مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت جمهوری اسلامی ایران در گفتوگویی ویژه با خبرنگار آوا در تهران، با بیان اینکه یک تعداد از اتباع افغانستان با توجه به نوع تحصیلات و تخصصشان به عنوان مثال در حوزههای پزشکی و مهندسی در این کشور مشغول کار هستند، از بیلطفی برخی شخصیتهای فرهنگی افغانستانی انتقاد میکند و میگوید که بعضی از متخصصین افغانستانی "ناروا ما را به چوب زدند".
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از تهران، علی اقبالی در این گفتوگو خاطرنشان کرد که در شرایط کنونی یک تعداد از اتباع افغانستان با توجه به نوع تحصیلات و تخصصشان در ایران مشغول کار هستند، اما چون صورت کسر کارگران بیشتر بوده، حضور آنها بیشتر نمود داشته است.
وی گفت: "ما بچههای افغانستانی داریم که الان در رشتههای پزشکی، پیراپزشکی، مهندسی، مامایی و بحثهای تخصصی دیگر، شاغل اند و در ایران کار میکنند. به طور مثال آقای دکتر کریمی، از اتباع افغانستان یک انجمن در قم به عنوان انجمن تحصیلکردگان افغانستانی درست کرده است. این متخصصین در ایران درس خوانده، متخصص شده و حالا کار میکنند. این متخصصین در شهرهای قم، مشهد، تهران، شیراز و شهرهای دیگر کار می کنند، مجوز دارند و از تمام حقوق لازم برخوردارند".
مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار ایران با پذیرفتن این مسأله که شاید در این زمینه کم کار کرده باشند و باید این متخصصین را جمع کرده و جامعه مهندسین افغانستانی، جامعه پزشکان و... را معرفی میکردند، گفت که شاید به زودی این کار اتفاق بیافتد.
وی افزود: بعضی از متخصصین افغانستانی هم متخصص اند و هم کارفرما، بعضی دیگر متخصص اند و در خدمت یک شرکت ایرانی و بعضی هم متخصص اند در خدمت یک شرکت ایرانی که مدیرعاملش افغانستانی است، مشغول کار است و کسی نیز جرأت نمیکند به آنها بیاحترامی کند.
اقبالی به عنوان مثال به شرکت زاگرس دارو اشاره کرد که سرمایهگذار آن یک افغانستانی است و کار دارویی میکند. از سوی دیگر، دکتر رضایی، یک داروساز افغانستانی است که در شرکت داروپخش ایران کار میکند.
البته به گفته وی، برای بعضی از مشغالی که تحصیلکردههای دانشگاههای ایران حضور دارند، متأسفانه ظرفیت به کار گماری تحصیلکردگان افغانستانی وجود ندارد که عمدتا در رشتههای علوم انسانی است.
از سوی دیگر، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار ایران در مورد برخی انتقادها که به متخصصین افغانستانی به خصوص متخصصین فرهنگی اجازه کار داده نمیشود، گفت: "از من انتقاد شد که شما به متخصص فرهنگی اجازه کار نمیدهید، اما من آقای شریعتی افغانستانی را مثال زدم. آقای شریعتی تحت عنوان انتشارات عرفان از ما مجوز گرفته و الان هم 18 نفر از بچههای افغانستانی و یک نفر عراقی در حوزه ایشان مشغول کار هستند".
وی تأکید کرد: "متخصص فرهنگی افغانستانی کی آمده و گفته که من یک کارفرما و یک شخصیت حقوقی هستم و من به او اجازه کار ندادم؟!"
اقبالی تصریح کرد: "من بسیار فریاد زدم که فرهنگیان افغانستان در شهر مشهد بیایند دو تا موسسه بزنند، انتشاراتی بزنند و بیایند مجوز گرفته و کار کنند. یا در حوزههای دیگر چون خطاطی، نقاشی، گرافیک، کتاب و...، بیایند قانونی کار کنند، اما وقتی فرهنگیان افغانستانی نمیتوانند یک گروه درست کنند، بعد به صورت انفرادی آقای کاظمی من را متهم می کند!"
