در حالیکه سران عرب همراه با دوستان اروپایی و امریکایی شان، تمام توجه شان را به سوریه و شرارت در آن، معطوف داشته اند، رژیم ستم پیشه اسرائیل با استفاده از اوضاع و سکوت خاینانه دول عربی، با شدت بی سابقه ای به بمباران نوار غزه اقدام کرده است. نکته جالب توجه حمایت وزارت خارجه ایالات متحده امریکا از این حمله غیر انسانی است.
واقعیت نیز همین است که اگر پشت مقامات اسرائیلی به حمایت های همیشگی امریکایی ها گرم نمی بود، آنان اساساً جرئت ارتکاب یک چنین جنایاتی را هم به خود نمی دادند. از طرفی نیز سکوت دولت های عربی و رضایت آنان از این حملات ددمنشانه، دل هر انسان مسلمان و آزاده ای را به درد می آورد.
در ربط به اوضاع سوریه و نوار غزه، پرسش هایی وجود دارد که سران عرب و مدعیان امریکایی و اروپایی حقوق بشر باید به آن ها پاسخ بدهند. پرسش نخست این است که چه تفاوتی میان بی گناهان و افراد غیر نظامی در سوریه با غزه وجود دارد، چگونه است که سران عرب و شرکای امریکایی و غربی آنان، برای حقوق انسان های بی گناه در سوریه، اشک ماتم ریخته و این همه دالر و یورو خرج می کنند و حتی حاضراند با ادعای احقاق حقوق مثلا بی گناهان سوری، دولت و نظام رسمی آن کشور را ساقط کنند؛ اما همین منادیان و مدافعان حقوق انسان ها در نوار غزه و ستم آشکار رژیم اسرائیل، بعضاً سکوت و بعضی دیگر مانند مقامات امریکایی، این جنایات را تایید نیز می کنند؟!
پرسش بعدی از ملت های مسلمانی است که در جهان عرب زندگی می کنند. ملت های عربی با آنکه با خیزش های اسلامی و مردمی، نشان دادند که ملت های بیدار و مسئولی هستند، اما با سکوت در برابر دولت های شان در برابر جنایات اسرائیل علیه مردم مسلمان و مظلوم ساکن در نوار غزه، بسیاری از دستاوردهای ارزشمند در بیداری اسلامی خویش را زیر سوال می برند.
آیا این ملت ها تا کنون از خود پرسیده اند که در برابر سیاست های غیر مسئولانه دولت های خویش در قبال خیانت به جهان اسلام و به خصوص ملت فلسطین، چرا باید سکوت پیشه کنند؟! در حالی که موضع گیری های خاینانه دول عربی، اگر سود زودگذر دنیایی هم داشته باشد، برای دم و دستگاه جائر و خاین خود آنان دارد، نه مردم و ملت های آنان.
واقعیت این است که دفاع از مردم سوریه و غیر آن، تنها یک حرف بی پایه و اساسی است که حتی مقامات عربی، امریکایی و اروپایی نیز بدان اذعان و اعتراف دارند و این دروغ بزرگ، آنقدر کلیشه ای و بی تاثیر شده است که اخیراً یکی از مقامات انگلیسی، آشکارا اعلام می کند که آنان و دوستان امریکایی و عربی شان، در پی ساقط کردن نظام حاکم در سوریه هستند.
نکته جالب دیگر، حضور گسترده و فعال نیروهای القاعده، وهابیون، طالبان پاکستانی و حتی تعدادی از عناصر طالبان افغان، در سوریه عیله دولت آن کشور است. نیروهایی که در همدستی با سران عرب و امریکا و اروپا، عاشقانه علیه نظام بشار اشد می جنگند؛ حالا همین نیروهای مومن و مسلمانِ چندآتشه!!!، در برابر ظلم و ستم آشکار رژیم اسرائیل در نوار غزه، مهر سکوت بر لب زده اند!.
خوب است که این نیروهای به اصطلاح مبارز و متهور، به جهان اسلام توضیح بدهند که چگونه است که نیروهای شما در عراق و در یمن و پاکستان و افغانستان و... علیه امریکایی ها اعلام جهاد داده و با آنان می جنگند، اما همین نیروها در سوریه با 180 درجه چرخش، برای سرنگونی دولت سوریه با تجهیزات و امکانات و دالر و یوروهای امریکا و غرب، باز هم به جهاد مشغولند؟!!.
اما آنچه نسبت به پیامد حمله اسرائیل به غزه می توان گفت، این واقعیت است که اگر چه این حمله و نظایر آن تا کنون نشان داده است که لطماتی را به مقاومت و مردم عادی می تواند وارد کند؛ چنانچه در همین حمله نیز، مقاومت مردم فلسطین یکی از رجال کارآمد خویش را از دست داد. اما آنچه که به رهبری مقاومت و نیروهای شجاع آن مربوط می شود، قطعاً این تجاوز مذبوحانه با پاسخهای قاطع و شدید آنان علیه منافع صهیونیست ها، رقم خواهد خورد.
