بدون شک، پدیده اعتیاد، جوامع را در ابعاد مختلف تهدید میکند و در عصر حاضر با پیشرفت علم، مشتقات ویرانگر تری هم به آن اضافه گردیده است. این معضل افزون براینکه کانون خانواده، اقتصاد و اجتماع را ویران میسازد، ارتباط تنگاتنگ با مرگ ومیر و شیوع امراضی چون ایدز، هپاتیتB وC، دارد و یکی از عوامل اساسی تخریب سلامت جامعه به شمار می رود. در اروپا از هر هزار نفر، ده نفر در اثر مصرف بالای هیروئین میمیرند.
طبق آمار وزارت صحت عامه کشور، بیش از یک میلیون معتاد در کشور وجودارد که نسبت به سال های گذشته افزایش صد هزار نفری داشته است. از سوی دیگر، بیش از 1200 نفر در کشور مبتلا به مرض ایدز هستند که 80 درصد آنرا مردان و 15 درصد آنرا زنان و 5 درصد را کودکان تشکیل می دهد. طبق تصریح دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل و وزارت صحت عامه، یکی از عوامل گسترش مرض ایدز، استفاده از مواد مخدراست. روابط آزاد و نامشروع جنسی، فقدان رعایت مسائل صحی در آرایشگاه ها، آزمایشگاه ها و پالایشگاه های خون و نظیرآن عوامل دیگر گسترش اینگونه بیماریهاست.
متاسفانه به دلیل آنکه کشورما اصلی ترین کانون تولید این ماده ویرانگر در جهان است، دسترسی آسان و قیمت ارزان، افزایش سریع آمار معتادان و سایر آثار و تبعات را فراهم آورده و ما با وضعیت فوق العاده نگران کننده در حال حاضر و بحران اعتیاد در آینده روبرو هستیم.
رشد اعتیاد، به معنای افزایش مرگ خاموشی است که بخشی از نیروهایی فعال جامعه را نابود میسازد و از سوی دیگر، بخشی از اقتصاد خانواده ها را برای خرید این ماده مرگ آفرین هزینه می کند. افزون بر این، به لحاظ اجتماعی، فروپاشی خانواده و به جا گذاشتن تعداد قابل توجهی از زنان و کودکان بی سرپرست را به همراه دارد. همچنین انواع بیماری های خطرناکی نظیر HIV و HBS و جرایمی چون سرقت و فحشا و... را در جامعه گسترش می دهد و مبالغ هنگفتی از اقتصاد ملی را صرف درمان اعتیاد و امراض ناشی از آن میسازد.
بر این اساس تردیدی نیست که اقدام دولت جمهوری اسلامی افغانستان به تاسیس درمانگاههای تداوی معتادان، یکی از گام های مهم در عرصه مبارزه با اعتیاد و کاستن از دامنه تبعات و آثار زیانبار آن است، اما با توجه به گسترش روز افزون اعتیاد، نمی تواند اقدام کافی و اساسی در این زمینه باشد.
همانطوری که میدانیم، معتاد، خود قربانی فرایند تولید، قاچاق وتوزیع مواد مخدر است و اعتیاد یک پدیده معلولی است. از اینرو، حتی اگر موثرترین گام ها را در مبارزه با معلول یعنی تداوی بیماران برداریم و از سوی دیگر نتوانیم در مبارزه با حلقههای علتی، عملکرد موثر داشته باشیم، راهی به جایی نخواهیم برد. زیرا؛ مبارزه با رود گل آلودی که از سرچشمه به چنین عارضه ای مبتلاست و ما در انتهای آن مشغول تصفیه باشیم، اقدام موثری انجام نداده ایم، اگرچه در جای خود اقدامی قابل توجه و تقدیر است.
از اینرو، با آنکه تداوی معتادان یکی از حلقه های چند گانه مبارزه با اعتیاد است اما در صورتی که بخواهیم، در این عرصه، توفیق یابیم، باید بحث پیشگیری و مبارزه با کشت، تولید و توزیع یعنی حلقه های مقدم بر اعتیاد را در دستور کار قرار دهیم.
دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد(UNODC) ، آماری ارائه کرده که در 2011 زمین های زیر کشت مواد مخدر در کشور، 131 هزار هکتاربوده و در 2012 این رقم به 154 هزار هکتار افزایش یافته است اما علی رغم افزایش زمین های زیر کشت، شاهد کاهش 2 هزار تنی تولید مواد مخدر نسبت به 2011 هستیم. این بدان معناست که ما در مبارزه با کشت مواد مخدر، موفق نبوده ایم و علت کاهش تولید نیزمیتواند، عیوبی باشد که مزارع خشخاش به آن مبتلا شده است.
از سوی دیگر، سهولت دسترسی به مواد مخدر و وجود مکانهای فراوان و آزاد مصرف مواد مخدر، مثل رستورانها، ویرانهها و زیر پل های عمومی، خود دامنه ابتلا به اعتیاد را افزایش میدهد. از یک طرف به آسانی قابل خریداری است و از سوی دیگر در هرجایی هم مکانهای مصرف وجود دارد.
باید معترف بود که با وجود یک میلیون معتاد درکشور و افزایش صدهزار نفری جمعیت معتادان نسبت به سال های گذشته، تنها 95 مرکز تداوی معتادان کافی نیست زیرا، به ازاء هر مرکز تداوی، بیش از ده و نیم هزار معتاد وجود دارد و ظرفیت واقعی هر مراکز حد اکثر صد نفر و ظرفیت کل پذیرش 95 مرکز متذکره حداکثر 2300 معتاد به صورت همزمان است.
در وضعیت کنونی، تردیدی نیست که توجه دولت به امر تداوی و باز پروری معتادان گامی مهمی است اما در کنار این اقدامات نیک، گام های تکمیلی و اساسی تر دیگری نیاز است تا ما بتوانیم مبارزه مؤثری علیه اعتیاد داشته باشیم و در جهت مطلوب حرکت کنیم.
از اینرو، باید به بستر های تولید مواد مخدر، یعنی فقر، بیکاری و نیز مبارزه جدی با کشت، تولید، قاچاق و توزیع آن به عنوان راهکارهای استراتژیک مبارزه با اعتیاد، نگریست و اقدامات شدیدی به کار بست تا دیگر مواد مخدر به آسانی در دسترس نباشد و به جمعیت معتادان کشور افزوده نگردد.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد
طبق آمار وزارت صحت عامه کشور، بیش از یک میلیون معتاد در کشور وجودارد که نسبت به سال های گذشته افزایش صد هزار نفری داشته است. از سوی دیگر، بیش از 1200 نفر در کشور مبتلا به مرض ایدز هستند که 80 درصد آنرا مردان و 15 درصد آنرا زنان و 5 درصد را کودکان تشکیل می دهد. طبق تصریح دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل و وزارت صحت عامه، یکی از عوامل گسترش مرض ایدز، استفاده از مواد مخدراست. روابط آزاد و نامشروع جنسی، فقدان رعایت مسائل صحی در آرایشگاه ها، آزمایشگاه ها و پالایشگاه های خون و نظیرآن عوامل دیگر گسترش اینگونه بیماریهاست.
متاسفانه به دلیل آنکه کشورما اصلی ترین کانون تولید این ماده ویرانگر در جهان است، دسترسی آسان و قیمت ارزان، افزایش سریع آمار معتادان و سایر آثار و تبعات را فراهم آورده و ما با وضعیت فوق العاده نگران کننده در حال حاضر و بحران اعتیاد در آینده روبرو هستیم.
رشد اعتیاد، به معنای افزایش مرگ خاموشی است که بخشی از نیروهایی فعال جامعه را نابود میسازد و از سوی دیگر، بخشی از اقتصاد خانواده ها را برای خرید این ماده مرگ آفرین هزینه می کند. افزون بر این، به لحاظ اجتماعی، فروپاشی خانواده و به جا گذاشتن تعداد قابل توجهی از زنان و کودکان بی سرپرست را به همراه دارد. همچنین انواع بیماری های خطرناکی نظیر HIV و HBS و جرایمی چون سرقت و فحشا و... را در جامعه گسترش می دهد و مبالغ هنگفتی از اقتصاد ملی را صرف درمان اعتیاد و امراض ناشی از آن میسازد.
بر این اساس تردیدی نیست که اقدام دولت جمهوری اسلامی افغانستان به تاسیس درمانگاههای تداوی معتادان، یکی از گام های مهم در عرصه مبارزه با اعتیاد و کاستن از دامنه تبعات و آثار زیانبار آن است، اما با توجه به گسترش روز افزون اعتیاد، نمی تواند اقدام کافی و اساسی در این زمینه باشد.
همانطوری که میدانیم، معتاد، خود قربانی فرایند تولید، قاچاق وتوزیع مواد مخدر است و اعتیاد یک پدیده معلولی است. از اینرو، حتی اگر موثرترین گام ها را در مبارزه با معلول یعنی تداوی بیماران برداریم و از سوی دیگر نتوانیم در مبارزه با حلقههای علتی، عملکرد موثر داشته باشیم، راهی به جایی نخواهیم برد. زیرا؛ مبارزه با رود گل آلودی که از سرچشمه به چنین عارضه ای مبتلاست و ما در انتهای آن مشغول تصفیه باشیم، اقدام موثری انجام نداده ایم، اگرچه در جای خود اقدامی قابل توجه و تقدیر است.
از اینرو، با آنکه تداوی معتادان یکی از حلقه های چند گانه مبارزه با اعتیاد است اما در صورتی که بخواهیم، در این عرصه، توفیق یابیم، باید بحث پیشگیری و مبارزه با کشت، تولید و توزیع یعنی حلقه های مقدم بر اعتیاد را در دستور کار قرار دهیم.
دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد(UNODC) ، آماری ارائه کرده که در 2011 زمین های زیر کشت مواد مخدر در کشور، 131 هزار هکتاربوده و در 2012 این رقم به 154 هزار هکتار افزایش یافته است اما علی رغم افزایش زمین های زیر کشت، شاهد کاهش 2 هزار تنی تولید مواد مخدر نسبت به 2011 هستیم. این بدان معناست که ما در مبارزه با کشت مواد مخدر، موفق نبوده ایم و علت کاهش تولید نیزمیتواند، عیوبی باشد که مزارع خشخاش به آن مبتلا شده است.
از سوی دیگر، سهولت دسترسی به مواد مخدر و وجود مکانهای فراوان و آزاد مصرف مواد مخدر، مثل رستورانها، ویرانهها و زیر پل های عمومی، خود دامنه ابتلا به اعتیاد را افزایش میدهد. از یک طرف به آسانی قابل خریداری است و از سوی دیگر در هرجایی هم مکانهای مصرف وجود دارد.
باید معترف بود که با وجود یک میلیون معتاد درکشور و افزایش صدهزار نفری جمعیت معتادان نسبت به سال های گذشته، تنها 95 مرکز تداوی معتادان کافی نیست زیرا، به ازاء هر مرکز تداوی، بیش از ده و نیم هزار معتاد وجود دارد و ظرفیت واقعی هر مراکز حد اکثر صد نفر و ظرفیت کل پذیرش 95 مرکز متذکره حداکثر 2300 معتاد به صورت همزمان است.
در وضعیت کنونی، تردیدی نیست که توجه دولت به امر تداوی و باز پروری معتادان گامی مهمی است اما در کنار این اقدامات نیک، گام های تکمیلی و اساسی تر دیگری نیاز است تا ما بتوانیم مبارزه مؤثری علیه اعتیاد داشته باشیم و در جهت مطلوب حرکت کنیم.
از اینرو، باید به بستر های تولید مواد مخدر، یعنی فقر، بیکاری و نیز مبارزه جدی با کشت، تولید، قاچاق و توزیع آن به عنوان راهکارهای استراتژیک مبارزه با اعتیاد، نگریست و اقدامات شدیدی به کار بست تا دیگر مواد مخدر به آسانی در دسترس نباشد و به جمعیت معتادان کشور افزوده نگردد.
نویسنده: سیدآقاموسوی نژاد
منبع : خبرگزاری آوا- کابل