به راستی کسانیکه امروز ظلم و تعدی و تجاوز در غزه را ملاحظه نموده و درک میکنند و علیه این ظلم آشکار حتی کوچکترین عکسالعملی نشان می دهند، از جمله لشکریان خدا برای اقامه حق در روی زمین محسوب میشوند.
اما یقینا کسانیکه توحش، تجاوز و تعرض جبههی باطل را نادیده میگیرند و یا با سکوت خودشان میدان را به طواغیت واگذار میکنند، از جملهای جنود شیطان تلقی گردیده، برای استمرار ظلمات و فراگیری آن در جوامع بشری نقش موثر ایفامی کنند.
بهصورت اجمالی و کلی حامیان مردم مظلوم فلسطین و غزه، عامل به معارف توحیدی هستند و همدستان رژیم غاصب و صفاک صهیونیستی، بهعنوان تاسی کنندگان و مجریان ابلیس موضوعیت دارند.
اما در این بحبوحه امثال ما کجای کار قرار داریم؟ آیا تا اکنون عیار ایمان خویش را با نقد عیارسنجی چون فلسطین و غزه محک زده ایم؟ تا چه میزان در حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین موضع گرفتهایم؟ چه واکنش و عکسالعملی در برابر طواغیت عصر بروز و ظهور داده ایم؟ آیا ما میتوانیم در میدانهای نبرد نظامی حضور بههم برسانیم و دوشادوش امت مسلمه غزه، علیه جنود جهل به مبارزه و مقابله بپردازیم؟
آیا میتوانیم در تجهیز و تمویل مالی و پتانسیلی برای تقویت جبهه حق باشیم و در حمایتهای مالی و مهیاسازی تسلیحات، برای رزمندگان و مجاهدان راه حق ممد و مفید واقع شویم؟ آیا میتوانیم در جنگهای شناختی، روایی و رسانهای بازتاب دهنده وقایع و رویدادها و رخدادهای رویارویی جبهات حق و باطل باشیم؟
به راستی در کدام یک از بخشهای پر اهمیت و لازم کارآمدی داریم؟
پاسخ بسی روشن و مشخص است، اگر ما در شهر و کشوری زندگی میکنیم که مسیر رفتن و حضور داشتن در کنار نیرویهای نظامی مجاهدان فلسطینی مهیا و ممکن است، پس ملزم به حضور و نبرد در معرکهی نظامی در کنار لشکریان حق هستیم و هیچگونه توجیهی پذیرفتنی نیست، علاوه بر داشتن این شرایط، اگر به هردلیل دیگری نمیرویم، به معنی دقیق کلمه ما مخنث و منفعل بوده و باری بر دوش هستی می باشیم.
اگر در شهر و دیاری زندگی میکنیم که همه مسیرها برای رفتن و حضور یافتن بهصورت فیزیکی در کنار رزمندگان فلسطینی و غزه ممکن نیست و شرایط مذبور را نداریم، اما فقط با مالکیت و دارایی های مادی و مالی قادر به تمویل و تجهیز اکمالاتی و تسلیحاتی هستیم، پس برای ما ملزم و ضروری است تا با توانایی های مالی خود، تقویت کننده بخش تجهیزاتی و انرژیکی جبهه حق و حقیقت باشیم. اگر نظر به داشتن شرایط مالی امدادگر اکمالاتی، تجهیزاتی و تسلیحاتی مجاهدان حاضر در صحنه نبرد نیستیم، پس همچنان با سکون و سکوت خویش مهر ابطال و انفعال در پیشانی خود کوبیدهایم و از ردهای مسلمانیت اخراج و در یومالحشر سرافنگده خواهیم بود.
همانگونه که در دو بخش نخست اشاره نمودم، اگر در شهر و شرایطی زی و زیست داریم که نه ما را توان مالی است و نه مسیر حضور فیزیکی در نبرد رو در رو با جبهه کفر و الحاد، پس تنها نقشی که میتوان در حمایت از مظلومان عالم و عصر ایفا نمود، حضور در رسانهها، شبکهها و شهرهای دیجیتالی است که با بازتاب رویدادهای حقیقی و واقعی، صدای فریاد کودکان و زنان و بی پناههان امت مسلمه و مردم مجاهد و مبارز فلسطین و غزه باشیم و چهرهی بهیموتصفتانه و ددمنشانه و صفاکانهی متوحش غرب و رژیم غاصب اشغالگر را بیش از پیش آشکار ساخته و با تبیین، تفسیر و توصیف حق مدارانه و واقعیت گرایانه، روند هبوط و افول نظام استکباری و هژمونی طاغوتی را تسریع و تشدید ببخشیم.
اما ممکن است بعضی از ماها در سرزمین و کشوری زندگی کنیم که نه امکان حضور فزیکی، نه توان حمایت مالی و تسلیحاتی و نه هم مجاز در بازتاب دهی وقایع و رویدادها در شهرهای دیجیتالی و شبکههای رسانهیی باشیم، پس حداقل کاری که میتوانیم انجام بدهیم، استدعا و درخواست از قدرت ذات اقدس الهی، برای پیروزی و ظفر لشکریان خدا، در برابر جبهه باطل نموده و از باری تعالی آزادی و رهایی امت مسلمه مظلوم فلسطین در غزه را خواهان و خواستار شویم، قطعا خداوند به خواستههای برحق بندگان خود لبیک خواهد گفت.