مهاجمان فرهنگی مسائل و مفاهیم مورد نظر خود را به تدریج از طریق وسایل و ابزارهای گوناگونی ترویج میكنند. مهمترین ابزار مورد استفاده در تهاجم فرهنگی عبارتاند از:
1. آموزش زبان، ترجمه و اصطلاحات: آموزش به سبك غربی یكی از روشهای استعماری نفوذ در كشورهای جهان سوم بوده است. یكی از كاركردهای پنهان این برنامههای آموزشی كه در ظاهر به منظور پیشرفت علمی در این كشورها اجرا شده، زمینهسازی برای پذیرش فرهنگ بیگانه و برتر جلوه دادن آن و انهدام فرهنگ ملی بوده است. این برنامهها بدون در نظر گرفتن موقعیت فرهنگ بومی و با هدف تربیت نیروهایی هماهنگ با سیاستهای استعماری اجرا شده است؛ اما در مقام عمل، عدهای از همین تحصیلكردهها با آگاهی از روشهای استعماری به مبارزه با سیاستهای استعماری برخاستند كه نتیجهی آن استقلال برخی از این كشورها بوده است.
زبان میتواند مهمترین ابزار نفوذ فرهنگ بیگانه باشد. اگر به جای استفاده از واژگان فارسی، استفاده از لغات بیگانه به صورت افسارگسیخته در محاورات رسمی و عمومی رواج یابد، نسل جدید ممكن است در آینده از معادل فارسی آن لغات محروم و بیخبر بماند. در مورد ترجمه نیز میتوان گفت كه اگر آموختههای فارغالتحصیلان ما عمدتا از متون ترجمه شده باشد، دانشجویان امكان تفكر مستقل را از دست میدهند و اصطلاحات بیگانه به تدریج به جای اصطلاحات هماهنگ و مأنوس با فرهنگ خودی مینشیند.
2.كتب و نشریات: انتشار كتاب بدون در نظر گرفتن تطابق آن با فرهنگ بومی و بدون توجه به پیامدهای منفی پنهان برخی از كتابها، میتواند در تقویت تهاجم فرهنگی دشمن مؤثر باشد.
در نشریات نیز گاهی ارزشهای منطبق با اهداف فرهنگ خودی با روشهای غلط انتقال مییابد، و درنتیجه تأثیر معكوس دارد. همچنین ارزشهای مغایر با اهداف فرهنگ اسلامی با روشهای غیرملموس و پنهان و به ظاهر موجه منتقل میگردد كه خود نمونهی بارز "تهاجم فرهنگی" است.
3. تبلیغات گسترده از طریق تكنولوژی ارتباطات: وسایل ارتباط جمعی به دلیل ویژگیهایی كه برای آن برشمردهاند بسیار مورد توجه عاملان تهاجم فرهنگی قرار میگیرد؛ از جمله: پوشش فراگیر، فرامحیطی بودن، چندحسی بودن، قابلیت آموزش غیرتخیلی داشتن، قابلیت تطابق داشتن با فهم عوام و فرازَمان بودن.
وسایل ارتباطی با قابلیتها و ویژگیهای مخصوص به خود، هنگامی كه در دست تشكیلاتی قرار میگیرد كه هدفی جز تخریب فرهنگ یك قوم و جایگزینی آن با فرهنگ سلطهگر و استعماری ندارد، تبدیل به ابزار و عامل خطرناكی در جهت هجوم فرهنگی میشود. متأسفانه این ابزار شمشیر دو لبهای است كه استكبار جهانی لبهی مخرب و فسادانگیز آن را برای قطع ریشههای فرهنگی یك قوم به كار میگیرد.
اینترنت، رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه ویدئو و ماهواره و ... ابزارهای فراگیری هستند كه بررسی نقش هریك از آنها در تهاجم فرهنگی نیاز به یك تحقیق مستقل و همه جانبه دارد كه در مجال دیگری باید به آن پرداخت.
اما مهم این است كه امروزه فرهنگ غرب بر وسایل ارتباط جمعی در جهان تسلط دارد و از طریق خبرگزاریهاو شبكههای رادیو و تلویزیون و سینما علیه انقلاب اسلامی فعالیت میكند .
