همانگونه که از قبل قابل پیش بینی بود مذاکرات آلماتی ۲ به دلیل سیاسی کاری ها ی چین و روسیه و کارشکنی های متعدد غربی ها عملا دستاوردی در پی نداشت که نکاتی چند در این خصوص ذکر می گردد:
۱- دشمنی غرب با نظام جمهوری اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی و مردم که پشتیبانان حقیقی این نظام هستند امری واضح است.
نگاهی گذرا بر ریشه اصلی این دشمنی ها به طور عمومی حکم می کند که دشمن تحت هیچ شرائطی نمی خواهد شاهد پیشرفت و آبادانی ایران اسلامی باشد.
در حقیقت غربی ها از سی سال پیش به طور سازمان یافته و هماهنگ می کوشند تا با توسل به انواع بهانه های ریز و درشت غیر واقعی در مقابل مسیر پیشرفت ملت ایران سنگ اندازی نموده و مانع ازتوسعه و اعتلای شعار لا اله ا... و ترویج اسلام ناب محمدی (ص) در جهان اسیر در باتلاق سرمایه داری منحط باشند.
در واقع این دشمنی و برخورد دوگانه غرب با موضوع هسته ئی باعث شده است تا برخی از کشورهای هم پیمان غربی ها در همسایگی ایران و کمی آنطرف تر رژیم جعلی صهیونیستی از زرادخانه تسلیحات هسته ئی و کشتار جمعی برخوردار باشند ولی در عین حال کوچکترین اقدامی - ولو از باب تعارف - در جهت فتح باب بازرسی از تاسیسات هسته ئی آنها صورت نگرفته باشد.
متقابلا با وجود اقدام رسمی مقامات ایران مبنی بر همکاری قانونی در چارچوب قرارداد ان پی تی و قرار داشتن مجموع فعالیت های علمی ایران تحت نظارت آزانس بین المللی اتمی، مسئله سازی برای ملت ایران کماکان ادامه داشته است.به هر حال در چنین شرائطی متهم کردن ایران به تلاش در جهت ساخت بمب اتمی مضحک ترین بهانه از این دست محسوب می شود.
۲-راهبرد اصلی غربی ها در پیشبرد دشمنی هایشان با ملت ایران عمدتا متکی بر وجاهت بخشی بین المللی به خصومت ورزی هایشان می باشد.
اصولا طراحی سناریوی «ایران هراسی » در منطقه و مسئله سازی برای کشور و ملت ایران نیز صرفا در این راستا قابل تفسیر است.استفاده از قدرت رسانه ئی صهیونیسم بین المللی و ایجاد یک فضای رسانه ئی فراگیر غیر واقعی بر علیه ملت ایران و نامشروع جلوه دادن خواست حقیقی ملت ایران که بارها و بارها در جمله «حق مسلم انرژی هسته ئی» تبلور عینی یافته است بخش دیگری از سناریوی مذکور است.
بدیهی است که برای رسیدن به یک نتیجه واقعی در متن مذاکرات هسته ئی لازم است تا غرب عملا دست از دشمنی برداشته و در یک فضای حقیقی و با نیت صلح و دوستی گام به میدان مذاکره بنهند. به هر شکل لازم است تا غربی ها با اذعان به حقوق ملت ایران در عرصه های مختلف و رفع تحریم ها مذاکرات هسته ئی را از بن بست کنونی خارج سازند.
۳- ملاحظه تحلیلی زوایای نیمه پنهانی نهفته در متن آخرین مصاحبه اشتون در آلماتی مؤید آن است که غربی ها هیچ تصمیمی برای حل مشکلات پیش آورده برای ملت ایران به بهانه موهم«ترس از دستیابی ایران به بمب اتمی» ندارند.
اصرار معنا دارِ "کاترین اشتون" بر واژه بی منطق «ایرانی ها اول باید اعتمادسازی کنند » نشان می دهد که آنها از منظر بالادستی توقع تسلیم بی قید و شرط ملت و مسئولان ایران در برابر زیاده خواهی های آنان را دارند.
این درخواست نامشروع در حالی بیان می گردد که ملت ایران در طول یک قرن گذشته بیشترین جفاهای تاریخی را از سوی همین کشورها متحمل شده ا ند.
دخالت آشکار در امور داخلی، غارت منابع ملی و تاراج دارائی های ایران در دوران رژیم ستم شاهی و تحمیل یک جنگ هشت ساله بر این کشور در ابتدای پیروزی انقلاب و حمایت از گروههای برانداز تنها گوشه کوچکی از این جفای تاریخی محسوب می شود.
اساسا ملت ایران به اعتبار عبرت های تاریخی نسبت به وجودصداقت در رفتارهای غربی ها کاملا بی اعتماد هستند. در حقیقت این کشورهای غربی هستند که بایستی ضمن پرهیز از ادامه دشمنی با ملت ایران و شروع به رفتارهای سازنده به فرو ریزی دیوار بلند بی اعتمادی ملت ایران نسبت به غرب کمر همت ببند.
در فضای کنونی و با وجود پرستیژ بشر دوستانه غربی ها بدیهی است که مسئول شکست مذاکرات هسته ئی و عواقب سوء بین المللی آن فقط بر عهده کشورهای غربی هستند که در مذاکرات مذکور صرفا به دنبال پیش برد یک بازی خودخواهانه برد- برد می باشند. غرب بهتر است به جای فرصت سوزی راه سهل الوصول اعتماد سازی را در پیش بگیرد.
۴- در حال حاضر استراتژی نهائی غرب براساس مدل برد- برد، داشتن یک رویکرد تاخیری نسبت به مذاکرات پیش رو است.
با تصور فرض محال حسن نیت غربی ها در طراحی و پیشبرد مذاکرات مذکور گفتنی است که طرف غربی مذاکره کننده مبتنی بر فرهنگ سیاسی حاکم بر غرب به غلط تصور می کند که طرف مذاکره آنها دولت کنونی است و دولت در اتخاذ هر تصمیمی ولو به ضرر ملت ایران مبسوط الید است.
مطابق با چنین نگاهی طبیعی است که آنها به باطل تصور کنند که دولت احمدی نژاد به دلیل اتمام پایان کار توانائی اتخاذ تصمیمات فنی و پایدار سازی توافقات را ندارد.
طبعا در چارچوب چنین تصوری غربی ها خواهند کوشید تا تعیین تکلیف نتیجه نهائی انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم به تاخیر بیاندازند و این در حالی است که صاحبان اصلی مذاکرات عموم ملت ایران هستند و دولت ها تنها به عنوان نمایندگان ملت در مذاکرات شرکت می کنند. البته هیچ دولتی مجاز نیست برخلاف خواست ملی که «دست یابی به حق مسلم انرژی هسته ئی » است به توافقاتی ولو مشروط دست یابد.
نویسنده: سیروس محمودیان