سید عباس حسینی/ در آستانه 52مین سالگرد شهادت شهید علامه سید اسماعیل بلخی(ره)، از زمره نخستین مبارزین سیاسی اسلامی ضد استبداد و حاکمیت نظام شاهی در افغانستان و منطقه قرار داریم، اما حیف که هنوز جایگاه این شهید و دانشمند بزرگ مسلمان و شخصیت او، چه در میان مردم افغانستان و چه در سطح ملتهای مسلمان منطقه شناخته نشده است.
پیشگام مبارزات سیاسی اسلامی
بعد از امیر حبیبالله کلکانی که در برابر سیاستها و رویکردهای غیراسلامی شاه امانالله خان قیام کرد، علامه شهید سید اسماعیل بلخی(ره)، نخستین مبارز سیاسی اسلامی است که در برابر نظام سلطنتی و مستبد حاکم در کشور دست به روشنگری و مبارزه زد. مبارزه سیاسی را برای تشکیل یک حکومت اسلامی در افغانستان روی دست گرفت و حتی به مبارزه مسلحانه روی آورد؛ بر این اساس، به نوعی میتوان او را پیشگام مبارزه سیاسی برای برپایی حکومت اسلامی در کشور دانست.
https://www.avapress.net/fa/note/214430/
هرچند در تاریخ سیاسی کشور، از نهضت جوانان مسلمان در دانشگاه کابل به رهبری غلام محمد نیازی و حضور شخصیتهایی چون شهید برهانالدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدالرب رسول سیاف و... در سال 1351، به عنوان سرآغاز ایجاد تشکلهای اسلامی و سیاسی و مبارزات سیاسی یاد میشود، اما شهید علامه بلخی(ره) نزدیک به چهار دهه پیش از آن، تشکلی سیاسی ـ اسلامی به نام حزب ارشاد را به وجود میآورد. او و همفکرانش به تدریج در ادارات و نهادهای دولتی نفوذ کرده و برخی از کارمندان دولتی و شخصیتهای فکری و فرهنگی را به سوی خود جذب کردند؛ به گونهای که گفته میشود، طی دو ماه 2500 نفر را جذب این حزب نمودند. او همچنین اولین هسته مقاومت را در مجتمع اسلام ایجاد میکند و با سفر و همچنین تبعید به شهرهای مختلف کشور، به مبارزات سیاسی، ارشاد و تبلیغ اسلام پرداخت. شهید بلخی(ره) در تأسیس تشکلهای سیاسی دیگری چون حزب وطن و سازمان جوانان اسلام نیز مشارکت داشته است.
علامه بلخی(ره) در ادامه فعالیتهای سیاسی خود، به همراه یارانش به فکر فعالیت مسلحانه علیه حکومت افتادند و اولین حرکت گسترده مسلحانه خود را در ماه حمل سال 1329 خورشیدی با قصد سرنگونی رژیم شاهی آغاز کردند، اما این قیام مسلحانه با خیانت یکی از یاران سیاسی آنان نافرجام ماند و شهید بلخی(ره) و برخی از یارانش توسط حکومت دستگیر شده و بدون هیچ محاکمه و مدرکی به زندان «دهمزنگ» کابل منتقل شدند. آنها 14 سال را در زندان پشت سر گذاشتند.
شخصیتی فرا ملی؛ از فلسطین تا ایران
سفرها و مبارزات او تنها به افغانستان خلاصه نشد، بلکه با سفر به چند کشور عربی از جمله عربستان، عراق، مصر، سوریه و اردن، با مردم و شرایط این کشورها آشنا شد.
شهید بلخی(ره) یکی از پیشگامان دفاع از مردم مظلوم فلسطین در افغانستان و منطقه نیز به حساب میرود. او به دنبال تجاوز رژیم اسراییل به سرزمینهای فلسطینی، به دفاع از مردم فلسطین پرداخت و مردم افغانستان را ضد صهیونیستها تحریک کرد. این روحانی مبارز حتی برای مردم فلسطین کمکهای سیاسی و مالی فراهم کرد. برخی منابع ذکر کردهاند که شهید بلخی(ره) در سال ۱۳۲۷ به نمایندگی از ملت افغانستان، اقدام به جمعآوری کمک برای مجاهدین فلسطینی نمود و با مجاهدان فلسطینی ابراز همدردی کرد.
او در یکی از سخنرانیهایش در این مورد گفته است:
"... برادران عرب ما خیال نکنند که تنها عرب به این درد میسوزد. روزی که صهیونیست حمله کرد به ممالک اسلامی، افغانستان یک پارچه ماتم شده بود، طلاب معارف، کسبه و دکاندار و ارباب علم، همه برای مظاهره به بازارها برآمدند، خطابهها و شعارها دادند. من بر فراز بازار، سرپل خشتی برآمدم؛ خطابه جذابی خواندم که حاکی از معونت مالی و جانی و خونی ملت مسلمان بود و به سفارت کشورهای عربی فرستادم. به وزارت خارجه رفتم و خطابه آتشین دادم؛ به مسجد پل خشتی رفتم و خطابه سوزناک دادم. همه هم دردی کردند، ولی درد آن وقت اثر میکند که واقعاً وحدت نظر باشد".
با توجه به سابقه تحصیل شهید بلخی(ره) در مشهد مقدس و جایگاهی که او به عنوان یک عالم مبارز در خراسان به دست آورده بود، نقش او در مبارزات سیاسی اسلامی ایران نیز برجسته است. او در سال 1314 خورشیدی با شیخ «محمدتقی بهلول» از رهبران مبارزه با کشف حجاب در ایران، آشنا شد و در همین سال در نهضت معروف مسجد گوهرشاد مشهد مشارکت کرد. طبق گفته «خدیجه بلخی»، دختر شهید بلخی(ره)، آن بزرگوار در روز تحصن یکی از سخنرانهای مسجد گوهرشاد بوده است، اما به هر نحوی که بوده، خود را از صحنه کشتار بیرحمانه نظامیان رضا شاهی بیرون میکند و بعد از چند روز که در مشهد مخفی شده بود، با پای پیاده خود را به مرز افغانستان میرساند و از انجا وارد هرات میشود.
شهید بلخی(ره) و امام خمینی(ره)
در این بین، ارتباط او با امام خمینی(ره)، به عنوان یکی دیگر از روحانیون مبارز که در نهایت توانست مبارزه سیاسی اسلامی را به بنیانگذاری انقلاب اسلامی در منطقه و جهان برساند نیز قابل توجه و تأمل است.
علامه شهید بلخی(ره) چند سال پس از 14 سال زندانی بودن، پس از ناکامی قیام مسلحانهشان با هدف سرنگونی رژیم شاهی در افغانستان، در سفری به عراق، سوریه و ایران، در نجف و کربلا، با امام خمینی(ره) دیدار کرد. در کتاب «ستاره شب دیجور» اثر «سیداسحاق شجاعی» که در ایران منتشر شده، آمده است: "امام خمینی(ره) که بر خلاف روش خود که معمولا به دیدار کسی نمیرفت، با رسیدن علامه (بلخی) به نجف به دیدارش میشتابد. بعد در منزل امام، جلسه مفصل خصوصی برگزار میکنند و درد دلهای گذشته و طرحهای آینده مطرح میشود."
همچنین در کتاب «یادواره علامه بلخی(ره)» اثر «سیدحسن حسینی» که در سال 1368 خورشیدی در تهران منتشر شده، نقل شده است که ملاقات دیگری نیز میان امام خمینی و شهید بلخی(ره) در شهر کربلا صورت گرفته و بلخی(ره) شعر «شب دیجور» را در محضر امام خمینی(ره) میخواند و امام در مورد شهید بلخی(ره) میفرماید:"حسنات در سید بزرگوار جمع شده است" و در ملاقاتی که میان امام خمینی(ره) و شهید بلخی(ره) صورت گرفت، امام خطاب به شهید بلخی(ره) میفرماید: "شما با این قیام و مقاومت خودتان ثابت کردید که چیز ناممکن در سر راه یک انسان انقلابی و مسلمان وجود ندارد و همه چیز ممکن است."
شهادت علامه بلخی(ره)
علامه سید اسماعیل بلخی(ره) که پس از این سفر به کشورهای منطقه به افغانستان برگشته و مورد استقبال گسترده مردم به خصوص در مزارشریف قرار گرفت، و راهی مناطق مرکزی شد، به علت مریضی سفر را نیمه تمام گذاشت، به کابل برگشت، در شفاخانه علیآباد بستری شد و سرانجام در ۲۴ سرطان ۱۳۴۷ توسط عوامل حکومت وقت افغانستان به طرز مشکوکی مسموم و به شهادت رسید.
