تاریخ انتشار :شنبه ۲۷ حوت ۱۳۹۰ ساعت ۱۹:۱۱
کد مطلب : 38126
رسانه؛ در خدمت یا خیانت به دین!؟
وجود رسانه های فراوان در تمام دنیا و رشد چشمگیر آنان این امکان را فراهم آورده تا مرزبندی های جغرافیایی بی معنا جلوه کند و تاثیر پذیری از فرهنگ های دیگر به راحتی و سهولت انجام بگیرد.

رسانه ها در عصر ارتباطات و اطلاعات یکی از مهم ترین ابزار های دسترسی به اهداف تلقی می گردند. از این رو بعد از جنگ جهانی دوم، استقبال وافری از رسانه ها صورت گرفت و سازمان های ارتباطی به عنوان ابزاری نیرومند در دست برنامه ریزان علوم مختلف موردتوجه واقع شد. رسانه ها با تحولاتی که در جنبه های مختلف داشته اند و با توجه به اینکه مرز های جغرافیایی در بحث رسانه مطرح نیست، به عنوان حاملان و منتقل کنندگان پیام، می توانند در ساخت فرهنگ عمومی و تاثیر بر افکار مردم بسیار موثر باشند.

ارتباط و پیام رسانی، به پشتوانه رشد و گسترش صنعت و فن آوری، تمام جهان را تحت پوشش خود قرار داده است، به گونه ای که هیچ فرد و حتی کشوری نمی تواند خود را مصؤن از تاثیرات پیام های رسانه ای بداند. در عصر حاضر تاثیر فراوان رسانه ها بر ذهن و روان مخاطبین قابل انکار نیست و در بسیاری از گرایش های سیاسی، مذهبی و ... می توان رد پای حمایتی رسانه ها را مشاهده کرد. از این رو همراهی رسانه های جمعی با جریانات اجتماعی، سیاسی، مذهبی و ...در توجیه و تبیین برنامه ها و اهداف آنان، موثر تر از هر وسیله ای محسوب شده و کارایی فراوانی دارد.

باید به این نکته توجه داشته باشیم که فرهنگ عمومی بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی، دستخوش تغییر و دگرگونی است، یعنی وجود رسانه های فراوان در تمام دنیا و رشد چشمگیر آنان این امکان را فراهم آورده تا مرزبندی های جغرافیایی بی معنا جلوه کند و تاثیر پذیری از فرهنگ های دیگر به راحتی و سهولت انجام بگیرد.

عرصه فرهنگ عمومی امروز یک عرصه کاملا رقابتی است و کسانی می توانند در این رقابت حضور داشته و تاثیر گذار باشند که عملکرد خود را بر طبق استانداردها منطبق کنند. کسانی که تاثیر گذاری بالاتری در این فرایند داشته باشند، در شکل دهی فرهنگ و طرز تفکر جامعه موفق تر هستند؛ به همین جهت رسانه ها و مخصوصا شبکه های تلویزیونی باید به شکلی نظام مند و همسو با تفکرات اسلامی حرکت کنند و در زمینه ترویج اسلام و مسایل تربیتی متمرکز شوند.

یکی از دست آوردهایی که همواره حکومت رئیس جمهور کرزی و جامعه جهانی از آن به عنوان پدیده ای مثبت یاد میکنند، پیدایش رسانههای بیشماری است که پس از فروپاشی رژیم طالبان به وجود آمده است. رسانه های دیداری، شنیداری، چاپی و الکترونیکی در همین ایام بستر مناسبی را برای رشد یافتند که این حرکت، از پشت عینک کارشناسان سیاسی و فرهنگی به عنوان انقلاب رسانه ی دیده میشود. اما این رشد بیشتر در عرصه کمیت بوده و از لحاظ کیفی و محتوا، عاری از مشکل و نقد نبوده است و با توجه به تاثیر گذاری فوق العاده رسانه ها، پرادختن به مشکلات رسانه های افغانستان و تجدید نظر در جهت کیفیت و اهداف بلند مدت رسانه ای، امری ضروری به نظر می رسد.

امروزه وظیفه رسانه ها در کشور های اسلامی، تشریح و تبیین سیاست ها و برنامه ها و ترویج معارف اسلامی است و کارگردانان رسانه های گروهی مسئولیت بزرگی در این حوزه دارند. هم اکنون انتقاد های جدی بر رسانه های افغانستان وارد است، زیرا مسئولین مربوطه نتوانسته اند از این ابزار نیرومند به نحو احسن بهره ببرند. آنها در جهت وحدت و همگرایی و تبیین معارف اسلامی و مسایل تربیتی عملکرد مثبتی نداشته اند و از حیث محتوا نیز نتوانسته اند با امواج تهاجم فکری و اطلاعاتی جریانات غیر اسلامی و بعضا ضد اسلامی رقابت داشته باشند.

بدیهی است که رسانه، رابط بین نخبگان و افراد جامعه است و اگر این ارتباط از طرف نخبگان برقرار شود، شاهد تحولات مثبت در جامعه خواهیم بود. یکی از نقاط ضعف رسانه های ما همین مسئله است که مسئولین و برنامه ریزان رسانه ای هنوز نتوانسته اند این رابطه را برقرار نمایند و توجه کمتری به این موضوع دارند و افراد صاحب تفکر و اندیشمند کمتر مجال بیان اندیشه ها و نظریات اسلامی را در رسانه ها پیدا می کنند، همچنین اکثر محتوای برنامه ها غیر ضروری و بعضا ضد ارزشی است.

عدم وجود هدف و ایده مناسب برای ایجاد رسانه از سوی متولیان امر و نداشتن تعریف درستی از فعالیت های رسانه ای از سوی مسؤلین آن، همین طور نبود نیروی کاری متخصص و حداقل، آشنا با کار رسانه ای و نداشتن چشم اندازهای کوتاه مدت و بلند مدت برای تطبیق روند کاری، از مشکلات دیگری است که فعالیت های رسانه ای را در افغانستان دچار چالش کرده است.

با توجه به هجمه های تبلیغاتی وسیعی که در حال حاضر در افغانستان صورت می گیرد، لازم به نظر می رسد که ابتدا فلسفه رسانه و قدرت آن در جهت دهی افکار عمومی و اهداف مورد استفاده از این ابزار نیرومند مورد توجه و دقت قرار گیرد و برنامه ریزان امور رسانه کارکرد اصلی آن را مد نظر قرار دهند.

نویسنده: سید مصطفی موسوی مبلّغ
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.net/vdcjmvet.uqeo8zsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط