بوده، بحث‌های تورم و تحریم‌ها مزاحمتی نداشته و هم اتباع ایرانی کار کرده و هم اتباع افغانستانی، عراقی، پاکستانی، هندی و...، اما در شرایط فعلی ما یک وضعیت بحرانی در بحث اشتغال داریم که متأسفانه نمی‌توانیم بیش از این ظرفیتی که الان به اتباع افغانستانی داده‌ایم، پذیرش نیروی کار داشته باشیم. ما شاهد یک سری اعتراضات صنفی هم از جانب کارگران ایرانی هستیم. بعضی از صنوف در بازار اعتراضاتی دارند و اعتراضات‌شان هم طبیعی و منطقی است، زیرا به عنوان تبعه ایران که حق و حقوقی در این کشور دارند، مطالبه کار و شغل دارند و ما نیز موظفیم که آن شرایط را برای‌شان فراهم کنیم. ولی زمانی که ما همین صنوف و کارگران ایرانی را نسبت به وضعیت اتباع افغانستانی به عنوان یک کشور دوست و همسایه و به عنوان یک مسلمان و مهاجر توجیه کردیم، اکثرا پذیرفته‌اند، پذیرفته‌اند این‌هایی که الان در ایران سامان‌دهی شده و به صورت مجاز کار می‌کنند، خیلی مزاحم کار اتباع ایرانی نیستند، چون این‌ها معمولا در مشاغلی حضور دارند که شاید اتباع ایرانی کمتر استقبال می‌کنند، یا کمتر هستند، و به نوعی ما با اتباع افغانستانی نیاز کارفرما را عملا تأمین کردیم. در این میان، ارزش افزوده‌یی از آن شغل نصیب کشور نیز می‌شود، به عنوان مثال وقتی آجری در یک کارخانه آجرپزی برای به کارگیری در یک ساختمان آماده می‌شود، کارگر ایرانی و هم‌چنین کارگر افغانستانی کار می‌کنند و در نهایت ساختمان ساخته می‌شود و به عنوان یک محصول به فروش می‌رسد، در نتیجه کارفرما هم به سود خود می‌رسد و طرف دیگر شاهد رونق ساختمان‌سازی نیز هستیم. ولی متأسفانه در شرایط فعلی، ما یک مقدار در بحث ساختمان رکود داریم که این باعث شده وضعیت کاری یک‌سری
از کارگران ایرانی، خصوصا آن‌هایی که دارای مهارت هستند، متزلزل شود و شاهد یک‌سری اعتراضات در این حوزه باشیم.
 
سوال: در تازه‌ترین اعتراض‌ها در کنار قشر کارگر ایرانی، برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی چون آقایان نقوی و خضری از حضور کارگران افغانستانی و بیکاری کارگران ایرانی انتقاد کرده‌اند. شما تا چه اندازه از یک‌سو با این انتقادها و از سوی دیگر، با آماری که از حضور مهاجرین و کارگران افغانستانی داده می‌شود موافق هستید؟
اقبالی، آقای نقوی رسما از رییس‌جمهور خواسته که شهرستان ورامین کلا برای کار اتباع افغانستانی ممنوعه شود، علی‌رغم این‌که ما جمعیت زیاد مهاجر و پناهنده را در شهرستان ورامین و اطرافش داریم که مجاز هستند و قانونی زندگی می‌کنند. اگر قرار باشد ما بخواهیم آن‌ها از به یک منطقه دیگر جابجا کنیم، هزینه‌های سنگینی را حتی به دولت و خود اتباع افغانستان تحمیل می‌کند. منتظریم تا جواب رییس‌جمهور بیاید که دستور ایشان چیست!
 
