در کنار بعضی از رکوردهای منحصر به فرد کشور ما افغانستان، یکی هم تولید و قاچاق مواد مخدر در سطح منطقه و جهان است که دولت و کشورهای دیگر را به اعجاب واداشته است. طبق آخرین گزارش دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد، مواد مخدر، ۱۰فیصد از تولید ناخالص داخلی افغانستان را به خود اختصاص داده و حدود ۹۰ فیصد تریاک جهان در افغانستان تولید می شود.
"به گزارش رسانه ها، کارشناسان سازمان ملل در این گزارش اعلام کردند، صادرات مواد مخدر در سال گذشته میلادی حدود ۱۰درصد از تولید ناخالص داخلی افغانستان را به خود اختصاص داد.
در گزارش آمده است، صادرات مواد مخدر از افغانستان در مقایسه با سال ۲۰۱۱میلادی حدود ۵ فیصد کاهش داشته که البته این ناشی از برنامه مبارزه با تولید تریاک نیست، بلکه ناشی از آفت زدگی گیاهی و شرایط بد آب و هوا است.
سازمان ملل که پیش از این درباره افزایش تولید تریاک در افغانستان در سال جاری هشدار داده بود، اعلام کرد، که کشت خشخاش در سال گذشته حدود ۱۸فیصد افزایش یافت و به ۱۵۴هزار هکتار رسیده در حالی که محصولات آن سی و شش در صد یعنی به ۳۷۰۰ تن کاهش یافته است.
کارشناسان معتقدند، تلاش های بین المللی و برنامه های کمک رسانی برای جلوگیری از تولید تریاک در افغانستان موثر نبوده و مشکل تولید تریاک در افغانستان در کوتاه مدت حل نخواهد شد".
کشت و قاچاق تریاک و سایر مواد افیونی در افغانستان، امروزه از حد و مرز یک زراعت ساده عبور کرده و شکل و شمایل اقتصادی- سیاسی به خود گرفته است. به باور بسیاری از صاحبنظران، موضوع مبارزه با مواد مخدر در جهان و افغانستان، صرفاً یک پروژه نمایشی و عوام فریبانه بوده و هیچ کشور و دولتی، بنای مبارزه واقعی و اساسی با این پدیده سیاسی و درآمدزا را ندارد.
تولید و قاچاق مواد افیونی، امروزه در سطح جهان و در میان بسیاری از دولتمردان و مقامات کشورها، حامیان و طرفداران سرسخت و جدی ای برای خودش دارد تا آنجا که پدیده تولید و قاچاق آن، دیگر از حدود و ثغور جغرافیایی کشورها گذشته و به سازمان مخوف و پیچیده و جهنمی ای بنام" مافیای مواد مخدر" تبدیل شده است.
سازمان مذکور، در هر دولت و کشوری، اعضای مختلف و فراوانی را به خود اختصاص داده و شبکه های بی نهایت زنجیره ای و خطرناکی را در سطح جهان، راه اندازی کرده است.
طبق نظر برخی از آگاهان، تولید و قاچاق مواد افیونی در افغانستان نیز، دایره ای بسیار گسترده و وسیعی از بعضی از مقامات دولتی و مخالفان آن را در شعاع خویش قرار داده است و دلیل رشد سریع و عدم ریشه کن شدن آن از کشور نیز، حمایتهای پیدا و پنهان برخی از مقامات دولت و مخالفان آن، بیان می گردد.
در همین حدودِ دو سه سال پیش بود که زمزمه دست داشتن برخی از مقامات دولتی در تولید و قاچاق مواد مخدر، به وسیله بعضی از رسانه های آزاد در کشور پیچید که این زمزمه در کوتاه مدت زمانی و به دلیل پیامدهای زیانبار برای وجهه بسیاری از مقامات بلند رتبه در کشور، به خاموشی گرایید.
اما وضعیت کشت و قاچاق مواد مخدر در میان مخالفان مسلح دولت و مردم افغانستان، اساساً تفاوت دارد. در آن سمت و سوی، اوضاع به شکلی است که نه کسی در حمایت تولید و قاچاق مواد افیونی نسبت به مخالفان مسلح شک می کند و نه آنان بنای مخفی کاری در این تجارت حرام اما پر سود را دارند.
دلیل بر این ادعا نیز مزارع بی نهایت وسیع و پرحاصلی است که در مناطق تحت کنترول مخالفان مسلح دولت وجود دارد و دهقانان"مرگ و تباهی" با آسودگی فکر و خیال، به کار کشت و برداشت مواد افیونی مشغولند.
در همین جهت نیز یکی از انتقادهای مهم و اساسی به مخالفان پرادعای دولت و مردم افغانستان وارد است.
مردم مسلمان کشور و نیز سایر مسلمانان، همواره مخالفان مسلح دولت افغانستان را در برابر این پرسش چالش برانگیز قرار داده اند که اگر شما مسلمانید و در راه رضای خداوند متعال در افغانستان و جاهای دیگر به جهاد مشغول هستید، پس بودجه و هزینه جهاد مقدس تان را چرا درآمدهای حرامی چون تجارت مواد مخدر و دالرهای امریکایی و اروپایی ای تشکیل می دهد که از طریق استخبارات دولت پاکستان به دست تان می رسد؟!
بر اساس خبر رسانه ها در سالهای اخیر، دولت امریکا سالیانه مبلغ یک ملیارد دالر به ارتش پاکستان کمک بلاعوض می دهد که دولت پاکستان بخشی از این کمکها را جهت تسلیح و تجهیز مخالفان مسلح دولت افغانستان، هزینه می کرده است.
این موضوع در واقع محل نزاعی شد زرگری، میان واشنگتن و اسلام آباد در سه چهار سال قبل که البته به محض رسانه ای شدن، به وسیله سفرهای مقامات مختلف پاکستان به امریکا و دیدار با مقامات کاخ سفید، پرونده مختومه قلمداد گردید.
واقعیت آنست که جنگ در افغانستان به هیچ عنوان رنگ و بوی دینی نداشته و اطراف درگیر در قضیه کشور، انگیزه و هدفی جز رسیدن به قدرت و حکومت ندارند. دلیل واضح و روشن بر این ادعا نیز، اوضاع و احوال رقت بار و اسف انگیز اخلاقی و اجتماعی در دو کشور افغانستان و پاکستان و بی تفاوتی لشکریان "خدا"! نسبت به آن است!.
انصافاً چه کسی تا کنون دیده و شنیده است که مخالفان مسلح دولت در پاکستان و افغانستان، به جای انتحار در میان مسلمانان بی گناه، مراکز فساد و فحشا را هدف قرار داده باشند؟! پس نتیجه آنکه، بر رغم ادعای مخالفان مسلح دولت و حامیان پاکستانی آن، جنگ تحمیلی از سوی آنان علیه دولت و ملت مسلمان افغانستان، هیچ گونه توجیه دینی و شرعی نداشته و این جنگ ظالمانه، صرفاً با هدف تسلط دیگربار پاکستان بر افغانستان و ملت آن، طراحی و راه اندازی شده است.
"به گزارش رسانه ها، کارشناسان سازمان ملل در این گزارش اعلام کردند، صادرات مواد مخدر در سال گذشته میلادی حدود ۱۰درصد از تولید ناخالص داخلی افغانستان را به خود اختصاص داد.
در گزارش آمده است، صادرات مواد مخدر از افغانستان در مقایسه با سال ۲۰۱۱میلادی حدود ۵ فیصد کاهش داشته که البته این ناشی از برنامه مبارزه با تولید تریاک نیست، بلکه ناشی از آفت زدگی گیاهی و شرایط بد آب و هوا است.
سازمان ملل که پیش از این درباره افزایش تولید تریاک در افغانستان در سال جاری هشدار داده بود، اعلام کرد، که کشت خشخاش در سال گذشته حدود ۱۸فیصد افزایش یافت و به ۱۵۴هزار هکتار رسیده در حالی که محصولات آن سی و شش در صد یعنی به ۳۷۰۰ تن کاهش یافته است.
کارشناسان معتقدند، تلاش های بین المللی و برنامه های کمک رسانی برای جلوگیری از تولید تریاک در افغانستان موثر نبوده و مشکل تولید تریاک در افغانستان در کوتاه مدت حل نخواهد شد".
کشت و قاچاق تریاک و سایر مواد افیونی در افغانستان، امروزه از حد و مرز یک زراعت ساده عبور کرده و شکل و شمایل اقتصادی- سیاسی به خود گرفته است. به باور بسیاری از صاحبنظران، موضوع مبارزه با مواد مخدر در جهان و افغانستان، صرفاً یک پروژه نمایشی و عوام فریبانه بوده و هیچ کشور و دولتی، بنای مبارزه واقعی و اساسی با این پدیده سیاسی و درآمدزا را ندارد.
تولید و قاچاق مواد افیونی، امروزه در سطح جهان و در میان بسیاری از دولتمردان و مقامات کشورها، حامیان و طرفداران سرسخت و جدی ای برای خودش دارد تا آنجا که پدیده تولید و قاچاق آن، دیگر از حدود و ثغور جغرافیایی کشورها گذشته و به سازمان مخوف و پیچیده و جهنمی ای بنام" مافیای مواد مخدر" تبدیل شده است.
