تاریخ انتشار :جمعه ۲۷ دلو ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۲۹
کد مطلب : 58722
"شبیخون فرهنگی" را با "مهندسی فرهنگی" جواب دهید
دین، زبان، خط و دیگر محورهای استقلال فرهنگی اگر از بین بروند، روحانیون اگر منزوی بمانند و شکاف اجتماعی بین نخبگان بومی و مردم اگر پر نشود، افغانستان اگر به بمب اتم هم دست یابد باز وابسته خواهد بود و یک کشور وابسته از سروری کردن ناتوان است.
در عصر کنونی "اطلاعات" برگ برنده قدرتهای استعماری است و استعمارگران مدرن امروزی با تسلط بر رسانه ها سعی می کنند با تزریق هدفمند اطلاعات به مخاطب، حوزه ذهن و فکر او را در اختیار بگیریند و مخاطب را به کنشی همسو با منافع خویش وادار کنند. استعمارگران می دانند که فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و مادامیکه کشورها استقلال فرهنگی داشته باشند هرگز به وابستگی تن در نمی دهند و نیز می دانند که علی رغم پیشرفت یک کشور در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی در صورتیکه آن کشور فرهنگ مستقل و ناب نداشته باشد ابهت آن پوشالی است، بنابراین کشورهای استعماری در دوران کنونی به جای تقویت گفتمان تمدنها و ارتقاء ظرفیت هایی که به موجودیت مسالمت آمیز فرهنگ ها در کنار هم و در نهایت زندگی مطلوب بشر ختم می شود، با به راه اندازی "جنگ نرم فرهنگی" علیه کشورهای تحت سلطه نظامی و رسانه ای خویش، کشورهای اسلامی و به ویژه افغانستان، سعی دارند فرهنگ و تمدن اصیل اسلامی را نابود کنند تا از این طریق زمینه حضور دوامدار خویش را فراهم کنند. اینکه هر از چند گاهی رسانه های دیداری، شنیداری و تصویری پرهیاهو و پردروغ غربی در افغانستان به دنبال القای فرهنگ منحط و دنیایی استعمار و در نهایت تثبیت فرهنگ "متضاد با فطرت انسانی" غرب می گردند، همگی نشان از ادامه حساب شده و پیچیده تهاجم فرهنگی در افغانستان می باشد و پخش گزارشی از زندگی یک همجنس گرای افغانستانی توسط "بی بی سی" فارسی هم در همین راستا قابل تعریف است.

جدای از اما و اگرهای مربوط به اینکه آیا افغانستان تحت اشغال نیروهای خارجی است یا خیر باید به این نکته توجه داشت که استعمارگران و استثمارگران برای حفظ موقعیت خود و استمرار بهره کشی از جوامع زیر سلطه بلافاصله پس از تهاجم نظامی با اقدامات حساب شده، تخریب فرهنگی را در دستور کار قرار داده اند. اگر این قضیه را با دید مشاهده در افغانستان پیگیری کنیم به روشنی مثالهایی از تخریب فرهنگی، تمدنی و دینی مردم، توسط رسانه های بیگانه و عوامل درونی آنان را خواهیم یافت: از قرآن سوزی سربازان امریکایی گرفته تا، ترویج مسیحیت، ارجحیت دختران به پسران برای استخدام، پخش سریالهای مبتذل خارجی و راه اندازی "فشن شو" گرفته تا اقدام اخیر بی بی سی فارسی.

امروز بر دولت محترم جمهوری اسلامی افغانستان، وزارت اطلاعات و فرهنگ و نخبگان سیاسی، اجتماعی و بومی فرض است تا شکاف ایجاد شده بین خود و مردم را پر کنند و با یک "مهندسی فرهنگی" حساب شده، فرهنگ ملی و دینی را تقویت و ارزشهای فرهنگی را احیاء کنند، الگوها، مفاخر فرهنگی و محورهای استقلال فرهنگی را مورد توجه قرار دهند و با به صحنه کشاندن روحانیون اجازه ندهند رسانه های غربی با حمایت بعضا مستقیم اربابان زر و زور، پس از آماده سازی زمینه، نقشه های شبیخون فرهنگی خویش را در کشور پیاده کنند. از همه مهمتر دولت محترم برای اینکه نشان دهد افغانستان تحت اشغال نیست می بایست اعتماد مردم در راستای مبارزه با تهاجم فرهنگی دشمن را به دست آورد.
درغیر آن اگر دین، زبان، خط و دیگر محورهای استقلال فرهنگی از بین بروند، روحانیون اگر منزوی بمانند و شکاف اجتماعی بین نخبگان بومی و مردم اگر پر نشود، افغانستان اگر به بمب اتم هم دست یابد باز وابسته خواهد بود و یک کشور وابسته از سروری کردن ناتوان است.
https://avapress.net/vdcdx50k.yt0jx6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خداوند آن ملتی را سروری داد که تقدیرش یه دست خویش بسپرد

مطابق با نظر نویسنده این مقاله استقلال فرهنگی نسبت مستقیم با سرنوشت هر ملت دارد.
استعمارگران گرگان باران دیده ای هستند که خم وچم کار را خوب می فامند، اینکه در ابتدای کار تتخریب فرهنگی ملل تحت سلطه خویش را روی دست می گیرند نشان از تجربه شیطانی آنها دارد.
البته جنگ نرم غربی ها علیه مسلمانان شروع شده جنگ که نیاز به تیر وتفنگ ندارد ولی بسیار مخرب تر از جنگ تسلیحاتی است
دشمنان ما میتوانند با این روش و مورد حمله قرار دادن فرهنگ کشور ما میتوانند ایجاد دوگانگی را بین مردم ما ایجاد کنند که بعضا منجر به غربگرایی و اسلام ستیزی میشود (خودباختگی).
عالمان همیشه باید در کنار جامعه اسلامی باشند تا این جامعه از طریق دسیسه های شیطانی که الان از آستین رسانه های غربی برون شده ناکام گذارند
تلویزیون بی بی شیطان بزرگ امابه ظاهرخوش خال خط