28 اسد، نود و سومین سالروز استقرار استقلال افغانستان است روزی که مردم در پايان سومين نبرد استقلال طلبانهی خویش، عليه نيروهاي اشغالگر انگليس، پس از دادن هزاران شهيد و قرباني، سرانجام در سال 1919 ميلادي به استقلال برسند و زمینهی اولین شکست استعمار پیر انگلیس را در مشرق زمین فراهم سازند.
اين ماه براي سه کشور افغانستان، پاکستان و هندوستان از نظر تاريخي بسيار مسرتبخش است، زيرا هر سه این کشورها توانستند در این ماه به استقلال کشورشان دست یابند.
با توجه به اين پسمنظر، افغانستان با اینکه 28 سال زودتر از هند و پاکستان استقلا خود را بدست آورد، اما تفاوت هاي توسعه و ملتسازي، رشد فرهنگي و اقتصادي ميان افغانستان با هند و پاکستان چنان زياد است که نمی توان آن را با این کشورها مقايسه کرد.
براستی عامل اساسي پيشرفت ساير ملل در چه بوده و عامل اصلي بازماندگي کشورمان از قافلهی رشد، تكامل و حضور در رستاخيز عظيم علمي و سیاسی را درچه چیزی می توان جستجو کرد؟ چرا افغانستان در طي اين سالهاي متمادی نتوانسته است، خود را حداقل تا سطح همسايگان خود برساند؟
علی واحدی کارشناس سیاسی در این رابطه می گوید: پس از استقلال افغانستان، حاکمیت
وی در تشریح مطلب فوق، افزود: در زمان ظاهر شاه، کاملا حاکمیت روسها و امریکاییها در زمینه های صنعت، آموزشی، ساختار اجتماعی و ... مشهود بود و امتیازات متوازن و مساوی بر آنها داده می شد و چنانچه قیامهایی از سوی مردم برای ساقط کردن نظامهای وابسته صورت می گرفت با سرکوب همه جانبهی دولت مواجه می گردید.
دوکتور علی واحدی در گفتگو با خبرگزاری آوا، سپس به استقلال کشورهای همجوار و همسایه افغانستان مانند هند و پاکستان اشاره کرد و افزود: در هند بعد از ظهور گاندی و قیامهای موجود در آن زمان، با آنکه تنشهاي مذهبي و قومي در آن به شکل حاد خود جريان داشته و دارد، اما اين تنش ها هرگز نتوانست، تنه اصلي وحدت و حاکميت ملي این کشور را با خطر مواجه سازد، چنانکه شاهد هستیم، اندیشه و حاکمیت مردم در آن، روز به روز گسترش یافت و توانست در کنار حفظ استقلال خود به خوکفایی نیز برسد.
وی در ادامه افزود: پاکستان نیز بعد از رسیدن به استقلال با وجود تنش ها و چالش های فراوان توانست، وحدت ملي و تماميت ارضي خود را در سایه حاکمیت ملی حفظ کند و به پیشرفت هایی در زمینه های، توسعه اقتصادي، رشد صنعت و تکنولوژي و ... دست یابد.
به باور این تحلیلگر سیاسی، افغانستان با داشتن منابع سرشار از معادن و ذخایر زیرزمینی غنی با وجود حضور نیروهای خارجی هنوز نتوانسته است به شکوفایی اقتصادی و خودکفایی ملی دست یابد و این مسئله گویای آن است که حضور غربی ها در امور افغانستان، نه تنها چیزی جز خیانت، فریب مردم و قاچاق مواد مخدر برای کشور به ارمغان نیاورده، بلکه آنها را در همه زمینه ها بخصوص اقتصاد وابسته تر کرده است.
وی دلیل همهی این وابستگی ها را بی کفایتی و وابستگی دولتمردان کشور به بیگانگان و در نظر گرفتن منافع آنها عنوان کرد و تصریح نمود: چنانچه سران و حکام کشور بر مبنای خواست مردم و حاکمیت ملی خود قدم بر دارند، افغانستان می تواند با کمکهای مجامع بین المللی بدون قید و شرط با استقلال واقعی دست یابد.
این صاحبنظر کشورمان در ادامه مطلب فوق، به کمک های اقتصادی کشور های استعمارگر اشاره و خاطر نشان کرد: کمک های مالی که در افغانستان از سوی ناتو و غرب صورت می پذیرد، نه تنها تا کنون مشکل کشور را حل ننموده، بلکه آن را دچار تزلزل و وابستگی کامل کرده است.
واحدی با بیان اینکه تنها درصد ناچیزی از کمکهای غرب صرف بازسازی، توسعه و رفع مشکلات مردم و کشور شده است، اذعان نمود: چنانچه کمکهایی را که از جانب غرب در کشور صورت می پذیرد، مورد ارزیابی قرار دهیم، می بینیم که بخش عمده و اساسی آن در راستای اهداف خودشان مصرف شده و با عناوین خاصی دوباره به آنها برگشت داده می شود.
