صدها عضو جبهه وحدت ملی، در همایشی در کابل با تشکیل پایگاه نظامی امریکا پس از ۲۰۱۴ در افغانستان و برگزاری لویه جرگه مخالفت کردند.
وحید مژده؛ سخنگوی این جبهه گفت:"در این موافقنامه چه است؟ فقط یک چیز است و آن عبارت این است که امریکاییها در افغانستان میمانند، سیا عملیات خود را در اینجا و کشورهای دیگر انجام میدهد. طیارات بیسرنشینشان از افغانستان برمیخیرند و منطقه را تحت کنترل خود میگیرند."
او افزود:"افغانها در این مورد چه میکنند؟ افغانها هیچ چیزی به دست نمیآورند، به جز این که دشمنی کشورهای منطقه را کمایی کنند و جنگ در افغانستان ادامه خواهد یافت."
مژده به شرکت کنندگان جرگه هشدار داد:"نام شما ـاگر این توافقنامه را امضا کردید ـ در تاریخ افغانستان به عنوان خیانتکاران بزرگ ثبت خواهد شد. اگر پارلمان هم این توافقنامه را تایید کند، بدون تردید، نامشان در لیست کسانی خواهد بود که در حق ملت افغانستان بزرگترین جفا را روا داشتهاند."
این نخستین مخالفت گروهی و عمومی با امضای پیمان امنیتی با امریکا و مخالفت با ایجاد پایگاه های نظامی و اعطای مصونیت قضایی به نظامیان امریکایی در افغانستان نیست؛ بلکه در گذشته نیز همایش های مشابهی صورت گرفته و در آینده نیز بدون شک، انجام خواهد شد؛ اما در این میان باید توجه داشت که مبنا و دلیل مخالفت مردم و شماری از احزاب و تشکل های سیاسی با امضای موافقتنامه امنیتی با امریکا چیست.
در این زمینه یک نکته را باید در نظر گرفت و آن اینکه آیا اگر چنین پیمانی در ده سال پیش میان امریکا و افغانستان به امضا می رسید نیز به همین میزان، مخالفت و حساسیت را در پی داشت یاخیر؟
این سؤال به نظر بسیار مهم و کلیدی می رسد.
امریکایی ها درست در زمانی به افغانستان حمله کردند که کشور تحت سلطه یکی از سیاه ترین رژیم های سیاسی بود و مردم برای برون رفت از زندان دسته جمعی آن زمان و عبور به سرزمین سبز و وسیع آزادی، تقلای مذبوحانه می کردند.
حمله امریکا در آن زمان برای بسیاری از مردم افغانستان، قابل هضم و درک و توجیه بود؛ اما این حمله برای مردم افغانستان، چه چیزی به ارمغان آورد؟
جنگ، ناامنی، گسترش فعالیت های تروریستی، تنش های سیاسی، انحصارگرایی قومی، سوء مدیریت، فساد، حکومت داری ضعیف، نقض مکرر حاکمیت ملی، بی احترامی و اهانت های صریح و آشکار به هنجارهای اجتماعی، ارزش های مقدس دینی و اعتقادات اسلامی مردم افغانستان، هتک حریم خصوصی مردم، بحران، بیکاری، مهاجرت، ناامیدی نسبت به آینده، انحرافات گسترده اخلاقی، انحطاط و ابتذال رسانه ای و...
اینها رهاورد ۱۲ سال حضور گسترده نظامی و سیاسی غرب برای افغانستان بود. اینهمه در حالی است که هنوز هیچکس نمی تواند بر خود بقبولاند که دیگر طالب و تروریزمی وجود ندارد و افق روشنی برای عبور به آینده ای امن و مطمئن، شکل گرفته است.
واقعیت های تلخ جامعه امروز افغانستان، متاسفانه همین مسایل است؛ بنابراین، امضای یک توافقنامه امنیتی دیگر با امریکا که حضور کنونی آن کشور با رهاوردهایی که برشمرده شد را تا ده سال دیگر، تمدید کند، برای بسیاری از مردم و ناظران سیاسی، نهادهای مدنی و احزاب و تشکل های سیاسی غیرقابل هضم و درک است.
به همین دلیل هم هست که حکومت نمی تواند به امضای سریع آن تن دردهد؛ زیرا از یکسو از کارنامه غیرقابل توجیه ۱۲ ساله نیروهای خارجی در افغانستان به شدت انتقاد می کند و از جانب دیگر، اگر پیمانی را امضا کند که نتیجه مستقیم و بلامنازع آن، تمدید این وضعیت باشد این بدون شک، برای بسیاری از مردم افغانستان غیرقابل قبول خواهد بود.
افزون بر این مسایل، خواسته های فراقانونی و ضد حاکمیت ملی امریکایی ها از افغانستان در این پیمان نیز مانع جدی دیگری است که نمی گذارد مردم با امضای آن موافقت نشان دهند.
این همایش بزرگ در کابل تنها یکی از نمونه های اجماع مردم افغانستان در برابر این خواسته های نامشروع و فراقانونی امریکاست. مردم افغانستان نمی توانند استقلال و عزتی را که با خون خویش از حلقوم کمونیست ها بیرون کشیدند، دو دستی به امریکایی ها تقدیم کنند؛ این نه معقول است و نه ممکن.
