نهادینه کردن دموکراسی، از جمله وعدههای امریکا به مردم افغانستان بعد از سقوط حکومت طالبان بود. اینکه خود مردم بتوانند زعیم ملیشان را از طریق انتخابات برگزینند برای جامعهای که سالها درگیر جنگ و خشونت بوده است میتوانست تجربهی بسیار شیرینی باشد. اما آنچه در واقع مشاهده و تجربه شد مداخلات صریح امریکا در دورههای گذشتهی انتخابات ریاست جمهوری بود که باعث گردید عملا آرای مردم نادیده گرفته شده و بدبینی بسیار عمیقی در لایههای مختلف اجتماع نسبت به پروسهی انتخابات شکل بگیرد.
اولین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بعد از سقوط حکومت طالبان در 18 میزان سال 1383 برگزار شد. مجموعا 12.6 میلیون نفر برای شرکت در این انتخابات ثبت نام کرده بودند. براساس آمار رسمی، 8 میلیون و 128 هزار 940 نفر که هفتاد درصد کل ثبت نام کنندگان را تشکیل میداد به پشت صندوقهای رأی رفتند که در نتیجه حامد کرزی به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد.
دومین انتخابات ریاست جمهوری در 29 اسد سال 1388 برگزار شد. در انتخابات 29 اسد، بنابر مشکلات امنیتی و علاقهمندی کم مردم به انتخابات، تنها حدود شش میلیون نفر پشت صندوقهای رأی رفتند. در ابتدا میزان آرای حامد کرزی حدود پنجاه و پنج درصد اعلام شد، ولی با برررسی تقلب در انتخابات آرای کرزی به زیر پنجاه درصد رسید و انتخابات به دور دوم کشیده شد. اما با مداخله هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا عبدالله عبدالله رقیب کرزی اعلام کرد که در اعتراض به عملکرد نادرست حکومت و عملکرد نادرست کمیسیون انتخابات، در دور دوم انتخابات شرکت نمیکند.
سومین انتخابات ریاستجمهوری افغانستان در 16 حمل سال 1393 برگزار گردید و حدودا 6 میلیون رأیدهنده در آن شرکت کردند. از میان ۸ نامزد، عبدالله با ۴۵ فیصد و غنی ۳۲ فیصدِ آرا را به دست آوردند که هیچ کدام نتوانستند 50 بر علاوه یک آرا را تکمیل کنند. انتخابات به دور دوم کشیده شد.
این دور انتخابات با مخالفت گسترده و اتهام تقلب از سوی عبدالله همراه شده بود و او نتیجه انتخابات را نپذیرفت. در نهایت و بعد از چند ماه کشمکش و توافقهای گوناگون سرانجام با بازشماری آرا و با پادرمیانی جان کری وزیر خارجه وقت امریکا، عبدالله و غنی توافق کردند که آقای غنی رئیسجمهور شود و آقای عبدالله با موافقت او رئیس اجرایی شود و پست او پس از گذشت دو سال به نخستوزیری تغییر یابد.
اکنون قرار است که چهارمین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان برگزار شود. نظر به گفتههای ناظران انتخاباتی، کمتر از چهار میلیون رأیدهنده برای شرکت در رأیگیری ثبتنام کردهاند. این آمار بیانگرِ بیباوری مردم نسبت به انتخابات میباشد.
ظاهرا مردم افغانستان بعد از تجربهی انتخابات گذشته به این نتیجه رسیدهاند که سرنوشت سیاسیشان را رأی نه، بلکه امریکاییها تعیین میکنند. بر همین اساس اگر انتخابات سال 1383 با انتخابات سال 1388 و 1393 مقایسه گردد مشخص میشود که میزان اشتراک رأیدهندگان نسبت به انتخابات سال 1383 در انتخابات سالهای 1388 و 1393 کاهش چشمگیری داشته است.
از این رو باید گفت که مداخلات امریکا، عدم استقلال کمیسیونهای انتخاباتی، کم بودن ظرفیت در این نهادها، نفوذ سران حکومت، فساد گسترده در انتخابات گذشته و ناخوشنودی مردم نسبت به حکومت وحدت ملی از عواملی هستند که باعث کاهش تمایل مردم به شرکت در انتخابات شدهاند. در این میان، مداخلات صریح امریکا در انتخابات قبلی نقش اساسی را در کاهش مشارکت مردمی در رأیدهی داشته است.
از سوی دیگر فرهنگ و شعور سیاسی مردم نسبت به گذشته افزاش یافته و از همین رو تاثیر زیادی بر مشارکت سیاسی آنان گذاشته است. چرا که در طول 18 سال گذشته با سپری شدن سه انتخابات ریاست جمهوری، شهروندان هنوز هم داری یک حکومتی که بصورت واقعی از آرای مردم به میان آمده باشد نیستند.
