تصمیم جنجالی دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری امریکا مبنی بر به رسمیت شناختن قدس شریف به عنوان پایتخت رژیم اسراییل، موج وسیعی از خشم و اعتراض و انزجار را در افغانستان و سایر کشورهای اسلامی برانگیخت.
در افغانستان هزاران نفر، روز جمعه در اعتراض به این تصميم ترامپ، دست به تظاهرات گسترده زده و ضمن محکومیت شدید و علنی این اقدام ضد اسلامی ترامپ، تأکید کردند که اين تصميم امريکا براى مسلمانان غیر قابل قبول است.
در کابل، هزاران نفر از نمازگزاران پس از اداى نماز جمعه، با راه اندازى تظاهراتی گسترده، اين تصميم ترامپ را محکوم کردند.
تظاهرکنندگان، با سر دادن شعارهاى "زنده باد اسلام"، "مرگ بر امريکا"، "مرگ بر اسراييل" و "مرگ بر رييس جمهور امريکا" نعره هاى "الله اکبر" سر داده و در حالی که شعار "بيت المقدس خط سرخ" را حمل مى کردند، خواستار پایان رابطه کابل- واشنگتن شدند.
در نیمروز، پنجشیر، تخار و هرات نیز تظاهرات گسترده ای راه اندازی شد.
اعتراض های روز جمعه افغانستان نسبت به تصمیم اسلام ستیزانه رییس جمهوری حامی صهیونیزم امریکا نشان داد که ملت های مسلمان بیدار اند و اجازه نمی دهند که کیان مقدسات اسلامی از سوی استعمار و استکبار و صهیونیزم جهانخوار، غصب و غارت و مصادره شود.
این اعتراض ها در شرایطی صورت گرفت که پیشتر، ارگ ریاست جمهوری نیز نسبت به این تصمیم ترامپ، واکنش نشان داده و آن را مانع از تحقق صلح در خاور میانه خوانده بود و تعیین سرنوشت بیت المقدس را در چارچوب قوانین بین المللی، خواستار شده بود.
بنا بر این، از دید کارشناسان، اعتراض های روز جمعه از یک منظر، در راستای موضع منفی ارگ ریاست جمهوری افغانستان در قبال تصمیم ترامپ، صورت گرفت و به این ترتیب، ارگ و مردم در قبال یکی از حساس ترین مسایل بین المللی، همسو و همصدا شدند.
اما در این میان، تفاوت واضحی نیز میان موضع ارگ و واکنش مردم، در قبال یک رویداد واحد، وجود داشت که برای بسیاری از ناظران، قابل تأمل بود.
ارگ ریاست جمهوری، آگاهانه از «محکومیت» تصمیم ترامپ در به رسمیت شناختن قدس؛ قبله اول مسلمین به عنوان پایتخت ابدی رژيم صهیونیستی و نژادپرست اسراییل، خودداری کرد و صرفا به صدور یک بیانیه خنثی اکتفا نمود.
این در حالی بود که مردم از هرات تا کابل و از نیمروز تا تخار و پنجشیر، تصمیم ترامپ را نه تنها محکوم کردند؛ بلکه با سر دادن شعارهای مرگ بر امریکا و مرگ بر اسراییل و آتش زدن پرچم های آنان، خواستار قطع روابط کابل و واشنگتن شدند.
در هرات، تظاهرکنندگان حتی پا را از این هم فراتر گذاشتند و هشدار دادند که اگر ترامپ، تصمیم خود را پس نگیرد، باید شاهد افزایش تلفات نظامیان امریکایی در افغانستان باشد.
موضع دولت اما به لحاظ سیاسی، کاملا قابل درک است. دولت افغانستان به طور همه جانبه، وابسته به امریکا است؛ به گونه ای که تصور می کند حتی اگر یک روز امریکا حمایت اش را پس بگیرد، سقوط، نخستین نتیجه و پیامد این تصمیم خواهد بود.
کابل با واشنگتن، پیمان های راهبردی و امنیتی، امضا کرده و عملا از حضور نامحدود و همه جانبه هزاران نفر از نیروهای نظامی ایالات متحده و متحدانش، میزبانی می کند.
همه اینها مانع از یک واکنش انقلابی مورد انتظار از یک دولت مسلمان که از قضا پیشوند «جمهوری اسلامی» را نیز یدک می کشد، در برابر تصمیم ترامپ بودند.
در این میان اما صدای مردم، بی تردید نه تنها بلندتر از دولت افغانستان، که حتی از بسیاری از ملت های مسلمان در منطقه هم بلندتر و رساتر بود.
این همان تناقضی است که ممکن است در بسیاری از موارد دیگر نیز دولت را در یک دوراهی دشوار قرار دهد. از جمله در جنگ یمن، بحران سوریه، مبارزه با داعش و...
اینکه این دوگانگی میان دولت و ملت، چه تأثیری روی روابط ملت و دولت در افغانستان می گذارد، بحثی است که نیازمند بررسی جداگانه است؛ اما آنچه در حال حاضر وجود دارد این است که به نظر می رسد، دولت افغانستان، علیرغم وابستگی های عمیق و گسترده ای که به امریکا دارد، در خصوص مسایل منطقه و جهان، باید استقلال و اقتدار مستقلانه خود را بروز و بازتاب دهد.
افغانستان نمی تواند در مسایلی مانند قدس یا جنگ ها و نزاع های منطقه ای که در آنها امریکا عملا در نقش یک قدرت استکباری اسلام ستیز، ظاهر می شود و از سرکوب و خون ریزی و برادرکشی میان مسلمانان و نابودی و انهدام شهرها و سرزمین های آنان، توسط رژيم های دست نشانده خود حمایت می کند، از مواضع و سیاست های واشنگتن، تبعیت کند؛ مگر آنکه مانند عربستان سعودی، مصر، بحرین، امارات و... اساسا مردم و باورهای اسلامی آنان را نادیده بگیرد.