وحید مژده؛ سخنگوی این جبهه گفت:"در این موافقنامه چه است؟ فقط یک چیز است و آن عبارت این است که امریکاییها در افغانستان میمانند، سیا عملیات خود را در اینجا و کشورهای دیگر انجام میدهد. طیارات بیسرنشینشان از افغانستان برمیخیرند و منطقه را تحت کنترل خود میگیرند."
او افزود:"افغانها در این مورد چه میکنند؟ افغانها هیچ چیزی به دست نمیآورند، به جز این که دشمنی کشورهای منطقه را کمایی کنند و جنگ در افغانستان ادامه خواهد یافت."
مژده به شرکت کنندگان جرگه هشدار داد:"نام شما ـاگر این توافقنامه را امضا کردید ـ در تاریخ افغانستان به عنوان خیانتکاران بزرگ ثبت خواهد شد. اگر پارلمان هم این توافقنامه را تایید کند، بدون تردید، نامشان در لیست کسانی خواهد بود که در حق ملت افغانستان بزرگترین جفا را روا داشتهاند."
این نخستین مخالفت گروهی و عمومی با امضای پیمان امنیتی با امریکا و مخالفت با ایجاد پایگاه های نظامی و اعطای مصونیت قضایی به نظامیان امریکایی در افغانستان نیست؛ بلکه در گذشته نیز همایش های مشابهی صورت گرفته و در آینده نیز بدون شک، انجام خواهد شد؛ اما در این میان باید توجه داشت که مبنا و دلیل مخالفت مردم و شماری از احزاب و تشکل های سیاسی با امضای موافقتنامه امنیتی با امریکا چیست.
در این زمینه یک نکته را باید در نظر گرفت و آن اینکه آیا اگر چنین پیمانی در ده سال پیش میان امریکا و افغانستان به امضا می رسید نیز به همین میزان، مخالفت و حساسیت را در پی داشت یاخیر؟
این سؤال به نظر بسیار مهم و کلیدی می رسد.
امریکایی ها درست در زمانی به افغانستان حمله کردند که کشور تحت سلطه یکی از سیاه ترین رژیم های سیاسی بود و مردم برای برون رفت از زندان دسته جمعی آن زمان و عبور به سرزمین سبز و وسیع آزادی، تقلای مذبوحانه می کردند.
حمله امریکا در آن زمان برای بسیاری از مردم افغانستان، قابل هضم و درک و توجیه بود؛ اما این حمله برای مردم افغانستان، چه چیزی به ارمغان آورد؟
جنگ، ناامنی، گسترش فعالیت های تروریستی، تنش های سیاسی، انحصارگرایی قومی، سوء مدیریت، فساد، حکومت داری ضعیف، نقض مکرر حاکمیت ملی، بی احترامی و اهانت های صریح و آشکار به هنجارهای اجتماعی، ارزش های مقدس دینی و اعتقادات اسلامی مردم افغانستان، هتک حریم خصوصی مردم، بحران، بیکاری، مهاجرت، ناامیدی نسبت به آینده، انحرافات گسترده اخلاقی، انحطاط و ابتذال رسانه ای و...
اینها رهاورد ۱۲ سال حضور گسترده نظامی و سیاسی غرب برای افغانستان بود. اینهمه در حالی است که هنوز هیچکس نمی تواند بر خود بقبولاند که دیگر طالب و تروریزمی وجود ندارد و افق روشنی برای عبور به آینده ای امن و مطمئن، شکل گرفته است.
واقعیت های تلخ جامعه امروز افغانستان، متاسفانه همین مسایل است؛ بنابراین، امضای یک توافقنامه امنیتی دیگر با امریکا که حضور کنونی آن کشور با رهاوردهایی که برشمرده شد را تا ده سال دیگر، تمدید کند، برای بسیاری از مردم و ناظران سیاسی، نهادهای مدنی و احزاب و تشکل های سیاسی غیرقابل هضم و درک است.
به همین دلیل هم هست که حکومت نمی تواند به امضای سریع آن تن دردهد؛ زیرا از یکسو از کارنامه غیرقابل توجیه ۱۲ ساله نیروهای خارجی در افغانستان به شدت انتقاد می کند و از جانب دیگر، اگر پیمانی را امضا کند که نتیجه مستقیم و بلامنازع آن، تمدید این وضعیت باشد این بدون شک، برای بسیاری از مردم افغانستان غیرقابل قبول خواهد بود.
افزون بر این مسایل، خواسته های فراقانونی و ضد حاکمیت ملی امریکایی ها از افغانستان در این پیمان نیز مانع جدی دیگری است که نمی گذارد مردم با امضای آن موافقت نشان دهند.
این همایش بزرگ در کابل تنها یکی از نمونه های اجماع مردم افغانستان در برابر این خواسته های نامشروع و فراقانونی امریکاست. مردم افغانستان نمی توانند استقلال و عزتی را که با خون خویش از حلقوم کمونیست ها بیرون کشیدند، دو دستی به امریکایی ها تقدیم کنند؛ این نه معقول است و نه ممکن.