طبق گزارش رسانه ها، حملات راکتی مبارزان فلسطینی، از آغاز روز پنجشنبه شروع شده و به کشته و مجروح شدن چندین تن صهیونیست انجامیده است.
براساس پیش بینی برخی از کارشناسان، حملات سنگین راکتی رزمندگان فلسطینی، باعث خواهد شد تا ایجاد رعب و وحشت در میان ساکنان شهرک نشین در همجواری نوار غزه کند. طبق خبر رسانه ها این تحلیل، زودتر از آنکه فکرش را بکنیم، به واقعیت پیوسته و تعدادی از شهرک نشینان، از ترس راکت های فلسطینی ها، خانه و کاشانه شان را ترک کرده و فرار را بر قرار ترجیح داده اند!.
آگاهان بر این باوراند که طولانی شدن جنگ و شلیک راکت های مقاومت به داخل خاک اسرائیل- فلسطین اشغالی-، بخش اعظمی از یهودیان ناراضی از سیاست های مقامات صهیونیستی را وادار به ترک این کشور خواهد کرد. شهرک نشینانی که همواره به اوضاع ناامن اسرائیل، اعتراض داشته و دولت صهیونیستی با وعده های سبز و سرخ و دروغین مبنی بر بهتر شدن اوضاع امنیتی، مانع از خروج آنان از فلسطین اشغالی شده است.
نکته عجیب و مضحک دیگر، اظهار نظر و موضع رییس جمهور امریکا، آقای اوباما است که تجاوز آشکار و ظالمانه سران اسرائیل به نوار غزه را دفاع از خود دانسته و از آن حمایت کرده است!.
به هر تقدیر، آنچه واضح است سران استکبار در همدستی با رژیم های خودکامه و دیکتاتور منطقه ای، زنجیره مخوف و ظالمانه ای را علیه دولت ها و ملت های مسلمان و آزاده دنیا، ایجاد کرده اند که در این زنجیره، هر دولت و ملتی که طبق رای و نظر آنان حرکت کنند، حق به جانب و قابل حمایت اند و دولت و ملت هایی هم که برخلاف سیاست های آنان، قدم بردارند، باطل و در خور نکوهش و سرزنش اند و این چیزی است که امت اسلامی باید بدان دقیق بیندیشند.
نویسنده: سید فاضل محجوب
واقعیت نیز همین است که اگر پشت مقامات اسرائیلی به حمایت های همیشگی امریکایی ها گرم نمی بود، آنان اساساً جرئت ارتکاب یک چنین جنایاتی را هم به خود نمی دادند. از طرفی نیز سکوت دولت های عربی و رضایت آنان از این حملات ددمنشانه، دل هر انسان مسلمان و آزاده ای را به درد می آورد.
در ربط به اوضاع سوریه و نوار غزه، پرسش هایی وجود دارد که سران عرب و مدعیان امریکایی و اروپایی حقوق بشر باید به آن ها پاسخ بدهند. پرسش نخست این است که چه تفاوتی میان بی گناهان و افراد غیر نظامی در سوریه با غزه وجود دارد، چگونه است که سران عرب و شرکای امریکایی و غربی آنان، برای حقوق انسان های بی گناه در سوریه، اشک ماتم ریخته و این همه دالر و یورو خرج می کنند و حتی حاضراند با ادعای احقاق حقوق مثلا بی گناهان سوری، دولت و نظام رسمی آن کشور را ساقط کنند؛ اما همین منادیان و مدافعان حقوق انسان ها در نوار غزه و ستم آشکار رژیم اسرائیل، بعضاً سکوت و بعضی دیگر مانند مقامات امریکایی، این جنایات را تایید نیز می کنند؟!
پرسش بعدی از ملت های مسلمانی است که در جهان عرب زندگی می کنند. ملت های عربی با آنکه با خیزش های اسلامی و مردمی، نشان دادند که ملت های بیدار و مسئولی هستند، اما با سکوت در برابر دولت های شان در برابر جنایات اسرائیل علیه مردم مسلمان و مظلوم ساکن در نوار غزه، بسیاری از دستاوردهای ارزشمند در بیداری اسلامی خویش را زیر سوال می برند.
آیا این ملت ها تا کنون از خود پرسیده اند که در برابر سیاست های غیر مسئولانه دولت های خویش در قبال خیانت به جهان اسلام و به خصوص ملت فلسطین، چرا باید سکوت پیشه کنند؟! در حالی که موضع گیری های خاینانه دول عربی، اگر سود زودگذر دنیایی هم داشته باشد، برای دم و دستگاه جائر و خاین خود آنان دارد، نه مردم و ملت های آنان.
