با گذر از گذشته تاریخی ملت مظلوم فلسطین که مجال سخن در آن نیست، باید گفت که از تحمیل درد و رنج بر ملت مظلوم فلسطین توسط استعمار و استکبار، بیش از یکصد سال میگذرد.
در سال ۱۹۱۷م با اعلامیه و طرح بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، زمینه اشغال و بدبختی ملت مظلوم فلسطین زمینهسازی گردید. با طرح بالفور زمینه جایگزینی، اسکان و اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط یهودیان فراهم و عملی شد.
بعد از طرح بالفور و اجرای آن درطول سالهای بعد و الی پایان جنگ جهانی دوم، روند جایگزینی یهودیان هرچند در ابعاد کمتر و به کندی پیش میرفت، اما بعد از جنگ جهانی دوم و با تأسیس کشور صهیونیستی(اسرائیل) در ۱۹۴۸م و با حمایت مستقیم امریکا، اشغال و تصرف سرزمینها وارد فاز تازه و جدی گردید. یهودیان از سراسر دنیا به ویژه اروپای شرقی، با پشتیبانی انگلیس به سوی سرزمینهای فلسطینی سرازیر شدند و به صورت وحشیانه به اشغال و کشتار مردمان مظلوم و بیدفاع بومی آن آغاز و مبادرت ورزیدند.
با این حال و در اوج نابسامانیها، همه بیخیال فلسطین مظلوم بودند و شدند، کشورهای تازه تأسیس عرب منطقه مشغول جنگهای داخلی برای تأسیس حکومت و استقلال بودند، سوریه هنوز یک سالگی استقلالاش را جشن نگرفته بود، عراق و مصر تحت فشار انقلابیون و جمهوریت خواهان وضعیت شکنندهای داشت، عربستان سعودی تحت حاکمیت ابن سعود با حامیان غربی پیمانهای اقتصادی و سیاسی میبست و اردن داعیهدار سرزمینهای اشغالی، هیچ توان و برنامهای برای مقابله نداشت. در عین حال روند جایگزینی و اشغال سرزمینها توسط یهودیان تسریع و سرزمینهای فلسطین به شدت تمام در سایه حمایت کشورهای مستکبر غربی غصب، تصرف و اشغال میشد. ملت مظلوم فلسطین تنها وسیلهای که داشت، صدای اعتراض مدنی بود که بلند میکردند. اما تظاهرات و جنبشهای انسانی ملت مظلوم فلسطین که در اعتراض به اشغال و کشتار علیه آنها شکل گرفت، توسط دولت تازه تأسیس یهودی و با همکاری امریکا و استکبار جهانی سرکوب گردیده و وحشیانه به خاک و خون کشیده میشد.
حرکات، جریانات و جنبشهای دهه پنجاه و شصت در کشورهای عربی هم نتوانست به نفع ملت فلسطین مایه بگذارد و تمام شود، از بحران کانال سوئز تا استقرار جمهوریت در کشورهای عراق و مصر، تشکیل اتحادیه کشورهای متحد عربی متشکل از مصر، سوریه و یمن، هیچ کاری عملی و عینی در مقابل جنایات و اشغال سرزمینهای فلسطینی نتوانست انجام دهد، کشورهای عربی و جریانات و جنبشهای بوجود آمده و اهدافی که آنها میخواستند علیه دولت اشغالگر، اقدام عملی و مبارزه جدی با اشغالگری رژیم صهیونیزم کنند؛ در جنگهای سالهای ۶۷ و ۷۳ به شکست انجامید و اسرائیل با حمایت امریکا و غرب، برتری خود را در جنگ رو در رو بر اعراب و کشورهای منطقه ثابت ساخت و در این جریان و جنگها، ضربات سنگینی بر پیکر بیروح و انگیزه کشورهای عربی که اندک امید مبارزه به آنها بود، وارد آمد و حتی سرزمینهایی به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد.