وی در سوالی دیگر پیرامون برخی انتقادها نسبت به عنوان شغلها در کارت یا پروانههای کار نیز پاسخ داد: "در مورد عنوان کار، ما از سال 92 به اتباع افغانستانی گفتیم هر آنچه هستند را بگویند، اما چرا آقای کاظمی دروغ گفتند؟ من 37 هزار کارت کار در تهران صادر کردم و اعلام کردم هر کسی هرچه هست را بگوید. اگر قرار باشد، سامانه را منتشر میکنم".
مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار ایران انتقادها پیرامون عنوان کار در کارت کار را پذیرفتنی ندانست و تصریح کرد: "من میگویم هیچگونه محدودیتی ایجاد نکردهام، ولی متأسفانه کملطفی از طرف جامعه فرهنگی و بعضی از متخصصین افغانستانی است که ناروا ما را به چوب زدند".
در زیر، بخش دوم گفتوگوی ویژه خبرگزاری صدای افغان(آوا) را با آقای علی اقبالی، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت جمهوری اسلامی ایران را میخوانید:
سوال: گفتید که یک سری مهاجرین متخصص به خصوص دانشجویان پس از فراغت از دانشگاه در حوزهها و شغلهای مربوط کاری اجازه کار به دست آوردهاند، چون معمولا همه قشر کارگر ساده افغانستانی را میبینند؟
اقبالی: یک تعداد از اتباع افغانستان با توجه به نوع تحصیلات و تخصصشان، پی گیری شده و الان مشغول کار هستند، اما چون صورت کسر کارگران بیشتر است، بیشتر نمود دارد. تعدادی از همین دوستانی که در قالب کارت آمایش بودند، به گذرنامههای اقامتی تغییر وضعیت دادند و به عنوان مثال دانشجو شدند، اما همین دانشجویانی که فارغالتحصیل شدند، الان در حوزه ما مشغول کار هستند. ما بچههایی داریم که الان در رشتههای پزشکی، پیراپزشکی، مهندسی، مامایی و بحثهای تخصصی دیگر، شاغل اند و در ایران کار می کنند.
البته برای بعضی از مشغالی که تحصیلکرده دانشگاههای خودمان(ایران) حضور دارند، ما متأسفانه ظرفیت نداریم که تحصیلکردان افغانستانی را به کار بگیریم و اینها عمدتا در رشتههای علوم انسانی است. ما در این رشتهها نیازی به شاغل خارجی نداریم، به عنوان مثال ما به کسی که لیسانس ادبیات فارسی یا ادبیات عرب دارد، نیازی نداریم. البته غیر از لیسانسهای زبانهای اروپایی و انگلیسی که ما بعضا به کار گرفتیم.
به طور مثال الان آقای دکتر کریمی، از اتباع افغانستان یک انجمن در قم به عنوان انجمن تحصیلکردگان افغانستانی درست کرده است. من از آنها خواستم همین را که ثبت کردید، اعلام کنید تا دیگران هم باخبر شوند. این متخصصین در ایران درس خوانده، متخصص شده و حالا کار میکنند. نیازی نیست من آمار بدهم. این متخصصین در شهرهای قم، مشهد، تهران، شیراز و شهرهای دیگر کار می کنند، مجوز دارند و از تمام حقوق لازم برخوردارند. شاید ما در این زمینه کم کار کردهایم، باید اینها را جمع میکردیم، جامعه مهندسین افغانستانی، جامعه پزشکان و... را معرفی میکردیم و شاید هم به همین زودی این کار اتفاق بیافتد و این کار را بکنیم.
