عدهای از افراد که همواره مترصد دامن زدن به مباحث قومیاند، به زبان آوردن این حقیقت عریان که هدف مهم موسسات غربی و مزدوران آنها در دوران جمهوریت، به فساد کشاندن جوانان مومن و مومنهی افغانستان بود را از زبان آقای حسینی مزاری به جنجالهای قومی ربط میدهند.
عدهای هم که فرصت را غنیمت شمرده و بنا به برخی خصومتها با مرکز تبیان و رییس این مرکز فرهنگی اجتماعی فعال، به سوءاستفاده از فضای بوجودآمده پرداخته و در عقدهگشاییهای خود تا آنجا پیش رفتهاند که پیشنهاد جلوگیری از فعالیت مرکز تبیان و حتی حذف فیزیکی آقای حسینی مزاری را مطرح کردهاند.
عدهای دیگر نیز اصولا بدون اندیشه و صرفا به فراخور جوّ ایجادشده در فضای مجازی، که در حال حاضر محکومیت سخنان آقای حسینی مزاری است، به ابراز ناراحتی و حتی فحش و دشنام به وی مبادرت کردهاند.
البته دستهبندی افرادی که نسبت به اظهارات رییس مرکز تبیان واکنش منفی نشان دادهاند بیش از این سه تقسیم بندی است، چرا که ممکن است گروهی از افراد نیز دلسوزان دغدغهمندی باشند که مقصود و کنه مطالب ارائهشده در سخنرانی آقای حسینی مزاری در مشهد مقدس را حقیقتا و به درستی متوجه نشدهاند و با برداشت اشتباهِ خود به واکنش پرداختهاند، اما به هر حال در این نوشته مجال بسط دادن و دستهبندی بیشتر این افراد نیست.
صرف نظر از اهداف و اغراض کسانی که نسبت به سخنان رییس مرکز تبیان واکنش منفی نشان دادهاند، عمدهی حرف آنان این موارد است:
۱- آمارهای ارائهشده از سوی وی غلط و به نوعی افترا به مردم شریف دشت برچی است.
۲- بیان علنی این آمار پیامدهای منفی امنیتی برای مردم غرب کابل دارد.
۳- هدف از طرح این موضوع از سوی آقای حسینی مزاری عقدههای شخصی وی و فراهم نمودن زمینهی کشتار مردم هزاره است!
۴- رییس مرکز تبیان از جانب حکومت ا.ا.ا پروژهی بدنام کردن قوم هزاره را تحویل گرفته است.
همانطور که در ابتدای این نوشته به این فرمایش مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام اشاره کردم که فرمودهاند «عاقل کسى است که با فکر درست، به استقبال نظرات گوناگون برود و در عواقب امور بنگرد»، مخاطبان محترم را به تفکر و تعمق در تمامی جوانب و اطراف مسئلهی فوق فرا میخوانم.
غرب کابل که تنوع قومیتی گسترده دارد و البته اکثریت ساکنان آن را شیعیان تشکیل میدهند، از شریفترین هموطنان ما هستند. در طول دو دههی گذشته بیشترین کورسهای آموزشی و برنامههای فرهنگی و مذهبی در همین منطقه از کابل جریان داشته است و این نشانگر علاقهی وصفناشدنی اهالی آن به علم و دانش و مذهب است. اتفاقا سخنان اخیر و گذشتهی آقای حسینی مزاری نیز مؤید این حقیقت میباشد. اگر سخنانی که ایشان قبلا نسبت به شیعیان و هزارهها داشتهاند از جمله اظهارات وی در مورد تلاش گستردهی غربیها در به انحراف کشاندن جوانان شیعه در بامیان با برپایی کنسرتهای مختلط را با این افشاگری وی که بارها تاکید کردهاند که مردم شیعه در افغانستان هدف اصلی تهاجم فرهنگی غرب بودهاند و نیز سخنان اخیر ایشان در فعال بودن فحشاخانهها و کلیساهای خانگی در کابل بخصوص دشت برچی با حمایت و سوبسید غربیها را کنار هم بگذاریم، به این نتیجه میرسیم که ایشان نه تنها توهینی به مردم شریف غرب کابل نکرده، بلکه بر علمدوستی و فرهنگمداری و دینداری آنان صحه گذاشته است. چرا که این مردم علمپرور و متدین و هوشیار هستند که ترس بر اندام دشمنان اسلام میاندازند و طبعا بیشترین هزینه و تلاش دشمن نیز در راستای به انحراف کشاندن همین جماعت خواهد بود، وگرنه دشمن با جماعتِ خنثی و بیضرر که کاری ندارد.
از دیگر سو، وجود فحشاخانهها و کلیساها در یک منطقه یک بحث است و استقبال مردم از آن بحث دیگر است. آقای حسینی مزاری در سخنان اخیر خود در مشهد هیچگاه نگفته است که مردم غرب کابل فاسد بوده و خدای ناکرده مشتریان پر و پا قرص آن فحشاخانهها بودهاند، بلکه تاکید ایشان بر فعالیت این فحشاخانهها با حمایت و سوبسید غربیها برای انحراف کشاندن مردم بوده است. اما آیا غرب در این هدف خود موفق بوده و توانسته که مردم غرب کابل را در سطح گسترده به سمت این فحشاخانهها بکشاند؟! قطعا خیر. فیه تأمل!
از سوی دیگر این اتهام که «آقای حسینی مزاری با بد نام کردن مردم غرب کابل به دنبال دامن زدن به قومیتگرایی و مقابله با یک قوم خاص است» آنقدر غیرمنطقی و سخیف است که اساسا ارزش بررسی ندارد اما به طور خلاصه باید گفت که نسبت دادن اتهام قومگرایی به آقای حسینی مزاری حقیقتا صحیح نیست. ایشان چه در سخنان خود و چه در عمل همواره با جدٌیت به دامن زدن به هرگونه حرکت قومگرایانه مخالفت کرده است. هنگامی که اشرف غنی با پر و بال دادن به افرادی خاص و حمایت از درج نام سادات به عنوان یک قوم مستقل در کشور در تلاش انشقاق میان شیعیان بود، رییس مرکز تبیان به صورت قاطع با جدا شدن قومیت سادات مخالفت کرد. همچنین رویکرد همیشگی وی تقسیم افراد و جریانها بر اساس میزان درستی یا نادرستی اندیشه و عملشان بوده و نه قومیت و جناح و جریان.
همچنین مطالبی که از جانب رییس مرکز تبیان مبنی بر وجود فساد گسترده در دوران جمهوریت بیان شد امر جدیدی نبود و بارها پیش از آن از سوی رسانهها و منابع مختلف به آن اذعان شده بود، تنها تفاوت در دو مسئله بود: یکی آمار ارائهشده از سوی آقای حسینی مزاری برای تعداد فاحشهخانهها و کلیساهای خانگی و دومی هم اصولا هدف وی از طرح این مطلب.
در مورد آمار باید گفت که ایشان عنوان کرده بود که هزاران فاحشهخانه در کابل فعال بوده که از این هزاران فاحشهخانه تنها ۹۶۰ تای آن در غرب کابل فعال بوده است. بیاییم با منطق نادرست همین مخالفین که حالا اینگونه روی آمار ارائهشده از سوی آقای حسینی مزاری زوم کرده و بر اساس آن عنوان کردهاند که حسینی مزاری به دنبال بدنام کردن مردم غرب کابل است میپرسم آیا وقتی ایشان گفته که هزاران فاحشهخانه در کابل فعال بوده که تنها ۹۶۰ تای آن در غرب کابل بوده، این به معنای بیشتر بودن فاحش تعداد فاحشهخانهها در غرب کابل است؟؟ (کافی است که هزاران را با ۹۶۰ مقایسه کنید!)
اما تفاوت دیگر میان بیان فساد گسترده اخلاقی دوران جمهوریت از سوی آقای حسینی مزاری و از سوی منابع و رسانههای دیگر در گذشته در هدف از بیان آنهاست: هدف رییس مرکز تبیان از ارایهی آن آمارها و اساسا بیان وجود فساد اخلاقی و عقیدتی در دوران جمهوریت، اشاره دادن و متوجه کردن مردم به مبارزهی جدیِ حکومت کنونی با مراکز فساد سازمانیافته از سوی حکومت پیشین و ریشهکن کردن آنها بوده است. این نکتهی مهمی است که نباید مغفول بماند.
مطلب را جمع میکنم.
وجدانهای بیدار از خود بپرسند که چگونه میشود که رسانهی تفرقهافکنِ معلومالحالی به نام افغانستان اینترنشنال در اقدامی عجیب و با بولد کردن یک بخش خاص از سخنان آقای حسینی مزاری، تلاش میکند تا به همان بخشِ خاص ضریبِ رسانهای بدهد و بخش اعظم مطالب مطرحشده از جانب وی را به حاشیه ببرد و پس از این اقدام نیز لشکر بازماندگان جمهوریت و افراد و جریانهایی که در فسادهای گستردهی اخلاقی حکومت پیشین نقش داشتند به صف میشوند و با وارد کردن اتهام ناروای «قومگرایی و بدنام کردن مردم غرب کابل» به این عالم دینی تلاش میکنند تا مقصود و هدف اصلی وی از بیان سخنانش در گرد و غبار فضای مسموم مجازی پنهان بماند بگونهای که حتی برخی از دلسوزانِ بیغرض نیز به اشتباه بیفتند و قلم خود را در مسیر زدنِ جبههی خودی به حرکت درآورند!
آری! در این زمانه گاهی تشخیص درست از غلط بسیار سخت میشود و همینجاست که آن سخن گهربار مولایمان علی علیهالسلام که در ابتدا و اواسط این متن به آن اشاره کردم به کار ما خواهد آمد و آن نیز ضرورت تفکر و تأمل در جوانب مسایل و مطالب است.
مخاطبین محترم قطعا سخنان و اظهارات منتقدینِ باغرض و بیغرض در مورد سخنان اخیر آقای حسینی مزاری را به وفور خواندهاند، اما عقل حکم میکند که توضیحات رییس مرکز تبیان در مورد این مسئله را نیز در لینک https://www.avapress.net/fa/note/281029 مطالعه کنند و سپس در فضایی عقلانی و به دور از هیجانات فضای مجازی به قضاوت بنشینند و دوست و دشمن واقعی و دلسوز و غیردلسوز حقیقی نسبت به سرنوشت کشور و مردم افغانستان را بشناسند.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.