ما جان به فنا دادیم تا زنده شما باشید
برخاک مزار ما مشغول دعا باشید
چون شمع وجود ما قربان شما گردید
روشن گر شمع ما شاید که شما باشید
بنیانگذار ادبیات انقلابی افغانستان
علاوه بر مبارزات سیاسی اسلامی علامه شهید بلخی(ره)، او بنیانگذار ادبیات انقلابی افغانستان نیز به شمار میرود. در تمبری که در سال 1367 در جمهوری اسلامی ایران به نام و یاد شهید بلخی(ره) چاپ شده، از او به عنوان بینانگذار ادبیات انقلابی افغانستان یاد شده است.
این شاعر آزادیخواه قسمت عمدهای از اندیشههای انقلابی و مبارزات سیاسی خود را در شعرهای خود برای ابد، نه تنها برای ملت افغانستان، که برای ملتهای منطقه و آزادیخواهان جهان به میراث گذاشته است. اشعار او سراسر روایتگر درد و رنج مردم، ظلم و استبداد حکام و نظامهای سلطه و ضرورت مبارزه برای آزادی و آزادگی است.
مهم ترین اثری که از شهید بلخی(ره) برجای مانده، مجموعه اشعار او است که بیشتر آنها در زندان دهمزنگ کابل سروده شده و مشتمل بر بیش از ۵۰۰۰ بیت شعر می شود. البته به گفته برخی، این شاعر انقلابی، بیش از ۷۵هزار بیت سروده است. بیشتر اشعار او در کتابی به نام دیوان شهید بلخی(ره) جمعآوری شده و در اختیار علاقمندان قرار دارد. ستارهای در حصار گزیده دیگر اشعار این شاعر انقلابی است. در معرفی کتاب دیوان اشعار شهید بلخی(ره) در کتابخانه تخصصی ادبیات آمده است: "با وجود آنکه اغلب اشعار علامه بلخی(ره) در زندان سروده شده است، دیوان شعر بلخلی حبسیه نیست، بلکه اندیشه مردی آزادیخواه است که تمام آرزویش آسایش هموطنان و رفع مشکلات آنهاست. سرمشق بلخی(ره) در کسب و حریت و آزادگی شهدای قیام خونین کربلا و در رأس آنها حضرت اباعبدالله حسین(ع) است و شعرهای عاشورایی او همه درس آزادگی و شعور انسانی است".
تأسيس كربلا نه فقط بهر ماتم است
دانشسراي مكتب اولاد آدم است
از خيمهگاه سوخته تا ساحل فرات
تعليمگاه رهبر خلق دو عالم است
با سوز عشق نسبت بدعت دهد رقيب
اسرارها نهفته به شور محرم است
هر آيت هلال محرم به چشم خلق
عينك براي ديدن آن حُسنِ مبهم است
اصغر صحن معركه رفتن به دوش باب
درسي پي حصول حقوق مسلّم است
هر قطره خون حنجر آن طفلِ شیرخوار
بر زخمهای پیکر اسلام، مرهم است
معمار وحدت و اخوت اسلامی
از سوی دیگر، علامه شهید بلخی(ره)، پیش از هر کسی و دههها قبل معمار وحدت و اخوت اسلامی در افغانستان بود. اندیشههای بلند وحدتطلب و اخوتخواه او سبب تأثیرگذاری عمیق حرکت سیاسی اسلامی او ضد حاکمیت مطلقه شاهی در کشور بود و همراهان و پیروان او را از اقوام و مذاهب مختلف کشور تشکیل میداد. این شهید بزرگ رابطه نزدیک و دوستانهای با برادران اهل سنت خود داشت؛ به همان پیمانه که با مردم شیعه رابطه داشت. او در مبارزات و سخنرانیهای خود به عنوان یک رهبر ملی عمل میکرد و اگر زنده میماند و به هدایتگری خویش ادامه میداد، قطعا میتوانست اثرات عمیقی بر وحدت اقوام و اخوت مذاهب اسلامی در کشور برجای بگذارد و فراتر از آن، مانع دههها جنگ و خونریزی در کشور شود. این جمله تکیه کلام او بوده است: «شیعهای که سنی نیست، شیعه نیست و سنی ای که شیعه نیست، سنی نیست».
او که تبعیض نژادی و قومی را به خصوص علیه اقلیتها در کشور با تمام وجود خود درک کرده بود، تبعیض نژادی و برتریطلبی اقوام بر یکدیگر را عامل بیثباتی و جنگ داخلی و خانمانسوز و عدم پیشرفت و توسعه افغانستان میدانست. شهید بلخی(ره) میگفت که دیگران بر علم و دانش خویش میبالند، ولی در جامعه در حال ستیز، به جای علم و دانش، بر قومیت خویش مباهات میکنند.
قسمت عمدهای از این روحیه ملی، وحدتطلب و اخوتخواه شهید بلخی(ره) در اشعار او موجود است و میتواند راهگشای مردم و زمامداران کشور تا ابد، برای رسیدن به سعادت و خوشبختی و ثبات در افغانستان باشد.
چه ابتلا است که در هر بلاد مینگرم
نزاع مذهب و جنگ نژاد مینگرم
به نام صلح به اسباب جنگ میکوشند
ز بهر تفرقه در اتحاد مینگرم
نوای عدل بهر نای لیک وقت عمل
خلاف مصلحت و عدل و داد مینگرم
مگر نه جمله ز یک نسل پاک باباییم
ترا به محنت خود از چه شاد مینگرم
به عیب خود نگشودیم چشم و هر کس را
به عیب جامعه در انتقاد مینگرم
به روی سفره قسمت به دور هم جمعیم
برای لقمه ربودن عناد مینگرم
ز دیر و میکده آزاد باش میشنویم
چه کشمکش ز پی انقیاد مینگرم
بهانه چند نماییم به بیسوادی خلق
تمام مفسده در باسواد مینگرم
بیا بیا همه اعضای یک بدن باشیم
امور جمله به وفق مراد مینگرم
به رغم شیخ اگر وحدتی پدید آریم
متاع شیعه و سنی کساد مینگرم
میان ما و تو صد درد مشترک باقی است
ترا به خود ز چه بیاعتماد مینگرم
دل شکسته مظلوم بلخیا به کف آر
بنای ظلم سراسر به باد مینگرم
برخورد سیاسی با شخصیتهای ملی و گرامیداشتهای سمبولیک
بر اساس آنچه بیان شد، شهید علامه سید اسماعیل بلخی(ره)، پیشتاز مبارزات سیاسی ـ اسلامی، بنیانگذار ادبیات انقلابی و معمار وحدت و اخوات اسلامی در افغانستان است، اما متأسفانه حکومت و فرهنگیان کشور کار در خور توجهی برای شناساندن این چهره مبارز و آزادیخواه انجام ندادهاند.
با وجود اینکه وزارتی به نام وزارت اطلاعات و فرهنگ داریم، بزرگان و تاریخسازان این سرزمین همچنان سر به مهر خاک دارند و جامعه و نسل جدید با اندیشههای والای آنها ناآشنا و بیگانهاند. گرچند در طول سالهای گشته شاهد برپایی برخی مراسمهای گرامیداشت از علامه بلخی(ره) بودیم، اما با این کارهای سمبولیک و نمایشی نمیتوان حق مطلب را در مورد این شخصیت فکری، فرهنگی و سیاسی کشور به جا آورد؛ بلکه شناساندن اندیشههای او و شخصیتهایی همچون او، نیاز به کار و برنامه مدون و همهجانبه دارد. متأسفانه برپایی مراسمهای گرامیداشت از شخصیتهای برجسته کشور در طول سالهای گذشته، بیش از این که رنگ و بوی فکری و فرهنگی داشته باشد، رنگ و بوی سیاسی داشته و هر قومی و گروهی که جایگاه و نفوذی در حکومت داشته، برای شخصیتهای خود مراسم گرامیداشت برگزار کرده، اما کمتر اندیشههای چهرههای ملی و فراقومی مورد واکاوی و بازخوانی قرار گرفتهاند.
با توجه به جایگاه و تأثیرگذاری شهید علامه بلخی(ره)، میبایست روز شهادت ایشان در محور مبارزات سیاسی اسلامی و روشنگرانه این شخصیت بزرگ یا جایگاه او به عنوان بنیانگذار ادبیات انقلابی افغانستان، به عنوان یک روز ملی اعلام شود؛ تا هر سال با فرا رسیدن چنین روزی، مجال و فرصتی برای بازخوانی اندیشههای این شهید والامقام پیدا شود.