سوال: انتقادهایی وجود دارد که به متخصصین، به عنوان مثال متخصصین فرهنگی اجازه کار داده نمیشود؟
اقبالی: در یک برنامه در شبکه افق از من انتقاد شد که شما به متخصص فرهنگی اجازه کار نمیدهید، اما من در آنجا آقای شریعتی افغانستانی را مثال زدم. آقای شریعتی تحت عنوان انتشارات عرفان از ما مجوز گرفته و الان هم 18 نفر از بچههای افغانستانی و یک نفر عراقی در حوزه ایشان مشغول کار هستند. متخصص فرهنگی افغانستانی کی آمده و گفته که من یک کارفرما و یک شخصیت حقوقی هستم و من به او اجازه کار ندادم؟ الان کدام تاجر افغانستانی آمده و شرکت ثبت کرده و ما به او اجازه کار ندادهایم؟
من جمعی از تاجران افغانستانی که در قم کار میکنند یا تاجران افغانستانی که در تهران هستند را جمع کردم و برایشان گفتم که بروید شرکت ثبت کنید و به عنوان یک کارفرما بیایید از من اجازه کار بگیرید. پس از آن، خودتان کارگر افغانی بگیرید، کارگر ایرانی و پاکستانی بگیرید و کار بکنید. حداقل من 120 نفر از این تجار شاهد دارم. در مثال دیگر، در مجمع صرافان در وزارت اقتصاد و دارایی، من به آقای انصار، رایزن بازرگانی سفارت افغانستان در ایران گفتم که شما بیایید صرافان را به صورت قانونی ثبت بکنید و قانونی به عنوان صراف کار کنید، اما کی آمدند از یک شخصیت حقیقی به حقوقی تغییر وضعیت داده و شرکت صرافی ثبت کردند که ما حمایت نکردیم؟ وقتی خودتان اقدام نمیکنید، من نمیتوانم شما را به زود بیاورم!
سوال: دانشجویان و فارغالتحصیلان افغانستانی در کدام حوزهها بیشتر مشغول کار هستند؟
اقبالی: ما در شرایط کنونی متخصصین در رشتههای مهندسی و پزشکی داریم؛ پزشکی، داروسازی، مامایی، راه و ساختمان، معدن و.... برخی از افغانستانیها هم هستند که خودشان هم متخصص و هم کافرما هستند. بروید شرکت زاگرس دارو را ببینید. سرمایهگذار این شرکت دارویی یک افغانستانی است و کار دارویی هم میکند. دکتر رضایی، یک داروساز افغانستانی است و در شرکت داروپخش ما داروسازی میکند. بعضی از متخصصین افغانستانی هم متخصص اند و هم کارفرما، بعضی دیگر متخصص اند و در خدمت یک شرکت ایرانی و بعضی هم متخصص اند در خدمت یک شرکت ایرانی که مدیرعاملش افغانستانی است و مشغول کار است و کسی نیز جرأت نمیکند به آنها بیاحترامی کند.
سوال: کار در حوزه فرهنگی چطور؟
اقبالی: آقای شریعتی یک نمونه کار در حوزه فرهنگی است. من بسیار فریاد زدم که به عنوان مثال فرهنگیان افغانستان در شهر مشهد بیایند دو تا موسسه بزنند، انتشاراتی بزنند و بیایند مجوز گرفته و کار کنند. یا در حوزههای دیگر چون خطاطی، نقاشی، گرافیک، کتاب و...، و بیایند قانونی کار کنند، اما وقتی فرهنگیان افغانستانی نمیتوانند یک گروه درست کنند، بعد به صورت انفرادی آقای کاظمی من را متهم می کند! آقای کاظمی شما به عنوان یک شخصیت قابل احترام، آیا آمدی یک انجمن و مؤسسه فرهنگی درست کنی که من به شما مجوز کار بدهم؟! آقای رجایی جدیدا من را پیش وزیر ارشاد متهم کرده است. آقایان رجایی، کاظمی و شخصیتهایی این چنینی، جمع شوید در تهران، مشهد، شیراز، قم و هرجا که دوست دارید، یک گروه و مؤسسه تشکیل بدهید و فعالیت فرهنگی کنید، بعد بیایید در کنار وزارت ارشاد، از من مجوز کار بگیرید. یک کشیش خارجی در ایران و با مجوز کار میکند، اما شما به عنوان یک مسلمان چگونه نمیتوانید کار کنید؟
