حمله انتحاری 7 جدی 1396 به مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا)، در کنار سایر شهدا، جان 5 بانوی نمونه را نیز گرفت؛ بانوانی که همه تحصیل کرده بوده و با هزاران امید به آیندهشان مینگریستند. شهیدان فرشته فاطمی نیا، الهه حسنی، شکیلا کریمی و کامله کریمی از جمله بانوان شهید این مرکز بودند که خاطراتشان در دل عزیزانشان ماندگار است.
شهید فرشته فاطمی نیا
از این میان این شهدا، شهید فرشته فاطمی نیا، فرزند حاجی سید گوهرشاه، مشهور به سید ذاکر، به تاریخ اول قوس 1375 هجری خورشیدی در شهر باستانی کابل و در یک خانواده سادات و متدین، دیده به جهان گشود.
در سن هفتسالگی شامل لیسه عالی عبدالرحیم شهید گردید و بهخاطر ظرفیت بالایی که داشت، استادان مکتب پیشنهاد کردند که باید در صنف سوم شامل شود؛ اما پدر و مادرش اصرار کردند که از صنف دوم آغاز کند.
شهید فاطمی نیا دوران لیسه را با موفقیت سپری و به درجه اعلا و با نمره 99 درصد، فارغ و دیپلوم خویش را اخذ کرد.
او پس از اشتراک در آزمون سراسری کانکور، با اخذ 307 نمره شامل دانشکده نرسنگ و دیپارتمنت قابلگی عالی در دانشگاه مرکزی کابل شد.
وی به تاریخ هفتم جدی سال 1396، روز پنجشنبه در حالی که در جلسه گفتمان علمی- پژوهشی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل شرکت داشت، در اثر حمله انتحاری توسط دشمنان دین و اهلبیت(ع)، شربت شهادت نوشید.
معرفی شهید فرشته فاطمی نیا از زبان برادرش سید حسن فاطمینیا
سید حسن فاطمی نیا؛ برادرشهید فرشته فاطمی نیا، در مصاحبه با خبرنگار آوا میگوید که خواهرش دارای اخلاق عالی و بسیار مهربان بود. خصوصیات خوب او نقش ماندگاری در دل تمام اعضای خانواده، دوستان و همصنفانش برجای مانده است.
وی افزود که با شنیدن هر صدای انتحاری، به یاد خاطرات خوب خواهرش میافتد.
آقای فاطمینیا افزود که شهیده فاطمی نیا علاقه زیاد به قرائت قرآن و مسائل دینی داشت، و در چندین انجمن دینی فرهنگی عضو بود.
وی میگوید که شهید فاطمی نیا تمام امتحانات دانشگاهش را سپری کرده بود و در آروزی گرفتن محفل فراغت و دفاع ازمونوگراف(پایاننامه) بود که اجل مهلت نداد.
این برادر شهید، از تصمیم فاطمی نیا که می خواست بعد از تمام کردن دانشگاه به حوزه علمیه برود و علوم دینی بیاموزد، خبر داد.
وی ازعلاقه خواهرش به مجالس دینی یاد کرد و افزود که شهید فاطمی نیا میخواست پشتیبان شعائر دینی باشد و همواره در کنار درسهای دانشگاه، کتابهای دینی را نیز مطالعه میکرد.
آقای فاطمی نیا میگوید که وی با خواهرش تفاوت سنی خیلی کمی داشت و دوره کودکیشان با هم سپری شده بود؛ در مساجد و کورسهای آموزشی با هم یکجا اشتراک میکردند و خیلی با هم صمیمی بودند.
وی می گوید که داکتر شدن آرزوی شهید فاطمی نیا بود و میخواست در آینده نه چندان دور، جان مادران را در زمان زایمان نجات دهد و به رشتهای که تحصیل می کرد، خیلی علاقه داشت.
این برادر شهید ازعلاقه خواهر به پدر و مادرشان سخن گفت و افزود که شهید فاطمی نیا با وجود درسهای دانشگاه، در کارهای خانه نیز با مادرش همکاری مینمود.
وی میگوید که پدرشان بسیار ناتوان و مسن شده و با این حال نیز شهید فاطمی نیا همواره محاسن پدرش را رنگ میکرد و به پدر میگفت: "پدر جان این طور بسیار قشنگ معلوم میشوید".