وی در ادامه افزود: تاکنون این مسئله را باید دولتمردان و ملت افغانستان به خوبی درک کرده باشند که نمی توان به کشورهای غربی و سلطه گر امیدوار بود، چرا که راه حل پیشرفت کشور، حاکمیت ملی بر مبنای اصول اعتقادی و اسلامی و خواست مردم است، چنانچه این مسئله تحقق یابد و بیگانگان از کشور خارج شوند، افغانستان خواهد توانست در سطح همسایگان خود و منطقه و حتی فراتر از آنها حرکت کند.
حضور سیطره طلبانهی غرب به نام جامعهی جهانی در کشور متضاد با فرهنگ ملت مجاهد افغانستان می باشد و می توان گفت که تحولات ده سال اخیر در کشور و تأثیرات مخرب آن در عرصهی فرهنگی کمتر از ویرانی های جنگ نبوده به طوریکه مسیری که اکنون در کشورمان در عرصهی فرهنگی دنبال می شود، مسیر افراط و سقوط در دام تهاجم کشورهای بیگانه و غیر اسلامی است.
پخش و ترویج برنامه ها و فیلم های مبتذل غربی از برخی تلویزیون های خصوصی، وجود مراکز فساد و فحشا، فروش مشروبات الکلی و فیلم های خشن غرب در بازار های سی دی و ... از جمله برنامه هایی است که همه نشان از گسترش فرهنگ ابتذال غرب در جامعه اسلامی کشور دارد.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که یکی از ابزارهای کشورهای سلطهگر برای دستیابی به اهداف سلطه طلبانه شان، تهاجم فرهنگی در کشور است ،آنها در تلاشند تا با این حربه و با نشانه رفتن باورها و سنت های دینی و اسلامی زمینه های سلطه و استعمار خود را در کشورهای تحت سلطهی خویش فراهم سازند.
دوکتور علی واحدی ضمن تایید مطلب فوق، در بخش دیگری از این گفتگو به خبرگزاری آوا، گفت: جامعه افغانستان نه تنها مورد هجمه نظامی قرار گرفته، بلکه مورد تهاجم فرهنگی غرب قرار دارد که ضرر آن برای ملت و جامعه بسیار خطرناک تر از تهاجم نظامی می باشد، چرا که هویت یک ملت را فرهنگ آنان تشکیل می دهد، اگر ما استقلال فرهنگی داشته باشیم، مسلماً به استقلال نظامی، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دست خواهیم یافت.
به عقیدهی وی، دشمنان در تهاجم فرهنگی تفکر و اندیشهی ملت ها را مورد هدف قرار می دهند، چرا که اگر ملتی از لحاظ فرهنگی، جیره خوار بیگانگان باشد، صد در صد از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی نیز وابسته و جیره خوار آنان خواهد شد، لذا دشمنان در تلاشند تا با گرفتن روحیه خودباوری و ایمان از یک ملت، آن را مطیع و وابسته به خود سازند.
این کارشناس سیاسی، اعتقاد به فرهنگ و ارزشهای اسلامی ملت افغانستان را علت عمده شکست انگلیسها در طی دوران جنگ عنوان و تصریح کرد: یکی از دلایلی که در حال حاضر کشورما دچار تفرقه و مسائل قومیت شده، گسترش و تهاجم فرهنگ غربی می باشد، زیرا فساد اخلاقی زمینه علم و رشد و تعالی را از انسان می گیرد و او را به انسانی وابسته و غیر فعال مبدل می سازد .
وی در ادامه دورهی حال حاضر را از لحاظ فرهنگی و فرهنگ سازی برای افغانستان دوره ای بسیار حساس و خطیر خواند و گفت: باید برای مقابله با پدیدهی خطرناک و شوم تهاجم فرهنگی، هرچه سریعتر گامهای اساسی و سازنده برداشته شود تا فرهنگ اصیل اسلامی مان به درستی در بین جوانان ترویج یابد.
واحدی نقش نسل جوان را در استقلال سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور بسیار مهم و حائز اهمیت توصیف و اذعان نمود: جوانان ما با توجه به شرایط حاکم در کشور تا کنون از پیشرفت در عرصه های علمی، فرهنگی و ...دور مانده اند و این وظیفه دولت و علمای کشور است که زمینه رشد و تعالی هر چه بیشتر نسل جوان را در راستای اهداف اسلامی فراهم آورند.
این صاحبنظر کشورمان در خاتمه خطاب به جوانان کشور خاطر نشان کرد: برای داشتن افغانستانی آباد و سربلند نباید خود را به بیگانگان و قدرتهای آنان وابسته کنیم، بلکه باید با حفظ روحیهی بیگانه ستیزی و هویت اصیل فرهنگی و ملی خود باری دیگر در برابر هجوم غرب بایستیم و در مقابل فرهنگ بیگانه منفعل و تسلیم نشویم.