سوال: برخی نسبت به عنوان شغلها در کارت یا پروانههای کار ایراد گرفتهاند؟
اقبالی: در مورد عنوان کار، ما از سال 92 خطاب به اتباع افغانستانی گفتیم هر آنچه هستند را بگویند، اما چرا آقای کاظمی دروغ گفتند؟ به عنوان مثال، من 37 هزار کارت کار در تهران صادر کردم و اعلام کردم هر کسی هرچه هست را بگوید، اما چرا آقای کاظمی گفت چوپان؟! میگوید که من از روی ناراحتی گفتم چوپان! اما اینکه نشد دلیل! البته چوپان واقعی هم داشتهایم، کسی بوده که چوپان بوده و اعلام کرده که چوپان است، کارت کار دارد و الان هم در سمنان چوپان است. می گویم آقای کاظمی، شما رشتهات فنی است، فنی مهندسی است، اما حالا آمدی کار فرهنگی میکنی، این خیلی خوب است، بسمالله یک مؤسسه و تشکیلات حقوقی راه بیاندازید و ما در خدمت شما هستیم.
سوال: پس هیچگونه محدودیتی برای ذکر نام شغلها وجود ندارد؟
اقبالی: نه، ما از سال 92 و بر اساس خوداظهاری عمل کردهایم و اگر قرار باشد، سامانه را منتشر میکنم.
سوال: در قانون چه ذکر شده است؟
اقبالی: قانون در مفهوم عام، همه را کارگر خطاب کرده، ولی آیا من دکتر کریمی را چوپان زدهام؟ زدهام پزشک متخصص. نسیبه حیدری را زدهام متخصص زنان، خانم فاطمه جعفری را زدهام پزشک، چون پزشک عمومی است.
سوال: پس انتقادها در این قسمت پذیرفتنی نیست؟
اقبالی: نه، باید دلیل داشته باشند، من میگویم هیچگونه محدودیتی ایجاد نکردهام، ولی متأسفانه کملطفی از طرف جامعه فرهنگی و بعضی از متخصصین افغانستانی است که ناروا ما را به چوب زدند.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از تهران، علی اقبالی در این گفتوگو خاطرنشان کرد که در شرایط کنونی یک تعداد از اتباع افغانستان با توجه به نوع تحصیلات و تخصصشان در ایران مشغول کار هستند، اما چون صورت کسر کارگران بیشتر بوده، حضور آنها بیشتر نمود داشته است.
وی گفت: "ما بچههای افغانستانی داریم که الان در رشتههای پزشکی، پیراپزشکی، مهندسی، مامایی و بحثهای تخصصی دیگر، شاغل اند و در ایران کار میکنند. به طور مثال آقای دکتر کریمی، از اتباع افغانستان یک انجمن در قم به عنوان انجمن تحصیلکردگان افغانستانی درست کرده است. این متخصصین در ایران درس خوانده، متخصص شده و حالا کار میکنند. این متخصصین در شهرهای قم، مشهد، تهران، شیراز و شهرهای دیگر کار می کنند، مجوز دارند و از تمام حقوق لازم برخوردارند".
مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار ایران با پذیرفتن این مسأله که شاید در این زمینه کم کار کرده باشند و باید این متخصصین را جمع کرده و جامعه مهندسین افغانستانی، جامعه پزشکان و... را معرفی میکردند، گفت که شاید به زودی این کار اتفاق بیافتد.
وی افزود: بعضی از متخصصین افغانستانی هم متخصص اند و هم کارفرما، بعضی دیگر متخصص اند و در خدمت یک شرکت ایرانی و بعضی هم متخصص اند در خدمت یک شرکت ایرانی که مدیرعاملش افغانستانی است، مشغول کار است و کسی نیز جرأت نمیکند به آنها بیاحترامی کند.