منابع:
1ـ سید اسماعیل بلخی، ویکیپدیا
2ـ بصیراحمد حسینزاده، چهلمین سال درگذشت سیداسماعیل بلخی، بیبیسی فارسی
3ـ ماجرای ملاقات سید بلخی با امام خمینی، مشرق نیوز.
پیشگام مبارزات سیاسی اسلامی
بعد از امیر حبیبالله کلکانی که در برابر سیاستها و رویکردهای غیراسلامی شاه امانالله خان قیام کرد، علامه شهید سید اسماعیل بلخی(ره)، نخستین مبارز سیاسی اسلامی است که در برابر نظام سلطنتی و مستبد حاکم در کشور دست به روشنگری و مبارزه زد. مبارزه سیاسی را برای تشکیل یک حکومت اسلامی در افغانستان روی دست گرفت و حتی به مبارزه مسلحانه روی آورد؛ بر این اساس، به نوعی میتوان او را پیشگام مبارزه سیاسی برای برپایی حکومت اسلامی در کشور دانست.
https://www.avapress.net/fa/note/214430/
هرچند در تاریخ سیاسی کشور، از نهضت جوانان مسلمان در دانشگاه کابل به رهبری غلام محمد نیازی و حضور شخصیتهایی چون شهید برهانالدین ربانی، گلبدین حکمتیار، عبدالرب رسول سیاف و... در سال 1351، به عنوان سرآغاز ایجاد تشکلهای اسلامی و سیاسی و مبارزات سیاسی یاد میشود، اما شهید علامه بلخی(ره) نزدیک به چهار دهه پیش از آن، تشکلی سیاسی ـ اسلامی به نام حزب ارشاد را به وجود میآورد. او و همفکرانش به تدریج در ادارات و نهادهای دولتی نفوذ کرده و برخی از کارمندان دولتی و شخصیتهای فکری و فرهنگی را به سوی خود جذب کردند؛ به گونهای که گفته میشود، طی دو ماه 2500 نفر را جذب این حزب نمودند. او همچنین اولین هسته مقاومت را در مجتمع اسلام ایجاد میکند و با سفر و همچنین تبعید به شهرهای مختلف کشور، به مبارزات سیاسی، ارشاد و تبلیغ اسلام پرداخت. شهید بلخی(ره) در تأسیس تشکلهای سیاسی دیگری چون حزب وطن و سازمان جوانان اسلام نیز مشارکت داشته است.
علامه بلخی(ره) در ادامه فعالیتهای سیاسی خود، به همراه یارانش به فکر فعالیت مسلحانه علیه حکومت افتادند و اولین حرکت گسترده مسلحانه خود را در ماه حمل سال 1329 خورشیدی با قصد سرنگونی رژیم شاهی آغاز کردند، اما این قیام مسلحانه با خیانت یکی از یاران سیاسی آنان نافرجام ماند و شهید بلخی(ره) و برخی از یارانش توسط حکومت دستگیر شده و بدون هیچ محاکمه و مدرکی به زندان «دهمزنگ» کابل منتقل شدند. آنها 14 سال را در زندان پشت سر گذاشتند.
شخصیتی فرا ملی؛ از فلسطین تا ایران
سفرها و مبارزات او تنها به افغانستان خلاصه نشد، بلکه با سفر به چند کشور عربی از جمله عربستان، عراق، مصر، سوریه و اردن، با مردم و شرایط این کشورها آشنا شد.
شهید بلخی(ره) یکی از پیشگامان دفاع از مردم مظلوم فلسطین در افغانستان و منطقه نیز به حساب میرود. او به دنبال تجاوز رژیم اسراییل به سرزمینهای فلسطینی، به دفاع از مردم فلسطین پرداخت و مردم افغانستان را ضد صهیونیستها تحریک کرد. این روحانی مبارز حتی برای مردم فلسطین کمکهای سیاسی و مالی فراهم کرد. برخی منابع ذکر کردهاند که شهید بلخی(ره) در سال ۱۳۲۷ به نمایندگی از ملت افغانستان، اقدام به جمعآوری کمک برای مجاهدین فلسطینی نمود و با مجاهدان فلسطینی ابراز همدردی کرد.