بنابراین ما به این نتیجه میرسیم که امریکاییها نه تنها در افغانستان دموکراسی را نهادینه نکردند بلکه خلاف دموکراسی نیز عمل نمودهاند. مردم افغانستان اکنون دارای یک حکومتی که برخاسته از آرای واقعی باشد نیستند.
نویسنده: سیدعزیزالله خیرخواه
اولین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بعد از سقوط حکومت طالبان در 18 میزان سال 1383 برگزار شد. مجموعا 12.6 میلیون نفر برای شرکت در این انتخابات ثبت نام کرده بودند. براساس آمار رسمی، 8 میلیون و 128 هزار 940 نفر که هفتاد درصد کل ثبت نام کنندگان را تشکیل میداد به پشت صندوقهای رأی رفتند که در نتیجه حامد کرزی به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد.
دومین انتخابات ریاست جمهوری در 29 اسد سال 1388 برگزار شد. در انتخابات 29 اسد، بنابر مشکلات امنیتی و علاقهمندی کم مردم به انتخابات، تنها حدود شش میلیون نفر پشت صندوقهای رأی رفتند. در ابتدا میزان آرای حامد کرزی حدود پنجاه و پنج درصد اعلام شد، ولی با برررسی تقلب در انتخابات آرای کرزی به زیر پنجاه درصد رسید و انتخابات به دور دوم کشیده شد. اما با مداخله هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا عبدالله عبدالله رقیب کرزی اعلام کرد که در اعتراض به عملکرد نادرست حکومت و عملکرد نادرست کمیسیون انتخابات، در دور دوم انتخابات شرکت نمیکند.
سومین انتخابات ریاستجمهوری افغانستان در 16 حمل سال 1393 برگزار گردید و حدودا 6 میلیون رأیدهنده در آن شرکت کردند. از میان ۸ نامزد، عبدالله با ۴۵ فیصد و غنی ۳۲ فیصدِ آرا را به دست آوردند که هیچ کدام نتوانستند 50 بر علاوه یک آرا را تکمیل کنند. انتخابات به دور دوم کشیده شد.
این دور انتخابات با مخالفت گسترده و اتهام تقلب از سوی عبدالله همراه شده بود و او نتیجه انتخابات را نپذیرفت. در نهایت و بعد از چند ماه کشمکش و توافقهای گوناگون سرانجام با بازشماری آرا و با پادرمیانی جان کری وزیر خارجه وقت امریکا، عبدالله و غنی توافق کردند که آقای غنی رئیسجمهور شود و آقای عبدالله با موافقت او رئیس اجرایی شود و پست او پس از گذشت دو سال به نخستوزیری تغییر یابد.
اکنون قرار است که چهارمین دور انتخابات ریاست جمهوری افغانستان برگزار شود. نظر به گفتههای ناظران انتخاباتی، کمتر از چهار میلیون رأیدهنده برای شرکت در رأیگیری ثبتنام کردهاند. این آمار بیانگرِ بیباوری مردم نسبت به انتخابات میباشد.
ظاهرا مردم افغانستان بعد از تجربهی انتخابات گذشته به این نتیجه رسیدهاند که سرنوشت سیاسیشان را رأی نه، بلکه امریکاییها تعیین میکنند. بر همین اساس اگر انتخابات سال 1383 با انتخابات سال 1388 و 1393 مقایسه گردد مشخص میشود که میزان اشتراک رأیدهندگان نسبت به انتخابات سال 1383 در انتخابات سالهای 1388 و 1393 کاهش چشمگیری داشته است.
از این رو باید گفت که مداخلات امریکا، عدم استقلال کمیسیونهای انتخاباتی، کم بودن ظرفیت در این نهادها، نفوذ سران حکومت، فساد گسترده در انتخابات گذشته و ناخوشنودی مردم نسبت به حکومت وحدت ملی از عواملی هستند که باعث کاهش تمایل مردم به شرکت در انتخابات شدهاند. در این میان، مداخلات صریح امریکا در انتخابات قبلی نقش اساسی را در کاهش مشارکت مردمی در رأیدهی داشته است.
از سوی دیگر فرهنگ و شعور سیاسی مردم نسبت به گذشته افزاش یافته و از همین رو تاثیر زیادی بر مشارکت سیاسی آنان گذاشته است. چرا که در طول 18 سال گذشته با سپری شدن سه انتخابات ریاست جمهوری، شهروندان هنوز هم داری یک حکومتی که بصورت واقعی از آرای مردم به میان آمده باشد نیستند.
بنابراین ما به این نتیجه میرسیم که امریکاییها نه تنها در افغانستان دموکراسی را نهادینه نکردند بلکه خلاف دموکراسی نیز عمل نمودهاند. مردم افغانستان اکنون دارای یک حکومتی که برخاسته از آرای واقعی باشد نیستند.
نویسنده: سیدعزیزالله خیرخواه