در سه سال اخیر جشنوارهای زیر نام "جشنواره دمبوره" تحت حمایت اداره محلی ولایت بامیان، به منظور آنچه پاسداری از فرهنگ اصیل جامعه هزاره پنداشته میشود، در این ولایت راهاندازی میشود.
در حالی که چنین جشنوارههایی با حواشی ناپسند اجتماعی، دینی و فرهنگی همراه میباشد و تمامی مراجع تقلید آنرا حرام دانستهاند، اما حکومت محلی بامیان بر برگزاری آن تأکید دارد. جشنوارهای که حکومت را در تقابل با عالمان دین و کتلهی بزرگی از مردم این ولایت مواجه ساخته و مسئولان با استفاده از ابزار حکومتی در صدد توجیه آن میباشند.
اما پرسش این است که آیا واقعا این جشنواره احیای فرهنگ سنتی و پاسداری آن از سوی حکومت بوده، یا زوال فرهنگ اصیل و حافظه تاریخی رو به افول ما؟!
جشنواره دمبوره هر سال با حواشی زیادی همراه بوده است. دو سال قبل این جشنواره در مکانی برگزار شده بود که در زمان جهاد علیه قشون سرخ شوری، بیش از دهها تن به گلولههای سنگین تانکها و توپها بسته شده بودند.
شئونات ناپسندی از سوی برخی از حلقات و سفارتخانهها در ولایت بامیان در حال تطبیق است و نمایندههای حکومت مرکزی در حال قانونیت بخشیدن به این موارد ناپسند بوده است.
جشنواره دمبوره در چند سال اخیر نه تنها وحدت و دیانت بین اقشار مختلف مردم را خدشهدار کرده، بلکه داغهای تازهای را بر پیکر خانوادههای شهدا وارد ساخته است.
جشنواره دمبوره احیاگر فرهنگ بومی یک ملت نبوده، بلکه زوال حافظه تاریخی و افول یک فرهنگ مقتدر را در جامعهای نشان میدهد که در طول چندین قرن، طلایهدار فرهنگ غنی و ارزشی میباشد.
جشنواره دمبوره؛ پروژهای که برای انشقاق و تخریب یک جامعه در لابلای آن جستجو میشود، در سالهای اخیر توسط اشخاصی که از احساسات قومی و سمتی مردم استفاده میکنند، سبب تخریب وحدت مردم شده و کسانی را که در ابزار قومیت این جشنواره گیر کردهاند، با بخش بزرگ از جامعه ارزشگرای بامیان و حتی در شماری از ولایات افغانستان درگیر کرده است.
تفکر ضد فرهنگی بانیان این جشنواره تنها در محدوده نفوس چند صد هزاری بامیان خلاصه نمیشود، بلکه با تبلیغات رسانهای چند فردِ که از این پروژه سهم میبرند، وحدت و اخلاق اجتماعی را در دیگر ولایات نیز اخلال کرده است.
مردمی که بیش از ۶۰ درصد آن زیر خط فقر زندگی میکنند، هیچ سهمی از عمر ۵ سالهای حکومت وحدت ملی نبرده و شاید تنها میراث این چند سال، جشنواره و یا در حقیقت پروژه دمبوره؛ ابزاری برای اخلاقزدایی از یک جامعه باشد که مردم بامیان به آن دست یافته است.
جشنواره دمبوره برنامه تاخت و تاز بر دهها هزار خانوادهای است که زیر خط فقر زندگی میکنند و تعدادی به آنان طعنههای خوشگذرانی میزنند.
شاید مقامهای محلی و برگزارکنندههای این مراسم زیر پوشش فرهنگ سنتی تعریف شده از خودشان، قومیت و سمت و سو پنهان شوند، اما برآیند این جشنوارهها را که خندیدن و لگدمال کردن خون شهدایی است که در ازای پاسداری از ارزشهای فرهنگی و باورهای اعتقادی یک جامعه جنگیدند، چیز دیگری نمیتوان تعبیر کرد.
در دو سال گذشته جشنواره دمبوره بر خون دهها انسانی که در مکان پارک کنونی ولایت بامیان برای خروج قشون سرخ شوروی جنگیدند و در آنجا به رگبار گلوله بسته شدند، برگزار شده بود، بر این خونها خندیدند، آواز خواندند و رقصیدند.
امسال نیز همانند سالهای قبل در میان مجلس عزای صدها خانوادهای که در کمتر از یک ماه اخیر در سوگ عزیزانشان نشستهاند، بساط شادی به راه انداخته شده تا زمینه تطبیق تهاجم فرهنگی فلان کشور فراهم شود.