او در یکی از سخنرانیهایش در این مورد گفته است:
"... برادران عرب ما خیال نکنند که تنها عرب به این درد میسوزد. روزی که صهیونیست حمله کرد به ممالک اسلامی، افغانستان یک پارچه ماتم شده بود، طلاب معارف، کسبه و دکاندار و ارباب علم، همه برای مظاهره به بازارها برآمدند، خطابهها و شعارها دادند. من بر فراز بازار، سرپل خشتی برآمدم؛ خطابه جذابی خواندم که حاکی از معونت مالی و جانی و خونی ملت مسلمان بود و به سفارت کشورهای عربی فرستادم. به وزارت خارجه رفتم و خطابه آتشین دادم؛ به مسجد پل خشتی رفتم و خطابه سوزناک دادم. همه هم دردی کردند، ولی درد آن وقت اثر میکند که واقعاً وحدت نظر باشد".
با توجه به سابقه تحصیل شهید بلخی(ره) در مشهد مقدس و جایگاهی که او به عنوان یک عالم مبارز در خراسان به دست آورده بود، نقش او در مبارزات سیاسی اسلامی ایران نیز برجسته است. او در سال 1314 خورشیدی با شیخ «محمدتقی بهلول» از رهبران مبارزه با کشف حجاب در ایران، آشنا شد و در همین سال در نهضت معروف مسجد گوهرشاد مشهد مشارکت کرد. طبق گفته «خدیجه بلخی»، دختر شهید بلخی(ره)، آن بزرگوار در روز تحصن یکی از سخنرانهای مسجد گوهرشاد بوده است، اما به هر نحوی که بوده، خود را از صحنه کشتار بیرحمانه نظامیان رضا شاهی بیرون میکند و بعد از چند روز که در مشهد مخفی شده بود، با پای پیاده خود را به مرز افغانستان میرساند و از انجا وارد هرات میشود.
شهید بلخی(ره) و امام خمینی(ره)
در این بین، ارتباط او با امام خمینی(ره)، به عنوان یکی دیگر از روحانیون مبارز که در نهایت توانست مبارزه سیاسی اسلامی را به بنیانگذاری انقلاب اسلامی در منطقه و جهان برساند نیز قابل توجه و تأمل است.
علامه شهید بلخی(ره) چند سال پس از 14 سال زندانی بودن، پس از ناکامی قیام مسلحانهشان با هدف سرنگونی رژیم شاهی در افغانستان، در سفری به عراق، سوریه و ایران، در نجف و کربلا، با امام خمینی(ره) دیدار کرد. در کتاب «ستاره شب دیجور» اثر «سیداسحاق شجاعی» که در ایران منتشر شده، آمده است: "امام خمینی(ره) که بر خلاف روش خود که معمولا به دیدار کسی نمیرفت، با رسیدن علامه (بلخی) به نجف به دیدارش میشتابد. بعد در منزل امام، جلسه مفصل خصوصی برگزار میکنند و درد دلهای گذشته و طرحهای آینده مطرح میشود."
همچنین در کتاب «یادواره علامه بلخی(ره)» اثر «سیدحسن حسینی» که در سال 1368 خورشیدی در تهران منتشر شده، نقل شده است که ملاقات دیگری نیز میان امام خمینی و شهید بلخی(ره) در شهر کربلا صورت گرفته و بلخی(ره) شعر «شب دیجور» را در محضر امام خمینی(ره) میخواند و امام در مورد شهید بلخی(ره) میفرماید:"حسنات در سید بزرگوار جمع شده است" و در ملاقاتی که میان امام خمینی(ره) و شهید بلخی(ره) صورت گرفت، امام خطاب به شهید بلخی(ره) میفرماید: "شما با این قیام و مقاومت خودتان ثابت کردید که چیز ناممکن در سر راه یک انسان انقلابی و مسلمان وجود ندارد و همه چیز ممکن است."
شهادت علامه بلخی(ره)
علامه سید اسماعیل بلخی(ره) که پس از این سفر به کشورهای منطقه به افغانستان برگشته و مورد استقبال گسترده مردم به خصوص در مزارشریف قرار گرفت، و راهی مناطق مرکزی شد، به علت مریضی سفر را نیمه تمام گذاشت، به کابل برگشت، در شفاخانه علیآباد بستری شد و سرانجام در ۲۴ سرطان ۱۳۴۷ توسط عوامل حکومت وقت افغانستان به طرز مشکوکی مسموم و به شهادت رسید.