سوال: آمارهایی که ارائه می‌شود زیاد واقعی به نظر نمی‌رسد، مثلا آقای خضری مطرح می‌کند که بیش از 5 میلیون افغانستانی در ایران در حال کار هستند.
اقبالی: این آمارها همه‌اش حدس و گمان است و نمی‌شود با این آمارها قضاوت کرد، یا دستور و قانون گذاشت. باید ما آمارهای‌مان را با واقعیت‌ها بگوییم. ما در سال گذشته تعدادی از اتباع غیرقانونی که در ایران بودند، مدرک‌شان معتبر نبود یا زن و شوهری بودند که یکی‌شان مجاز و دیگری مجاز نبود، یا همین خانواده‌های دانش‌آموزان افغانستانی که ثبت‌نام کردیم را شناسایی کردیم. وزارت کشور در نیمه‌های سال 96 طرح ساماندهی اتباع غیرمجاز را اجرا کرد و 700 هزار نفر جدید را که غیرقانونی بودند، مدرک داشتند، اما معتبر نبود یا در طرح آمایش‌های گذشته شرکت نکرده بودند، شناسایی کرد. یعنی 700 هزار نفر به اضافه یک و نیم میلیون نفر مهاجر قانونی موجود که دو میلیون و 200 هزار نفر می‌شود. در این بین، اگر خیلی سخت بگیریم، بگوییم 700 هزار تبعه افغانستانی غیرمجاز دیگر هم داشته باشیم و در نهایت بگوییم سه میلیون نفر، بیشتر از این نیست. اگر شما در شهر قدم بزنید و مطالعه هم کنید، بررسی‌های آماری چنین چیزی را نشان نمی‌دهد که بیش از 5 یا 6 میلیون مهاجر وجود داشته باشد، این طوری نیست. از این 700 هزار نفری که در سال گذشته شناسایی شدند، 191 هزار نفرشان گفته‌اند که کجا کار می‌کنند، ولی ما هنوز هیچ مجوزی به آن‌ها نداده‌ایم.
 
سوال: شما از این کارگران غیرمجاز آماری دارید؟
اقبالی: کسی نمی‌تواند آمار دقیقی بگیرد، اما می‌شود حدس زد که بر اساس مشاهدات و گزارش‌ها و هم‌چنین به تناسب جمعیت مجاز و غیرمجازی که حضور دارند، مثلا بگویی به همان اندازه که مجاز هستند، غیرمجاز هم حضور دارند، اما نمی‌شود قطعی گفت. ولی متأسفانه کارگران غیرمجاز زیاد اند.
 
سوال: با توجه به شرایط افغانستان و سهولت‌ها وزمینه‌هایی که در ایران وجود دارد، حضور اتباع و کارگران غیرمجاز افغانستان در ایران در حال افزایش بوده است. این حضور کارگران غیرمجازین چه چالش‌ها و مشکلاتی را هم برای دولت ایران، کارگران و کارفرمایان ایرانی و در عین حال هم برای اتباع و کارگران مجاز افغانستانی به وجود آورده است؟
اقبالی: یکی از چالش‌هایی که اتباع غیرمجاز در ایران ایجاد کرده‌اند، در مرحله اول برای خود کارگران مجاز افغانستانی است. طبق قانون کار، یک کارگر مجاز افغانستانی باید حقوقش بر اساس قانون کار پرداخته شود، اگر پرداخت نشود و این کارگر از کارفرما شکایت کند، ما کارفرما را بازخواست می‌کنیم. حالا کارگر غیرقانونی می‌آید به نصف قیمت همان کارگر افغانی مجاز، کار را می‌گیرد، در نتیجه کارگر افغانی مجاز بیکار می‌شود، چون کارگر غیرمجاز حاضر شده نصف دست‌مزد بگیرد. بنابراین، اولین چالش و ضربه‌ به کار افغانستانی مجاز می‌خورد و بی‌کار می‌شود و به همان تناسب، کارگر ایرانی هم بیکار می‌شود.