شهیدان کامله و شکیلا کریمی
در میان شهدای خانم حمله تروریستی بر مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا)، دو خواهر شهید حضور دارند که هر دو با هم پر کشیدند؛ شهیدان کامله و شکیلا کریمی.
شهید کامله کریمی فرزند عوضعلی در سال 1374 هجری شمسی در قریه "مرک" از توابع ولسوالی مرکز بهسود ولایت میدان وردک و در یک خانواده متدین و ولایی، دیده به جهان گشود.
او در سن 7 سالگی به مکتب لیسه عالی "مرک" شامل شد و تا صنف 12 در آنجا درس خواند.
شهید کریمی در سال 1393 در امتحانات سراسری کانکور در ولایت میدان وردک شرکت میکند و در رشته انجنیری برق کامیاب میشود.
ایشان این رشته را مورد علاقه خویش ندیده و سال بعد بار دیگر در امتحانات کانکور شرکت میکند که به دانشکده حسابداری دانشگاه مرکزی کابل راه پیدا میکند و در رشته مذکور به ادامه تحصیل میپردازد.
شهید شکیلا کریمی نیز که 4 سال از خواهر دیگر شهید خود کوچکتر است، به تاریخ 1378 در قریه مرک از توابع ولسوالی مرکز بهسود ولایت میدان وردک در یک خانواده دینی و مذهبی دیده بهجهان گشود.
سنین کودکی وی در سایه پر مهر و عطوفت پدر و مادر سپری شد و در سن هفتسالگی، پدر شکیلا کریمی ایشان را در لیسه عالی مرک، شامل مکتب کرد. وی در سال 1396 فارغ صنف 12 لیسه مرک گردید و برای ادامه تحصیل به کابل آمد.
خانمها کریمی به تاریخ هفتم جدی سال 1396، روز پنجشنبه در حالی که در جلسه گفتمان علمی - پژوهشی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل شرکت داشتند، در اثر حمله انتحاری توسط دشمنان دین و اهلبیت(ع)، به شهادت رسیدند.
خصوصیات کامله و شکیلا کریمی از زبان خواهرشان دربخت کریمی
دربخت کریمی، خواهر بزرگ این دو شهید؛ کامله و شکیلا کریمی در مصاحبه با خبرگزاری آوا میگوید که کامله کریمی به درس خواندن علاقه بسیار زیاد داشت و حتی پدرش که نسبت به رفتن کورس و یا آموزشگاهها بدبین و سخت مخالف بود را راضی کرده بود تا بتواند پیشرفت نماید.
خانم کریمی میگوید که شهید کامله کریمی علاقه زیاد به پدر و مادر داشت و اگر شبی پدر و مادر را نمیدید، بسیار گریه میکرد و زمانی که نزدشان میآمد، میگفت که من زیاد پشت شما دق شدهام.
وی میگوید که کامله دختری با طبیعت آرام بود و زیاد حرف نمیزد. صنف دوازده خود را به اتمام رسانده و از طریق کانکور در رشته حسابداری بانک پوهنتون آی.تی در کارته سخی درس میخواند.
این خواهر دو شهید گفت که کامله همیشه به والدین خود توصیه میکرد که بگذارند آنها درس بخوانند و و خواهران خود را به خواندن درس تشویق میکرد.
وی افزود که هر دو شهید؛ کامله و شکیلا کریمی علاقهمند یکجا درس خواندن بودند و کوشش میکردند که هر دو یکجا رفتوآمد کنند و این علاقهشان بود که هر دو در یک وقت و یکجا رخت سفر بستند و جام شهادت نوشیدند.
دربخت کریمی در مورد شهید شکیلا کریمی نیز گفت: دختری سرشار، شوخ طبع و پرتلاش و خوش اخلاق بود، در آخرعمرش مصروف خواندن آمادگی کانکور بود و آرزو داشت که در آینده یک داکتر خوب شود و به فامیل و جامعه خدمت کند، اما اجل مهلتش نداد و این امید را با خود به زیر خاک دفن کرد.
وی میگوید که شکیلا کریمی از پدر درخواست گرفتن لباس مکتب و کرمچ را کرده بود و به پدرم گفت: درزمستان میخواهم بروم آموزشگاه و شما هم برایم لباس سیاه و کرمچ بخرید.