در اوج بحران و ناملایمات جاری، تشکیلات خودگردان فلسطین با شعار مقابله و مبارزه جدی علیه اسرائیل، با وجود مخالفتهای داخلی و بیرونی و کشورهای عرب منجمله اردن و دیگران در سال ۱۹۵۹م در کویت توسط یاسر عرفات و جمعی دیگر از مبارزان فلسطینی شکل گرفت. هرچند امیدها بر این بود که بتواند روزنهی امیدی برای پایان اشغالگری و کشتار و مبارزات جدی برای آزادی باشد، اما بعدتر به خاطر اتکای بیش از حد به کشورهای عرب منطقه، مداخلات کشورهای عربی و معاملات پیدا و پنهان آنها در جنگ و صلح و عدم استقلالیت جنبش فتح در تصامیم اصلی و اساسی، کاری از تشکیلات برنیامد. هرچند پرچم مبارزات آزادی را برای نخستینبار مستقلانه جهت آزادی مظلوم فلسطین برداشتند.
اما روزنه امید به آزادی زمانی زنده شد که انقلاب کبیر جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) تحقق یافت و به پیروزی رسید. امام خمینی بلافاصله و با نامگذاری آخرین جمعه رمضان به نام روز قدس و فلسطین، امید و روح تازهای بر پیکر زخمی ملت مظلوم و ستم کشیده فلسطین دمیده و در کنار آن، تآسیس جریان قدرتمند سیاسی- نظامی حزبالله در دهه هشتاد و با پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران در لبنان، محور مقاومت را شکل داد و برای نخستینبار به صورت جدی اسرائیل را با عزم و اراده محکم و مبارزه قاطع به چالش کشیده و هراسان نمود و طرحهای راهبردی مبتنی بر مقابله و مبارزه با اشغال و کشتار بیرحمانه علیه آنها ترسیم و عملی نمود و آینده امیدوارکننده را بر ملتهای مظلوم و مستضعف منطقه نوید داد.
در اواخر قرن بیستم و آغاز سده بیست و یکم، اشغال سرزمینها توسط دولت غاصب صهیونیستی از یکطرف و مبارزات ملت ستم کشیده فلسطین از طرف دیگر وارد فاز تازه گردید. جنبش فتح که بیشتر امید و دل به کشورهای معاملهگر عرب بسته بود، گاهی با مذاکره و صلح و گاهی با تهدید و مبارزه عملا حیثیت سیاسی خود را از دست داد و ابهت نظامی را که از دیر وقت از دست داده بود و عملا کاری جدی از آنها ساخته نبود، جریان مبارزه را کندتر کرد. در این میان ملت مظلوم فلسطین ناامیدانه همه روز توسط اسرائیل اشغال و سرکوب میشد و کشتار وحشیانه ادامه داشت. اما محور مقاومت به رهبری و حمایت راهبردی جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای منطقه مانند حزبالله لبنان به پیروزیهای ارزشمند در منطقه و در عرصههای نظامی و سیاسی، اخصا در جنگهای رو در رو در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶ دست یافت و شکستهای استراتژیک و محوری بر پیکر صهیونیزم اشغالگر وارد کرد و بار دیگر امیدهای ملتهای مظلوم منطقه به ویژه فلسطین را برای احقاق حق مسلمشان زنده کرده و حیات تازه بخشید که میتوان با مبارزه به آن دست یافت. با این حال افراد نخبه و مبارز فلسطینی با تشکیل جبهه مقاوم و جدیدی همانا جنبش مبارز حماس در دهه اخیر قرن بیستم، امیدهای مقاومت و پیروزی را بار دیگر در بطن سرزمینهای اشغالی زنده کرد و آنها تنها راه مقابله با اشغالگری، سرکوب و کشتار بیرحمانه را، مبارزه جدی در جهت استقلال و آزادی میدیدند و به آن پرداختند.
در سالهای اخیر مبارزات و به ویژه سالهای پسین، حرکت و اقدامات آزادیخواهانه جنبش حماس علیه قتل و کشتار بیرحمانه صهیونیزم، با عزم محکم و اراده قاطع شروع گردید و ادامه دارد. در طول این سالها هزاران نفر از این گروه مبارز و ملت مظلوم فلسطین توسط اسرائیل در راه آزادی و آزادسازی قدس و سرزمینهای اشغالی وحشیانه قربانی و سلاخی شدند، اما بر عزم آنها مبنی بر آزادی سرزمینها نتوانست خللی ایجاد کند.
حالا اسرائیل در سایه سکوت مرگبار سازمانهای جهانی و کشورهای عرب تحت حمایت استکبار جهانی و غرب، همه روزه به شهرکسازی در مناطق اشغالی و کشتار بیرحمانه مردان، زنان و کودکان مظلوم فلسطینی و بازداشت آنها ادامه میدهد. چنانکه به اساس آمار تازه منتشر شده، در طول بیشتر از هفتاد سال اشغال مستقیم سرزمینها توسط اسرائیل، بیش از صد هزار نفر اعم مرد، زن و کودک فلسطینی قربانی خشونتهای وحشیانه دولت غاصب اسرائیل و حامیان بینالمللی آن شده است.
امروزه و با نظاره سازمان ملل و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری، غزه و کرانه باختری سختترین شرایط انسانی و بشری را تجربه میکند و سالهاست که در محاصره شدید اقتصادی و سیاسی به سر میبرد. از آزادی، آرامش و امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی خبری نیست و همه روزه حمله و کشتار بیرحمانه جریان داشته و مردم قتل عام میشود.
معامله قرن هم مبنی بر تآسیس کشور قدرتمند یهود در حال شکل است و پایههای آن در حال اساسگذاری است. کشورهای معامله گر عرب منطقه مانند عربستان سعودی و بعضی از کشورهای دیگر همه و با هماهنگی امریکا و اسرائیل نقشه نابودی ملت مظلوم فلسطین را به خاطر روحیه آزادیخواهانه و منافع اقتصادیشان دارند عملی میکنند.
در شرایط کنونی تنها امید فلسطینیان حمایت محور مقاومت و مبارزات جریانات آزادی خواه داخلی در راستای آزادی فلسطین از چنگ اشغال است و تنها راه نجات فلسطین همانا مبارزه، اتحاد، یکپارچگی و حمایت همهجانبه محور مقاومت و کمک ملتهای آزاده از آنان و گرامی داشت از روز قدس و همکاری و همدردی و همیاری مسلمانان در مبارزه تا تحقق عدالت و آزادی است تا فلسطین از یوغ ستم و اشغال رژیم غاصب و متوحش صهیونیستی نجات یابد.
بدون شک وعده خداوند تحققپذیر است و ملتهای مستضعف بر مستکبر پیروز خواهند شد و پایان ملتهای مظلوم و مبارز برای احقاق حقشان، پیروزی خواهد بود.
در سال ۱۹۱۷م با اعلامیه و طرح بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، زمینه اشغال و بدبختی ملت مظلوم فلسطین زمینهسازی گردید. با طرح بالفور زمینه جایگزینی، اسکان و اشغال سرزمینهای فلسطینی توسط یهودیان فراهم و عملی شد.
بعد از طرح بالفور و اجرای آن درطول سالهای بعد و الی پایان جنگ جهانی دوم، روند جایگزینی یهودیان هرچند در ابعاد کمتر و به کندی پیش میرفت، اما بعد از جنگ جهانی دوم و با تأسیس کشور صهیونیستی(اسرائیل) در ۱۹۴۸م و با حمایت مستقیم امریکا، اشغال و تصرف سرزمینها وارد فاز تازه و جدی گردید. یهودیان از سراسر دنیا به ویژه اروپای شرقی، با پشتیبانی انگلیس به سوی سرزمینهای فلسطینی سرازیر شدند و به صورت وحشیانه به اشغال و کشتار مردمان مظلوم و بیدفاع بومی آن آغاز و مبادرت ورزیدند.
با این حال و در اوج نابسامانیها، همه بیخیال فلسطین مظلوم بودند و شدند، کشورهای تازه تأسیس عرب منطقه مشغول جنگهای داخلی برای تأسیس حکومت و استقلال بودند، سوریه هنوز یک سالگی استقلالاش را جشن نگرفته بود، عراق و مصر تحت فشار انقلابیون و جمهوریت خواهان وضعیت شکنندهای داشت، عربستان سعودی تحت حاکمیت ابن سعود با حامیان غربی پیمانهای اقتصادی و سیاسی میبست و اردن داعیهدار سرزمینهای اشغالی، هیچ توان و برنامهای برای مقابله نداشت. در عین حال روند جایگزینی و اشغال سرزمینها توسط یهودیان تسریع و سرزمینهای فلسطین به شدت تمام در سایه حمایت کشورهای مستکبر غربی غصب، تصرف و اشغال میشد. ملت مظلوم فلسطین تنها وسیلهای که داشت، صدای اعتراض مدنی بود که بلند میکردند. اما تظاهرات و جنبشهای انسانی ملت مظلوم فلسطین که در اعتراض به اشغال و کشتار علیه آنها شکل گرفت، توسط دولت تازه تأسیس یهودی و با همکاری امریکا و استکبار جهانی سرکوب گردیده و وحشیانه به خاک و خون کشیده میشد.
حرکات، جریانات و جنبشهای دهه پنجاه و شصت در کشورهای عربی هم نتوانست به نفع ملت فلسطین مایه بگذارد و تمام شود، از بحران کانال سوئز تا استقرار جمهوریت در کشورهای عراق و مصر، تشکیل اتحادیه کشورهای متحد عربی متشکل از مصر، سوریه و یمن، هیچ کاری عملی و عینی در مقابل جنایات و اشغال سرزمینهای فلسطینی نتوانست انجام دهد، کشورهای عربی و جریانات و جنبشهای بوجود آمده و اهدافی که آنها میخواستند علیه دولت اشغالگر، اقدام عملی و مبارزه جدی با اشغالگری رژیم صهیونیزم کنند؛ در جنگهای سالهای ۶۷ و ۷۳ به شکست انجامید و اسرائیل با حمایت امریکا و غرب، برتری خود را در جنگ رو در رو بر اعراب و کشورهای منطقه ثابت ساخت و در این جریان و جنگها، ضربات سنگینی بر پیکر بیروح و انگیزه کشورهای عربی که اندک امید مبارزه به آنها بود، وارد آمد و حتی سرزمینهایی به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد.
در اوج بحران و ناملایمات جاری، تشکیلات خودگردان فلسطین با شعار مقابله و مبارزه جدی علیه اسرائیل، با وجود مخالفتهای داخلی و بیرونی و کشورهای عرب منجمله اردن و دیگران در سال ۱۹۵۹م در کویت توسط یاسر عرفات و جمعی دیگر از مبارزان فلسطینی شکل گرفت. هرچند امیدها بر این بود که بتواند روزنهی امیدی برای پایان اشغالگری و کشتار و مبارزات جدی برای آزادی باشد، اما بعدتر به خاطر اتکای بیش از حد به کشورهای عرب منطقه، مداخلات کشورهای عربی و معاملات پیدا و پنهان آنها در جنگ و صلح و عدم استقلالیت جنبش فتح در تصامیم اصلی و اساسی، کاری از تشکیلات برنیامد. هرچند پرچم مبارزات آزادی را برای نخستینبار مستقلانه جهت آزادی مظلوم فلسطین برداشتند.
اما روزنه امید به آزادی زمانی زنده شد که انقلاب کبیر جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) تحقق یافت و به پیروزی رسید. امام خمینی بلافاصله و با نامگذاری آخرین جمعه رمضان به نام روز قدس و فلسطین، امید و روح تازهای بر پیکر زخمی ملت مظلوم و ستم کشیده فلسطین دمیده و در کنار آن، تآسیس جریان قدرتمند سیاسی- نظامی حزبالله در دهه هشتاد و با پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران در لبنان، محور مقاومت را شکل داد و برای نخستینبار به صورت جدی اسرائیل را با عزم و اراده محکم و مبارزه قاطع به چالش کشیده و هراسان نمود و طرحهای راهبردی مبتنی بر مقابله و مبارزه با اشغال و کشتار بیرحمانه علیه آنها ترسیم و عملی نمود و آینده امیدوارکننده را بر ملتهای مظلوم و مستضعف منطقه نوید داد.
