شش جدی روزی که خاطرات تلخ آن را هیچ افغانی نمیتواند فراموش کند و از یاد ببرد.؛ روزی که پیامدهای ناگواری برای ملت افغانستان به ارمغان آورد.
کشور افغانستان در روز شش جدی سال 1358 شاهد به استعمار کشیده شدن توسط بزرگترین ارتش متجاوزگر زمان، یعنی شوروی بود؛ کشوری که حضورش در افغانستان، بزرگترین خونریزیها را به وجود آورد و جنگی که صدها هزار کشته و زخمی بر جا گذاشت. علاوه بر این تلفات انسانی، این تجاوز باعث ویرانیهای زیادی در افغانستان شد و آبادانی و توسعه کشور را چندین دهه به عقب کشاند. تحلیلگران جنگ در افغانستان اظهار میکنند که حمله شوروی به افغانستان سر منشا و آغاز بسیاری از جنگها در کشور است و جنگ 30 ساله در افغانستان را نتیجه حمله شوروی میدانند و بعدا از آن شهروندان و ملت افغانستان نفس راحت نکشیدند.
اما چی عواملی باعث شد که مردم افغانستان در مقابل این کشور متجاوز بزرگ ایستادگی و مقاومت کنند؟
مردم هیچ کشوری به مقاومت مردم افغانستان در برابر این تجاوز باور نداشته و به آن، به دیده شک مینگریستند، اما افغانستان در مقابل چنین نیروی بزرگ متجاوزگر زمان خود ایستادگی کرد و بالاخره در 26 دلو 1367، درست بعد از 9 سال اشغال توسط کمونیستها، توانست بر این گروه چیره شود و شکست جبران ناپذیری را وارد کند؛ طوری که شوروی با آرمانی که به افغانستان آمده بود و هزینههای هنگفتی که صرف کرده بود، با دست خالی به کشورش برگشت.
مردم افغانستان با وجود اینکه هزاران فرزند خود را در این راه از دست داده بودند، بازهم اجازه ندادند که کشورشان تحت سلطه بیگانگان سقوط کند. آنها با کمترین امکانات نظامی و توانایی ضعیف نظامی، بدون وجود کمکهای بینالمللی و نهادهایی چون حقوق بشر، با عزم راسخ و ایمان قوی و اراده بالایی که داشتند، توانستند این متجاوز را از کشور خارج کرده و استقلال افغانستان را حفظ کنند.
اما مهمترین ویژگی که باعث شد چنین اراده قوی در مردم آن زمان شکل بگیرد؛ دشمن واحد، یکپارچگی مردم و اراده قوی مردم بود. مردم بدون در نظر گرفتن شکافهای اجتماعی چون قومی، مذهبی، زبانی و غیره، به یاری هم رفتند و دست به همیاری و همبستگی زدند و با هم بزرگترین دشمن کشور را شکست دادند. این مردم تحت هیچ شرایطی اجازه ندادند که تحت ظلم و استبدادی کشورهای دیگر قرار بگیرند.
با تامل به توانایی مردم در گذشته، سوالی که ذهن انسان را درگیر میکند، این که مردم افغانستان با وجود کمکهای بشردوستانه و سازمان ملل، خصوصا حضور ابر قدرت جهان چون امریکا به عنوان حامی مردم افغانستان در مقابل طالبان، چرا نتوانسته همچون گذشته یک گروه را شکست بدهند؟ گروهی که بنا به رای اکثر مردم افغانستان از دل همین جامعه بوده که علیه نظام فعلی برخاسته است.
دولت افغانستان برای سالهای متمادی در این جنگ درگیر است. در کنار دولت افغانستان، دهها هزار نیروی خارجی چون امریکا مصروف جنگ هستند، اما این جنگ هنوز ادامه دارد و به پایان نرسیده است. علتهای زیادی در مورد این ناکامی وجود دارد، اما مهترین عامل، عدم اتحاد و یکپارچگی مردم افغانستان در مقابل دشمن است. بر اساس شکافهای قومی، زبانی، مذهبی و... هر کدام از اقوام خود را در مقابل قوم دیگر می بیند و تنها به دنبال یاری خود و قوم خویش در داخل کشور است. این عامل باعث میشود که اراده واحد و متحد مردم افغانستان از آنها گرفته شود، نتوانند در کنار هم جمع شوند و به دنبال حل این بحران بزرگ باشند که سالهاست افغانستان را درگیر کرده و اجازه نداده که کشور از لحاظ دیگر چون اقتصادی و اجتماعی رشد کند.
بناء ما برای اینکه به یک کشور توسعه یافته دست یابیم، باید باهم متحد شده و بدون تعصبات قومی، به همیاری یکدیگر بپردازیم تا اینکه بتوانیم جلوی دشمن را در ایجاد تفرقه بین اقوام افغانستان بگیریم و دست به مقابله متحد در مقابل گروههایی چون طالبان بزنیم.
به امید افغانستان آباد و عاری از هجوم گروههای منفعتجو
زینب افتخاری
دانشجوی رشته روابط بینالملل
کشور افغانستان در روز شش جدی سال 1358 شاهد به استعمار کشیده شدن توسط بزرگترین ارتش متجاوزگر زمان، یعنی شوروی بود؛ کشوری که حضورش در افغانستان، بزرگترین خونریزیها را به وجود آورد و جنگی که صدها هزار کشته و زخمی بر جا گذاشت. علاوه بر این تلفات انسانی، این تجاوز باعث ویرانیهای زیادی در افغانستان شد و آبادانی و توسعه کشور را چندین دهه به عقب کشاند. تحلیلگران جنگ در افغانستان اظهار میکنند که حمله شوروی به افغانستان سر منشا و آغاز بسیاری از جنگها در کشور است و جنگ 30 ساله در افغانستان را نتیجه حمله شوروی میدانند و بعدا از آن شهروندان و ملت افغانستان نفس راحت نکشیدند.
اما چی عواملی باعث شد که مردم افغانستان در مقابل این کشور متجاوز بزرگ ایستادگی و مقاومت کنند؟
مردم هیچ کشوری به مقاومت مردم افغانستان در برابر این تجاوز باور نداشته و به آن، به دیده شک مینگریستند، اما افغانستان در مقابل چنین نیروی بزرگ متجاوزگر زمان خود ایستادگی کرد و بالاخره در 26 دلو 1367، درست بعد از 9 سال اشغال توسط کمونیستها، توانست بر این گروه چیره شود و شکست جبران ناپذیری را وارد کند؛ طوری که شوروی با آرمانی که به افغانستان آمده بود و هزینههای هنگفتی که صرف کرده بود، با دست خالی به کشورش برگشت.
مردم افغانستان با وجود اینکه هزاران فرزند خود را در این راه از دست داده بودند، بازهم اجازه ندادند که کشورشان تحت سلطه بیگانگان سقوط کند. آنها با کمترین امکانات نظامی و توانایی ضعیف نظامی، بدون وجود کمکهای بینالمللی و نهادهایی چون حقوق بشر، با عزم راسخ و ایمان قوی و اراده بالایی که داشتند، توانستند این متجاوز را از کشور خارج کرده و استقلال افغانستان را حفظ کنند.
اما مهمترین ویژگی که باعث شد چنین اراده قوی در مردم آن زمان شکل بگیرد؛ دشمن واحد، یکپارچگی مردم و اراده قوی مردم بود. مردم بدون در نظر گرفتن شکافهای اجتماعی چون قومی، مذهبی، زبانی و غیره، به یاری هم رفتند و دست به همیاری و همبستگی زدند و با هم بزرگترین دشمن کشور را شکست دادند. این مردم تحت هیچ شرایطی اجازه ندادند که تحت ظلم و استبدادی کشورهای دیگر قرار بگیرند.
با تامل به توانایی مردم در گذشته، سوالی که ذهن انسان را درگیر میکند، این که مردم افغانستان با وجود کمکهای بشردوستانه و سازمان ملل، خصوصا حضور ابر قدرت جهان چون امریکا به عنوان حامی مردم افغانستان در مقابل طالبان، چرا نتوانسته همچون گذشته یک گروه را شکست بدهند؟ گروهی که بنا به رای اکثر مردم افغانستان از دل همین جامعه بوده که علیه نظام فعلی برخاسته است.
دولت افغانستان برای سالهای متمادی در این جنگ درگیر است. در کنار دولت افغانستان، دهها هزار نیروی خارجی چون امریکا مصروف جنگ هستند، اما این جنگ هنوز ادامه دارد و به پایان نرسیده است. علتهای زیادی در مورد این ناکامی وجود دارد، اما مهترین عامل، عدم اتحاد و یکپارچگی مردم افغانستان در مقابل دشمن است. بر اساس شکافهای قومی، زبانی، مذهبی و... هر کدام از اقوام خود را در مقابل قوم دیگر می بیند و تنها به دنبال یاری خود و قوم خویش در داخل کشور است. این عامل باعث میشود که اراده واحد و متحد مردم افغانستان از آنها گرفته شود، نتوانند در کنار هم جمع شوند و به دنبال حل این بحران بزرگ باشند که سالهاست افغانستان را درگیر کرده و اجازه نداده که کشور از لحاظ دیگر چون اقتصادی و اجتماعی رشد کند.
بناء ما برای اینکه به یک کشور توسعه یافته دست یابیم، باید باهم متحد شده و بدون تعصبات قومی، به همیاری یکدیگر بپردازیم تا اینکه بتوانیم جلوی دشمن را در ایجاد تفرقه بین اقوام افغانستان بگیریم و دست به مقابله متحد در مقابل گروههایی چون طالبان بزنیم.
به امید افغانستان آباد و عاری از هجوم گروههای منفعتجو
زینب افتخاری
دانشجوی رشته روابط بینالملل