اقبالی به عنوان مثال به شرکت زاگرس دارو اشاره کرد که سرمایهگذار آن یک افغانستانی است و کار دارویی میکند. از سوی دیگر، دکتر رضایی، یک داروساز افغانستانی است که در شرکت داروپخش ایران کار میکند.
البته به گفته وی، برای بعضی از مشغالی که تحصیلکردههای دانشگاههای ایران حضور دارند، متأسفانه ظرفیت به کار گماری تحصیلکردگان افغانستانی وجود ندارد که عمدتا در رشتههای علوم انسانی است.
از سوی دیگر، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار ایران در مورد برخی انتقادها که به متخصصین افغانستانی به خصوص متخصصین فرهنگی اجازه کار داده نمیشود، گفت: "از من انتقاد شد که شما به متخصص فرهنگی اجازه کار نمیدهید، اما من آقای شریعتی افغانستانی را مثال زدم. آقای شریعتی تحت عنوان انتشارات عرفان از ما مجوز گرفته و الان هم 18 نفر از بچههای افغانستانی و یک نفر عراقی در حوزه ایشان مشغول کار هستند".
وی تأکید کرد: "متخصص فرهنگی افغانستانی کی آمده و گفته که من یک کارفرما و یک شخصیت حقوقی هستم و من به او اجازه کار ندادم؟!"
اقبالی تصریح کرد: "من بسیار فریاد زدم که فرهنگیان افغانستان در شهر مشهد بیایند دو تا موسسه بزنند، انتشاراتی بزنند و بیایند مجوز گرفته و کار کنند. یا در حوزههای دیگر چون خطاطی، نقاشی، گرافیک، کتاب و...، بیایند قانونی کار کنند، اما وقتی فرهنگیان افغانستانی نمیتوانند یک گروه درست کنند، بعد به صورت انفرادی آقای کاظمی من را متهم می کند!"
وی در سوالی دیگر پیرامون برخی انتقادها نسبت به عنوان شغلها در کارت یا پروانههای کار نیز پاسخ داد: "در مورد عنوان کار، ما از سال 92 به اتباع افغانستانی گفتیم هر آنچه هستند را بگویند، اما چرا آقای کاظمی دروغ گفتند؟ من 37 هزار کارت کار در تهران صادر کردم و اعلام کردم هر کسی هرچه هست را بگوید. اگر قرار باشد، سامانه را منتشر میکنم".
مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت کار ایران انتقادها پیرامون عنوان کار در کارت کار را پذیرفتنی ندانست و تصریح کرد: "من میگویم هیچگونه محدودیتی ایجاد نکردهام، ولی متأسفانه کملطفی از طرف جامعه فرهنگی و بعضی از متخصصین افغانستانی است که ناروا ما را به چوب زدند".
در زیر، بخش دوم گفتوگوی ویژه خبرگزاری صدای افغان(آوا) را با آقای علی اقبالی، مدیرکل اشتغال اتباع خارجی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت جمهوری اسلامی ایران را میخوانید:
سوال: گفتید که یک سری مهاجرین متخصص به خصوص دانشجویان پس از فراغت از دانشگاه در حوزهها و شغلهای مربوط کاری اجازه کار به دست آوردهاند، چون معمولا همه قشر کارگر ساده افغانستانی را میبینند؟
اقبالی: یک تعداد از اتباع افغانستان با توجه به نوع تحصیلات و تخصصشان، پی گیری شده و الان مشغول کار هستند، اما چون صورت کسر کارگران بیشتر است، بیشتر نمود دارد. تعدادی از همین دوستانی که در قالب کارت آمایش بودند، به گذرنامههای اقامتی تغییر وضعیت دادند و به عنوان مثال دانشجو شدند، اما همین دانشجویانی که فارغالتحصیل شدند، الان در حوزه ما مشغول کار هستند. ما بچههایی داریم که الان در رشتههای پزشکی، پیراپزشکی، مهندسی، مامایی و بحثهای تخصصی دیگر، شاغل اند و در ایران کار می کنند.