چالش دوم، آسیب‌هایی است که کارگران غیرمجاز می‌بینند، مثلا در حین کار سقوط می‌کنند، قطع عضو دارند، فوتی دارند و.... از طرفی من باید بحث درمان این کارگران غیرمجاز را انجام بدهم، در حالی که کارگر مجاز، بیمه دارد، دو سال است که بیمه تأمین اجتماعی را اجباری کردیم، کارفرما بیمه مصونیت بدنی کارگاه دارد و بر این اساس، زمانی که کارگر آسیب می‌بیند، چه ایرانی و چه خارجی، بیمارستان موظف است بیمه کند. اما کسی که غیرقانونی است، من به عنوان یک فرد مسلمان و به عنوان کشوری که کنوانسیون پناهندگی را پذیرفته، زمانی که فردی را می‌بینم که آسیب دیده، نمی‌توانم رهایش بکنم، مجبورم ببرم بیمارستان و درمانش کنم. اما اکنون هزینه‌هایی که اتباع غیرقانونی در قسمت بهداشت روی دست من گذاشته و بیمارستان‌ها در استان‌داری‌ها طلب دارند،
بسیار زیاد است. بر این اساس، یکی از چالش‌های ما در حوزه بهداشت است و کارگر غیرمجاز هزینه‌هایی را به من تحمیل کرده که باید بیمه پشتیبانی می‌کرد، اما بیمه می‌گوید که این غیرمجاز است. در قسمت کارگران غیرمجاز، بیمه به هیچ عنوان به کارفرمای ما کمک نمی‌کند و در نتیجه کارفرما درگیر کارهای حقوقی می‌شود، کارفرمایی که باید دنبال تولید محصول یا ساخت و ساز برود، درگیر پزشکی قانونی و دادگاه می‌شود، به خصوص این که در بحث فوت و دیه قانون ما سخت‌گیرانه است.
 
سوال: در قسمت اشغال فرصت‌های شغلی، حضور کارگران غیرمجاز چه چالشی را به وجود آورده است؟
اقبالی: چون غیرمجاز است، هر جا که دوست داشته، رفته و کار کرده، عملا کنترول را از دست ما خارج کرده است. به عنوان مثال، کارفرمایی آمده و 100 کارگر مجاز از ما گرفته، می‌دانم این 100 افغانستانی چه در کار شهرداری، مترو، یا کار کشاورزی، کجا هستند، کی هستند و چه کاره اند، اسم، مشخصات، عکس، اثر انگشت و... آن‌ها را دارم، در چنین شرایطی می‌دانم که در یک منطقه نباید کارگر افغانی اضافه کنم، اما وقتی کارگر غیرمجاز آمده، تمام مدیریت و ساماندهی من را به هم ریخته است و عملا من نمی‌دانم به عنوان مثال در شهرستان ورامین یا فلان روستا، چند تبعه افغانستانی کار می‌‌کنند؟ می‌گویم آقای فرماندار من 10 نفر کارگر مجاز در کل یک روستا دارم، اما می‌گوید که 5 هزار نفر این‌جا مشغول کارند و آن روستا گنجایش این مقدار کارگر را ندارد. می‌گویند که بیایید در ورامین نگاه کنید، اتباع غیرمجاز شاکله مدیریتی و سامان‌دهی مدیریتی من و نیاز کاری را که من در استان و شهرستان تعیین کرده‌ام، همه را به هم ریخته است. در مثال دیگر، در شهرستانی مثل جهرم من 800 کارت کار صادر کردم، آن‌هم با توجه به نیاز کارفرما، اما نماینده این شهرستان می‌گوید که این طور نیست و تعداد کارگران خیلی بالاست. این چالشی است که من را در این قضیه درگیر کرده و فرصت‌هایی را که قرار بود من بین اتباع افغانستان و ایران که هم ایرانی و هم افغانستانی سر کار باشد، تقسیم کنم، اما الان همه‌اش افغانستانی سر کار است و ایرانی بیکار. حضور اتباع غیرمجاز، مدیریت را از دست من خارج کرده که الان درگیر بحث اشتغال کارگارن غیرمجاز هستم و اعتراضات نمایندگان، ائمه جمعه و جماعات، صنوف و مردم هم پشت سرش است.
 
