وزیر خارجه امریکا اقدام ارتش مصر در برکناری رئیس جمهوری سابق را موجه دانسته است.
جان کری در مصاحبه با تلویزیون جئو پاکستان، در مورد برکناری مرسی توسط ارتش مصر گفت که نظامیان به درخواست مردم آن کشور وارد عمل شدند و در صدد بازگرداندن دموکراسی به کشور شان هستند.
در آغاز این مصاحبه، خبرنگار تلویزیون جئو گفت که امریکا به دموکراسی اعتقاد دارد و خود را قهرمان دفاع از دموکراسی در جهان میخواند و پرسید:"در چنین صورتی، چرا ایالات متحده علیه مداخله نظامیان مصری و برکناری دولت محمد مرسی که به صورتی دموکراتیک انتخاب شده بود، موضعی اتخاذ نکرده است؟"
او با تاکید بر اینکه مایل است جوابی صریح به این سئوال بدهد گفت:"میلیونها و میلیونها نفر از مردم مصر که نگران سقوط کشورشان به ورطه هرج و مرج و خشونت بودند، خواستار دخالت نظامیان شده بودند."
جان کری گفت:"تا آنجا که من تشخیص میدهم، تا زمان حاضر، نظامیان قدرت را در دست نگرفته اند... در اصل، نظامیان در تلاش برای بازگرداندن دموکراسی بودهاند."
او دو مورد قتل عام هواداران مرسی گفت:"نه، منظور از تلاش برای بازگرداندن دموکراسی، اینگونه اقدامات نبوده که باعث نگرانی شدید ماست."
ناظران مسایل خاور میانه می گویند که این اظهارات آقای کری نشان می دهد که امریکا مستقیما در پشت پروژه سرنگونی مرسی و کودتای ارتش مصر علیه وی قرار داشته است.
پیش از این نیز شواهد و مستندات محکم و متقنی وجود داشت که نشان می داد ارتش مصر با حمایت امریکا اقدام به برکناری مرسی و ایجاد حکومتی دست نشانده و غیرمردمی در آن کشور کرده است. شواهدی مانند واکنش مثبت عربستان، سفر معاون وزیر خارجه امریکا پس از کودتا به عنوان اولین مقام خارجی، افتتاح سریع سفارت امریکا در قاهره و تماس های تلفنی مکرر مقام های کاخ سفید با نظامیان و حکومت دست نشانده نظامیان در مصر.
البته در این شکی نیست که محمد مرسی؛ نخستین رییس جمهوری منتخب مصر نیز با وجود آنکه منتخب مردم و برآیند یک فرایند دموکراتیک و مردمی بود؛ اما در عملکردهایش به مثابه رییس جمهوری مصر به شدت اقتدارگرا، خودکامه و مستبدالرأی عمل می کرد و در طول یکسالی که سکان ریاست جمهوری مصر را در دست داشت، همواره سعی کرد ایده های مذهبی و سیاسی خود را بر دیگران تحمیل کند، حقوق اقلیت های مذهبی را به صورت گسترده نقض کند و امکان دسترسی شهروندان به حقوق سیاسی و مدنی خویش را محدود سازد و آن را در انحصار اخوان المسلمین و چند جریان تندرو وهابی درآورد.
با این حال، این امر، به هیچ عنوان نمی تواند کودتای ضد مردمی و امریکایی ارتش مصر را توجیه کند.
سخنان جان کری نشان می دهد که امریکا از همان ابتدای امر، از تظاهرات ضد مرسی در قاهره، وسیعا حمایت می کرده و در پی زمینه سازی برای براندازی مرسی و بازگرداندن نظامی شبیه رژیم سرسپرده سابق است.