این دو بانوی شهید نسبت به خانواده، پدر و مادر خود بسیار دلسوز بوده و احترام خاصی به آنها داشتهاند؛ حتی صبح روز حادثه هنگامی که میخواستند خانه را ترک کنند، غصه این را میخوردند که ما هر سه اگر عروسی نموده و از خانه پدر برویم، مادر ما تنها در خانه خواهد ماند و او چه خواهد کرد!
به گفته خانم کریمی، شکیلا از خانواده میخواست که او را هم بگذارند که درسهایش را بخواند تا بتواند در آینده داکتر شود و از این طریق به خانواده و جامعه خدمت نماید.
وی افزود: شهادت این دو خواهر و زخمی شدن یکی دیگرشان، ضربه روحی شدیدی به مادر و پدرم وارد کرد، ولی بازهم افتخارمیکنیم که ما در راه خدا شهدا دادهایم.
دربخت و خواهران شهیدش علاقه بسیار زیادی نسبت به مرکز فرهنگی اجتماعی تبیان داشتند و در هر برنامه آموزشی این مرکز، اشتراک مینمودند.
شهیده الهه حسنی
ذاکره حسنی، خواهر شهیده الهه حسنی در مصاحبه با خبرنگار آوا، این بانوی دیگر شهید حادثه تروریستی 7 جدی در مرکز تبیان را دختری بیهمتا یاد کرد و افزود، 21 سال تمام زندگیشان پر از خاطرات است، با هم یکجا مکتب میرفتند، و زیاد با هم انس داشتند.
وی میگوید که الهه حسنی در سن 6 سالگی شامل مکتب شد، و تمام دوره مکتب را با درجه اول فارغ شد. در سال 1393 در رشته طب معالجوی دانشگاه کابل کامیاب گردید و سال چهارم دانشگاه بود که اجل مهلت داکتر شدن را به او نداد.
خانم حسنی؛ خواهرش را دختری با تقوا و پرهیزگار خواند که هیچگاهی نماز شبش قضا نمیشد.
وی گفت که شهید حسنی در تمام بخشها استعداد خاصی داشت و در مسائل زندگیشان نیز حساس بود.
این شهید نیز به تاریخ هفتم جدی سال 1396، روز پنجشنبه در حالی که در جلسه گفتمان علمی ـ پژوهشی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل شرکت داشت، در اثر حمله انتحاری توسط دشمنان دین و اهلبیت(ع)، به شهادت رسید.
یاد شهدا گرامی و روحشان شاد باد.
شهید فرشته فاطمی نیا
از این میان این شهدا، شهید فرشته فاطمی نیا، فرزند حاجی سید گوهرشاه، مشهور به سید ذاکر، به تاریخ اول قوس 1375 هجری خورشیدی در شهر باستانی کابل و در یک خانواده سادات و متدین، دیده به جهان گشود.
در سن هفتسالگی شامل لیسه عالی عبدالرحیم شهید گردید و بهخاطر ظرفیت بالایی که داشت، استادان مکتب پیشنهاد کردند که باید در صنف سوم شامل شود؛ اما پدر و مادرش اصرار کردند که از صنف دوم آغاز کند.
شهید فاطمی نیا دوران لیسه را با موفقیت سپری و به درجه اعلا و با نمره 99 درصد، فارغ و دیپلوم خویش را اخذ کرد.
او پس از اشتراک در آزمون سراسری کانکور، با اخذ 307 نمره شامل دانشکده نرسنگ و دیپارتمنت قابلگی عالی در دانشگاه مرکزی کابل شد.
وی به تاریخ هفتم جدی سال 1396، روز پنجشنبه در حالی که در جلسه گفتمان علمی- پژوهشی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل شرکت داشت، در اثر حمله انتحاری توسط دشمنان دین و اهلبیت(ع)، شربت شهادت نوشید.
معرفی شهید فرشته فاطمی نیا از زبان برادرش سید حسن فاطمینیا
سید حسن فاطمی نیا؛ برادرشهید فرشته فاطمی نیا، در مصاحبه با خبرنگار آوا میگوید که خواهرش دارای اخلاق عالی و بسیار مهربان بود. خصوصیات خوب او نقش ماندگاری در دل تمام اعضای خانواده، دوستان و همصنفانش برجای مانده است.
وی افزود که با شنیدن هر صدای انتحاری، به یاد خاطرات خوب خواهرش میافتد.