ما جان به فنا دادیم تا زنده شما باشید
برخاک مزار ما مشغول دعا باشید
چون شمع وجود ما قربان شما گردید
روشن گر شمع ما شاید که شما باشید
بنیانگذار ادبیات انقلابی افغانستان
علاوه بر مبارزات سیاسی اسلامی علامه شهید بلخی(ره)، او بنیانگذار ادبیات انقلابی افغانستان نیز به شمار میرود. در تمبری که در سال 1367 در جمهوری اسلامی ایران به نام و یاد شهید بلخی(ره) چاپ شده، از او به عنوان بینانگذار ادبیات انقلابی افغانستان یاد شده است.
این شاعر آزادیخواه قسمت عمدهای از اندیشههای انقلابی و مبارزات سیاسی خود را در شعرهای خود برای ابد، نه تنها برای ملت افغانستان، که برای ملتهای منطقه و آزادیخواهان جهان به میراث گذاشته است. اشعار او سراسر روایتگر درد و رنج مردم، ظلم و استبداد حکام و نظامهای سلطه و ضرورت مبارزه برای آزادی و آزادگی است.
مهم ترین اثری که از شهید بلخی(ره) برجای مانده، مجموعه اشعار او است که بیشتر آنها در زندان دهمزنگ کابل سروده شده و مشتمل بر بیش از ۵۰۰۰ بیت شعر می شود. البته به گفته برخی، این شاعر انقلابی، بیش از ۷۵هزار بیت سروده است. بیشتر اشعار او در کتابی به نام دیوان شهید بلخی(ره) جمعآوری شده و در اختیار علاقمندان قرار دارد. ستارهای در حصار گزیده دیگر اشعار این شاعر انقلابی است. در معرفی کتاب دیوان اشعار شهید بلخی(ره) در کتابخانه تخصصی ادبیات آمده است: "با وجود آنکه اغلب اشعار علامه بلخی(ره) در زندان سروده شده است، دیوان شعر بلخلی حبسیه نیست، بلکه اندیشه مردی آزادیخواه است که تمام آرزویش آسایش هموطنان و رفع مشکلات آنهاست. سرمشق بلخی(ره) در کسب و حریت و آزادگی شهدای قیام خونین کربلا و در رأس آنها حضرت اباعبدالله حسین(ع) است و شعرهای عاشورایی او همه درس آزادگی و شعور انسانی است".
تأسيس كربلا نه فقط بهر ماتم است
دانشسراي مكتب اولاد آدم است
از خيمهگاه سوخته تا ساحل فرات
تعليمگاه رهبر خلق دو عالم است
با سوز عشق نسبت بدعت دهد رقيب
اسرارها نهفته به شور محرم است
هر آيت هلال محرم به چشم خلق
عينك براي ديدن آن حُسنِ مبهم است
اصغر صحن معركه رفتن به دوش باب
درسي پي حصول حقوق مسلّم است
هر قطره خون حنجر آن طفلِ شیرخوار
بر زخمهای پیکر اسلام، مرهم است
معمار وحدت و اخوت اسلامی
از سوی دیگر، علامه شهید بلخی(ره)، پیش از هر کسی و دههها قبل معمار وحدت و اخوت اسلامی در افغانستان بود. اندیشههای بلند وحدتطلب و اخوتخواه او سبب تأثیرگذاری عمیق حرکت سیاسی اسلامی او ضد حاکمیت مطلقه شاهی در کشور بود و همراهان و پیروان او را از اقوام و مذاهب مختلف کشور تشکیل میداد. این شهید بزرگ رابطه نزدیک و دوستانهای با برادران اهل سنت خود داشت؛ به همان پیمانه که با مردم شیعه رابطه داشت. او در مبارزات و سخنرانیهای خود به عنوان یک رهبر ملی عمل میکرد و اگر زنده میماند و به هدایتگری خویش ادامه میداد، قطعا میتوانست اثرات عمیقی بر وحدت اقوام و اخوت مذاهب اسلامی در کشور برجای بگذارد و فراتر از آن، مانع دههها جنگ و خونریزی در کشور شود. این جمله تکیه کلام او بوده است: «شیعهای که سنی نیست، شیعه نیست و سنی ای که شیعه نیست، سنی نیست».
او که تبعیض نژادی و قومی را به خصوص علیه اقلیتها در کشور با تمام وجود خود درک کرده بود، تبعیض نژادی و برتریطلبی اقوام بر یکدیگر را عامل بیثباتی و جنگ داخلی و خانمانسوز و عدم پیشرفت و توسعه افغانستان میدانست. شهید بلخی(ره) میگفت که دیگران بر علم و دانش خویش میبالند، ولی در جامعه در حال ستیز، به جای علم و دانش، بر قومیت خویش مباهات میکنند.