سوال: در یک چتر وسیع وقتی از حضور کارگر غیرمجاز افغانستانی انتقاد می‌شود، همه را در بر می‌گیرد، مجاز و غیرمجاز، چه راه حلی وجود دارد که بشود حضور کارگر افغانستانی مجاز و غیرمجاز را سامان‌دهی کرد؟
اقبالی: یکی از راه‌حل‌ها این است که دولت افغانستان مسئولیت بپذیرد که متأسفانه تاکنون هیچ مسئولیتی نپذیرفته است. مردم ایران بزرگوارانه و با منش انسان‌دوستانه، مهاجرین افغانستانی را 38 ساله بعد از انقلاب پذیرفته، مهمان‌نوازی کرده، کار کرده و به عنوان یک مسلمان و یک انسان احترام گذاشته و در کنارش زندگی کرده، شغل هم به او داده، اما از این طرف دولت افغانستان هیچ مسئولیتی را نمی‌پذیرد.

در رابطه با گذرنامه‌های خانواری الان دو سال است که دولت افغانستان قرار است یک توافق‌نامه و تعهدی را امضا کند که این تبعه خود را به رسمیت بشناسد، گذرنامه‌اش را تمدید کند که به عنوان مثال من به یک تبعه تاجیکی اقامت نداده باشم، اما کاری پیش نرفته است.
 
سوال: آیا می‌توان سازوکاری را ترسیم کرد که کار اتباع غیرمجاز در ایران قانونمند شود؟
اقبالی: دولت افغانستان باید تعهد بپذیرد و بیاید تفاهم‌نامه‌یی را امضا کند به به عنوان مثال در مدت یک سال، دو سال، سه سال، این میزان کارگر دارد و از دولت ایران بخواهد که این کارگران را بپذیرد، حالا هم کارگران افغانستانی حاضر در ایران و هم از این کشور، این کارگران یک سال در ایران کار کنند و دوباره برگردند به افغانستان، مثلا سالانه 200 هزار نفر، 300 هزار نفر، در نتیجه، دولت ایران هم می‌آید و مطالعه و بررسی می‌کند، و این توافق را می‌پذیرد که بله! من می‌توانم سالانه به 300 هزار کارگر افغانستانی در ایران شغل بدهم، اما این 300 هزار نفر یک سال کار کنند و دوباره به کشورشان برگردند، یعنی یک سال اندوخته‌های خود را جمع کنند و به افغانستان ببرند و به جای آن، سال بعد 300 هزار کارگر دیگر بیایند و کار کنند. چون کار فنی و حرفه‌یی نیست که بگوییم نمی‌شود این کارگران را جابجا کرد. این طرح به نفع مردم افغانستان هم است و اتباع بیشتری می‌توانند بیایند در ایران کار کنند. اما این کار اتفاق نمی‌افتد؟ دولت افغانستان به هیچ عنوان مرزهایش را کنترل نمی‌کند و مرزهایش را باز گذاشته است.

امروز شنیدم به یک ماشین در سراوان تیراندازی شده و چند نفر کشته و زخمی شده، الان به سایت‌های شما نگاه کنید که چه تبلیغاتی را درست کرده‌اند، در حالی که این ماشین(موتر)
که فرار می‌کند، من نمی‌دانم ماشین قاچاق است، مواد مخدر است، تروریست است که وارد ایران می‌شود یا تبعه افغانستانی غیرمجاز است؟! شما مگر از دو سه کیلومتری علم غیب دارید که تشخیص دهید در این ماشین چه کسانی نشسته‌اند؟! منی که مواد مخدر در مرز تهدیدم می‌کند، تروریستان تهدید می‌کنند، بعد شما هم متهم کنید به مهاجرکشی، این رسم خوبی نیست!
 