4. ترویج كالاهای لوكس مصرفی و الگوهای تجملگرایی: این الگوی مصرف كه مهمترین ویژگی آن وابستگی به كشورهای صنعتی است، با رشد و گسترش خود، ابتدا الگوی تولید و توزیع و سپس كل اقتصاد و فرهنگ جامعه را تحت الشعاع قرار میدهد، به گونهای كه تداوم وضع موجود تقریبا بدون هیچگونه فشار و اجباری صورت میگیرد.
5.شعارهای تبلیغاتی فرهنگ بیگانه منقش بر روی البسه: كودكان ما از همان ابتدا میآموزند كه باید از فرهنگ خود، تولید خود، خط و زبان خود احساس حقارت و شرم كنند؛ میآموزند كه حروف خارجی خوب و قشنگ هستند و همهی چیزهای خارجی بهتر از داخلی است و این بزرگترین ظلمی است كه در حق كودكان و نوجوانان صورت میگیرد.
6. پوستر و عكس: یكی از روشهای زیركانهی "تهاجم فرهنگی" چاپ و توزیع پوسترها و عكسهایی است كه با رنگ و لعاب خاصی در دسترس جوانان قرار میگیرد.
7.نفوذ مستشرقین: مستشرقین با نگاه خاص و گزینشی به فرهنگهای غیرغربی به جای معرفی صحیح این فرهنگهای غنی، سعی كردهاند به نوعی با این شناخت زمینهی تسلط فرهنگ غربی را فراهم آورند و برتری آن را به اثبات برسانند. ادوارد سعید پژوهشگر عرب در این زمینه میگوید: اروپاییان دربارهی خاور زمین نوشتهاند كه انسان خاورزمینی خردستیز، فاسد، كودكمنش، و "متفاوت" است و از این رو، انسان اروپایی خردگرا، پاكدامن و "طبیعی" است. پیام روشنتر اینگونه نوشتهها آن است كه اصولاً اروپاییان با ویژگیهای پسندیدهای كه در سرشت خویش دارند، از بقیهی جهانیان برترند و از همین روست كه باید بر جهان چیره شوند و مردم جهان را به بردگی و استثمار كشند.
نویسنده: اسدالله فرهنگ دوست فراهیانی
1. آموزش زبان، ترجمه و اصطلاحات: آموزش به سبك غربی یكی از روشهای استعماری نفوذ در كشورهای جهان سوم بوده است. یكی از كاركردهای پنهان این برنامههای آموزشی كه در ظاهر به منظور پیشرفت علمی در این كشورها اجرا شده، زمینهسازی برای پذیرش فرهنگ بیگانه و برتر جلوه دادن آن و انهدام فرهنگ ملی بوده است. این برنامهها بدون در نظر گرفتن موقعیت فرهنگ بومی و با هدف تربیت نیروهایی هماهنگ با سیاستهای استعماری اجرا شده است؛ اما در مقام عمل، عدهای از همین تحصیلكردهها با آگاهی از روشهای استعماری به مبارزه با سیاستهای استعماری برخاستند كه نتیجهی آن استقلال برخی از این كشورها بوده است.
زبان میتواند مهمترین ابزار نفوذ فرهنگ بیگانه باشد. اگر به جای استفاده از واژگان فارسی، استفاده از لغات بیگانه به صورت افسارگسیخته در محاورات رسمی و عمومی رواج یابد، نسل جدید ممكن است در آینده از معادل فارسی آن لغات محروم و بیخبر بماند. در مورد ترجمه نیز میتوان گفت كه اگر آموختههای فارغالتحصیلان ما عمدتا از متون ترجمه شده باشد، دانشجویان امكان تفكر مستقل را از دست میدهند و اصطلاحات بیگانه به تدریج به جای اصطلاحات هماهنگ و مأنوس با فرهنگ خودی مینشیند.
2.كتب و نشریات: انتشار كتاب بدون در نظر گرفتن تطابق آن با فرهنگ بومی و بدون توجه به پیامدهای منفی پنهان برخی از كتابها، میتواند در تقویت تهاجم فرهنگی دشمن مؤثر باشد.
در نشریات نیز گاهی ارزشهای منطبق با اهداف فرهنگ خودی با روشهای غلط انتقال مییابد، و درنتیجه تأثیر معكوس دارد. همچنین ارزشهای مغایر با اهداف فرهنگ اسلامی با روشهای غیرملموس و پنهان و به ظاهر موجه منتقل میگردد كه خود نمونهی بارز "تهاجم فرهنگی" است.
3. تبلیغات گسترده از طریق تكنولوژی ارتباطات: وسایل ارتباط جمعی به دلیل ویژگیهایی كه برای آن برشمردهاند بسیار مورد توجه عاملان تهاجم فرهنگی قرار میگیرد؛ از جمله: پوشش فراگیر، فرامحیطی بودن، چندحسی بودن، قابلیت آموزش غیرتخیلی داشتن، قابلیت تطابق داشتن با فهم عوام و فرازَمان بودن.
وسایل ارتباطی با قابلیتها و ویژگیهای مخصوص به خود، هنگامی كه در دست تشكیلاتی قرار میگیرد كه هدفی جز تخریب فرهنگ یك قوم و جایگزینی آن با فرهنگ سلطهگر و استعماری ندارد، تبدیل به ابزار و عامل خطرناكی در جهت هجوم فرهنگی میشود. متأسفانه این ابزار شمشیر دو لبهای است كه استكبار جهانی لبهی مخرب و فسادانگیز آن را برای قطع ریشههای فرهنگی یك قوم به كار میگیرد.
اینترنت، رادیو، تلویزیون، سینما، روزنامه ویدئو و ماهواره و ... ابزارهای فراگیری هستند كه بررسی نقش هریك از آنها در تهاجم فرهنگی نیاز به یك تحقیق مستقل و همه جانبه دارد كه در مجال دیگری باید به آن پرداخت.
اما مهم این است كه امروزه فرهنگ غرب بر وسایل ارتباط جمعی در جهان تسلط دارد و از طریق خبرگزاریهاو شبكههای رادیو و تلویزیون و سینما علیه انقلاب اسلامی فعالیت میكند .
4. ترویج كالاهای لوكس مصرفی و الگوهای تجملگرایی: این الگوی مصرف كه مهمترین ویژگی آن وابستگی به كشورهای صنعتی است، با رشد و گسترش خود، ابتدا الگوی تولید و توزیع و سپس كل اقتصاد و فرهنگ جامعه را تحت الشعاع قرار میدهد، به گونهای كه تداوم وضع موجود تقریبا بدون هیچگونه فشار و اجباری صورت میگیرد.
5.شعارهای تبلیغاتی فرهنگ بیگانه منقش بر روی البسه: كودكان ما از همان ابتدا میآموزند كه باید از فرهنگ خود، تولید خود، خط و زبان خود احساس حقارت و شرم كنند؛ میآموزند كه حروف خارجی خوب و قشنگ هستند و همهی چیزهای خارجی بهتر از داخلی است و این بزرگترین ظلمی است كه در حق كودكان و نوجوانان صورت میگیرد.
6. پوستر و عكس: یكی از روشهای زیركانهی "تهاجم فرهنگی" چاپ و توزیع پوسترها و عكسهایی است كه با رنگ و لعاب خاصی در دسترس جوانان قرار میگیرد.
7.نفوذ مستشرقین: مستشرقین با نگاه خاص و گزینشی به فرهنگهای غیرغربی به جای معرفی صحیح این فرهنگهای غنی، سعی كردهاند به نوعی با این شناخت زمینهی تسلط فرهنگ غربی را فراهم آورند و برتری آن را به اثبات برسانند. ادوارد سعید پژوهشگر عرب در این زمینه میگوید: اروپاییان دربارهی خاور زمین نوشتهاند كه انسان خاورزمینی خردستیز، فاسد، كودكمنش، و "متفاوت" است و از این رو، انسان اروپایی خردگرا، پاكدامن و "طبیعی" است. پیام روشنتر اینگونه نوشتهها آن است كه اصولاً اروپاییان با ویژگیهای پسندیدهای كه در سرشت خویش دارند، از بقیهی جهانیان برترند و از همین روست كه باید بر جهان چیره شوند و مردم جهان را به بردگی و استثمار كشند.
نویسنده: اسدالله فرهنگ دوست فراهیانی
منبع : خبرگزاری آوا- کابل