قسمت عمدهای از این روحیه ملی، وحدتطلب و اخوتخواه شهید بلخی(ره) در اشعار او موجود است و میتواند راهگشای مردم و زمامداران کشور تا ابد، برای رسیدن به سعادت و خوشبختی و ثبات در افغانستان باشد.
چه ابتلا است که در هر بلاد مینگرم
نزاع مذهب و جنگ نژاد مینگرم
به نام صلح به اسباب جنگ میکوشند
ز بهر تفرقه در اتحاد مینگرم
نوای عدل بهر نای لیک وقت عمل
خلاف مصلحت و عدل و داد مینگرم
مگر نه جمله ز یک نسل پاک باباییم
ترا به محنت خود از چه شاد مینگرم
به عیب خود نگشودیم چشم و هر کس را
به عیب جامعه در انتقاد مینگرم
به روی سفره قسمت به دور هم جمعیم
برای لقمه ربودن عناد مینگرم
ز دیر و میکده آزاد باش میشنویم
چه کشمکش ز پی انقیاد مینگرم
بهانه چند نماییم به بیسوادی خلق
تمام مفسده در باسواد مینگرم
بیا بیا همه اعضای یک بدن باشیم
امور جمله به وفق مراد مینگرم
به رغم شیخ اگر وحدتی پدید آریم
متاع شیعه و سنی کساد مینگرم
میان ما و تو صد درد مشترک باقی است
ترا به خود ز چه بیاعتماد مینگرم
دل شکسته مظلوم بلخیا به کف آر
بنای ظلم سراسر به باد مینگرم
برخورد سیاسی با شخصیتهای ملی و گرامیداشتهای سمبولیک
بر اساس آنچه بیان شد، شهید علامه سید اسماعیل بلخی(ره)، پیشتاز مبارزات سیاسی ـ اسلامی، بنیانگذار ادبیات انقلابی و معمار وحدت و اخوات اسلامی در افغانستان است، اما متأسفانه حکومت و فرهنگیان کشور کار در خور توجهی برای شناساندن این چهره مبارز و آزادیخواه انجام ندادهاند.
با وجود اینکه وزارتی به نام وزارت اطلاعات و فرهنگ داریم، بزرگان و تاریخسازان این سرزمین همچنان سر به مهر خاک دارند و جامعه و نسل جدید با اندیشههای والای آنها ناآشنا و بیگانهاند. گرچند در طول سالهای گشته شاهد برپایی برخی مراسمهای گرامیداشت از علامه بلخی(ره) بودیم، اما با این کارهای سمبولیک و نمایشی نمیتوان حق مطلب را در مورد این شخصیت فکری، فرهنگی و سیاسی کشور به جا آورد؛ بلکه شناساندن اندیشههای او و شخصیتهایی همچون او، نیاز به کار و برنامه مدون و همهجانبه دارد. متأسفانه برپایی مراسمهای گرامیداشت از شخصیتهای برجسته کشور در طول سالهای گذشته، بیش از این که رنگ و بوی فکری و فرهنگی داشته باشد، رنگ و بوی سیاسی داشته و هر قومی و گروهی که جایگاه و نفوذی در حکومت داشته، برای شخصیتهای خود مراسم گرامیداشت برگزار کرده، اما کمتر اندیشههای چهرههای ملی و فراقومی مورد واکاوی و بازخوانی قرار گرفتهاند.
با توجه به جایگاه و تأثیرگذاری شهید علامه بلخی(ره)، میبایست روز شهادت ایشان در محور مبارزات سیاسی اسلامی و روشنگرانه این شخصیت بزرگ یا جایگاه او به عنوان بنیانگذار ادبیات انقلابی افغانستان، به عنوان یک روز ملی اعلام شود؛ تا هر سال با فرا رسیدن چنین روزی، مجال و فرصتی برای بازخوانی اندیشههای این شهید والامقام پیدا شود.
منابع:
1ـ سید اسماعیل بلخی، ویکیپدیا
2ـ بصیراحمد حسینزاده، چهلمین سال درگذشت سیداسماعیل بلخی، بیبیسی فارسی
3ـ ماجرای ملاقات سید بلخی با امام خمینی، مشرق نیوز.