در اواخر قرن بیستم و آغاز سده بیست و یکم، اشغال سرزمینها توسط دولت غاصب صهیونیستی از یکطرف و مبارزات ملت ستم کشیده فلسطین از طرف دیگر وارد فاز تازه گردید. جنبش فتح که بیشتر امید و دل به کشورهای معاملهگر عرب بسته بود، گاهی با مذاکره و صلح و گاهی با تهدید و مبارزه عملا حیثیت سیاسی خود را از دست داد و ابهت نظامی را که از دیر وقت از دست داده بود و عملا کاری جدی از آنها ساخته نبود، جریان مبارزه را کندتر کرد. در این میان ملت مظلوم فلسطین ناامیدانه همه روز توسط اسرائیل اشغال و سرکوب میشد و کشتار وحشیانه ادامه داشت. اما محور مقاومت به رهبری و حمایت راهبردی جمهوری اسلامی ایران و جنبشهای منطقه مانند حزبالله لبنان به پیروزیهای ارزشمند در منطقه و در عرصههای نظامی و سیاسی، اخصا در جنگهای رو در رو در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۶ دست یافت و شکستهای استراتژیک و محوری بر پیکر صهیونیزم اشغالگر وارد کرد و بار دیگر امیدهای ملتهای مظلوم منطقه به ویژه فلسطین را برای احقاق حق مسلمشان زنده کرده و حیات تازه بخشید که میتوان با مبارزه به آن دست یافت. با این حال افراد نخبه و مبارز فلسطینی با تشکیل جبهه مقاوم و جدیدی همانا جنبش مبارز حماس در دهه اخیر قرن بیستم، امیدهای مقاومت و پیروزی را بار دیگر در بطن سرزمینهای اشغالی زنده کرد و آنها تنها راه مقابله با اشغالگری، سرکوب و کشتار بیرحمانه را، مبارزه جدی در جهت استقلال و آزادی میدیدند و به آن پرداختند.
در سالهای اخیر مبارزات و به ویژه سالهای پسین، حرکت و اقدامات آزادیخواهانه جنبش حماس علیه قتل و کشتار بیرحمانه صهیونیزم، با عزم محکم و اراده قاطع شروع گردید و ادامه دارد. در طول این سالها هزاران نفر از این گروه مبارز و ملت مظلوم فلسطین توسط اسرائیل در راه آزادی و آزادسازی قدس و سرزمینهای اشغالی وحشیانه قربانی و سلاخی شدند، اما بر عزم آنها مبنی بر آزادی سرزمینها نتوانست خللی ایجاد کند.
حالا اسرائیل در سایه سکوت مرگبار سازمانهای جهانی و کشورهای عرب تحت حمایت استکبار جهانی و غرب، همه روزه به شهرکسازی در مناطق اشغالی و کشتار بیرحمانه مردان، زنان و کودکان مظلوم فلسطینی و بازداشت آنها ادامه میدهد. چنانکه به اساس آمار تازه منتشر شده، در طول بیشتر از هفتاد سال اشغال مستقیم سرزمینها توسط اسرائیل، بیش از صد هزار نفر اعم مرد، زن و کودک فلسطینی قربانی خشونتهای وحشیانه دولت غاصب اسرائیل و حامیان بینالمللی آن شده است.
امروزه و با نظاره سازمان ملل و نهادهای به اصطلاح حقوق بشری، غزه و کرانه باختری سختترین شرایط انسانی و بشری را تجربه میکند و سالهاست که در محاصره شدید اقتصادی و سیاسی به سر میبرد. از آزادی، آرامش و امکانات رفاهی، بهداشتی و آموزشی خبری نیست و همه روزه حمله و کشتار بیرحمانه جریان داشته و مردم قتل عام میشود.
معامله قرن هم مبنی بر تآسیس کشور قدرتمند یهود در حال شکل است و پایههای آن در حال اساسگذاری است. کشورهای معامله گر عرب منطقه مانند عربستان سعودی و بعضی از کشورهای دیگر همه و با هماهنگی امریکا و اسرائیل نقشه نابودی ملت مظلوم فلسطین را به خاطر روحیه آزادیخواهانه و منافع اقتصادیشان دارند عملی میکنند.
در شرایط کنونی تنها امید فلسطینیان حمایت محور مقاومت و مبارزات جریانات آزادی خواه داخلی در راستای آزادی فلسطین از چنگ اشغال است و تنها راه نجات فلسطین همانا مبارزه، اتحاد، یکپارچگی و حمایت همهجانبه محور مقاومت و کمک ملتهای آزاده از آنان و گرامی داشت از روز قدس و همکاری و همدردی و همیاری مسلمانان در مبارزه تا تحقق عدالت و آزادی است تا فلسطین از یوغ ستم و اشغال رژیم غاصب و متوحش صهیونیستی نجات یابد.
بدون شک وعده خداوند تحققپذیر است و ملتهای مستضعف بر مستکبر پیروز خواهند شد و پایان ملتهای مظلوم و مبارز برای احقاق حقشان، پیروزی خواهد بود.