سوال: من پیش از این یک مصاحبه با مدیرکل اموراتباع و مهاجرین خارجی وزارت کشور داشتم و در مورد سامان‌دهی اتباع غیرمجاز افغانستانی سوال پرسیدم. گفت که می‌خواهند طرحی را ایجاد کنند که اتباع افغانستان به صورت قانونی برای کار به ایران بیایند، قبلا بحث 300 هزار کارت کارگری را در سال‌های گذشته داشتیم، طرح جدید چیست؟
اقبالی: آن 300 هزار کارت کار، همان 207 هزار کارگر دارنده کارت آمایش و 60 هزار کارگر دارای گذرنامه اند که ما اجرا کردیم، ولی آن‌ها کسانی بودند که در ایران مجاز بودند و اقامت داشتند به افغانستان نرفتند تا دوباره برگردند، دولت افغانستان هم به هیچ عنوان تعهدی در برابر این‌ها به ما نداد، اصلا قبول نکرده، می‌گوید چه کسی گفته این تعداد افغانستانی هستند، الان ما این مشکل را داریم دولت افغانستان این‌ها را به عنوان افغانستانی قبول ندارد. دولت افغانستان باید بیاید و اتباع این کشور را شناسایی کند، به آن‌ها گذرنامه بدهد و ما در قالب یک تفاهم‌‌نامه بیاییم و کارهای‌شان را درست کنیم و بر حسب نیاز جامعه کارفرمایی و کارگری ما، کارگر افغانستانی را تأمین کنیم، ولی از مبدأ به مقصد، یعنی اینجا فردی به عنوان کارفرما بگوید که من 50 کارگر می‌خواهم، کارگر ساختمانی و من نیز از افغانستان کارگر بیاورم به او تحویل بدهم، این کارگران یک سال کار کنند و سال دیگر، کارگر دیگری به جایش بیاید، یعنی یک چرخش وجود داشته باشد که هم دولت افغانستان سودش را ببرد، هم ما بتوانیم کارگر مورد نیاز را تأمین کنیم و هم کسی که اینجا کار می‌کند، آبرومندانه کار کند. چرا کارگر افغانستانی همیشه باید نگران باشد و از طرف مقابل همیشه تهدید شود؟ وقتی که کارگر با یک مدرک شناسی معتبر پیش یک کارفرما کار می‌کند، هر زمان که کارفرما حقش را پایمال کند، من می‌توانم از حقش دفاع کنم. مذاکرات در پنج کمیته میان دو کشور جریان دارد و یکی از این کمیته‌ها نیز در بحث مهاجرین است.
 
سوال: در مذاکراتی که صورت گرفته در کمیته اتباع، حرف‌های تازه و جدیدی که مطرح شده و قرار است به خاطر سامان بخشیدن به وضعیت کارگران افغانستانی در مورد آن توافق صورت بگیرد، چیست؟ شما چه مسائلی را با حکومت افغانستان مطرح کردید و خواست‌تان چیست؟
اقبالی: خواست ما از دولت افغانستان این است که به داد اتباع خود برسد، اول بیایید تبعه خودتان را به رسمیت بشناسید، به تبعه خودتان ارزش قائل شوید، بیایید مدارک هویتی اتباع خودتان اعم از گذرنامه و شناخت کارت را سامان‌دهی بکنید تا این تبعه افغانستانی با یک هویت و مشخصات کاملا قانونی و مورد تأیید خود سفارت افغانستان در ایران پیش من بیاید و من در قالب توافق‌نامه‌هایی که انشالله بعد از نهایی شدن جلسات و بررسی‌های کمیته‌های کارشناسی به تصویب برسد، نقش خود را به عنوان هدایت‌کننده نیروی کار انجام بدهم. وزارت کار یکی از وزارت‌خانه‌هایی است که قرار است در این سیاست‌گذاری نقش خودش را به عنوان هدایت نیروی کار انجام بدهد و ما بتوانیم به یک آرامش و تعادلی برسیم و جامعه کارگری و کارفرمای من بدانند که 300 تا 400 هزار افغانی در ایران کار می‌کنند و از ایران می‌روند و دوباره جایگزین می‌شوند، در کنار این، کارفرمای ایرانی نیز سودش را می‌برد، کارگر ایرانی هم سر کار می‌رود و عملا این تعداد مزاحمتی برای اتباع ایرانی نخواهد داشت.
 
سوال: پس تأکید شما این است که حکومت افغانستان ابتدا اتباع خود را سامان‌دهی کند، تثبیت هویت نماید و مدارک هویتی بدهد، بعد یک تصمیم برای کارگران غیرمجاز گرفته شود.
اقبالی: تأکید ما این است که کارگران غیرمجاز برگردند به افغانستان و با مدارک هویتی و طبق چیزی که خود دولت افغانستان سامان‌دهی می‌کند، به ایران بیایند، اشکال ندارد، بروند در صف ایستاد شوند و دولت افغانستان بگوید که شما شش ماه دیگر برای کار به ایران می‌روی، یک سال کار می‌کنی و برمی‌گردی، خانواده‌ات هم در همان شهر و روستای افغانستان زندگی کنند و نیازی به جابجایی خانواده نیست. وقتی کارگر افغانستانی طبق قانون بیاید در ایران کار کند، بیمه می‌شود و به راحتی درآمدی را که به دست می‌آورد، برای خانواده و زندگی‌اش می‌برد.
 
سوال: پس در طرح شما برای ساماندهی کارگران غیرمجاز، آن‌ها باید برگردند به افغانستان و دوباره بر اساس یک مسیر قانونی به ایران بیاییند؟
اقبالی: بله، باید برگردند به افغانستان، مدارک هویتی‌شان تثبیت شود و اصلا ما بدانیم که چه کسی دارد به ایران می‌آید. من بفهمم کارگرانی که می‌آیند، از طرف دولت افغانستان معرفی شده و در اختیار یک کارفرمای ایرانی قرار می‌گیرند و دوباره برمی‌گردند.
 
سوال:
پس زمینه سامان‌دهی اتباع غیرمجاز از داخل ایران وجود ندارد؟

اقبالی: خیر، چون اصلا من نمی‌شناسم که طرف مقابل کیست؟ آیا واقعا افغانستانی است؟ وقتی که غیرمجاز هیچ مدرکی ندارد، صرفا به دلیل این‌که فارسی زبان است، نمی‌توانم بگویم افغانستانی است!
 
سوال: اما کارگران مجاز می‌توانند به حضور و فعالیت خود ادامه دهند؟
اقبالی: مجازین ما و اتباع افغانستانی که در ایران مدرک هویتی و اقامتی معتبر داشتند، مشکلی برای کار ندارند. حتی کسانی که با ویزای توریستی وارد ایران شده و کارفرمای ایرانی او را جذب کرده، می‌تواند اجازه کار به دست آورد. چنین اشخاصی یا رفته به کیش، تبدیل وضعیت کرده و با ویزای کار به داخل ایران برگشته، و یا ما ویزای کار را به مزارشریف، کابل و یا هرات می‌فرستیم و تبعه افغانستان برگشته و از آن‌جا با ویزای کار برگشته است. کسانی که در سال‌های گذشته با ویزای کار به ایران آمده‌اند نیز وثیقه نداده‌ و صرفا بحث‌های بهداشتی را داشته‌اند. الان کارگری داریم که 5 سال است در ایران کار می‌کند و کارفرما نیز او را می‌خواهد و حاضر نیست رهایش کند.
 
سوال: پاسخ دولت افغانستان در برابر درخواست شما برای ساماندهی کارگران غیرمجاز چه بوده است؟
اقبالی: متأسفانه در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، همیشه این مسأله در مذاکرات در هاله‌ای از ابهام بوده، دولت افغانستان باید با یک اراده جمعی به میدان بیاید و طرح‌ها و خواسته‌های خود را مطرح کند، ولی متأسفانه همیشه قول داده، ولی این قول‌ها عملیاتی نشده‌اند.
 
