جیمز متیس؛ وزیر دفاع امریکا از فعالیتهای روسیه در افغانستان به ویژه تماس با طالبان ابراز نگرانی کرد.
وزیر دفاع امریکا در سفر به لندن گفت:"ما شاهد تماس روسیه با طالبان بودهایم. در این لحظه قصد ندارم که بگویم روسیه به گروه طالبان کمک نظامی و تسلیحاتی میکند؛ اما فعالیتهای آن کشور قطعا باعث نگرانی امریکا شده است."
پیشتر جنرال جوزف ووتل؛ فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی امریکا نیز روسیه را به حمایت از طالبان متهم کرده بود.
آقای ووتل گفت:"روسیه ممکن است برای طالبان تجهیزات فراهم کند. به باور من، روسیه تلاش دارد طرف بانفوذی در این بخش از جهان باشد؛ اما در کل من تماس آن کشور با طالبان را سودمند نمی دانم."
مسکو ادعای هر گونه کمک تجهیزاتی به این گروه را "کاملا نادرست" خوانده؛ اما پیشتر تأیید کرده که روابطش با طالبان به دلیل مواضع مشترک شان نسبت به داعش در حال گسترش است.
ماه آینده روسیه میزبان مذاکراتی درباره افغانستان خواهد بود.
امریکا گفته که در این نشست شرکت نمیکند.
جیمز متیس تازه ترین مقام بلندپایه امریکایی است که از تماس روسیه با طالبان، صریحا ابراز نگرانی می کند. اگرچه او مانند دو مقام نظامی دیگر امریکا، مستقیما روسیه را متهم به کمک نظامی، مالی و تدارکاتی به طالبان نمی کند؛ اما کارشناسان می گویند که از فحوای کلام او پیدا است که نگرانی اصلی امریکا، شکل گیری یک رابطه فراتر از سطح عادی میان روسیه و طالبان است.
در این میان، تحلیلگران، این سؤال را مطرح می کنند که انگیزه واقعی روسیه از تماس با طالبان چیست و چه چیزی در این رابطه وجود دارد که امریکا را نگران می کند؟
این سؤال، همان گونه که ذکر شد، دو وجه مهم دارد؛ یکی انگیزه روسیه از تماس با طالبان و دوم، انگیزه نگرانی امریکا از این رابطه و اینکه چه چیزی امریکا را به چنین واکنشی برمی انگیزد.
روسیه بارها اعلام کرده است که هدف اش از تماس با طالبان، مقابله با داعش و حمایت از جان اتباع روس در افغانستان است. بعدا و در نتیجه اعتراض های تند دولت افغانستان نسبت به این اقدام مسکو، یک وجه دیگر نیز به این موارد اضافه شد و آن ترغیب طالبان برای پیوستن به روند صلح به رهبری دولت افغانستان بود.
آگاهان می گویند که این وجه سوم اما به نظر می رسد در ابتدا در دستور کار تماس مسکو با طالبان قرار نداشت. نکته مهم دیگر اینکه تماس با یک گروه شبه نظامی که هیچگونه فعالیت مشروع سیاسی در عرصه ملی یا بین المللی ندارد، اساسا نمی تواند ماهیتی غیر نظامی داشته باشد. به تعبیر دیگر، حتی اگر روسیه منکر کمک نظامی به طالبان شود، در این تردیدی وجود ندارد که پیش شرط طالبان از رابطه با مسکو، حتما دریافت کمک های مالی و تسلیحاتی خواهد بود و اکنون که این تماس در سطوح بالایی، شکل گرفته، این شک هم برطرف شده است که مسکو نیز به این خواست طالبان، پاسخ مثبت و مطلوب داده است.
از جانب دیگر، وقتی روسیه خود مستقیما و بی پرده اذعان داشته است که هدف اش از تماس با طالبان، اشتراک مواضع آنها در مقابله با داعش می باشد، پس چگونه می توان امکان کمک نظامی روسیه به طالبان برای سرکوب داعش را از اساس، منتفی دانست؟
تا اینجای کار، نگرانی افغانستان و هر کشور دیگری که سود خود را در تضعیف قدرت نظامی طالبان می بیند، کاملا به جا و مشروع است. اگر امریکا هم در ذیل این قاعده قرار می گیرد، نگرانی واشنگتن از تماس روسیه و طالبان، مشروعیت دارد؛ اما در این بین، نمی توان نادیده گرفت که صداقت واشنگتن در مورد قدرت نظامی طالبان، هنوز و به رغم ۱۶ سال حضور نظامی سنگین در افغانستان، محل تردید و ابهام است و نیاز به اثبات دارد.
با توجه به این امر، عاملی که در تماس روسیه با طالبان، موجب نگرانی امریکا می شود، قدرت گیری نظامی طالبان به عنوان یک گروه تروریستی مستوجب سرکوب و نابودی نیست؛ بلکه نفوذ روسیه در میان یکی از پرقدرت ترین گروه های شبه نظامی ضد دولتی در افغانستان است و اینکه این نفوذ روزی به اندازه ای تقویت شود که جای امریکا را هم بگیرد و طالبان را به تقابل واقعی با امریکا برانگیزد؛ تجربه ای که در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، از سوی امریکا انجام شد و در شکست شوروی، تأثیر اصلی را گذاشت.
در این میان البته از نظر آگاهان، یک عامل تعیین کننده دیگر هم وجود دارد که مایه نگرانی امریکا از تماس روسیه با طالبان می شود و آن، تضعیف داعش است. امریکا از سوی روسیه و هم پیمانانش متهم به حمایت ضمنی از گسترش داعش و استفاده از آن بر علیه رقبای خود از جمله روسیه می شود؛ بنابراین، اتحاد روسیه و طالبان بر علیه داعش هم می تواند عاملی برای نگرانی امریکا به حساب بیاید.