تاریخ انتشار :سه شنبه ۲۸ جوزا ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۴
کد مطلب : 186950
نقش دین و آیین در حیات انسانی
یکی از احساسات مشترک انسان‌ها احساس تنهایی است. اکثر اشخاص در مراحلی از زندگی خود از تنهایی رنج می‌برند. ادیان با اعتراف به وجود خداوند عالم، قادر و خیرخواه، به احساس تنهایی آدمی پاسخ می‌دهند. اگر انسان احساس درونی به حق‌تعالی پیدا کند و با مناجات، دعا و راز و نیاز به او تقرب جوید، از آفات احساس تنهایی نجات می‌یابد چرا که هیچ کسی از خداوند به ما انسان‌ها نزدیک‌تر نیست.

خداوند در سوره ق آیه 16 می‌فرماید: "نحن اقرب الیه من حبل الورید؛ از رگ گردن به او نزدیک‌تریم."

در سوره انفال آیه 24 می‌فرماید: "ان الله یحول بین المرء و قلبه؛ بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل است."

ترس از مرگ، حالتی روانی است که بسیاری از انسان‌ها را دچار حیرت و نگرانی می‌کند. دین و باورهای دینی، ترس از مرگ را می‌کاهد این کاهش از چند راه تأمین می‌گردد:

الف) تفسیر مرگ به انتقال از عالمی به عالم دیگر و ابطال اعتقاد به نابودی و نیستی انسان.

ب) حیات اخروی، ضامن عدالت و فاقد هرگونه ظلم و ستم و بی‌عدالتی و جبران‌کننده‌ی ظلم‌های دنیوی.

ج) دستورات دینی و انجام فرایض و مناسک دینی، از نظر روان‌شناسی نوعی رضایت به انسان عطا می‌کند و هر اندازه احساس گناه‌کاری کمتر گردد، احساس ترس از مرگ نیز کاهش می‌یابد.

د) آموزه‌های دینی، دنیا را مقدمه‌ی آخرت و مدرسه‌ی انسان‌سازی معرفی می‌کند و اندیشه نفی قیامت را با بیهوده دانستن آفرینش مترادف می‌شمارد: "افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون؛ آیا چنین پنداشتند که ما شما را به عبث و بازیچه  آفریده‌ایم و پس از مرگ هرگز به ما رجوع نخواهید کرد."

ادیان منکر رنج در زندگی نیستند، اما روان آدمی را برای تحمل رنج‌ها آماده‌تر می‌کنند. "و عسی ان تکرهوا شیئاً و هو خیر لکم؛ چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است."

قرآن کریم بین سختی‌ها و آسایش‌ها تلازم قائل است و می‌فرماید: "فان مع العسر یسرا* ان مع العسر یسرا؛ پس حتماً با سختی آسانی است* حتماً با سختی آسانی است."

زندگی انسان منحصر به حیات بیولوژیک نیست. ما برای اینکه از حیات خود بهره‌مند شویم و حقیقت زندگی را دریابیم، باید از پوچی دور بمانیم و این جز از طریق پاسخ به پرسش‌های اساسی درباره‌ی فلسفه‌ی زیستن، یعنی از کجا آمده‌ایم، در کجا هستیم و به کجا می‌رویم حاصل نمی‌شود. دین به این پرسش‌های سرنوشت‌ساز پاسخ صریح و شفاف می‌دهد و تاریکی‌ها و ابهام‌های زندگی را می‌زداید.

آنچه اعصاب آدمی را در این زندگی فرسوده می‌کند، اضطراب‌ها و هیجان‌هایی است که از شادمانی دست‌یابی به علایق مادی و از افسردگی نرسیدن به آن‌ها حاصل می‌شود. این لنگر ایمان است که در طوفان این امواج به مومنین آرامش و اطمینان می‌دهد. خداوند در قرآن سوره حدید آیه 23 می‌فرماید: "لکیلا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم و الله لا یحب کل مختال فخور؛ برای آنچه از دست داده‌اید تأسف نخورید و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبر فخرفروشی را دوست ندارد."

به هر حال انسان در سایه اعتقاد و ایمان به خدایی حکیم و مهربان می‌تواند از اثرات نامطلوب مصائب و شداید بلاها و رویدادهای بد جلوگیری کند، زیرا کسی که به خدا ایمان دارد می‌داند آنچه بر او می‌گذرد تقدیر خدای دانا و توانا است. به ویژه اینکه متوجه باشد هر نوع صبر و بردباری در برابر مصائب و مشکلات پاداشی بزرگ دارد.

دین در سایه‌ی اعتقاد به معاد و روز رستاخیز، رشته‌ی زندگی را به دوران پس از مرگ امتداد داده و مرگ را دروازه ابدیت دانسته است و از این طریق به زندگی مادی بشر رونق و طراوتی خاص بخشیده و آن را حتی در کام سالخوردگان شیرین کرده است و غبار غم و فنا و نیستی را از چهره‌ی آنان افشانده است و از این راه، عامل اضطراب و نگرانی را از میان برداشته است.

پس در یک کلام، دین و دین‌مداری نقشی اساسی در زندگی انسان‌ها دارد. امروز منشاء همه مشکلات سیاسی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی جامعه‌‌ی ما و کشور عزیز ما افغانستان عمل نکردن به ارزش‌های دینی و تعطیل کردن حدود الهی است. اگر به اوامر خداوند عمل کنیم و از نواهی خداوند پرهیز کنیم همه‌ی مشکلات جامعه و کشورمان حل خواهد شد.

نویسنده: سید عارف موسوی
https://avapress.net/vdcgn39qzak97y4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما