شماری از عالمان دین در جوزجان با نگرانی از گسترش وهابیت و آموزش تندروی در این ولایت میگویند، هماکنون حدود ۴۵ مدرسۀ دینی مصروف ترویج وهابیت و آموزش تندروی است که این کار برای مردم و عالمان دین قابل تحمل نیست. آنان هشدار داده میگویند که اگر جلو فعالیت این گروه در جوزجان گرفته نشود، ناامنیها بیشتر از پیش افزایش مییابد.
یک عضو شورای علمای جوزجان میگوید، افراد این گروه شماری از جوانان و نوجوانانی را که آگاهی دینیشان کم است به تندروی دعوت میکنند. این گروه در کنار مدرسههای دینی در مکاتب و دانشگاهها نیز تندروی را ترویج میکند.
گروه های تندرو فعالیتهایشان را از مدرسۀ دینی تا ادارههای دولتی گسترده ساخته اند. این گروه جوانان را به هدف از بینبردن عالمان دین نیز تحریک میکند."
خبر بالا ضمن آنکه می توان گفت خبری بواقع خطرخیز و هشدار دهنده است؛ اما خبر تازه و غافل گیر کننده ای هم برای مسئولان دولت وحدت ملی نیست و پیش از این نیز اخبار و گزارشهای فراوان و مستند و موثقی در باره فعالیت های گسترده حامیان افراطیت و تندروی در برخی از نقاط کشور و از ناحیه افراد و اشخاص معتبر و قابل اعتماد به سمع و نظر مقامات و مسئولان امنیتی و استخباراتی کشور رسیده که با تاسف هیچ کدام جدی گرفته نشده است.
عدم واکنش جدی و لازم مسئولان مملکتی ما نسبت به رشد سمارق وار و سریع افکار و رفتار افراطی و تند در جامعه آسیب پذیر ما، این گمانه را بیش از پیش تقویت می کند که دست هایی از خیانت و تفرقه افکنی در بدنه دولت در کار است که با هدف فروپاشی همزیستی معقول و مسالمت آمیز ملت افغانستان، به دنبال رشد و تقویت افراطیت و تندروی در کشور اند.
رشد و تقویت افراطیت و تندروی در فکر و رفتار، پدیده ای نیست که تنها به جوزجان و یا یک یا دو ولایت دیگر افغانستان محدود و محصور شود؛ بلکه ریشه های مسموم این ناهنجاری و خطری باالقوه تا سراسر ولایت های کشور و حتی تا قلب پایتخت گسترش یافته است؛ به گونه ای که محیط های اکادمیک دانشگاه ها و مراکز تحصیلات عالی ونیمه عالی و پایین تر از آنها نیز از دستبرد فکر و رفتار افراطی و تندروانه در امان نمانده و مولوی و مفتی های بی تقوای وهابی در یک چنین آموزشگاه هایی و آنهم در پوهنتون دولتی مرکز، کرسی های تدریس را اشغال کرده اند.
ناهنجاری مذکور فقط مربوط محیط دانشگاه ها و پوهنتون های دولتی در سطح کشور نشده و این سرطان ناعلاج و خطرساز فضای دانشگاه ها و پوهنتون های خصوصی را در اختیار خویش گرفته و حتی در آن محیط ها هم با اساتید مسلح به اسلحه افراطیت و تندروی های نامعقول و تفرقه افکنانه مواجه می شویم.
همه ی این منظره های نامیمون و خطرناک در پایتخت، دقیقاً در برابر چشمان مسئولان بلندپایه مملکتی ما قد راست کرده، جلوه گری می کنند و از وزارت اطلاعات و فرهنگ گرفته تا وزارت محترم حج و اوقاف، همه و همه شاهدند و به خوبی و روشنی از وجود یک چنین استادان با گرایشات خطرساز افراطیت و تندروی در دانشگاه ها و آموزشگاه های کشور و به خصوص پایتخت، واقف و آگاهند و با این حال، مهر سکوت بر لب زده اند و خاموشانه نظاره گر تبلیغ افکار و رفتار مولوی ها و مفتی های افراطی و تندرو در یک چنین محیط های آموزشی هستند!
امروزه بر هیچ کسی پوشیده نیست که حامیان منطقه ای تروریزم در چوکات دولتهایی چون پاکستان، عربستان، قطر و ترکیه قامت راست کرده اند و به گونه پنهان و آشکارا از این پدیده شوم و خودساخته حمایت مادی و معنوی می کنند که نمونه کامل و بی پرده این حمایت را در عراق و سوریه می توان مشاهده کرد و نیز در افغانستان که با تلاش دو دولت سعودی و اسلام آباد و البته در تبانی با قدرتهای استعماری غربی به خصوص ایالات متحده امریکا، پروسه افراطی سازی و تندروی، در حال شکل گیری و گسترش است.
با همه اینها عجب از دولت اسلامی افغانستان است که با وجود آنکه می داند دولت سعودی خاستگاه افراطیت و تندروی در سطح کشورهای منطقه است، قرار داد اعمار بزرگ ترین مرکز آموزش و تربیه طالبان علوم دینی در افغانستان را با سعودی ها امضا می کند؛ مرکزی که با یقین ثابت می توان ادعا کرد که در آن افکار و آرای خطرساز افراطیت و تندروی های خارج از دایره دین و مذهب تدریس خواهد شد و کتله عظیمی از ذهنهای مستعد و پاک جوانان افغان را به سمت گرایشات افراطی دینی و وهابی سوق می دهد.
اما پرسش اساسی این است که جایگاه دولت وحدت ملی در این برنامه خطرساز و ویرانگر در کجاست و آیا مقامات حکومتی ما از خطر افراطیت و تندروی بی خبراند که این گونه بی تفاوت و سهل انگارانه با موضوع برخورد می کنند
بر اساس اخبار فرمانده پولیس جوزجان در پیوند به نشر خبر فعالیت افراطی ها در ولایت جوزجان گفته که آنان در همکاری با ریاست امنیت این ولایت بررسیها را آغاز کرده اند، اما تا کنون به مدرکی که نشان دهندۀ فعالیتهای تندروانه در این ولایت باشد دست نیافته اند.
شبیه این گفته ها همواره از سوی مسئولان حکومتی گفته شده و به گونه ای خواسته شده تا اخباری از این دست، کم اهمیت و بدون ضرر برای مردم و کشور وانمود شود؛ دقیقاً همان برخوردی که در آغاز پیدایش گروه تروریستی داعش در کشور از سوی مسئولین دولتی وجود داشت و تقریباً همگی یکصدا وجود آن گروه در افغانستان را یا از اساس انکار می کردند و یا کم اهمیت و بی ضرر تلقی می نمودند!
در هر حال، توقع مردم افغانستان از دولتمردان و مقامات دولت وحدت ملی این است که چشمان خود را باز کنند و با بی تفاوتی و سهل انگاری های معمول و همیشگی، راه را برای دشمنان به ظاهر دوست این سامان و این مردم بیشتر از این باز نکنند و گر نه این تنها مردم افغانستان نیستند که از ناحیه نفوذ و رشد افراطیت و تندروی های سخیف و نامعقول متضرر می شوند؛ بلکه دود این آتش افروخته به چشم همگان به خصوص دولتمردان و سران دولت وحدت ملی نیز خواهد رفت.