ضعیف کُشی عادت استکبار جهانی است. تجربه نشان داده است که قدرت های استعماری به هر زمینی که پا گذاشتهاند، جز کشتار افراد بیگناه و تخریب همه جانبه آن کشورها، چیزی دیگری از خود بیادگار نگذاشتهاند. تاریخ قدرتهای به ظاهر برتر، پر است از سیستمها و اجحافهایی که آنان و نیروهای نظامیشان، علیه کشورهای ضعیف نگهداشته شده و فقیر انجام دادهاند.
ایالات متحده و قدرتهای اروپایی به اضافه شوروی سابق، از دولت هایی بودند و هستند که هر کدام، کشور یا کشورهایی را در لیست مستعمرات خویش داشته و دارند. اگر چه استعمار، چند دههای بود که شکل جدیدی بخود گرفته بود و دیگر کشورهای قوی بصورت مستقیم اقدام به اشغال کشوری نکرده و آن را در استعمار خویش به شکل قدیمی آن نمی گرفتند.
اما از حدود سه چهار دهه به این سوی و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان (ورشو) بوسیله ایالات متحده امریکا و شرکای غربی آن، روش کهن استعمار دوباره جان گرفت. امریکا با تجاوز بر عراق و اشغال آن کشور، رسما به احیای دوباره استعمار و اشغال، نقطه آغاز گذاشت.
افغانستان، کشوری است که قبل از عراق و به بهانه مبارزه جامعه جهانی با القاعده و تروریزم، مورد تهاجم نیروهای امریکایی و غربی قرار گرفت. ده سال حضور گسترده و فراگیر 42 کشور اعضای پیمان (ناتو) تقریبا تمامی ولایات بزرگ افغانستان را زیر پر و بال خویش قرار داده است. در مدت این ده سال مردم افغانستان با تمامی نیروهای خارجی مشکل داشته اند و هر یک از کشورهای اروپایی حاضر در خاک افغانستان، کم و بیش به ملت و کشور ما ضرر و زیانهایی رساندهاند.
این ضرر و زیانها شامل بمبارانهای کور و بی هدف نیروهای خارجی، کشته و مجروح شدن هموطنان بیگناه ما و تخریب مزارع و خانههای آنان نیز شده است. در میان لطمات و زیان هایی که از ناحیه نیروهای خارجی متوجه مردم افغانستان شده است سهم نیروهای امریکایی بمراتب بیشتر و شدیدتر از سائر اعضای (ناتو) بوده است.
گزاف نیست اگر بگوئیم هر دو یا سه ماهی نیست که مردم بی دفاع افغانستان از سوی عساکر و نیروهای امریکایی مورد آزار و اذیت قرار نگیرند. آزار و اذیتی که در بسیاری از موارد به کشته و زخمی شدن تعدادی بسیاری از هموطنان ما منجر می شود.
واقعیت آنست که هنوز زخم و دردی که از سوی نیروهای امریکایی بر مردم ما تحمیل میشود، التیام نیافته که در گوشه دیگری از کشور، واقعه و یا حادثه ای دردناک دیگری علیه ملت ستم دیده افغانستان، از سوی نیروهای امریکایی رقم میخورد! از حادثه ی اسفناک قرآن سوزی توسط نیروهای امریکایی در بگرام و کشته و زخمی شدن بسیاری از هموطنان ما در اثر اعتراض به آن، یک ماهی نگذشته که خبر کشته شدن 16 تن و زخمی شدن بسیاری دیگر از افغانها توسط سرباز یا سربازان آمریکایی، ملت افغانستان را یکبار دیگر، در سوگ عزیزان شان می نشاند.
اگر چه رسانهها از به رگبار بستن تعدادی از افغانها توسط یک سرباز امریکایی در ولسوالی پنجوایی ولایت قندهار خبر دادهاند، اما بنابر اظهارات شاهدان عینی، گروهی از سربازان امریکایی در ولسوالی پنجوایی قندهار به سمت منازل مسکونی شلیک کردهاند که در اثر آن رگبار، 16 تن از هموطنان ما شهید و تعدادی دیگری نیز زخمی شدهاند.
عجیب است، از یک سوی امریکایی ها و عوامل داخلی آنان عجله دارند تا پیمان راهبردی را با مقامات دولت کابل به امضاء برسانند و از طرف دیگر با ارتکاب اعمالی این چنینی، خود، باعث تاخیر در امضاء آن می شوند و آنگاه به دولت و کشورهای دیگر اتهام وارد میکنند که با راهاندازی تظاهرات و تحریک احساسات علیه امریکاییها در افغانستان، موجب تاخیر و یا عدم امضاء پیمان راهبردی با دولت کابل میشوند!
واقعیت آنست که هنوز حضور نیروهای امریکایی و غربی در افغانستان قانونمند و نهادینه نشده است که آنان این چنین بی پروا و بی اعتنا به دولت و ملت افغانستان، هموطنان ما را بخاک و خون میکشند، تا چه رسد به آن موقعی که با امضاء سند راهبردی و ایجاد پایگاههای دایمی، به حضور آنان رنگ قانونی و رسمی نیز داده شود! به نظر می رسد هدف مقامات امریکایی از دامن زدن به اینگونه بحران ها، آماده سازی افکار عمومی ملت افغانستان برای ادامه این روند دهشت بار و خونین جهت حضور عساکر امریکایی در قالب پایگاههای دایمی در افغانستان است؛ به این معنی که مقامات امریکایی میخواهند به مردم کشور ما تلقین و در واقع این واقعیت را بر اذهان آنان تحمیل کنند که با حضور عساکر آنان در افغانستان، خواه ناخواه با یک چنین حوادثی مواجه خواهند شد.
پس بهتر است برای آینده های ویرانگرتر و خونبارتر آمادگی داشته باشند وگرنه چه دلیلی دارد که هر از دو سه ماهی، دست به آفرینش صحنههای وحشت و جنایت علیه مردم ما بزنند؛ آنهم در شرایطی که به قول خودشان، نیاز اشد به فرونشاندن خشم مردم افغانستان احساس می شود!
به هر حال، تکرار پی در پی تخریب و کشتار علیه ملت افغانستان، مردم کشور را به این باور رسانده است که حوادث مذکور به هیچ عنوان نمیتواند تصادفی و اتفاقی به وجود آمده باشد و تنها گزینهای که عقل هر انسان سالمی بدان رهنمون میشود، تعمدی بودن حوادث دردناک علیه ملت شریف افغانستان است که می طلبد دولتمردان ما با جدیت بیشتری به دفاع از ملت مظلوم خویش برخیزند.
نویسنده: سید فاضل محجوب
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل