تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۴ جدی ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۱۴
کد مطلب : 83494
میلاد پیامبر گرامی اسلام، محوری برای وحدت مسلمانان!
یکی از گزینه هایی که می تواند به عنوان بهانه و دلیل برای اتحاد و همبستگی مسلمانان جهان مطرح باشد و از پتانسیل و قدرت خارق العاده ای در زمینه برخوردار است، مشترکات دینی میان آنان است. یکی از این مشترکات، داشتن پیامبر واحد است.
در میان سایر مشترکات دینی که فرق مختلف اسلامی با همدیگر دارند و هر کدام می تواند دلیل و انگیزه اخوت و وحدت میان آنان باشد، یکی هم مناسبت میلاد با سعادت پیامبر بزرگوار اسلام، محمد مصطفی(صل الله علیه و آله و سلم) است.
تاسیس و نامگذاری فاصله دو تاریخ ولادت رسول گرامی اسلام در میان اهل تسنن و تشیع به عنوان "هفته وحدت" و با ابتکار رهبر فقید جهان اسلام، حضرت امام خمینی- ره- تجربه بسیار مناسب و لازمی بود که موجب خیر و برکت در جهت نزدیک ساختن دلهای مومنان به یکدیگر شد.
مردم مسلمان افغانستان با استفاده از همین ابتکار میمون و مبارک، توانسته اند قدمهای بلند و بی نظیری را در جهت اخوت و برادری اسلامی در کشور خویش بردارند.
افغانستان با وجود دهها مشکل و معضل پیچیده و لااقل در برهه کنونی، لاینحل، اما از یک جهت در شرایط بسیار مطلوب و معقولی قرار دارد و آن نیز زیست مسالمت آمیز و حسن همجواری میان پیروان فرقه های مختلف اسلامی در این کشور است.
در شرایطی که دشمنان وحدت و همبستگی مسلمانان با تمام امکانات و قوا به میدان آمده اند، تحمل و بالا تر از آن، همپذیری مسلمانان افغانستان، یک غنیمت بزرگ و برگه زرین افتخاری است در کارنامه ملت نجیب و فهیم کشور.
در افغانستان نه تنها پیروان مذاهب اسلامی همدیگر را به عنوان برادران و خواهران دینی و ایمانی پذیرفته و سالهاست در کنار هم با صفا و صمیمیت زندگی می کنند که حتی اقلیتهای دینی دیگر نظیر اهل هنود نیز با خاطری آسوده و آرامش فکر و خیال در کنار مسلمانان به زندگی عادی خویش مشغولند.
ملت فهیم و متدین افغانستان با تاسی به کتاب وحی"قرآن عظیم الشان" و توصیه های رسول گرامی اسلام و اهل بیت آن بزرگوار و نیز تاکیدهای مکرر علمای فریقین در طول اعصار و قرون متمادی مبنی بر داشتن اخوت و وحدت اسلامی و حفظ و مراقبت از آن، توانسته اند فضای معقول و مناسبی از اخوت و برادری ایمانی را در میان شان ایجاد کنند.
وجود فضای همپذیری و برادری میان مسلمانان افغانستان، چیزی نیست که جدیداً عارض شده و تاریخ کوتاه و مختصری داشته باشد؛ بلکه این پدیده مبارک و فرخنده، به زمانهای بسیار دور یعنی دوره امامت امام جعفر بن محمدالصادق(علیه السلام) امام ششم شیعیان و یکی از فرزندان صالح رسول گرامی اسلام(صلوات الله علیه) بر می گردد.
چنانچه تاریخ گواهی می دهد دوره امامت امام صادق(ع) از دوره های زرین و درخشان پیشرفت و پویایی علوم اسلامی و حتی علوم تجربی و فلسفی در جهان اسلام بود. امام صادق (ع) بر رغم فشار و سخت گیری هایی که از سوی دستگاه حکومتی وقت بر او و شاگردان برجسته ایشان اعمال می شد، با سعی و تلاش پیگیر، توانست جامعه اسلامی را نسبت به سرزمینهای رقیب و در بسیاری از زمینه های علمی، به رشد و شکوفایی غبطه برانگیزی نائل سازد.
در دوره امام باقر و امام صادق (ع) علاوه بر ورود بسیاری از شبهه های فکری- فلسفی از یونان، سرزمینهای پهناور اسلامی در درون نیز با افکار و اندیشه های کفرآمیز و مادی گرایی، دست و پنجه نرم می کرد.
امام صادق(ع) علاوه بر دفاع از اسلام ناب محمدی در برابر این دو جبهه موجود، به کج فهمی های برخی از فرق اسلامی در جامعه آن روز نیز پاسخ می گفت. امام صادق (ع) علاوه بر توجه به حل مسایل شرعی و علمی جامعه اسلامی، از اهتمام به مواردی که موجب نزدیکی هر چه بیشتر مسلمانان به همدیگر می شد نیز غفلت نکرده و با تاکیدهای عجیب آنان را به همدلی و همیاری با هم فرا می خواندند:" به عیادت مریض های اهل تسنن بروید !
امانت آنها را ادا كنید!
به نفع آنان در دادگاه شهادت دهید!
در تشییع جنازه مردگان آنها حضور پیدا كنید !
در مساجد آنها نماز بگذارید !
تا بگویند كه فلانی جعفری است؛ بگویند فلانی شیعه است كه این گونه عمل می كند و این، من را خوشنود می‌سازد!
پس با این توصیف بعد از قرآن و پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، امام صادق علیه السلام را به حقیقت می توان اولین منادی وحدت نامید. چرا كه برای همدلی بین مسلمانان فرمودند :
" من صلی معهم فی الصف الأول كان كمن صلی خلف رسول الله. "
یعنی كسی كه به همراه برادران اهل تسنن در صف اول نماز جماعت شركت كند مانند كسی است كه پشت سر رسول خدا صلی الله علیه وآله نماز خوانده و به او اقتدا كرده باشد !
به دلیل همین رویکرد ناب محمدی امام صادق (ع) بود که شاگردان ایشان فقط از شیعیان نبود و علمای بزرگی از اهل سنت و جماعت نیز از استفاده کنندگان از محضر ایشان بودند. از جمله شاگردان آن بزرگوار، مالک بن انس، ابوحنیفه، محمد بن حسـن شیبانی، سفیان ثوری، ابـن عیینه، یحیـی بن سعیـد، ایـوب سجستانـی، شعبه بـن حجاج،عبـدالملک جریح و دیگران بـودند.
اگر گمان شود که شاید دلیل توصیه های امام صادق تقیه و یا مراعات حال برادران اهل سنت و جماعت بوده، این برداشت نه با زمان امام صادق(ع) سازگاری داشته و نه هم همخوانی با فتاوی مراجع شیعه در زمان حاضر دارد؛ چرا که در همین زمان نیز فتوای مراجع مذهبی شیعه بر همان مبنایی است که امام صادق در چندین قرن پیش در مورد برخورد با برادران مومن و مسلمان اهل سنت و جماعت ما بیان داشته اند.
اگر چه کم و بیش همه ی مسلمانان در سایر کشورهای اسلامی به این دستورهای دینی و عقلی امام صادق(ع) عمل کرده اند، اما این عمل و اطاعت از تاکیدهای امام صادق(علیه السلام)، در میان علما و دانشمندان فهیم و دلسوز افغانستان اعم از شیعه و سنی به مراتب بیشتر و بهتر از دیگران بوده است.
با صراحت و جرئت می توان گفت که رابطه دوستی و برادری ای که در افغانستان میان شیعه و سنی برقرار است، در هیچیک از کشورهای دیگر اسلامی و غیر اسلامی نمی توان مانندی برای آن جست و جو کرد و گزاف نیست اگر ادعا شود که ملت افغانستان از این جهت در میان تمامی ملل اسلامی، الگو و نمونه است و این توفیق و کامیابی، دل هر افغان مسلمان و آزاده ای را شاد می کند و در نهاد او این حس شکوهمند را بر می انگیزد تا بر این پیروزی افتخار کند و به آن ببالد.
ناگفته پیداست که تمامی این برکات و افتخارات، بازگشت به مشترکات دینی و مناسبتهای بزرگ اسلامی، به خصوص میلاد مسعود پیامبر گرامی اسلام و هفته وحدت در میان امت اسلامی دارد که خجسته و مبارک باد این میلاد ملکوتی و این هفته همدلی و همپذیری.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdchkkn6.23nxwdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما