اشاره: تفسير روشنايي كتابي است كه در رابطه با قرآن كريم نوشته شده است. نويسنده آن تلاش دارد كه اين كتاب آسماني را از چند زاويه مورد كنكاش و بررسي قرار بدهد. ما در اينجا نگاه كلي نويسنده، نسبت به مجموعه آيات را انتخاب كرديم و در معرض ديد شما خوانندگان عزيز قرار ميدهيم.
سوره بقره، از طولانيترين سورههاي قرآن كريم است. تعداد آيههاي اين سوره كريمه به دوصد و هشتاد شش آيه ميرسد. در كل اين سوره مباركه با هدايت آغاز ميشود و با دعا و نيايش خاتمه پيدا ميكند. انگار كه رابطه تنگاتنگي بين هدايت و نيايش وجود دارد و يا اينكه هدايت بدون نيايش ميسر نميشود. در اول اين سوره مباركه اينطور ميخوانيم: الم (۱) ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ (۲)
و در آخر آن، اينطور: لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ (۲۸۶)
اما وقتي وارد اين سور ميشويم، با موضوعات گوناگون و متنوعي رو به رو ميگرديم. گاهي گم شدن در اين باغ زيباي بيانتها ساده ترين احتمال است. سر منشأ اين گم شدن تنوع ديدنيها ميباشد كه يكي پس از ديگري چهره مينمايند؛ صفات متقين ممكن است ترا به تأمل وا دارد، هشدار به كافرين به وحشت، ويژگيهاي منافقين حالت را به هم بزند، منظره بهشت پر و بالت را بگشايد، جريان حضرت آدم (ع) غرور گل سر سبد بودن را در تو زنده كند، نيشخند موذيانه شيطان در فريب آدم (ع) زجرت بدهد، نواي توحيد و تحدي را توام بشنوي، با ابراهيم (ع) آشنايي پيداكني، تاريخ بني اسرائيل را بنگري، سرگذشت اقوام و قبايل گذشته را چونان صحنههاي روشن تماشا نمايي، انفاق و ربا و دين را باهم به مقايسه بگيري، بخشي از كوله بار تكليف را از همين جا به شانه بكشي و از همه مهمتر خودت را تنها احساس نكني و با مليك مقتدري آشنا شوي كه دور و نزديك و شب و روز خلوت و شهرت تو، برايش يكسان است.
در اين صورت مثل تازه واردي هستي كه نميداني از كجا آغاز كني و در كجا خستگي از تن بدر آوري. و يا ممكن است مثل گمشدهاي باشي كه با هيچ يك از اينهاي كه نام برده شد، نتواني ارتباط برقراركني. زيرا شرط برقراري ارتباط با اين خطه آشنايي با زبان آن است و تو كاملا از آن محروم ماندهاي. پس چه بايد كرد كه از اين منظره ها لذت ببريم؟ راهش اين است كه اين زبان را بياموزيم و از اول نقشهاي ولو نادقيق از مقصد تهيه كنيم. صرفا به خاطر اينكه از كجا آغاز كنيم. در كجا خاتمه دهيم. كدامين جا نفس تازهكنيم. از كجا حذر نماييم و در كجاها مواظب باشيم.
پس ميگوييم، اين سوره مباركه را ميتوان تحت ده عنوان كلي بررسيكرد. اگرچه موضوع بندي دقيق قرآن كريم و اين سوره مباركه در توان اين ضعيف نيست. اين كار، يك فرهنگسراي جداگانه ميطلبد كه شب و روز كارش اين باشد. اما از باب "الميسور لايترك بالمعسور" دست به اين كار ميزنيم تا بلكه فرهيختگان دلباخته اين فرهنگ كاري بكنند كه غبار غربت از روي اين كتاب با شكوه زدوده شود و حد اقل به اندازه يك كتاب هنري ديگر خواننده واقعي داشته باشد. عنوانهايي كه اين بسيار بي بضاعت آنهم با تلاش نچندان كم تهيه كرده است، از اين قرار ميباشد:
۱. جامعه شناسي قرآن كريم
۲. دعوت به توحيد و تحدي
۳. صحنهاي از ماجراي حضرت آدم (ع)
۴. ماجراي بني اسرائيل
۵. گوشهاي از شخصيت حضرت ابراهيم (ع)
۶. آيات الأحكام
۷. دو صحنه ديگر از ماجراي بني اسرائيل
۸. آيههاي اقتدار
۹. انفاق، ربا و دين
۱۰. تنذير و نيايش
اينها موضوعات كلي هستند كه انشاء الله، اين سوره مباركه را تحت اين عناوين و موضوعات بررسي ميكنيم. اگر چه برخي از اين عناوينرا، به عنوانهاي كوچكتري تقسيم خواهيم كرد. مثلا وقتي به آيات الأحكام ميرسيم، دست به چنين كاري خواهيمزد. اين نكته را نبايد فراموش كرد، ما كتابي را به بررسي مينشينيم كه تحت ضابطه هيچ سبك و مكتب ادبي در نميآيد. به عبارت ديگر، اين كتاب سترگ از تمام سبكها و مكتبهاي ادبي دنيا بينياز است. كتابي است كه نه پيش از آن چنين كتابي ديده شده است و نه بعد از آن. كتابي است منحصر به فرد. كافي است كه شما اين چند سطر را بخوانيد و پي به عظمت اين كار ببريد:
"نزديك به چهل سال است كه به توفيق خداى بزرگ و جذب و كشش باطن پر فروغ حضرت مولانا عَظَّم اللَّهُ اَسْرارَهُ كه معدن حقائق و سرچشمه فيّاض معرفت است به مطالعه و تأمّل در مثنوى شريف اشتغال دارم، درين مدّت بارها مثنوى را از آغاز تا پايان خواندهام و شروح و حواشى آن كتاب آسمانى را در مطالعه گرفتهام... اين بود كه مثنوى مانند ديگر كتب به ابواب و فصول قسمت نشده و از حيث نظم و ترتيب، اسلوبى مانند قرآن كريم دارد كه معارف و اصول عقايد و قواعد فقه و احكام و نصايح پشتاپشت در آن مذكور و مطابق حكمت الهي به هم آميخته است…" (ر.ك. شرح مثنوی شريف، ج۱، ص۲/ بديع الزمان فروزانفر.)
از خواندن اين چند سطر به اين نتيجه ميرسيم، وقتي مثنوي كه تحت تأثير سبك قرآن مجيد قرار دارد، چهل سال زحمت و تلاش پيگير ميطلبد، پس حاصل عمر چندين چهل سال را بايد به پاي صفحههاي قرآن ريخت. چيزي كه هست اين كتاب آسماني يك ويژگي برجسته دارد و آن اينكه شما هرچند با سرمايه بسيار اندك، مشتري اين متاع باشيد، انگار دست مرموزي به سرمايه شما پول تزريق ميكند. اينست كه هيچ وقت افلاس واقعي به سراغ شما نميآيد. پس به توفيق آن تنها قدرت لايتناهي آغاز ميكنيم.
نویسنده: سيد حسين فاطمي
سوره بقره، از طولانيترين سورههاي قرآن كريم است. تعداد آيههاي اين سوره كريمه به دوصد و هشتاد شش آيه ميرسد. در كل اين سوره مباركه با هدايت آغاز ميشود و با دعا و نيايش خاتمه پيدا ميكند. انگار كه رابطه تنگاتنگي بين هدايت و نيايش وجود دارد و يا اينكه هدايت بدون نيايش ميسر نميشود. در اول اين سوره مباركه اينطور ميخوانيم: الم (۱) ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ (۲)
و در آخر آن، اينطور: لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْراً كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ (۲۸۶)
اما وقتي وارد اين سور ميشويم، با موضوعات گوناگون و متنوعي رو به رو ميگرديم. گاهي گم شدن در اين باغ زيباي بيانتها ساده ترين احتمال است. سر منشأ اين گم شدن تنوع ديدنيها ميباشد كه يكي پس از ديگري چهره مينمايند؛ صفات متقين ممكن است ترا به تأمل وا دارد، هشدار به كافرين به وحشت، ويژگيهاي منافقين حالت را به هم بزند، منظره بهشت پر و بالت را بگشايد، جريان حضرت آدم (ع) غرور گل سر سبد بودن را در تو زنده كند، نيشخند موذيانه شيطان در فريب آدم (ع) زجرت بدهد، نواي توحيد و تحدي را توام بشنوي، با ابراهيم (ع) آشنايي پيداكني، تاريخ بني اسرائيل را بنگري، سرگذشت اقوام و قبايل گذشته را چونان صحنههاي روشن تماشا نمايي، انفاق و ربا و دين را باهم به مقايسه بگيري، بخشي از كوله بار تكليف را از همين جا به شانه بكشي و از همه مهمتر خودت را تنها احساس نكني و با مليك مقتدري آشنا شوي كه دور و نزديك و شب و روز خلوت و شهرت تو، برايش يكسان است.
در اين صورت مثل تازه واردي هستي كه نميداني از كجا آغاز كني و در كجا خستگي از تن بدر آوري. و يا ممكن است مثل گمشدهاي باشي كه با هيچ يك از اينهاي كه نام برده شد، نتواني ارتباط برقراركني. زيرا شرط برقراري ارتباط با اين خطه آشنايي با زبان آن است و تو كاملا از آن محروم ماندهاي. پس چه بايد كرد كه از اين منظره ها لذت ببريم؟ راهش اين است كه اين زبان را بياموزيم و از اول نقشهاي ولو نادقيق از مقصد تهيه كنيم. صرفا به خاطر اينكه از كجا آغاز كنيم. در كجا خاتمه دهيم. كدامين جا نفس تازهكنيم. از كجا حذر نماييم و در كجاها مواظب باشيم.
پس ميگوييم، اين سوره مباركه را ميتوان تحت ده عنوان كلي بررسيكرد. اگرچه موضوع بندي دقيق قرآن كريم و اين سوره مباركه در توان اين ضعيف نيست. اين كار، يك فرهنگسراي جداگانه ميطلبد كه شب و روز كارش اين باشد. اما از باب "الميسور لايترك بالمعسور" دست به اين كار ميزنيم تا بلكه فرهيختگان دلباخته اين فرهنگ كاري بكنند كه غبار غربت از روي اين كتاب با شكوه زدوده شود و حد اقل به اندازه يك كتاب هنري ديگر خواننده واقعي داشته باشد. عنوانهايي كه اين بسيار بي بضاعت آنهم با تلاش نچندان كم تهيه كرده است، از اين قرار ميباشد:
۱. جامعه شناسي قرآن كريم
۲. دعوت به توحيد و تحدي
۳. صحنهاي از ماجراي حضرت آدم (ع)
۴. ماجراي بني اسرائيل
۵. گوشهاي از شخصيت حضرت ابراهيم (ع)
۶. آيات الأحكام
۷. دو صحنه ديگر از ماجراي بني اسرائيل
۸. آيههاي اقتدار
۹. انفاق، ربا و دين
۱۰. تنذير و نيايش
اينها موضوعات كلي هستند كه انشاء الله، اين سوره مباركه را تحت اين عناوين و موضوعات بررسي ميكنيم. اگر چه برخي از اين عناوينرا، به عنوانهاي كوچكتري تقسيم خواهيم كرد. مثلا وقتي به آيات الأحكام ميرسيم، دست به چنين كاري خواهيمزد. اين نكته را نبايد فراموش كرد، ما كتابي را به بررسي مينشينيم كه تحت ضابطه هيچ سبك و مكتب ادبي در نميآيد. به عبارت ديگر، اين كتاب سترگ از تمام سبكها و مكتبهاي ادبي دنيا بينياز است. كتابي است كه نه پيش از آن چنين كتابي ديده شده است و نه بعد از آن. كتابي است منحصر به فرد. كافي است كه شما اين چند سطر را بخوانيد و پي به عظمت اين كار ببريد:
"نزديك به چهل سال است كه به توفيق خداى بزرگ و جذب و كشش باطن پر فروغ حضرت مولانا عَظَّم اللَّهُ اَسْرارَهُ كه معدن حقائق و سرچشمه فيّاض معرفت است به مطالعه و تأمّل در مثنوى شريف اشتغال دارم، درين مدّت بارها مثنوى را از آغاز تا پايان خواندهام و شروح و حواشى آن كتاب آسمانى را در مطالعه گرفتهام... اين بود كه مثنوى مانند ديگر كتب به ابواب و فصول قسمت نشده و از حيث نظم و ترتيب، اسلوبى مانند قرآن كريم دارد كه معارف و اصول عقايد و قواعد فقه و احكام و نصايح پشتاپشت در آن مذكور و مطابق حكمت الهي به هم آميخته است…" (ر.ك. شرح مثنوی شريف، ج۱، ص۲/ بديع الزمان فروزانفر.)
از خواندن اين چند سطر به اين نتيجه ميرسيم، وقتي مثنوي كه تحت تأثير سبك قرآن مجيد قرار دارد، چهل سال زحمت و تلاش پيگير ميطلبد، پس حاصل عمر چندين چهل سال را بايد به پاي صفحههاي قرآن ريخت. چيزي كه هست اين كتاب آسماني يك ويژگي برجسته دارد و آن اينكه شما هرچند با سرمايه بسيار اندك، مشتري اين متاع باشيد، انگار دست مرموزي به سرمايه شما پول تزريق ميكند. اينست كه هيچ وقت افلاس واقعي به سراغ شما نميآيد. پس به توفيق آن تنها قدرت لايتناهي آغاز ميكنيم.
نویسنده: سيد حسين فاطمي