البته برای بعضی از مشغالی که تحصیلکرده دانشگاههای خودمان(ایران) حضور دارند، ما متأسفانه ظرفیت نداریم که تحصیلکردان افغانستانی را به کار بگیریم و اینها عمدتا در رشتههای علوم انسانی است. ما در این رشتهها نیازی به شاغل خارجی نداریم، به عنوان مثال ما به کسی که لیسانس ادبیات فارسی یا ادبیات عرب دارد، نیازی نداریم. البته غیر از لیسانسهای زبانهای اروپایی و انگلیسی که ما بعضا به کار گرفتیم.
به طور مثال الان آقای دکتر کریمی، از اتباع افغانستان یک انجمن در قم به عنوان انجمن تحصیلکردگان افغانستانی درست کرده است. من از آنها خواستم همین را که ثبت کردید، اعلام کنید تا دیگران هم باخبر شوند. این متخصصین در ایران درس خوانده، متخصص شده و حالا کار میکنند. نیازی نیست من آمار بدهم. این متخصصین در شهرهای قم، مشهد، تهران، شیراز و شهرهای دیگر کار می کنند، مجوز دارند و از تمام حقوق لازم برخوردارند. شاید ما در این زمینه کم کار کردهایم، باید اینها را جمع میکردیم، جامعه مهندسین افغانستانی، جامعه پزشکان و... را معرفی میکردیم و شاید هم به همین زودی این کار اتفاق بیافتد و این کار را بکنیم.
سوال: انتقادهایی وجود دارد که به متخصصین، به عنوان مثال متخصصین فرهنگی اجازه کار داده نمیشود؟
اقبالی: در یک برنامه در شبکه افق از من انتقاد شد که شما به متخصص فرهنگی اجازه کار نمیدهید، اما من در آنجا آقای شریعتی افغانستانی را مثال زدم. آقای شریعتی تحت عنوان انتشارات عرفان از ما مجوز گرفته و الان هم 18 نفر از بچههای افغانستانی و یک نفر عراقی در حوزه ایشان مشغول کار هستند. متخصص فرهنگی افغانستانی کی آمده و گفته که من یک کارفرما و یک شخصیت حقوقی هستم و من به او اجازه کار ندادم؟ الان کدام تاجر افغانستانی آمده و شرکت ثبت کرده و ما به او اجازه کار ندادهایم؟
من جمعی از تاجران افغانستانی که در قم کار میکنند یا تاجران افغانستانی که در تهران هستند را جمع کردم و برایشان گفتم که بروید شرکت ثبت کنید و به عنوان یک کارفرما بیایید از من اجازه کار بگیرید. پس از آن، خودتان کارگر افغانی بگیرید، کارگر ایرانی و پاکستانی بگیرید و کار بکنید. حداقل من 120 نفر از این تجار شاهد دارم. در مثال دیگر، در مجمع صرافان در وزارت اقتصاد و دارایی، من به آقای انصار، رایزن بازرگانی سفارت افغانستان در ایران گفتم که شما بیایید صرافان را به صورت قانونی ثبت بکنید و قانونی به عنوان صراف کار کنید، اما کی آمدند از یک شخصیت حقیقی به حقوقی تغییر وضعیت داده و شرکت صرافی ثبت کردند که ما حمایت نکردیم؟ وقتی خودتان اقدام نمیکنید، من نمیتوانم شما را به زود بیاورم!
سوال: دانشجویان و فارغالتحصیلان افغانستانی در کدام حوزهها بیشتر مشغول کار هستند؟
اقبالی: ما در شرایط کنونی متخصصین در رشتههای مهندسی و پزشکی داریم؛ پزشکی، داروسازی، مامایی، راه و ساختمان، معدن و.... برخی از افغانستانیها هم هستند که خودشان هم متخصص و هم کافرما هستند. بروید شرکت زاگرس دارو را ببینید. سرمایهگذار این شرکت دارویی یک افغانستانی است و کار دارویی هم میکند. دکتر رضایی، یک داروساز افغانستانی است و در شرکت داروپخش ما داروسازی میکند. بعضی از متخصصین افغانستانی هم متخصص اند و هم کارفرما، بعضی دیگر متخصص اند و در خدمت یک شرکت ایرانی و بعضی هم متخصص اند در خدمت یک شرکت ایرانی که مدیرعاملش افغانستانی است و مشغول کار است و کسی نیز جرأت نمیکند به آنها بیاحترامی کند.