نویسنده: سید مهدی بهزاد
در حالی که چنین جشنوارههایی با حواشی ناپسند اجتماعی، دینی و فرهنگی همراه میباشد و تمامی مراجع تقلید آنرا حرام دانستهاند، اما حکومت محلی بامیان بر برگزاری آن تأکید دارد. جشنوارهای که حکومت را در تقابل با عالمان دین و کتلهی بزرگی از مردم این ولایت مواجه ساخته و مسئولان با استفاده از ابزار حکومتی در صدد توجیه آن میباشند.
اما پرسش این است که آیا واقعا این جشنواره احیای فرهنگ سنتی و پاسداری آن از سوی حکومت بوده، یا زوال فرهنگ اصیل و حافظه تاریخی رو به افول ما؟!
جشنواره دمبوره هر سال با حواشی زیادی همراه بوده است. دو سال قبل این جشنواره در مکانی برگزار شده بود که در زمان جهاد علیه قشون سرخ شوری، بیش از دهها تن به گلولههای سنگین تانکها و توپها بسته شده بودند.
شئونات ناپسندی از سوی برخی از حلقات و سفارتخانهها در ولایت بامیان در حال تطبیق است و نمایندههای حکومت مرکزی در حال قانونیت بخشیدن به این موارد ناپسند بوده است.
جشنواره دمبوره در چند سال اخیر نه تنها وحدت و دیانت بین اقشار مختلف مردم را خدشهدار کرده، بلکه داغهای تازهای را بر پیکر خانوادههای شهدا وارد ساخته است.
جشنواره دمبوره احیاگر فرهنگ بومی یک ملت نبوده، بلکه زوال حافظه تاریخی و افول یک فرهنگ مقتدر را در جامعهای نشان میدهد که در طول چندین قرن، طلایهدار فرهنگ غنی و ارزشی میباشد.
جشنواره دمبوره؛ پروژهای که برای انشقاق و تخریب یک جامعه در لابلای آن جستجو میشود، در سالهای اخیر توسط اشخاصی که از احساسات قومی و سمتی مردم استفاده میکنند، سبب تخریب وحدت مردم شده و کسانی را که در ابزار قومیت این جشنواره گیر کردهاند، با بخش بزرگ از جامعه ارزشگرای بامیان و حتی در شماری از ولایات افغانستان درگیر کرده است.
تفکر ضد فرهنگی بانیان این جشنواره تنها در محدوده نفوس چند صد هزاری بامیان خلاصه نمیشود، بلکه با تبلیغات رسانهای چند فردِ که از این پروژه سهم میبرند، وحدت و اخلاق اجتماعی را در دیگر ولایات نیز اخلال کرده است.
مردمی که بیش از ۶۰ درصد آن زیر خط فقر زندگی میکنند، هیچ سهمی از عمر ۵ سالهای حکومت وحدت ملی نبرده و شاید تنها میراث این چند سال، جشنواره و یا در حقیقت پروژه دمبوره؛ ابزاری برای اخلاقزدایی از یک جامعه باشد که مردم بامیان به آن دست یافته است.
جشنواره دمبوره برنامه تاخت و تاز بر دهها هزار خانوادهای است که زیر خط فقر زندگی میکنند و تعدادی به آنان طعنههای خوشگذرانی میزنند.
شاید مقامهای محلی و برگزارکنندههای این مراسم زیر پوشش فرهنگ سنتی تعریف شده از خودشان، قومیت و سمت و سو پنهان شوند، اما برآیند این جشنوارهها را که خندیدن و لگدمال کردن خون شهدایی است که در ازای پاسداری از ارزشهای فرهنگی و باورهای اعتقادی یک جامعه جنگیدند، چیز دیگری نمیتوان تعبیر کرد.
در دو سال گذشته جشنواره دمبوره بر خون دهها انسانی که در مکان پارک کنونی ولایت بامیان برای خروج قشون سرخ شوروی جنگیدند و در آنجا به رگبار گلوله بسته شدند، برگزار شده بود، بر این خونها خندیدند، آواز خواندند و رقصیدند.
امسال نیز همانند سالهای قبل در میان مجلس عزای صدها خانوادهای که در کمتر از یک ماه اخیر در سوگ عزیزانشان نشستهاند، بساط شادی به راه انداخته شده تا زمینه تطبیق تهاجم فرهنگی فلان کشور فراهم شود.
نویسنده: سید مهدی بهزاد