آقای فاطمینیا افزود که شهیده فاطمی نیا علاقه زیاد به قرائت قرآن و مسائل دینی داشت، و در چندین انجمن دینی فرهنگی عضو بود.
وی میگوید که شهید فاطمی نیا تمام امتحانات دانشگاهش را سپری کرده بود و در آروزی گرفتن محفل فراغت و دفاع ازمونوگراف(پایاننامه) بود که اجل مهلت نداد.
این برادر شهید، از تصمیم فاطمی نیا که می خواست بعد از تمام کردن دانشگاه به حوزه علمیه برود و علوم دینی بیاموزد، خبر داد.
وی ازعلاقه خواهرش به مجالس دینی یاد کرد و افزود که شهید فاطمی نیا میخواست پشتیبان شعائر دینی باشد و همواره در کنار درسهای دانشگاه، کتابهای دینی را نیز مطالعه میکرد.
آقای فاطمی نیا میگوید که وی با خواهرش تفاوت سنی خیلی کمی داشت و دوره کودکیشان با هم سپری شده بود؛ در مساجد و کورسهای آموزشی با هم یکجا اشتراک میکردند و خیلی با هم صمیمی بودند.
وی می گوید که داکتر شدن آرزوی شهید فاطمی نیا بود و میخواست در آینده نه چندان دور، جان مادران را در زمان زایمان نجات دهد و به رشتهای که تحصیل می کرد، خیلی علاقه داشت.
این برادر شهید ازعلاقه خواهر به پدر و مادرشان سخن گفت و افزود که شهید فاطمی نیا با وجود درسهای دانشگاه، در کارهای خانه نیز با مادرش همکاری مینمود.
وی میگوید که پدرشان بسیار ناتوان و مسن شده و با این حال نیز شهید فاطمی نیا همواره محاسن پدرش را رنگ میکرد و به پدر میگفت: "پدر جان این طور بسیار قشنگ معلوم میشوید".
شهیدان کامله و شکیلا کریمی
در میان شهدای خانم حمله تروریستی بر مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا)، دو خواهر شهید حضور دارند که هر دو با هم پر کشیدند؛ شهیدان کامله و شکیلا کریمی.
شهید کامله کریمی فرزند عوضعلی در سال 1374 هجری شمسی در قریه "مرک" از توابع ولسوالی مرکز بهسود ولایت میدان وردک و در یک خانواده متدین و ولایی، دیده به جهان گشود.
او در سن 7 سالگی به مکتب لیسه عالی "مرک" شامل شد و تا صنف 12 در آنجا درس خواند.
شهید کریمی در سال 1393 در امتحانات سراسری کانکور در ولایت میدان وردک شرکت میکند و در رشته انجنیری برق کامیاب میشود.
ایشان این رشته را مورد علاقه خویش ندیده و سال بعد بار دیگر در امتحانات کانکور شرکت میکند که به دانشکده حسابداری دانشگاه مرکزی کابل راه پیدا میکند و در رشته مذکور به ادامه تحصیل میپردازد.
شهید شکیلا کریمی نیز که 4 سال از خواهر دیگر شهید خود کوچکتر است، به تاریخ 1378 در قریه مرک از توابع ولسوالی مرکز بهسود ولایت میدان وردک در یک خانواده دینی و مذهبی دیده بهجهان گشود.
سنین کودکی وی در سایه پر مهر و عطوفت پدر و مادر سپری شد و در سن هفتسالگی، پدر شکیلا کریمی ایشان را در لیسه عالی مرک، شامل مکتب کرد. وی در سال 1396 فارغ صنف 12 لیسه مرک گردید و برای ادامه تحصیل به کابل آمد.
خانمها کریمی به تاریخ هفتم جدی سال 1396، روز پنجشنبه در حالی که در جلسه گفتمان علمی - پژوهشی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل شرکت داشتند، در اثر حمله انتحاری توسط دشمنان دین و اهلبیت(ع)، به شهادت رسیدند.
خصوصیات کامله و شکیلا کریمی از زبان خواهرشان دربخت کریمی
دربخت کریمی، خواهر بزرگ این دو شهید؛ کامله و شکیلا کریمی در مصاحبه با خبرگزاری آوا میگوید که کامله کریمی به درس خواندن علاقه بسیار زیاد داشت و حتی پدرش که نسبت به رفتن کورس و یا آموزشگاهها بدبین و سخت مخالف بود را راضی کرده بود تا بتواند پیشرفت نماید.