سازمان مذکور، در هر دولت و کشوری، اعضای مختلف و فراوانی را به خود اختصاص داده و شبکه های بی نهایت زنجیره ای و خطرناکی را در سطح جهان، راه اندازی کرده است.
طبق نظر برخی از آگاهان، تولید و قاچاق مواد افیونی در افغانستان نیز، دایره ای بسیار گسترده و وسیعی از بعضی از مقامات دولتی و مخالفان آن را در شعاع خویش قرار داده است و دلیل رشد سریع و عدم ریشه کن شدن آن از کشور نیز، حمایتهای پیدا و پنهان برخی از مقامات دولت و مخالفان آن، بیان می گردد.
در همین حدودِ دو سه سال پیش بود که زمزمه دست داشتن برخی از مقامات دولتی در تولید و قاچاق مواد مخدر، به وسیله بعضی از رسانه های آزاد در کشور پیچید که این زمزمه در کوتاه مدت زمانی و به دلیل پیامدهای زیانبار برای وجهه بسیاری از مقامات بلند رتبه در کشور، به خاموشی گرایید.
اما وضعیت کشت و قاچاق مواد مخدر در میان مخالفان مسلح دولت و مردم افغانستان، اساساً تفاوت دارد. در آن سمت و سوی، اوضاع به شکلی است که نه کسی در حمایت تولید و قاچاق مواد افیونی نسبت به مخالفان مسلح شک می کند و نه آنان بنای مخفی کاری در این تجارت حرام اما پر سود را دارند.
دلیل بر این ادعا نیز مزارع بی نهایت وسیع و پرحاصلی است که در مناطق تحت کنترول مخالفان مسلح دولت وجود دارد و دهقانان"مرگ و تباهی" با آسودگی فکر و خیال، به کار کشت و برداشت مواد افیونی مشغولند.
در همین جهت نیز یکی از انتقادهای مهم و اساسی به مخالفان پرادعای دولت و مردم افغانستان وارد است.
مردم مسلمان کشور و نیز سایر مسلمانان، همواره مخالفان مسلح دولت افغانستان را در برابر این پرسش چالش برانگیز قرار داده اند که اگر شما مسلمانید و در راه رضای خداوند متعال در افغانستان و جاهای دیگر به جهاد مشغول هستید، پس بودجه و هزینه جهاد مقدس تان را چرا درآمدهای حرامی چون تجارت مواد مخدر و دالرهای امریکایی و اروپایی ای تشکیل می دهد که از طریق استخبارات دولت پاکستان به دست تان می رسد؟!
بر اساس خبر رسانه ها در سالهای اخیر، دولت امریکا سالیانه مبلغ یک ملیارد دالر به ارتش پاکستان کمک بلاعوض می دهد که دولت پاکستان بخشی از این کمکها را جهت تسلیح و تجهیز مخالفان مسلح دولت افغانستان، هزینه می کرده است.
این موضوع در واقع محل نزاعی شد زرگری، میان واشنگتن و اسلام آباد در سه چهار سال قبل که البته به محض رسانه ای شدن، به وسیله سفرهای مقامات مختلف پاکستان به امریکا و دیدار با مقامات کاخ سفید، پرونده مختومه قلمداد گردید.
واقعیت آنست که جنگ در افغانستان به هیچ عنوان رنگ و بوی دینی نداشته و اطراف درگیر در قضیه کشور، انگیزه و هدفی جز رسیدن به قدرت و حکومت ندارند. دلیل واضح و روشن بر این ادعا نیز، اوضاع و احوال رقت بار و اسف انگیز اخلاقی و اجتماعی در دو کشور افغانستان و پاکستان و بی تفاوتی لشکریان "خدا"! نسبت به آن است!.
انصافاً چه کسی تا کنون دیده و شنیده است که مخالفان مسلح دولت در پاکستان و افغانستان، به جای انتحار در میان مسلمانان بی گناه، مراکز فساد و فحشا را هدف قرار داده باشند؟! پس نتیجه آنکه، بر رغم ادعای مخالفان مسلح دولت و حامیان پاکستانی آن، جنگ تحمیلی از سوی آنان علیه دولت و ملت مسلمان افغانستان، هیچ گونه توجیه دینی و شرعی نداشته و این جنگ ظالمانه، صرفاً با هدف تسلط دیگربار پاکستان بر افغانستان و ملت آن، طراحی و راه اندازی شده است.
مولف : سیدفاضل محجوب