سوال: کار در حوزه فرهنگی چطور؟
اقبالی: آقای شریعتی یک نمونه کار در حوزه فرهنگی است. من بسیار فریاد زدم که به عنوان مثال فرهنگیان افغانستان در شهر مشهد بیایند دو تا موسسه بزنند، انتشاراتی بزنند و بیایند مجوز گرفته و کار کنند. یا در حوزههای دیگر چون خطاطی، نقاشی، گرافیک، کتاب و...، و بیایند قانونی کار کنند، اما وقتی فرهنگیان افغانستانی نمیتوانند یک گروه درست کنند، بعد به صورت انفرادی آقای کاظمی من را متهم می کند! آقای کاظمی شما به عنوان یک شخصیت قابل احترام، آیا آمدی یک انجمن و مؤسسه فرهنگی درست کنی که من به شما مجوز کار بدهم؟! آقای رجایی جدیدا من را پیش وزیر ارشاد متهم کرده است. آقایان رجایی، کاظمی و شخصیتهایی این چنینی، جمع شوید در تهران، مشهد، شیراز، قم و هرجا که دوست دارید، یک گروه و مؤسسه تشکیل بدهید و فعالیت فرهنگی کنید، بعد بیایید در کنار وزارت ارشاد، از من مجوز کار بگیرید. یک کشیش خارجی در ایران و با مجوز کار میکند، اما شما به عنوان یک مسلمان چگونه نمیتوانید کار کنید؟
سوال: برخی نسبت به عنوان شغلها در کارت یا پروانههای کار ایراد گرفتهاند؟
اقبالی: در مورد عنوان کار، ما از سال 92 خطاب به اتباع افغانستانی گفتیم هر آنچه هستند را بگویند، اما چرا آقای کاظمی دروغ گفتند؟ به عنوان مثال، من 37 هزار کارت کار در تهران صادر کردم و اعلام کردم هر کسی هرچه هست را بگوید، اما چرا آقای کاظمی گفت چوپان؟! میگوید که من از روی ناراحتی گفتم چوپان! اما اینکه نشد دلیل! البته چوپان واقعی هم داشتهایم، کسی بوده که چوپان بوده و اعلام کرده که چوپان است، کارت کار دارد و الان هم در سمنان چوپان است. می گویم آقای کاظمی، شما رشتهات فنی است، فنی مهندسی است، اما حالا آمدی کار فرهنگی میکنی، این خیلی خوب است، بسمالله یک مؤسسه و تشکیلات حقوقی راه بیاندازید و ما در خدمت شما هستیم.
سوال: پس هیچگونه محدودیتی برای ذکر نام شغلها وجود ندارد؟
اقبالی: نه، ما از سال 92 و بر اساس خوداظهاری عمل کردهایم و اگر قرار باشد، سامانه را منتشر میکنم.
سوال: در قانون چه ذکر شده است؟
اقبالی: قانون در مفهوم عام، همه را کارگر خطاب کرده، ولی آیا من دکتر کریمی را چوپان زدهام؟ زدهام پزشک متخصص. نسیبه حیدری را زدهام متخصص زنان، خانم فاطمه جعفری را زدهام پزشک، چون پزشک عمومی است.
سوال: پس انتقادها در این قسمت پذیرفتنی نیست؟
اقبالی: نه، باید دلیل داشته باشند، من میگویم هیچگونه محدودیتی ایجاد نکردهام، ولی متأسفانه کملطفی از طرف جامعه فرهنگی و بعضی از متخصصین افغانستانی است که ناروا ما را به چوب زدند.