سوال: از یک طرف مسائل امنیتی افغانستان و مشکلات و چالش‌های این کشور است و از طرف دیگر، دولت جمهوری اسلامی ایران نیز مشکلات خاص خود را دارد.
اقبالی: من کشوری هستم وسیع و بحران‌های خود را دارم؛ بحران‌هایی که خصوصا در بحث اشتغال یکی از دغدغه‌های وزارت‌خانه و دولت ماست. طبیعی است که ما نمی‌توانیم جامعه کارگری که در زمان جنگ این دولت را کمک کرده و در بحران‌های اقتصادی پای این نظام ایستاده، نادیده بگیریم و باید به فکرش باشیم. من باید برای نیروی کار ایرانی زمینه کار را فراهم کنم، اما بحران‌ها و نگرانی‌های خودم را دارم. در حال حاضر این‌که حجم کارگر افغانسنتانی بیش از این را بپذیرم، محال و بعید است که بتوانم حمایت کنم، به دلیل این‌که بحث غیرمجازین کماکان در ایران وجود دارد. ما الان تحت فشاریم. من در خانه کارگر دو ساعت و چهل دقیقه فقط سوال جواب می‌دادم. در خیلی از صنوف من رفته و صحبت کرده‌ام، ولی آن هم کارگر است و مطالباتی دارد و ما باید پاسخ‌گو باشیم. در یک نشست، حتی یک کارگر به من توهین بد کرد، اما من چه جوابی به او بدهم؟!

حالا پیرامون مباحث و مشکلات داخلی افغانستان ما خودمان را شریک می‌دانیم، ما کنار نکشیده‌ایم، جمهوری اسلامی هیچ موقع خود را کنار نکشیده، همیشه در کنار مردم افغانستان بوده، شاید دولت‌های دیگر همراهی نکرده، ولی همیشه دولت و مردم ایران در کنار مردم افغانستان بوده و به این مسأله پایبند هستند. این نیست که خدایی نکرده ما بگوییم مردم افغانستان را در این امواج متلاطم رها می‌کنیم، ولی شما نیز باید شرایط ما را هم درک کنید، من زمانی می‌توانم از مهمانانی که وارد این اتاق می‌شوند، پذیرایی کنم، که این اتاق ظرفیت داشته باشد. ظرفیت من هم در حوزه اشتغال، یک ظرفیت محدودی است و من می‌توانم یک تعداد محدود مهمان را بپذیریم.
 
سوال: و دولت افغانستان باید این مسأله را درک کند؟
اقبالی: دولت افغانستان اصلا نمی‌خواهد این مسأله را درک کند، اصلا نمی‌خواهد به این موضوع فکر کند، حالا به هر دلیلی، نمی‌خواهم بگویم که دولت افغانستان هم مشکلات خاص خود را ندارد، ولی واقعیت این است که من هم یک‌سری محدودیت‌هایی دارم، یک سری تعهداتی در برابر ملت و کشور خودم دارم که باید بتوانم انجام بدهم.

بازهم عرض می‌کنم که ما خود را در کنار مردم و دولت افغانستان می‌بینیم، ما هم دین، هم مذهب و هم زبان هستیم، و باید کمک کنیم، ولی واقعیت اینجاست که همه این‌ها یک‌طرفه است و همه از فقط از جمهوری اسلامی مطالبه می‌کنند.

یک خبری دیدم که یک خانم افغانستانی در استرالیا افسر شده یا یک خانم دیگر می‌خواهد عضو مجلس سوئد شود، تمام سایت‌های افغانستان روی این‌ها تمرکز کرده اند، اما در ایران صدها هزار خانم افغانستانی در حوزه‌ها و دانشگاه‌های من درس می‌خوانند، اینجا پزشک داریم، خانم نسیبه حیدری در یکی از شهرستان‌های ما به عنوان فوق تخصص زنان خدمت می‌کند، ولی جالب است که هیچ کس این خانم را نمی‌بینید و هیچ کس آن را تبلیغ نمی‌کند.
 
https://avapress.net/vdcai6n6y49nim1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما