بانو حنا ربانی کهر وزیر امور خارجه پاکستان، در تازهترین موضعگیریاش پس از پایان نشست سه جانبه اسلامآباد، گفته است: " گفت وگوها سخت بودند، اما بعضی وقتها شما نیاز دارید که گفتوگوها سخت باشند".
اشاره بانو کهر، ظاهرا به صحبت هایی بوده است که میان رؤسای جمهور دو طرف افغانستان و پاکستان رد و بدل شده است.
در تائید اظهارات بانو کهر باید گفت که مذاکرات باید هم سخت باشد؛ چرا که درخواست رئیس جمهورکرزی، چیزی نبود که مقامات مداخلهجو و توسعه طلب پاکستان، تاب و توان شنیدن آن را آنهم از زبان یک دولت و کشور زیر دست، داشته باشند.
درخواستهایی چون شفافیت پاکستان در مبارزه با دهشت افکنی، استفاده از نفوذ پاکستان مبنی بر کشانیدن طالبان برسرمیزمذاکره و بدست آوردن حمایت پاکستان برای دسترسی به رهبری طالبان. آیا اینها چیزهای کمی هستند و آیا رهبران پاکستان، توقعات این چنینی حامد کرزی و هیات همراه وی را برآورده خواهند کرد؛ توقعاتی که به نظر وزیر خارجه آن کشور، غیر واقع بینانه و خنده آور است:
" ما میخواهیم درباره هر چیز گپ بزنیم، اما وقتی که شما انتظارات غیر واقع بینانه و تقریبا مضحک داشته باشید، شما کدام زمینه مشترکی ندارید تا بتوان از آنجا شروع کرد"
اظهارات مقامات پاکستانی و به خصوص وزیر خارجه آنان، نشان میدهد که هر زمانی که بحث به جاهای حساس و واقع بینانهای میرسد، برای آنان، غیر قابل تحمل و خندهآور میشود!
این باید برای بانو کهر و سایر مقامات پاکستانی، مضحک و خنده آور باشد که رهبر دهشت انگیز ترین گروهک تروریستی، در خاک آنان به هلاکت میرسد! دفتر هماهنگ کننده فعالیتهای تخریبی طالبان علیه منافع ملت افغانستان، در کویته به سر میبرد! گروه سفاک و خونریز جنگوی که در روز (عاشورا) عزاداران نواده رسول خدا (ص) را بخاک و خون میکشد، در پاکستان حضور فعال دارد! بخشی از کمکهای سالیانه امریکا به پاکستان که حدود دو میلیارد دالردر سال میرسد، جهت تقویت و تجهیز طالبان افغانی، به مصرف میرسد و بسیاری از ناهنجاریهای اقتصادی، امنیتی و اجتماعی که بطور مستقیم یا غیر مستقیم، عامل آن، مقامات دولت و ارتش پاکستان است.
بلی! این موارد باید هم برای بانوی جوان و زیرکی چون وزیر خارجه کشور همسایه، غیر واقع بینانه و خندهآور باشد. کشوری که سه دهه متوالی است به ریش ملت و دولتمردان ما یکریز خندیدهاست و در این خندیدن، دولتهای استعمارگر امریکایی و غربی را نیز شریک و سهیم ساختة است.
چنانچه بارها یادآور شدهایم، پاکستان، هیچگاه به افغانستان به عنوان یک کشور همتراز و همسطح خویش نگاه نکرده است. نگاه مقامات پاکستانی به دولتمردان افغانی، همواره از بالا به پائین و از عالی به سافل بوده است! البته در بوجود آمدن این نوع نگاه تحقیر آمیز، بیشتر خود مقامات و دولتمردان افغان مقصر بودهاند؛ چرا که آنان بودند که زمینه تحقیر و توهین نسبت به خودشان و سایر ملت نجیب افغانستان را، آماده و مهیا کردند. نمونه این حقارت پذیریها در پاسخ نگفتن مقامات مختلف دولتی، به اظهارات غیر مودبانه و نامسولانه وزیر امور خارجه پاکستان، ملموس و مشهود است.
زمزمههایی هم وجود دارد که مشاجرات لفظی میان مقامات پاکستانی با دولتمردان افغان، چندان هم جدی نیست. برخی از آگاهان بر این باوراند که پاکستان در برنامه یارگیری، توانسته است علاوه بر داشتن طالبان – البته بخشی اعظمی از آنان – دولت ایران وافغانستان را نیز با خود همراه کند.
اوضاع و احوال طالبان در شرایط کنونی، دقیقا شبیه آن عملههای بیکاری است که جهت پیدا کردن کار، در میدان و فلکه ی بزرگی مجتمع شدهاند و تعدادی از پول داران فرصت طلب، هر کدام عدهای از آنان را و برای اهداف خاص بکار و خدمت میگیرند!
در وضعیت کنونی نیز هر یک از قدرتهای مطرح در منطقه، سعی در استخدام تعدادی طالب جهت پیشبرد مقاصد خاص استعماری و سیاسی خویش دارند. در این راستا تلاش های اخیر دولت پاکستان قابل تحلیل و ارزیابی است.
به اضافه آنکه دولتمردان پاکستان، توانستهاند علاوه بر طالبان، تیم حاکم در ارگ ریاست جمهوری افغانستان را با خود همگام و همراه کنند و به آنان تلقین کنند که بودن با پاکستان در دراز مدت، بمراتب برای آنان بهتر است تا ایستادن در کنار امریکا و شرکاء غربی آن.
به نظر می رسد سکوت پرسش برانگیز دولتمردان افغانستان در قبال اظهارات غیر مسئولانه پاکستانیها، احساس ناراحتی و سوالات متعددی را در میان محافل سیاسی و حتی عامه مردم به وجود آورده است.
نویسنده: سید فاضل محجوب
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل