اشرف غنی؛ رئیس جمهور روز یکشنبه در نشست هیات هماهنگی و نظارت افغانستان (JCMB) گفت که حکومت وحدت ملی از آغاز به صلح متعهد بوده است
او افزود:"سرمایه سیاسی و زندگیمان را به خاطر تأمین صلح تقدیم کردهایم؛ اما دستی که ما برای صلح دراز کردهایم، هنوز گرفته نشدهاست."
آقای غنی تاکید کرد که درخواستش به خاطر تضمین بیطرفی روابط دولت- دولت با پاکستان هنوز تحقق نیافتهاست. افغانستان مصمم به تأمین صلح است؛ اما جامعه بینالمللی باید درک کند که تحمل مردم ما به خاطر این ویرانیها به سر خواهد رسید.
او گفت که گروههای طالبان، باید بدانند که زمان به نفع آنان نیست. آنها میتوانند صلح و آشتی واقعی را در آغوش بگیرند، یا آماده باشند تا از طرف جامعه جهانی به عنوان یک سازمان "تروریستی" دستهبندی شوند.
رئیس جمهور گفت که جامعه بینالمللی باید واضح بسازد که وقتی تمامی عرفهای پذیرفتهشده نقض میشود و سفارتخانهها و دیپلماتها به صورت عمدی مورد حمله قرار میگیرند، سکوت نمیتواند پاسخی برای آن باشد.
سخنان انتقادی آقای غنی، از نظر کارشناسان، آشکارا بیانگر وضعیت دشواری است که رسیدن به صلح در افغانستان را به آرزویی محال بدل کرده است. با این حال، در این سخنان نیز همچنان خبر از پشیمانی یا تصمیم برای بازگشت از مسیری که دولت برای تحقق صلح در پیش گرفته است، در میان نبود.
آقای غنی ضمن آنکه به طور غیر مستقیم، جهان را به دلیل سکوت، بی تفاوتی و رفتار دوگانه اش در قبال تروریست ها، نکوهش کرد و به جریان های تروریستی هم هشدار داد که آخرین فرصت های آنان برای پذیرش صلح در حال از دست رفتن است، در عین حال، عملا هیچ گزینه دیگری در صورت شکست کامل روند صلح، ارائه نکرد؛ جز آنکه گفت تروریست ها اگر صلح را قبول نکنند، باید آماده به رسمیت شناخته شدن به عنوان تروریست از سوی جامعه جهانی باشند.
منتقدان می گویند که جامعه جهانی، جریان های مسلح ضد دولتی در افغانستان را به عنوان گروه های تروریستی به رسمیت بشناسد یا نشناسد، هیچ تغییری در وضعیت آنان و سرنوشت صلح و جنگ در کشور ما به وجود نخواهد آمد؛ چه اینکه پیش از این نیز سازمان ملل و کشورهای بزرگ مسلط بر آن، برخی از احزاب و جریان های مسلح ضد دولتی در افغانستان را در فهرست سیاه خود قرار داده و آنها را در قماش گروه های تروریستی، دسته بندی کرده بودند؛ اما سرانجام دیده شد که همان جریان ها با «اعزاز» و «اکرام» به سیاست بازگشتند و از تمامی جنایت هایی که به ارتکاب آنها متهم بودند، برائت گرفتند و مصونیت کامل قضایی حاصل کردند.
با این حساب، تحلیلگران می گویند که به نظر می رسد گزینه های دولت افغانستان در وادار کردن تروریست ها به منظور پذیرش صلح و ترک مخاصمه و جنگ نیز به شدت، محدود است و اصلی ترین عامل این محدودیت، رفتار دوگانه جهان و سکوت قدرت های بزرگ در قبال وضعیت و شرایطی است که تروریست ها و دولت های حامی آنها بر مردم و دولت افغانستان، تحمیل کرده اند.
جهان به مسؤولیت های خود در این زمینه عمل نکرده است. نه با تروریزم به طور صادقانه و واقعی، مبارزه کرده و نه برای جنگیدن با شرایطی بحرانی که تروریزم ایجاد کرده، متعهدانه در کنار دولت و مردم افغانستان ایستاده است. این در حالی است که همان گونه که در سخنان آقای غنی هم آمده است، افغانستان به تنهایی در صف مقدم جنگ با تروریزم ایستاده تا مانع از فراگیری و گسترش این ویروس ضد امنیتی به دیگر بخش های جهان شود.
در این میان، کمترین هزینه افغانستان در مسیر دستیابی به صلح، قربانی شدن سرمایه سیاسی و زندگی مردم افغانستان است که آقای غنی هم به درستی به این موارد، اشاره کرد.
رویای افغانستان برای رسیدن به صلح، وارونه تعبیر شد و به هر اندازه ای که روی تحقق این رویا، سرمایه گذاری و هزینه شود، به همان میزان، تبعات زیانبار ناشی از وارونگی آن، بیشتر از ما قربانی خواهد گرفت.
بنابراین، اگرچه دولت آقای غنی، برای تغییر رفتار در برابر تروریست ها و حامیان آنها با محدودیت های سخت و توانفرسایی رو به رو است و از حمایت های جانبی جامعه بین المللی برای در پیش گرفتن رویکردی متفاوت و قاطع، بهره مند نیست؛ اما می تواند این مهم را از راه بازگشت به مردم، صورت دهد.
بازگشت به مردم، تجربه ای است که دولت از هم گسیخته، چندقطبی، آغشته به فساد و بسیار ضعیف عراق را در مهار و شکست بزرگ ترین و منسجم ترین گروه تروریستی یعنی داعش، علیرغم برخورداری آن گروه از حمایت های پیدا و پنهان داخلی، منطقه ای و بین المللی، موفق کرد و به یمن اتکای دولت به قدرت مردم، داعش پایتخت مرکزی خود در موصل عراق را از دست داد. این الگو در افغانستان نیز به سرعت قابل تعمیم است و مردم نیز به صورت همه جانبه آمادگی دارند تا به این حرکت، لبیک بگویند.