خانم کریمی میگوید که شهید کامله کریمی علاقه زیاد به پدر و مادر داشت و اگر شبی پدر و مادر را نمیدید، بسیار گریه میکرد و زمانی که نزدشان میآمد، میگفت که من زیاد پشت شما دق شدهام.
وی میگوید که کامله دختری با طبیعت آرام بود و زیاد حرف نمیزد. صنف دوازده خود را به اتمام رسانده و از طریق کانکور در رشته حسابداری بانک پوهنتون آی.تی در کارته سخی درس میخواند.
این خواهر دو شهید گفت که کامله همیشه به والدین خود توصیه میکرد که بگذارند آنها درس بخوانند و و خواهران خود را به خواندن درس تشویق میکرد.
وی افزود که هر دو شهید؛ کامله و شکیلا کریمی علاقهمند یکجا درس خواندن بودند و کوشش میکردند که هر دو یکجا رفتوآمد کنند و این علاقهشان بود که هر دو در یک وقت و یکجا رخت سفر بستند و جام شهادت نوشیدند.
دربخت کریمی در مورد شهید شکیلا کریمی نیز گفت: دختری سرشار، شوخ طبع و پرتلاش و خوش اخلاق بود، در آخرعمرش مصروف خواندن آمادگی کانکور بود و آرزو داشت که در آینده یک داکتر خوب شود و به فامیل و جامعه خدمت کند، اما اجل مهلتش نداد و این امید را با خود به زیر خاک دفن کرد.
وی میگوید که شکیلا کریمی از پدر درخواست گرفتن لباس مکتب و کرمچ را کرده بود و به پدرم گفت: درزمستان میخواهم بروم آموزشگاه و شما هم برایم لباس سیاه و کرمچ بخرید.
این دو بانوی شهید نسبت به خانواده، پدر و مادر خود بسیار دلسوز بوده و احترام خاصی به آنها داشتهاند؛ حتی صبح روز حادثه هنگامی که میخواستند خانه را ترک کنند، غصه این را میخوردند که ما هر سه اگر عروسی نموده و از خانه پدر برویم، مادر ما تنها در خانه خواهد ماند و او چه خواهد کرد!
به گفته خانم کریمی، شکیلا از خانواده میخواست که او را هم بگذارند که درسهایش را بخواند تا بتواند در آینده داکتر شود و از این طریق به خانواده و جامعه خدمت نماید.
وی افزود: شهادت این دو خواهر و زخمی شدن یکی دیگرشان، ضربه روحی شدیدی به مادر و پدرم وارد کرد، ولی بازهم افتخارمیکنیم که ما در راه خدا شهدا دادهایم.
دربخت و خواهران شهیدش علاقه بسیار زیادی نسبت به مرکز فرهنگی اجتماعی تبیان داشتند و در هر برنامه آموزشی این مرکز، اشتراک مینمودند.
شهیده الهه حسنی
ذاکره حسنی، خواهر شهیده الهه حسنی در مصاحبه با خبرنگار آوا، این بانوی دیگر شهید حادثه تروریستی 7 جدی در مرکز تبیان را دختری بیهمتا یاد کرد و افزود، 21 سال تمام زندگیشان پر از خاطرات است، با هم یکجا مکتب میرفتند، و زیاد با هم انس داشتند.
وی میگوید که الهه حسنی در سن 6 سالگی شامل مکتب شد، و تمام دوره مکتب را با درجه اول فارغ شد. در سال 1393 در رشته طب معالجوی دانشگاه کابل کامیاب گردید و سال چهارم دانشگاه بود که اجل مهلت داکتر شدن را به او نداد.
خانم حسنی؛ خواهرش را دختری با تقوا و پرهیزگار خواند که هیچگاهی نماز شبش قضا نمیشد.
وی گفت که شهید حسنی در تمام بخشها استعداد خاصی داشت و در مسائل زندگیشان نیز حساس بود.
این شهید نیز به تاریخ هفتم جدی سال 1396، روز پنجشنبه در حالی که در جلسه گفتمان علمی ـ پژوهشی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل شرکت داشت، در اثر حمله انتحاری توسط دشمنان دین و اهلبیت(ع)، به شهادت رسید.
یاد شهدا گرامی و روحشان شاد باد.