واقعیت این است که دفاع از مردم سوریه و غیر آن، تنها یک حرف بی پایه و اساسی است که حتی مقامات عربی، امریکایی و اروپایی نیز بدان اذعان و اعتراف دارند و این دروغ بزرگ، آنقدر کلیشه ای و بی تاثیر شده است که اخیراً یکی از مقامات انگلیسی، آشکارا اعلام می کند که آنان و دوستان امریکایی و عربی شان، در پی ساقط کردن نظام حاکم در سوریه هستند.
نکته جالب دیگر، حضور گسترده و فعال نیروهای القاعده، وهابیون، طالبان پاکستانی و حتی تعدادی از عناصر طالبان افغان، در سوریه عیله دولت آن کشور است. نیروهایی که در همدستی با سران عرب و امریکا و اروپا، عاشقانه علیه نظام بشار اشد می جنگند؛ حالا همین نیروهای مومن و مسلمانِ چندآتشه!!!، در برابر ظلم و ستم آشکار رژیم اسرائیل در نوار غزه، مهر سکوت بر لب زده اند!.
خوب است که این نیروهای به اصطلاح مبارز و متهور، به جهان اسلام توضیح بدهند که چگونه است که نیروهای شما در عراق و در یمن و پاکستان و افغانستان و... علیه امریکایی ها اعلام جهاد داده و با آنان می جنگند، اما همین نیروها در سوریه با 180 درجه چرخش، برای سرنگونی دولت سوریه با تجهیزات و امکانات و دالر و یوروهای امریکا و غرب، باز هم به جهاد مشغولند؟!!.
اما آنچه نسبت به پیامد حمله اسرائیل به غزه می توان گفت، این واقعیت است که اگر چه این حمله و نظایر آن تا کنون نشان داده است که لطماتی را به مقاومت و مردم عادی می تواند وارد کند؛ چنانچه در همین حمله نیز، مقاومت مردم فلسطین یکی از رجال کارآمد خویش را از دست داد. اما آنچه که به رهبری مقاومت و نیروهای شجاع آن مربوط می شود، قطعاً این تجاوز مذبوحانه با پاسخهای قاطع و شدید آنان علیه منافع صهیونیست ها، رقم خواهد خورد.
طبق گزارش رسانه ها، حملات راکتی مبارزان فلسطینی، از آغاز روز پنجشنبه شروع شده و به کشته و مجروح شدن چندین تن صهیونیست انجامیده است.
براساس پیش بینی برخی از کارشناسان، حملات سنگین راکتی رزمندگان فلسطینی، باعث خواهد شد تا ایجاد رعب و وحشت در میان ساکنان شهرک نشین در همجواری نوار غزه کند. طبق خبر رسانه ها این تحلیل، زودتر از آنکه فکرش را بکنیم، به واقعیت پیوسته و تعدادی از شهرک نشینان، از ترس راکت های فلسطینی ها، خانه و کاشانه شان را ترک کرده و فرار را بر قرار ترجیح داده اند!.
آگاهان بر این باوراند که طولانی شدن جنگ و شلیک راکت های مقاومت به داخل خاک اسرائیل- فلسطین اشغالی-، بخش اعظمی از یهودیان ناراضی از سیاست های مقامات صهیونیستی را وادار به ترک این کشور خواهد کرد. شهرک نشینانی که همواره به اوضاع ناامن اسرائیل، اعتراض داشته و دولت صهیونیستی با وعده های سبز و سرخ و دروغین مبنی بر بهتر شدن اوضاع امنیتی، مانع از خروج آنان از فلسطین اشغالی شده است.
نکته عجیب و مضحک دیگر، اظهار نظر و موضع رییس جمهور امریکا، آقای اوباما است که تجاوز آشکار و ظالمانه سران اسرائیل به نوار غزه را دفاع از خود دانسته و از آن حمایت کرده است!.
به هر تقدیر، آنچه واضح است سران استکبار در همدستی با رژیم های خودکامه و دیکتاتور منطقه ای، زنجیره مخوف و ظالمانه ای را علیه دولت ها و ملت های مسلمان و آزاده دنیا، ایجاد کرده اند که در این زنجیره، هر دولت و ملتی که طبق رای و نظر آنان حرکت کنند، حق به جانب و قابل حمایت اند و دولت و ملت هایی هم که برخلاف سیاست های آنان، قدم بردارند، باطل و در خور نکوهش و سرزنش اند و این چیزی است که امت اسلامی باید بدان دقیق بیندیشند.
نویسنده: سید فاضل محجوب
منبع : خبرگزاری آوا- کابل