او در پاسخ به سؤالی در مورد سرنگونی نخستین نظام دموکراتیک مصر به وسیله ارتش آن کشور با وجود آنکه با تردستی اذعان می کند که سعی می نماید به این سؤال پاسخی صریح بدهد؛ اما در ادامه، از دادن پاسخ به اصل سؤال طفره می رود و می گوید که میلیون ها نفر از سقوط مصر به ورطه خشونت و هرج و مرج نگران بودند و مداخله ارتش را می خواستند! این در حالی است که حتی مصری هایی که مخالف مرسی بودند خواهان بازگشت ارتش به صحنه نبودند. از سوی دیگر، در کدام کشور دموکراتیک جهان، نظامیان برای تامین دموکراسی وارد عمل شده و دست به ساقط کردن حکومت منتخب و ایجاد اداره ای برگزیده نظامیان کرده اند؟ این از تناقض هایی است که کری با تاکید بر تلاش برای پاسخ صریح به سؤال یادشده، سعی کرد آن را پنهان نگهدارد.
او در حالی تشکیل حکومت نظامی در مصر را رد می کند که اداره موجود عملا برگزیده ارتش است و از سوی دیگر، مقررات مستولی بر شهرهای مصر، آشکارا نشان دهنده برقراری یک حکومت نظامی است. آیا دموکراسی مورد نظر امریکا این است؟
کری در ادامه به تناقض های آشکارش ادامه می دهد و در مورد کشتار فجیع هواداران مرسی در میدان رابعة العدویة می گوید که منظور وی از برگرداندن دموکراسی به وسیله نظامیان، اینگونه اقدامات نبوده؛ در حالی که حتی از محکومیت بی هزینه و نمادین این اقدام نیز پرهیز می کند!
ناظران با اشاره به این تناقض ها می گویند که تصور کنید اتفاقی که در میدان رابعة العدویة قاهره افتاد در یکی از کشورهای معارض امریکا مانند روسیه، چین یا ایران می افتاد، وانگهی آیا بازهم واکنش کری همان چیزی بود که اکنون در مورد مصر است؟!
پاسخ این پرسش، مسلما منفی است و این یعنی اینکه کودتای ارتش مصر، نه خواست مردم آن کشور؛ بلکه پروژه ای صد در صد امریکایی بوده است.
جان کری در مصاحبه با تلویزیون جئو پاکستان، در مورد برکناری مرسی توسط ارتش مصر گفت که نظامیان به درخواست مردم آن کشور وارد عمل شدند و در صدد بازگرداندن دموکراسی به کشور شان هستند.
در آغاز این مصاحبه، خبرنگار تلویزیون جئو گفت که امریکا به دموکراسی اعتقاد دارد و خود را قهرمان دفاع از دموکراسی در جهان میخواند و پرسید:"در چنین صورتی، چرا ایالات متحده علیه مداخله نظامیان مصری و برکناری دولت محمد مرسی که به صورتی دموکراتیک انتخاب شده بود، موضعی اتخاذ نکرده است؟"
او با تاکید بر اینکه مایل است جوابی صریح به این سئوال بدهد گفت:"میلیونها و میلیونها نفر از مردم مصر که نگران سقوط کشورشان به ورطه هرج و مرج و خشونت بودند، خواستار دخالت نظامیان شده بودند."
جان کری گفت:"تا آنجا که من تشخیص میدهم، تا زمان حاضر، نظامیان قدرت را در دست نگرفته اند... در اصل، نظامیان در تلاش برای بازگرداندن دموکراسی بودهاند."
او دو مورد قتل عام هواداران مرسی گفت:"نه، منظور از تلاش برای بازگرداندن دموکراسی، اینگونه اقدامات نبوده که باعث نگرانی شدید ماست."
ناظران مسایل خاور میانه می گویند که این اظهارات آقای کری نشان می دهد که امریکا مستقیما در پشت پروژه سرنگونی مرسی و کودتای ارتش مصر علیه وی قرار داشته است.
پیش از این نیز شواهد و مستندات محکم و متقنی وجود داشت که نشان می داد ارتش مصر با حمایت امریکا اقدام به برکناری مرسی و ایجاد حکومتی دست نشانده و غیرمردمی در آن کشور کرده است. شواهدی مانند واکنش مثبت عربستان، سفر معاون وزیر خارجه امریکا پس از کودتا به عنوان اولین مقام خارجی، افتتاح سریع سفارت امریکا در قاهره و تماس های تلفنی مکرر مقام های کاخ سفید با نظامیان و حکومت دست نشانده نظامیان در مصر.
البته در این شکی نیست که محمد مرسی؛ نخستین رییس جمهوری منتخب مصر نیز با وجود آنکه منتخب مردم و برآیند یک فرایند دموکراتیک و مردمی بود؛ اما در عملکردهایش به مثابه رییس جمهوری مصر به شدت اقتدارگرا، خودکامه و مستبدالرأی عمل می کرد و در طول یکسالی که سکان ریاست جمهوری مصر را در دست داشت، همواره سعی کرد ایده های مذهبی و سیاسی خود را بر دیگران تحمیل کند، حقوق اقلیت های مذهبی را به صورت گسترده نقض کند و امکان دسترسی شهروندان به حقوق سیاسی و مدنی خویش را محدود سازد و آن را در انحصار اخوان المسلمین و چند جریان تندرو وهابی درآورد.
با این حال، این امر، به هیچ عنوان نمی تواند کودتای ضد مردمی و امریکایی ارتش مصر را توجیه کند.
سخنان جان کری نشان می دهد که امریکا از همان ابتدای امر، از تظاهرات ضد مرسی در قاهره، وسیعا حمایت می کرده و در پی زمینه سازی برای براندازی مرسی و بازگرداندن نظامی شبیه رژیم سرسپرده سابق است.
او در پاسخ به سؤالی در مورد سرنگونی نخستین نظام دموکراتیک مصر به وسیله ارتش آن کشور با وجود آنکه با تردستی اذعان می کند که سعی می نماید به این سؤال پاسخی صریح بدهد؛ اما در ادامه، از دادن پاسخ به اصل سؤال طفره می رود و می گوید که میلیون ها نفر از سقوط مصر به ورطه خشونت و هرج و مرج نگران بودند و مداخله ارتش را می خواستند! این در حالی است که حتی مصری هایی که مخالف مرسی بودند خواهان بازگشت ارتش به صحنه نبودند. از سوی دیگر، در کدام کشور دموکراتیک جهان، نظامیان برای تامین دموکراسی وارد عمل شده و دست به ساقط کردن حکومت منتخب و ایجاد اداره ای برگزیده نظامیان کرده اند؟ این از تناقض هایی است که کری با تاکید بر تلاش برای پاسخ صریح به سؤال یادشده، سعی کرد آن را پنهان نگهدارد.
او در حالی تشکیل حکومت نظامی در مصر را رد می کند که اداره موجود عملا برگزیده ارتش است و از سوی دیگر، مقررات مستولی بر شهرهای مصر، آشکارا نشان دهنده برقراری یک حکومت نظامی است. آیا دموکراسی مورد نظر امریکا این است؟
کری در ادامه به تناقض های آشکارش ادامه می دهد و در مورد کشتار فجیع هواداران مرسی در میدان رابعة العدویة می گوید که منظور وی از برگرداندن دموکراسی به وسیله نظامیان، اینگونه اقدامات نبوده؛ در حالی که حتی از محکومیت بی هزینه و نمادین این اقدام نیز پرهیز می کند!
ناظران با اشاره به این تناقض ها می گویند که تصور کنید اتفاقی که در میدان رابعة العدویة قاهره افتاد در یکی از کشورهای معارض امریکا مانند روسیه، چین یا ایران می افتاد، وانگهی آیا بازهم واکنش کری همان چیزی بود که اکنون در مورد مصر است؟!
پاسخ این پرسش، مسلما منفی است و این یعنی اینکه کودتای ارتش مصر، نه خواست مردم آن کشور؛ بلکه پروژه ای صد در صد امریکایی بوده است.