وقتی سخن از جاهلیت به میان میآید، سرزمین سوخته و سوزان حجازِ قبل از ظهور اسلام -با مجموعهای از آداب و سنتهای سیاه و وحشیانهی آن- نخستین جایی است که ذهن انسان به سمت آن میرود. یکی از سنتهای غلط و نادرستِ آن جامعه، زنده به گور کردن دختران تازهمتولدشده بود. در این میان پیامبر اسلام (ص) برای برچیدن این سنتِ سیاه و وحشیانه مبارزات بسیاری را انجام داد تا عربهای آن زمان بفهمند که دختر نعمت الهی است و نه ننگ و عار جامعهی بشری.
زنده به گور کردن دختران معصوم در آن زمان تنها در جزیرةالعرب رسم بود و دامنگیر ممالک دیگر جهان نشده بود، اما امروز جاهلیتی نوین دامنگیر بشریت شده است که محدود به دختران و سرزمین حجاز نمیشود، بلکه نوع بشر در کل جهان با آن درگیر بوده و از این جاهلیت مدرن رنج و عذاب میکشند.
این جاهلیت جدید به مراتب از جاهلیت قدیم خطرناکتر است. در جاهلیت قدیم فقط شخص زیر خاک میرفت، اما در جاهلیت جدید، با زنده به دود کردن، هم شخص و هم شخصیت، هر دو به گور میروند. در جاهلیت قدیم کودکان بیگناهی که زنده به گور میشدند حق انتخاب نداشتند، اما در جاهلیت جدید فرد با اختیار خودش به سوی مرگ قدم برمیدارد.
در جاهلیت قدیم، فرد یکباره زیر خاک میشد و از رنج رهایی پیدا میکرد، اما در جاهلیت جدید فرد هر روز میمیرد و مانند مردهی متحرکی است که در میان زندگان قدم برمیدارد و تا لحظهی مردن، این عذاب دردناک را باید تحمل کند.
آری این جاهلیت جدید که خطرناکتر و خانمانسوزتر از جاهلیت قدیم است معضلی به نام اعتیاد است که از آن به نام مرگ بیصدا یاد میشود.
طبق آمار وزارت مبارزه با مواد مخدر بیش از 11 درصد جمعیت افغانستان از مواد مخدر استفاده میکنند. آمارها نشان میدهند که 9 درصد کودکان زیر 15 سال، یک یا چند نوع مواد مخدر مصرف میکنند. عجیبتر این است که بین 12 تا 41 درصد از نیروهای پلیس، معتاد به حشیش و چرس هستند. (نیویورک تایمز، ۲۰۱۱)
همچنین بر اساس گزارش وزیر صحت که در سال ۲۰۰۵ میلادی منتشر شد، شمار معتادین به مواد مخدر در افغانستان به ۹۲۰ هزار نفر میرسید. این رقم در سال ۲۰۰۹ به بیش از یک میلیون و در سال ۲۰۱۴ میلادی به سه میلیون نفر رسیده است.
اعتیاد در افغانستان به یک معضل اساسی تبدیل شده است. هر روز انسان در گوشه و کنار شهر و زیر پلها میتواند به چشم خود مرگ تدریجی صدها جوان را ببیند که چگونه در حال رنج و عذابکشیدن هستند. جوانانی که باید ستون فقرات جامعه باشند و هر کدامشان آینده افغانستان را رقم بزنند، اما از نگاه مردم نه تنها برای جامعه ثمری ندارند بلکه تهدیدی برای شهروندان نیز محسوب میشوند.
باید گفت که اگر فکری برای بهبود این وضعیت نشود، هر روز جوانان بیشتری به کام مرگ خواهند رفت. این در حالی است که دولت کنونی نیز حاکمیت کاملی روی باندهای قاچاق مواد مخدر ندارد و روز به روز مواد افیونی بیشتری در بین جوانان پخش میشود.
سخن پایانی اینکه دولتمردان باید چارهای اساسی برای عادی کردن اوضاع و بهبود وضعیت کنونیِ معضل اعتیاد داشته باشند؛ در غیر این صورت، مردم کشورمان در آیندهای نزدیک شاهد سونامی اعتیاد در افغانستان خواهند بود.
نویسنده: سید حامد موسوی