۹ ساعت پس از وقوع حملۀ انتحاری بر یک مرکز توزیع شناسنامههای ورقی در مربوطات حوزه ششم پولیس در غرب کابل، وزارت صحت عامه تأیید می کند که تاکنون 57 تن در این رویداد شهید شده اند و 119 تن دیگر زخمی شده اند.
بنا بر اعلام سخنگوی وزارت صحت عامه در حمله تروریستی روز یکشنبه کابل، 57 تن شهید و 119 نفر زخمی شده اند.
اما شاهدان رویداد می گویند که آمار تلفات این رویداد تروریستی بیشتر از آن چیزی است که منابع دولتی اعلام کرده اند.
به گفتۀ آنان، مهاجم انتحاری، هنگامی خودش را انفجار داده است که صدها تن برای گرفتن شناسنامه های ورقی، در این منطقه صف کشیده بودند.
طالبان دست داشتن در این حمله را رد کرده اند؛ اما گروه داعش مسؤولیت آن را پذیرفته است.
ناظران اما می گویند که طالبان و داعش، یک بهانه است، یک پوشش است، یک توجیه است، یک فرافکنی است، یک فرار از مسؤولیت است از سوی کسانی که نمی خواهند مقصر اصلی فجایع مرگبار و خونین و تکان دهنده کشتار سیستماتیک مردم بی گناه شناخته شوند؛ همان کسانی که همه روزه برای حضور هزاران نفری مردم در مراکز ثبت نام رأی دهندگان، فراخوان می دهند و از مردم می خواهند تا اجازه ندهند که ثبت نام، شکست بخورد، دموکراسی بمیرد، انتخابات به محاق برود و مردم سالاری، معطل شود.
آنها در قبال جان مردمی که به ندای شان لبیک گفتند تا یکبار دیگر علیرغم همه ستم ها، جفاها، حق کشی ها، خونریزی ها، خیانت ها و جنایت هایی که بر علیه شان در طول این سال ها صورت گرفت، تعهد و باور شان به مردم سالاری و مدنیت را نشان دهند، مسؤول اند.
داعش یا هر گروه تروریستی دیگر، دشمن مردم افغانستان هستند. برای آنها تفاوتی نمی کند که چه کسانی و چرا کشته می شوند، آنها از خون، سیراب می شوند، از مرگ تغذیه می کنند و از جنایت، فربه می شوند و قدرت می گیرند؛ اما آیا کسانی که در سمت های حساس سیاسی و امنیتی، تکیه زده اند و همه روزه مردم را برای شرکت در روند ثبت نام انتخاباتی، ترغیب می کنند، در این رویداد فاجعه بار و هولناک، بی تقصیر اند؟
چرا آنها نخواستند یا نتوانستند امنیت یک مرکز ثبت نام وابسته به دولت را تأمین کنند؟ این دیگر کوچه و خیابان و مسجد و مرکز فرهنگی نبود که دولت ادعا کند که مسؤولیتی در قبال امنیت آنها نداشته است و قربانیان یا سازمان دهندگان برنامه، خود باید تمهیدات امنیتی را لحاظ می کردند!
به عقیده تحلیلگران، دولت مسؤول است و اگر این رویداد موجب شود که مردم برای همیشه به دولت پشت کنند و دیگر در هیچ روند و برنامه ملی مرتبط با دولت، مشارکت نکنند، مسؤولیت دولت در این زمینه، دوچندان می شود؛ زیرا تا آنجا که به مردم، مربوط می شد، آنها نقش خود را خوب بازی کردند، سهم خود را به درستی انجام دادند و با وجود همه نارسایی هایی که وجود داشت و دارد، بازهم آمدند و برای شرکت در انتخابات آینده، ثبت نام کردند؛ اما دولت همچنان مانند همیشه، عقب ماند، به مسؤولیت های بدیهی و مستقیم خود، عمل نکرد، در برابر شیعه کشی و هزاره کشی، سکوت کرد و تماشا کرد و دست روی دست گذاشت و به یک محکومیت ساده، اکتفا کرد.
این رویکرد اما از دید بسیاری از صاحب نظران، پیامدهای سخت و سنگینی برای دولت به همراه خواهد داشت؛ مردمی که امروزه گروه گروه، به خون کشیده می شوند و به خاک می افتند، همانند ساکنان حوالی جنوب، می توانند دست به انتخاب های دشوارتری بزنند؛ انتخاب هایی که به هیچ عنوان، مطلوب دولت نیست و بی تردید کمکی به قوام و دوام سلطه رهبران سیاسی کنونی نمی کند.
اگر دست هایی که در درون دولت، دست تروریست ها را می فشارند و به آنها در ایجاد بحران و توسعه دامنه فاجعه، چراغ سبز می دهند و به نیروهای آنان برای جولان های خونین در خیابان های پایتخت، سیگنال های مثبت ارسال می کنند، به سرعت افشا و رسوا نشوند و مجازات نگردند، مردم خود برای تغییر این سرنوشت غم انگیز و مرگبار، تصمیم خواهند گرفت؛ این درسی است که تاریخ به ما می دهد و شگفت انگیز است که هنوز و علیرغم آن گذشته سیاه نه چندان دور، همچنان همان راهی را می رویم که پیشینیان رفته اند و موفق نشده اند.
بنا بر اعلام سخنگوی وزارت صحت عامه در حمله تروریستی روز یکشنبه کابل، 57 تن شهید و 119 نفر زخمی شده اند.
اما شاهدان رویداد می گویند که آمار تلفات این رویداد تروریستی بیشتر از آن چیزی است که منابع دولتی اعلام کرده اند.
به گفتۀ آنان، مهاجم انتحاری، هنگامی خودش را انفجار داده است که صدها تن برای گرفتن شناسنامه های ورقی، در این منطقه صف کشیده بودند.
طالبان دست داشتن در این حمله را رد کرده اند؛ اما گروه داعش مسؤولیت آن را پذیرفته است.
ناظران اما می گویند که طالبان و داعش، یک بهانه است، یک پوشش است، یک توجیه است، یک فرافکنی است، یک فرار از مسؤولیت است از سوی کسانی که نمی خواهند مقصر اصلی فجایع مرگبار و خونین و تکان دهنده کشتار سیستماتیک مردم بی گناه شناخته شوند؛ همان کسانی که همه روزه برای حضور هزاران نفری مردم در مراکز ثبت نام رأی دهندگان، فراخوان می دهند و از مردم می خواهند تا اجازه ندهند که ثبت نام، شکست بخورد، دموکراسی بمیرد، انتخابات به محاق برود و مردم سالاری، معطل شود.
آنها در قبال جان مردمی که به ندای شان لبیک گفتند تا یکبار دیگر علیرغم همه ستم ها، جفاها، حق کشی ها، خونریزی ها، خیانت ها و جنایت هایی که بر علیه شان در طول این سال ها صورت گرفت، تعهد و باور شان به مردم سالاری و مدنیت را نشان دهند، مسؤول اند.
داعش یا هر گروه تروریستی دیگر، دشمن مردم افغانستان هستند. برای آنها تفاوتی نمی کند که چه کسانی و چرا کشته می شوند، آنها از خون، سیراب می شوند، از مرگ تغذیه می کنند و از جنایت، فربه می شوند و قدرت می گیرند؛ اما آیا کسانی که در سمت های حساس سیاسی و امنیتی، تکیه زده اند و همه روزه مردم را برای شرکت در روند ثبت نام انتخاباتی، ترغیب می کنند، در این رویداد فاجعه بار و هولناک، بی تقصیر اند؟
چرا آنها نخواستند یا نتوانستند امنیت یک مرکز ثبت نام وابسته به دولت را تأمین کنند؟ این دیگر کوچه و خیابان و مسجد و مرکز فرهنگی نبود که دولت ادعا کند که مسؤولیتی در قبال امنیت آنها نداشته است و قربانیان یا سازمان دهندگان برنامه، خود باید تمهیدات امنیتی را لحاظ می کردند!
به عقیده تحلیلگران، دولت مسؤول است و اگر این رویداد موجب شود که مردم برای همیشه به دولت پشت کنند و دیگر در هیچ روند و برنامه ملی مرتبط با دولت، مشارکت نکنند، مسؤولیت دولت در این زمینه، دوچندان می شود؛ زیرا تا آنجا که به مردم، مربوط می شد، آنها نقش خود را خوب بازی کردند، سهم خود را به درستی انجام دادند و با وجود همه نارسایی هایی که وجود داشت و دارد، بازهم آمدند و برای شرکت در انتخابات آینده، ثبت نام کردند؛ اما دولت همچنان مانند همیشه، عقب ماند، به مسؤولیت های بدیهی و مستقیم خود، عمل نکرد، در برابر شیعه کشی و هزاره کشی، سکوت کرد و تماشا کرد و دست روی دست گذاشت و به یک محکومیت ساده، اکتفا کرد.
این رویکرد اما از دید بسیاری از صاحب نظران، پیامدهای سخت و سنگینی برای دولت به همراه خواهد داشت؛ مردمی که امروزه گروه گروه، به خون کشیده می شوند و به خاک می افتند، همانند ساکنان حوالی جنوب، می توانند دست به انتخاب های دشوارتری بزنند؛ انتخاب هایی که به هیچ عنوان، مطلوب دولت نیست و بی تردید کمکی به قوام و دوام سلطه رهبران سیاسی کنونی نمی کند.
اگر دست هایی که در درون دولت، دست تروریست ها را می فشارند و به آنها در ایجاد بحران و توسعه دامنه فاجعه، چراغ سبز می دهند و به نیروهای آنان برای جولان های خونین در خیابان های پایتخت، سیگنال های مثبت ارسال می کنند، به سرعت افشا و رسوا نشوند و مجازات نگردند، مردم خود برای تغییر این سرنوشت غم انگیز و مرگبار، تصمیم خواهند گرفت؛ این درسی است که تاریخ به ما می دهد و شگفت انگیز است که هنوز و علیرغم آن گذشته سیاه نه چندان دور، همچنان همان راهی را می رویم که پیشینیان رفته اند و موفق نشده اند.